728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

برای مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی

-

--
--
مردی دگر از سلالة عشق
برهیبت مرگ و دار خندید

سیمای شرف ز برج بیداد
بر هیبت ننگ و عار خندید

با زخم تنش دوازده سال
بر درد، چه بردبار خندید

پیغام ز قلب بندها داد
 بر تیغ و دد و حصار خندید

تازنده زدشتهای محصور
در تاخت و تک، سوار، خندید

کس گریه نمی‌کند بر ین مرگ
 خشم است که در شعار خندید

نازم به‌شهادتی که از فخر
 یک خلق ز افتخار خندید

در قامت این گلی که بشکست
 د‌ی کشته شد و بهار خندید.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ae8e3f52-8e05-4a16-81cf-0d7be3f99f95"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات