728 x 90

-

بهشت و جهنم و داستان لحاف ملا

-

خامنه ای و روحانی
خامنه ای و روحانی
آخوند روحانی در روز دهم خرداد هنگام صحبت دربارهٴ محیط زیست و اوضاع وخیم ناشی از ریزگردها، ناگهان به میدان جنگ باندی گریز زد و خطاب به امام جمعه‌های زنجیره‌یی که او را مورد حمله قرار داده بودند گفت مگر بیکارید وشغل ندارید که این‌قدر غصه بهشت و جهنم مردم را می‌خورید! به نظر می‌رسد جنگ مافیایی بر سر بهشت و جهنم خلق الله، هرروزدارد بالاتر می‌گیرد. موضوع چیست؟ راستی جنگ بر سر چیست؟ دل کدام باند نظام ولایت واقعاً برای بهشت و جهنم مردم می‌سوزد.

اجازه بدهیدبه عقب برگردیم و ببینیم بهشت و جهنم از ابتدا چه جایگاهی در نظام ولایت داشته و چه کسی خیر مردم را بیشتر از خودشان می‌فهمیده و برای تحمیل هدیه بهشت به آنان از هیچ جنایتی فروگذار نکرده است.

وقتی خمینی انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را ربود و به جای آزادی و دموکراسی و رفاه اقتصادی، سلطنت ننگین ولی‌فقیه را قرار داد به مردم گفت، نگران نباشید، آزادی و دموکراسی امور دنیوی و فانی است، اقتصادهم که مال خر است، ما برای شما بهشت را به ارمغان آورده‌ایم. خمینی البته از آنجا که شیادانه بر روی امواج انقلاب مردم سوار شده بود توانست با وعدهٴ بهشت تامدتی مردم را بفریبد. مردمی که در گریز از دیکتاتوری سلطنتی به او به‌عنوان یک پیر روحانی اعتماد مطلق کردند. دجال ضدبشر هم با استفاده از همین اعتماد بزرگ و با سوءاستفاده از عوارض 50سال دیکتاتوری، خود را فرودآمده از ماه جا زده و نایب برحق پیامبر و امام زمان معرفی کرد. او به این ترتیب از وعدهٴ بهشت به‌عنوان سرپوش سرکوب و به تنور جنگ ریختن استعدادهای انفجاری بعد از انقلاب استفاده کرد و جسم و جان مردم به‌ویژه جوانان را نابود کرد و گفت آنها شهید شده‌اند و به بهشت رفته‌اند! خمینی بیش از یک میلیون نفر را به این ترتیب در تنور جنگ سوزاند و 120هزار تن از بهترین فرزندان مردم را از دم تیغ گذراند تا بقیه مردم ساکت شوند و حقوق حقة خود را فراموش کنند. او شخصیت انسانی میلیونها ایرانی را با قانون یا روسری یا توسری و دخالت در پوشش و خصوصی‌ترین جنبه‌های زندگی له کرد تا ساکت بمانند و از طرف آنها هیچ خطری متوجه بهشتی که آخوندها با چپاول ثروتهای عظیم ملت بر روی استخوانهای مردم برای خودشان ساخته بودند نشود.

وقتی مقاومت ایران و ارتش آزادیبخش ملی ماشین جنگی خمینی را در هم شکست و در تنور جنگ را گل گرفت، خمینی زهر آتش‌بس را سر کشید و بهشت ولایت‌فقیه را سمت جهنم خداوند ترک کرد. پس از او بازماندگانش، در وعدهٴ بهشت بیشتر دمیدند و بر سرکوب مردم بیش از پیش افزودند. اما سرانجام پس از بیش از سه دهه در زیر ضربات و افشاگریهای مداوم و بی‌امان مقاومت ایران در محاصره بحرانها و تحریمها به زانو درآمدند و در سراشیب سرنگونی قرار گرفتند اکنون و در چنین شرایطی باز هم مسأله بهشت و جهنم مردم به تیترها و عناوین رسانه‌های آخوندی تبدیل شده و ورد زبان سردمداران باندهای در حال جنگ شده است. اگر خمینی 35سال پیش فریب مردم را با وعدهٴ بهشت شروع کرد این بار رفسنجانی و باندش با وعدهٴ رها کردن مردم از همان بهشت کذایی برای خود کیسه فریب دادن مردم و بر پاکردن تخت اکبر شاهی را دوخته‌اند. خامنه‌ای و باندش که درصدد به در بردن تخت سلطنت ولایت از گرداب بحرانها و تحریمهای کنونی هستند البته هم‌چنان سنگ همان بهشت خمینی ساخته را به سینه می‌زنند و می‌گویند با شلاق و با هرچه در توان داریم مردم را به سمت این بهشت خواهیم برد. حال به سؤال اول باز می‌گردیم، دل کدام باند نظام ولایت واقعاً برای بهشت و جهنم مردم می‌سوزد؟ راستی دعوا بر سر چیست؟ جواب را می‌توان از ضرب‌المثل قدیمی مردم ایران به دست آورد. دعوا بر سر لحاف ملاست. دعوا بر سر چگونگی چپاول باقیمانده ثروتهای ملی و اموال و اندک نان خالی سفره‌های مردم است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/13d036f6-32cd-4b98-b120-5f65f1a4fc5d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات