پس از تصمیم باند رفسنجانی- روحانی و دولت آخوند حسن روحانی برای مذاکره در زمینه برنامه هستهیی، و ریختن جام زهر اتمی به حلقوم ”مقام ولایت“ ، خامنهای نیز ناگزیر به همراهی گفتگوهای اتمی شد. اما از آنجایی که طلسم ولایت خامنهای شکسته شده بود، بحران زهرخوران مزید بر علت شد و موجب آن گردید که در درون باند خامنهای طیفی از مهرهها و ایادی باند خامنهای تحت عنوان ”دلواپسان“ ، به مخالفت با سیاست ولیفقیه زهرخوران زده پرداختند و حمایت خامنهای از مذاکرات را به هیچ گرفتند.
مخالفت این طیف از مهرهها و ایادی باند ولایت در حقیقت تمرد و سرکشی و تبعیت نکردن از خط ولیفقیه در زمینه مذاکرات بود. در راستای حمایت از ”دلواپسان“ و مخالفت با مذاکرات هستهیی و توافقنامه موقت ژنو، رسانههای باند ولیفقیه خصوصاً رسانههای وابسته به سپاه و بسیج نظیر خبرگزاری فارس (خبرگزاری سپاه) خبرگزاری تسنیم (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس) روزنامه جوان (ارگان بسیج) هفتهنامه صبح صادق (ارگان سپاه) نیز با نوشتن مقالاتی در حمایت از ”دلواپسان“ و مخالفت با مذاکرات عملاً و علناً با خط ولیفقیه مخالفت کردند و تا توانستند کارشکنی کردند.
خامنهای برای اینکه جماعت ”دلواپس“ و رسانههای وابسته به سپاه و بسیج را سرجایشان بنشاند، پاسدار فیروز آبادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم را به صحنه فرستاد تا به مهرههای متمرد و رسانههای حامی آنان هشدار و اخطار بدهد.
فیروز آبادی در موضعگیری علیه ”دلواپسان“ و رسانههای حامی آنها از بسیج و سپاه، به صراحت مخالفت آنان را به مخالفت با خط خامنهای تعبیر کرد و گفت: ”من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند خطا میکنند. برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند والا ما با آنها برخورد میکنیم. رهبری فرمودند که از دولت حمایت کنید، به پیشرفت کشور کمک کنید. هرکس هرجا هست همان جا را بسازد، انتقاد مخرب نکنید، هو و جنجال نکنید، آرامش جامعه را به هم نزنید. خب اینها اصولی است که سیاسیون و رسانهها باید به آن عمل کنند“
پس از موضعگیری فیروزآبادی، ”دلواپسان“ و رسانههای وابسته به سپاه و بسیج به خواست فیروزآبادی تمکین نکردند، و به هشدار و تهدید او وقعی نگذاشتند.
خامنهای برای دهنه زدن به آنها به ناگزیر آخوند سعیدی نمایندهاش در سپاه و پاسدار رمضان شریف سخنگوی سپاه را به صحنه فرستاد و آنها نیز به صراحت موضع فیروز آبادی را تأیید کردند و رسانههای وابسته به سپاه و بسیج و باند دلواپس را تهدید به برخورد کردند.
پاسدار رمضان شریف در تأیید حرفهای فیروز آبادی گفت: ”این رسانهها قطعاً ملزم به رعایت تذکرات اخیر هستند. خصوصاً در سلسله مراتب نظامی باید به این تذکرات توجه کرد. روشن است اگر این تذکرات اعمال نشود با همه این رسانهها برخورد میشود. در صحبتهای سرلشگر فیروزآبادی هم بیان شد که اگر این تذکرات اعمال نشود با این رسانهها برخورد میکنیم. دستور پذیری یک اصل در چارچوب رفتارها و فعالیتهای نظامی است“.
”دلواپسان“ و رسانههای باند خامنهای از جمله رسانههای وابسته به سپاه و بسیج به هشدارها و انذارهای پاسدار رمضان شریف و نماینده خامنهای درسپاه نیز توجهی نکردند و همچنان خط خود را در مورد مذاکرات هستهیی و برخورد با دولت روحانی رفتند.
مخالفت ”دلواپسان“ باند خامنهای و رسانههای وابسته به این باند در یک کلام بیانگر طلسمشکستگی خامنهای حتی در میان مهرهها و ایادی باند خود او و در میان سپاه و بسیج بود.
در جریان این کشاکش مشخص شد که خامنهای فاقد قدرت و هیمنه لازم است که بتواند ایادی و رسانههای متمرد حکومتی را سرجایشان بنشاند، لذا برای ترمیم طلسمشکسته ولایتش، بعضی از سران سپاه را به یاری طلبید اما یاری رساندن آنها هم نتوانست آبی برای او گرم کند.
به نظر میرسد در آستانه مذاکرات وین 5، خامنهای برای مهارکردن متمردین دلواپس خود و رسانههای حامی آنها، به احیای شورای راهبردی سیاست خارجی بهعنوان طلسم بند زن جدید روی آورده و به کالبد بیروح آن دمیده است تا با قرار دادن چند تن از مهرههای وابسته به ”دلواپسان“ بهعنوان اعضای این شورا، شاید بتواند هم متمردین و دلواپسان را به تمکین وادارد و هم با تأیید این نهاد از روند مذاکرات هستهیی، زمینه عقبنشینیهای باز هم بیشتر در این مذاکرات را فراهم کند.
خامنهای این شورا را در سال 1385 تأسیس کرد و به آن مسئولیت ”تهیه راهبردها، سیاستها و راهکارهایی که رژیم را در سیاست خارجی به نتایج مطلوب برساند“ و ”ایجاد هماهنگی بیشتر در کلیه فعالیتها در عرصه روابط خارجی“ محول کرد.
اما در در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد، احمدینژاد در سیاستهای کلان و راهبردی رژیم بهویژه در زمینه سیاست خارجی رژیم عملاً خط خودش را رفت و به این شورا وقعی ننهاد.
احمدینژاد از همان ابتدا شورای روابط خارجی را جدی نگرفت و حتی از دادن وقت ملاقات به اعضای آن خودداری کرد.
احمدینژاد از اساس، دخالت در کار خود را از سوی شوراهای بالادستی تحمل نمیکرد و نسبت به ترکیب اعضای شورای نیز بدبین بود.
بنابراین دمیدن روح مجدد به کالبد بیجان شورای راهبردی سیاست خارجی، و فعالیت مجدد این شورا در شرایطی که رژیم و کشورهای 1+5 در مقطع سرنوشت سازی از مذاکرات قرار دارند، از اهمیت ویژهیی برخوردار است.
در پیام خامنهای به کمال خرازی رئیس این شورا به تجربیات دوره گذشته و نقش این شورا در یاری رساندن به مسئولان رژیم برای تصمیمگیریهای کلان اشاره شده است!
واضح است که کلانترین تصمیم نظام ولایت در حال حاضر روند زهرخوران و مذاکرات هستهیی با هدف رفع تحریمها یی است که هماکنون نظام و اقتصاد درهم شکستهاش را درحالت خفگی قرارداده است.
مخالفت این طیف از مهرهها و ایادی باند ولایت در حقیقت تمرد و سرکشی و تبعیت نکردن از خط ولیفقیه در زمینه مذاکرات بود. در راستای حمایت از ”دلواپسان“ و مخالفت با مذاکرات هستهیی و توافقنامه موقت ژنو، رسانههای باند ولیفقیه خصوصاً رسانههای وابسته به سپاه و بسیج نظیر خبرگزاری فارس (خبرگزاری سپاه) خبرگزاری تسنیم (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس) روزنامه جوان (ارگان بسیج) هفتهنامه صبح صادق (ارگان سپاه) نیز با نوشتن مقالاتی در حمایت از ”دلواپسان“ و مخالفت با مذاکرات عملاً و علناً با خط ولیفقیه مخالفت کردند و تا توانستند کارشکنی کردند.
خامنهای برای اینکه جماعت ”دلواپس“ و رسانههای وابسته به سپاه و بسیج را سرجایشان بنشاند، پاسدار فیروز آبادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح رژیم را به صحنه فرستاد تا به مهرههای متمرد و رسانههای حامی آنان هشدار و اخطار بدهد.
فیروز آبادی در موضعگیری علیه ”دلواپسان“ و رسانههای حامی آنها از بسیج و سپاه، به صراحت مخالفت آنان را به مخالفت با خط خامنهای تعبیر کرد و گفت: ”من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند خطا میکنند. برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمیکنند. باید روششان را اصلاح کنند والا ما با آنها برخورد میکنیم. رهبری فرمودند که از دولت حمایت کنید، به پیشرفت کشور کمک کنید. هرکس هرجا هست همان جا را بسازد، انتقاد مخرب نکنید، هو و جنجال نکنید، آرامش جامعه را به هم نزنید. خب اینها اصولی است که سیاسیون و رسانهها باید به آن عمل کنند“
پس از موضعگیری فیروزآبادی، ”دلواپسان“ و رسانههای وابسته به سپاه و بسیج به خواست فیروزآبادی تمکین نکردند، و به هشدار و تهدید او وقعی نگذاشتند.
خامنهای برای دهنه زدن به آنها به ناگزیر آخوند سعیدی نمایندهاش در سپاه و پاسدار رمضان شریف سخنگوی سپاه را به صحنه فرستاد و آنها نیز به صراحت موضع فیروز آبادی را تأیید کردند و رسانههای وابسته به سپاه و بسیج و باند دلواپس را تهدید به برخورد کردند.
پاسدار رمضان شریف در تأیید حرفهای فیروز آبادی گفت: ”این رسانهها قطعاً ملزم به رعایت تذکرات اخیر هستند. خصوصاً در سلسله مراتب نظامی باید به این تذکرات توجه کرد. روشن است اگر این تذکرات اعمال نشود با همه این رسانهها برخورد میشود. در صحبتهای سرلشگر فیروزآبادی هم بیان شد که اگر این تذکرات اعمال نشود با این رسانهها برخورد میکنیم. دستور پذیری یک اصل در چارچوب رفتارها و فعالیتهای نظامی است“.
”دلواپسان“ و رسانههای باند خامنهای از جمله رسانههای وابسته به سپاه و بسیج به هشدارها و انذارهای پاسدار رمضان شریف و نماینده خامنهای درسپاه نیز توجهی نکردند و همچنان خط خود را در مورد مذاکرات هستهیی و برخورد با دولت روحانی رفتند.
مخالفت ”دلواپسان“ باند خامنهای و رسانههای وابسته به این باند در یک کلام بیانگر طلسمشکستگی خامنهای حتی در میان مهرهها و ایادی باند خود او و در میان سپاه و بسیج بود.
در جریان این کشاکش مشخص شد که خامنهای فاقد قدرت و هیمنه لازم است که بتواند ایادی و رسانههای متمرد حکومتی را سرجایشان بنشاند، لذا برای ترمیم طلسمشکسته ولایتش، بعضی از سران سپاه را به یاری طلبید اما یاری رساندن آنها هم نتوانست آبی برای او گرم کند.
به نظر میرسد در آستانه مذاکرات وین 5، خامنهای برای مهارکردن متمردین دلواپس خود و رسانههای حامی آنها، به احیای شورای راهبردی سیاست خارجی بهعنوان طلسم بند زن جدید روی آورده و به کالبد بیروح آن دمیده است تا با قرار دادن چند تن از مهرههای وابسته به ”دلواپسان“ بهعنوان اعضای این شورا، شاید بتواند هم متمردین و دلواپسان را به تمکین وادارد و هم با تأیید این نهاد از روند مذاکرات هستهیی، زمینه عقبنشینیهای باز هم بیشتر در این مذاکرات را فراهم کند.
خامنهای این شورا را در سال 1385 تأسیس کرد و به آن مسئولیت ”تهیه راهبردها، سیاستها و راهکارهایی که رژیم را در سیاست خارجی به نتایج مطلوب برساند“ و ”ایجاد هماهنگی بیشتر در کلیه فعالیتها در عرصه روابط خارجی“ محول کرد.
اما در در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد، احمدینژاد در سیاستهای کلان و راهبردی رژیم بهویژه در زمینه سیاست خارجی رژیم عملاً خط خودش را رفت و به این شورا وقعی ننهاد.
احمدینژاد از همان ابتدا شورای روابط خارجی را جدی نگرفت و حتی از دادن وقت ملاقات به اعضای آن خودداری کرد.
احمدینژاد از اساس، دخالت در کار خود را از سوی شوراهای بالادستی تحمل نمیکرد و نسبت به ترکیب اعضای شورای نیز بدبین بود.
بنابراین دمیدن روح مجدد به کالبد بیجان شورای راهبردی سیاست خارجی، و فعالیت مجدد این شورا در شرایطی که رژیم و کشورهای 1+5 در مقطع سرنوشت سازی از مذاکرات قرار دارند، از اهمیت ویژهیی برخوردار است.
در پیام خامنهای به کمال خرازی رئیس این شورا به تجربیات دوره گذشته و نقش این شورا در یاری رساندن به مسئولان رژیم برای تصمیمگیریهای کلان اشاره شده است!
واضح است که کلانترین تصمیم نظام ولایت در حال حاضر روند زهرخوران و مذاکرات هستهیی با هدف رفع تحریمها یی است که هماکنون نظام و اقتصاد درهم شکستهاش را درحالت خفگی قرارداده است.