رسانههای رژیم و کارشناسان آن در موضعگیریها و یا بانوشتن مطالب و مقاله ها در رسانههای حکومتی به ورود برنج، چای و بنزین آلوده اعتراف میکنند و بعضاً سؤال میکنند منتفعین این دست اقدامات چه کسانی هستند.
این رسانهها طوری وانمود میکنند که گویا این سرمداران و مهرههای فاسد نظام نیستند که برای پرکردن کیسه گشاد خود، بهخاطر به دست آوردن حمایت کشورهای دون مقدار در صحنه بینالمللی، خاصه خرجی میکنند و از این طریق هم جیب خود را پر میکنند و هم جنسهای بنجل و از دور خارج شده آن کشورها را بلای جان مردم میکنند.
همین رسانهها و همین کارشناسان بهرغم اینکه خود را به نادانی میزنند و سؤال میکنند «آیا مقصری وجود دارد؟» ؛ فساد را نهادینه و ذاتی نظام آخوندی میدانند.
در این رابطه حسین راغفر یکی از کارشناسان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، به فساد دامنگیر نظام و مهرههای آن اعتراف میکند و در روزنامه حکومتی اعتماد 29خرداد 93 مینویسد: ”متأسفانه فساد بخشی از کارکردهای نظام اقتصادی ایران شده و تأسف بیشتر اینکه اقدامات مناسبی از سوی دستگاههای نظارتی انجام نمیگیرد“.
طبیعی است وقتی گمرگات کشور در تیول باندهای رژیم و سپاه پاسداران سرکوبگر است که هرچه خواستند وارد و خارج میکنند، فرضا اگر کارمند شریفی هم بخواهد با این وضعیت مقابله کند، نه تنها توان مقابله با باندهای درونی رژیم و سپاه گردن کلفت را ندارد، بلکه اگر بخواهد در مقابل نهادهای چپاول رژیم عرض اندام کند و به وجدان حرفهای خود پایبند باشد، سرکار او با پرونده سازی، زندان و داغ و درفش است.
بنابراین، این سؤال که چرا مقصری نیست؟ (راغفر مقالهاش را با این سؤال شروع میکند)، به مصداق چشم بستن به واقعیتها و حقایق است؛ زیرا کیست که نداند در نظام آخوندی تا بخواهی فاسد و مقصر فساد وجود دارد و در پوسیدگی و فساد نظام آخوندی، آنچه که زیاد یافت میشود مقصر است.
همین نویسنده که چند سطر پیشتر سؤال کرد چرا مقصری نیست؟ ، چند سطر بعد به مقصران زیادی متصل به افرادی در نظامهای تصمیمگیری واردات اعتراف میکند که این متصلان، با جناحهایی در قدرت ارتباط دارند و منافعی را در وارد کردن برنج آلوده و... دنبال میکنند.
همین افراد متصل و وابسته به نظامهای تصمیمگیری در واردات هستند که سالانه حدود 100هزار تن چای ناسالم از کشوری مانند کنیا را وارد میکنند و تا دو الی سه برابر قیمت چای درجه یک ایرانی به مردم میفروشند که در بسیاری از موارد، سلامت و کیفیت آن مشکل دارد.
رئیس اتحادیه چایکاران در مورد واردات چای ناسالم کنیایی به ایران میگوید: ”این چای تنها قابلیت تبدیل به کافئین دارد یا اینکه در امور دیگر استفاده شود. وی با بیان اینکه برخی از کشورها مانند کنیا چایهای غیرقابل مصرف را در بیرون مرزها با اضافه کردن مواد شیمیایی در بستهبندی به ایران وارد میکنند، قیمت این چای کیلویی 50هزار تومان است که برای مصرفکننده ضررهای بسیاری دارد“.
همین افراد متصل و وابسته به نظامهای تصمیمگیری در واردات و مدیران وزارت نفت رژیم هستند که مدعیاند از ابتدای سال 93بنزین با استاندارد یورو4 وارد کردهاند، اما محمولههای بنزین وارداتی از فجیره- امارات متحده عربی نوعی از بنزین است که با استانداردها فاصله زیادی دارد درصد بنزن درمحمولههای وارداتی بیش از دو درصد است، در حالی که طبق استانداردها بنزین یورو4، باید بنزن کمتر از یک درصد باشد.
به اعتراف روزنامه جمهوری وابسته به رفسنجانی، محمولههای بنزین که بهعنوان بنزین یورو4 به مردم غالب میشود سلامتی آنها را به خطر میاندازد.
بدیهی است که وارد کنندگان برنج آلوده، چای ناسالم و بنزین حاوی مواد سمی خطرناک و... کولبران محروم و زحمتکش نیستند، بلکه مدیران و مهرههای غارتگری هستند که در هرم بالایی حکومت همدستان و حامیانی دارند.
پس، اگر آدرس فاسدان و چپاولگران برای بعضی از کارشناسان رژیم مشخص نیست، برای عموم مردم ایران آدرس مشخص است و آن هم بیتالعنکبوت ولیفقیه، وزراتخانهها، سپاه سرکوبگر و چپاولگر است.
کارشناس رژیم که از او نام برده شد، بهطور ضمنی اعتراف میکند با وجود این دزد بازاری که در نظام ولایتفقیه حاکم است، امنیت سیاسی و اجتماعی کشور (بخوانید نظام ولایتفقیه) در خطر است و برای حفظ امنیت سیاسی و اجتماعی کشور (نظام ولایتفقیه)، لازم است با خاطیان این اقدامات (دزد بازار نظام آخوندی) برخورد جدی صورت بگیرد تا از تحمیل هزینههای سنگین بر دولت جلوگیری شود!.
کارشناس وابسته به باند رفسنجانی - روحانی به بیان معکوس اعتراف میکند که طاقت مردم از دزدی و چپاول در نظام آخوندی طاق شده است. پس، باید برای گذاشتن سوپاپ اطمینان بر خشم مردم اقدامی کرد و...
اما واقعیت این است که خانه نظام ولایت از پای بست ویران است و زینت بخشیدن به نقش ایوان آن، دردی را دوا نمیکند و حتماً روزی میرسد که امنیت سیاسی نظام به خطر میافتد و زینت نقش ایوان آن نمیتواند از فروریختن پای بست خانه جلوگیری کند.
این رسانهها طوری وانمود میکنند که گویا این سرمداران و مهرههای فاسد نظام نیستند که برای پرکردن کیسه گشاد خود، بهخاطر به دست آوردن حمایت کشورهای دون مقدار در صحنه بینالمللی، خاصه خرجی میکنند و از این طریق هم جیب خود را پر میکنند و هم جنسهای بنجل و از دور خارج شده آن کشورها را بلای جان مردم میکنند.
همین رسانهها و همین کارشناسان بهرغم اینکه خود را به نادانی میزنند و سؤال میکنند «آیا مقصری وجود دارد؟» ؛ فساد را نهادینه و ذاتی نظام آخوندی میدانند.
در این رابطه حسین راغفر یکی از کارشناسان وابسته به باند رفسنجانی- روحانی، به فساد دامنگیر نظام و مهرههای آن اعتراف میکند و در روزنامه حکومتی اعتماد 29خرداد 93 مینویسد: ”متأسفانه فساد بخشی از کارکردهای نظام اقتصادی ایران شده و تأسف بیشتر اینکه اقدامات مناسبی از سوی دستگاههای نظارتی انجام نمیگیرد“.
طبیعی است وقتی گمرگات کشور در تیول باندهای رژیم و سپاه پاسداران سرکوبگر است که هرچه خواستند وارد و خارج میکنند، فرضا اگر کارمند شریفی هم بخواهد با این وضعیت مقابله کند، نه تنها توان مقابله با باندهای درونی رژیم و سپاه گردن کلفت را ندارد، بلکه اگر بخواهد در مقابل نهادهای چپاول رژیم عرض اندام کند و به وجدان حرفهای خود پایبند باشد، سرکار او با پرونده سازی، زندان و داغ و درفش است.
بنابراین، این سؤال که چرا مقصری نیست؟ (راغفر مقالهاش را با این سؤال شروع میکند)، به مصداق چشم بستن به واقعیتها و حقایق است؛ زیرا کیست که نداند در نظام آخوندی تا بخواهی فاسد و مقصر فساد وجود دارد و در پوسیدگی و فساد نظام آخوندی، آنچه که زیاد یافت میشود مقصر است.
همین نویسنده که چند سطر پیشتر سؤال کرد چرا مقصری نیست؟ ، چند سطر بعد به مقصران زیادی متصل به افرادی در نظامهای تصمیمگیری واردات اعتراف میکند که این متصلان، با جناحهایی در قدرت ارتباط دارند و منافعی را در وارد کردن برنج آلوده و... دنبال میکنند.
همین افراد متصل و وابسته به نظامهای تصمیمگیری در واردات هستند که سالانه حدود 100هزار تن چای ناسالم از کشوری مانند کنیا را وارد میکنند و تا دو الی سه برابر قیمت چای درجه یک ایرانی به مردم میفروشند که در بسیاری از موارد، سلامت و کیفیت آن مشکل دارد.
رئیس اتحادیه چایکاران در مورد واردات چای ناسالم کنیایی به ایران میگوید: ”این چای تنها قابلیت تبدیل به کافئین دارد یا اینکه در امور دیگر استفاده شود. وی با بیان اینکه برخی از کشورها مانند کنیا چایهای غیرقابل مصرف را در بیرون مرزها با اضافه کردن مواد شیمیایی در بستهبندی به ایران وارد میکنند، قیمت این چای کیلویی 50هزار تومان است که برای مصرفکننده ضررهای بسیاری دارد“.
همین افراد متصل و وابسته به نظامهای تصمیمگیری در واردات و مدیران وزارت نفت رژیم هستند که مدعیاند از ابتدای سال 93بنزین با استاندارد یورو4 وارد کردهاند، اما محمولههای بنزین وارداتی از فجیره- امارات متحده عربی نوعی از بنزین است که با استانداردها فاصله زیادی دارد درصد بنزن درمحمولههای وارداتی بیش از دو درصد است، در حالی که طبق استانداردها بنزین یورو4، باید بنزن کمتر از یک درصد باشد.
به اعتراف روزنامه جمهوری وابسته به رفسنجانی، محمولههای بنزین که بهعنوان بنزین یورو4 به مردم غالب میشود سلامتی آنها را به خطر میاندازد.
بدیهی است که وارد کنندگان برنج آلوده، چای ناسالم و بنزین حاوی مواد سمی خطرناک و... کولبران محروم و زحمتکش نیستند، بلکه مدیران و مهرههای غارتگری هستند که در هرم بالایی حکومت همدستان و حامیانی دارند.
پس، اگر آدرس فاسدان و چپاولگران برای بعضی از کارشناسان رژیم مشخص نیست، برای عموم مردم ایران آدرس مشخص است و آن هم بیتالعنکبوت ولیفقیه، وزراتخانهها، سپاه سرکوبگر و چپاولگر است.
کارشناس رژیم که از او نام برده شد، بهطور ضمنی اعتراف میکند با وجود این دزد بازاری که در نظام ولایتفقیه حاکم است، امنیت سیاسی و اجتماعی کشور (بخوانید نظام ولایتفقیه) در خطر است و برای حفظ امنیت سیاسی و اجتماعی کشور (نظام ولایتفقیه)، لازم است با خاطیان این اقدامات (دزد بازار نظام آخوندی) برخورد جدی صورت بگیرد تا از تحمیل هزینههای سنگین بر دولت جلوگیری شود!.
کارشناس وابسته به باند رفسنجانی - روحانی به بیان معکوس اعتراف میکند که طاقت مردم از دزدی و چپاول در نظام آخوندی طاق شده است. پس، باید برای گذاشتن سوپاپ اطمینان بر خشم مردم اقدامی کرد و...
اما واقعیت این است که خانه نظام ولایت از پای بست ویران است و زینت بخشیدن به نقش ایوان آن، دردی را دوا نمیکند و حتماً روزی میرسد که امنیت سیاسی نظام به خطر میافتد و زینت نقش ایوان آن نمیتواند از فروریختن پای بست خانه جلوگیری کند.