یک سوم زنان پس از مرخصی زایمان از کار اخراج میشوند. این هم نمودی جدید از تبعیض ضدانسانی علیه اشتغال زنان میهنمان. معاون فنی درآمد سازمان تأمین اجتماعی با اعلام این مطلب گفت: ”از میان 145هزار زنی که از مرخصی 6ماهه زایمان استفاده کردهاند پس از بازگشت به کار، 47هزار نفر آنان از سوی کارفرمایان خود اخراج شدهاند“. (روزنامه حکومتی ابتکار 25فروردین 93). در رژیم ضدبشری آخوندی، رنج مادر شدن را اینچنین پاسخ میدهند!
اما چرا مادران جوان بیش از گذشته با خطر از دست دادن شغل و کار خود مواجه شدهاند؟ مصوبه جدید مجلس ارتجاع مبنی بر 9ماهه کردن مرخصی بعد از زایمان، علت این امر است. همان کارگزار رژیم میگوید: ”پیشبینی میشود با افزایش 9ماه مرخصی زایمان این ریزش زنان در محیطهای کار بهصورت تصاعدی بالا برود“. هر چند که ظاهر این قانون، حمایت از زنان است، اما در یک نگاه عمیقتر و با توجه به پایههای فکری زنستیزانهٴ نظام ولایتفقیه و با در نظر داشتن تبعیض و فشار علیه زنان میهن برای خانهنشین کردن زنان طی 35سال گذشته، این هم ترفند دیگری برای راندن زنان از صحنهٴ فعال اجتماعی به کنج خانههاست. زیرا بوده است.
روشن است که اخراج مادران بعد از زایمان، شرایط بسیار سختتری را در زندگی آنان رقم میزند زیرا در حالی که یک نانخور دیگر با هزینههای بالا به خانواده اضافه شده، اما مادر خانواده شغلش و درآمد سابقش را هم از دست داده و هیچ شانسی هم برای به دست آوردن شغل جدید ندارد. چرا که صف مردان بیکار در پشت کارخانهها و ادارات آنقدر است که کارفرمایان، حتی با دستمزد کمتر که برای زنان به امری طبیعی تبدیل شده، باز هم هم به زنان کارجو، بهخصوص اگر مادر باشند، نگاه نمیکنند.
بنا به آمار رسمی رژیم بیکاری زنان نزدیک به 50درصد رسیده است. روز دهم فروردین امسال خبرگزاری حکومتی مهر بهنقل از مرکز آمار رژیم نوشت: ”بالاترین نرخ بیکاری در پاییز سال گذشته مربوط به زنان گروه سنی 20 تا 24سال با ۴۶.۸ درصد بود“. به این مجموعه تبعیضآمیز در زمینه اشتغال زنان باید به زنان فارغالتحصیل نیز اشاره کرد. با اینکه بیش از 10سال است که بیشتر صندلیهای دانشگاهها را زنان و دختران اشغال کردهاند، اما آمارهای حکومتی حاکی از بیکاری گسترده زنان فارغالتحصیل دارد.
روزنامه حکومتی مردمسالاری نوشت: ”تا به امروز 50 درصد کل افرادی که از دانشگاهها خارج شدهاند، عملاً در چرخه اقتصادی کشور قرار نگرفتهاند که از این تعداد حدود 3 میلیون نفر زن هستند“. (19اسفند 92).
این روزها روند فزاینده تبعیض علیه زنان میهن به یارانهها نیز کشیده شده است. در حالی که رژیم آخوندی در دستگاه ارتجاعی خود مرد را نان آور خانواده حساب میکند ولی موقع حذف یارانهها یکمرتبه یاد زنان افتاده و زنان شاغل را هم بهعنوان نان آور خانواده محسوب کرده است. سایت حکومتی تابناک مینویسد: ”با آن که زنان بر اساس قانون مدنی ملزم به هزینه درآمد خود در خانوار نیستند و فقط مردان نان آور خانواده شناخته میشوند اما دولت با نقض این قانون، درآمد ماهانه زنان را نیز در پرداخت یارانه به خانوادهها محاسبه کرده و از این بابت چیزی عاید زنان نمیشود“. (سایت تابناک 18فروردین 93)
رژیم آخوندی برای سلب هویت اجتماعی زنان از هیچ اقدام رذیلانهای فرو گذار نکرده و نمیکند و محروم کردن عملی مادران جوان از کار، جدیدترین ارمغان رژیم پرنکبت آخوندی برای زنان است. اما آنچه را که این رژیم نمیتواند درک کند که طومار حیاتش سرانجام به دست همین زنانی که آنها را به حساب نمیآورد، در هم پیچیده خواهد شد. در این راستا زنان میهن ما با الگو گرفتن از خواهران مجاهدشان در مقاومت شکوهمند علیه دیکتاتوری ولایتفقیه هویت انسانی، اجتماعی و انقلابی خود را باز یافته و این رسالت را که تاریخ ایران به عهده آنها گذاشته به انجام خواهند رساند.
اما چرا مادران جوان بیش از گذشته با خطر از دست دادن شغل و کار خود مواجه شدهاند؟ مصوبه جدید مجلس ارتجاع مبنی بر 9ماهه کردن مرخصی بعد از زایمان، علت این امر است. همان کارگزار رژیم میگوید: ”پیشبینی میشود با افزایش 9ماه مرخصی زایمان این ریزش زنان در محیطهای کار بهصورت تصاعدی بالا برود“. هر چند که ظاهر این قانون، حمایت از زنان است، اما در یک نگاه عمیقتر و با توجه به پایههای فکری زنستیزانهٴ نظام ولایتفقیه و با در نظر داشتن تبعیض و فشار علیه زنان میهن برای خانهنشین کردن زنان طی 35سال گذشته، این هم ترفند دیگری برای راندن زنان از صحنهٴ فعال اجتماعی به کنج خانههاست. زیرا بوده است.
روشن است که اخراج مادران بعد از زایمان، شرایط بسیار سختتری را در زندگی آنان رقم میزند زیرا در حالی که یک نانخور دیگر با هزینههای بالا به خانواده اضافه شده، اما مادر خانواده شغلش و درآمد سابقش را هم از دست داده و هیچ شانسی هم برای به دست آوردن شغل جدید ندارد. چرا که صف مردان بیکار در پشت کارخانهها و ادارات آنقدر است که کارفرمایان، حتی با دستمزد کمتر که برای زنان به امری طبیعی تبدیل شده، باز هم هم به زنان کارجو، بهخصوص اگر مادر باشند، نگاه نمیکنند.
بنا به آمار رسمی رژیم بیکاری زنان نزدیک به 50درصد رسیده است. روز دهم فروردین امسال خبرگزاری حکومتی مهر بهنقل از مرکز آمار رژیم نوشت: ”بالاترین نرخ بیکاری در پاییز سال گذشته مربوط به زنان گروه سنی 20 تا 24سال با ۴۶.۸ درصد بود“. به این مجموعه تبعیضآمیز در زمینه اشتغال زنان باید به زنان فارغالتحصیل نیز اشاره کرد. با اینکه بیش از 10سال است که بیشتر صندلیهای دانشگاهها را زنان و دختران اشغال کردهاند، اما آمارهای حکومتی حاکی از بیکاری گسترده زنان فارغالتحصیل دارد.
روزنامه حکومتی مردمسالاری نوشت: ”تا به امروز 50 درصد کل افرادی که از دانشگاهها خارج شدهاند، عملاً در چرخه اقتصادی کشور قرار نگرفتهاند که از این تعداد حدود 3 میلیون نفر زن هستند“. (19اسفند 92).
این روزها روند فزاینده تبعیض علیه زنان میهن به یارانهها نیز کشیده شده است. در حالی که رژیم آخوندی در دستگاه ارتجاعی خود مرد را نان آور خانواده حساب میکند ولی موقع حذف یارانهها یکمرتبه یاد زنان افتاده و زنان شاغل را هم بهعنوان نان آور خانواده محسوب کرده است. سایت حکومتی تابناک مینویسد: ”با آن که زنان بر اساس قانون مدنی ملزم به هزینه درآمد خود در خانوار نیستند و فقط مردان نان آور خانواده شناخته میشوند اما دولت با نقض این قانون، درآمد ماهانه زنان را نیز در پرداخت یارانه به خانوادهها محاسبه کرده و از این بابت چیزی عاید زنان نمیشود“. (سایت تابناک 18فروردین 93)
رژیم آخوندی برای سلب هویت اجتماعی زنان از هیچ اقدام رذیلانهای فرو گذار نکرده و نمیکند و محروم کردن عملی مادران جوان از کار، جدیدترین ارمغان رژیم پرنکبت آخوندی برای زنان است. اما آنچه را که این رژیم نمیتواند درک کند که طومار حیاتش سرانجام به دست همین زنانی که آنها را به حساب نمیآورد، در هم پیچیده خواهد شد. در این راستا زنان میهن ما با الگو گرفتن از خواهران مجاهدشان در مقاومت شکوهمند علیه دیکتاتوری ولایتفقیه هویت انسانی، اجتماعی و انقلابی خود را باز یافته و این رسالت را که تاریخ ایران به عهده آنها گذاشته به انجام خواهند رساند.