رفسنجانی بار دیگر در دیدار با جمعی از مقامات دولتی و نمایندگان سابق مجلس رژیم به سیاستهای ولیفقیه و باند خامنهای تحت عنوان تندروی حمله کرد و ”اعتدالگرایی“ مورد نظرش را تنها راهحل برای اصلاح وضعیت رژیم درمانده آخوندی دانست.
رفسنجانی سیاست خارجی نظام آخوندی در دوره احمدینژاد را مورد حمله قرار داد و این سیاست را عامل انزوای بینالملی رژیم دانست که نظام آخوندی بهخاطر آن متحمل خسارتهای زیادی شده است.
رفسنجانی شعر و شعارهای خامنهای و باند او در زمینه روابط خارجی رژیم را هیاهو دانست و نظرگاه خود در مورد سیاست خارجی رژیم را عقل سیاسی و منطق دیپلوماتیک دانست که تنها راهحل برونرفت نظام از انزوا پیشبرد همین عقل سیاسی (سیاست رفسنجانی) و این منطق است و نباید فدای هیاهو شود.
منظور رفسنجانی از هیاهو در روابط خارجی رژیم حملاتی است که باند خامنهای به سیاست خارجی دولت روحانی میکنند و سیاست این دولت در روابط خارجی و مذاکرات هستهیی را انفعالی میدانند.
وی همچنین بار دیگر از سیاست زهرخوران اتمی رژیم دفاع کرد و مخالف خوانیهای باند خامنهای در زمینه مذاکرات را زیرضرب برد و گفت: ”اراده عقلای جهانی بر حل مسایل است و نباید بگذاریم تندروهای داخلی و خارجی، عقل سیاسی و منطق دیپلوماتیک را فدای هیاهو کنند. بعضیها که منافع باندی دارند، میخواهند میراث ملی را مصادره کنند و در این راه ابایی ندارند که جلوی قاطبه مردم بایستند“.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام رژیم ضمن شکوه و شکایت از تصفیه عناصر باند خودش و بهاصطلاح اصلاحطلبان درونی رژیم در سالهای گذشته، این سیاست را مورد انتقاد قرارداد و و روی کارآمدن دولت آخوند روحانی را پیروزی اعتدال بر افراط دانست و گفت: ”اگر چه سرمایههای انسانی را خانهنشین کرده بودند، ولی مردم مسیری را رفتند که به اعتدال رسیدند و در این فضا، انتظار مردم جبران آن کارهای افراطی و حرکت در مسیر اعتدالی است“.
حرفهای رفسنجانی روشن و بدون ابهام است و همواره هم با بیانهای مختلف که البته پیوسته صریح و صریحتر شده، آن را مطرح کرده است.
منظور رفسنجانی از مسیر اعتدالی اجرای نقشه مسیری است که او برای نظام دارد و حرف رفسنجانی در زمینه حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی رژیم که این روزها گریبانگیر نظام شده است، این است که تنها کسی که میتواند گرهی از کار بگشاید، او و مشی بهاصطلاح ”اعتدالگرایانه“ او است.
رفسنجانی همچنین به خامنهای و باند او شیرفهم میکند که دیگر نمیتوان فقط با شعر و شعارهای بسیجی رنگ کن و پاسدار گول زن رژیم را از غرقاب بحرانها بیرون کشید و تاریخ مصرف الدرم بلدرمهای توخالی و پوچ گذشته است و حفظ نظام نیاز به نوشیدن جام زهر تا به آخر دارد
رفسنجانی به صریحترین بیان به وخامت اوضاع نظام در زمینه داخلی و بینالمللی اعتراف میکند و تلاش میکند تا این موضوع را به گوش باند خامنهای فرو کند که نق ونوقهای این باند در زمینه مذاکرات هستهیی و روابط خارجی دولت آخوند روحانی، هیاهو، شعار، چوب لای چرخ گذاشتن است و بهطور ضمنی به آنها میگوید بیزحمت از سرراه کنار بروید و دست از مزاحمت بردارید.
حرف رفسنجانی این است خامنهای ناگزیر است جام زهر را تا به آخر بخورد و عادی شدن روابط با کشورهای غربی را آن طور که رفسنجانی میخواهد منافع نظام را با منافع آنان گره بزند بپذیرد و اگر شخصاً خودش نمیتواند این کار را بکند، رفسنجانی مسئولیت آن را میپذیرد و توسط دولت آخوند روحانی این سیاست را پیش میبرد و در چنین شرایطی است که پیروزی خیالی مشی ”اعتدالی“ مد نظر رفسنجانی بهطور کامل محقق میشود. آنچه که رفسنجانی پاسخی برای آن ندارد، این حرف خامنهای است که میگفت اگر قدمی عقبنشینی کنیم ”شکافی در نظام“ باز میشود که تا آخر خواهد رفت و نه از تاک نشان میماند و نه از تاکنشان.
رفسنجانی سیاست خارجی نظام آخوندی در دوره احمدینژاد را مورد حمله قرار داد و این سیاست را عامل انزوای بینالملی رژیم دانست که نظام آخوندی بهخاطر آن متحمل خسارتهای زیادی شده است.
رفسنجانی شعر و شعارهای خامنهای و باند او در زمینه روابط خارجی رژیم را هیاهو دانست و نظرگاه خود در مورد سیاست خارجی رژیم را عقل سیاسی و منطق دیپلوماتیک دانست که تنها راهحل برونرفت نظام از انزوا پیشبرد همین عقل سیاسی (سیاست رفسنجانی) و این منطق است و نباید فدای هیاهو شود.
منظور رفسنجانی از هیاهو در روابط خارجی رژیم حملاتی است که باند خامنهای به سیاست خارجی دولت روحانی میکنند و سیاست این دولت در روابط خارجی و مذاکرات هستهیی را انفعالی میدانند.
وی همچنین بار دیگر از سیاست زهرخوران اتمی رژیم دفاع کرد و مخالف خوانیهای باند خامنهای در زمینه مذاکرات را زیرضرب برد و گفت: ”اراده عقلای جهانی بر حل مسایل است و نباید بگذاریم تندروهای داخلی و خارجی، عقل سیاسی و منطق دیپلوماتیک را فدای هیاهو کنند. بعضیها که منافع باندی دارند، میخواهند میراث ملی را مصادره کنند و در این راه ابایی ندارند که جلوی قاطبه مردم بایستند“.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام رژیم ضمن شکوه و شکایت از تصفیه عناصر باند خودش و بهاصطلاح اصلاحطلبان درونی رژیم در سالهای گذشته، این سیاست را مورد انتقاد قرارداد و و روی کارآمدن دولت آخوند روحانی را پیروزی اعتدال بر افراط دانست و گفت: ”اگر چه سرمایههای انسانی را خانهنشین کرده بودند، ولی مردم مسیری را رفتند که به اعتدال رسیدند و در این فضا، انتظار مردم جبران آن کارهای افراطی و حرکت در مسیر اعتدالی است“.
حرفهای رفسنجانی روشن و بدون ابهام است و همواره هم با بیانهای مختلف که البته پیوسته صریح و صریحتر شده، آن را مطرح کرده است.
منظور رفسنجانی از مسیر اعتدالی اجرای نقشه مسیری است که او برای نظام دارد و حرف رفسنجانی در زمینه حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی رژیم که این روزها گریبانگیر نظام شده است، این است که تنها کسی که میتواند گرهی از کار بگشاید، او و مشی بهاصطلاح ”اعتدالگرایانه“ او است.
رفسنجانی همچنین به خامنهای و باند او شیرفهم میکند که دیگر نمیتوان فقط با شعر و شعارهای بسیجی رنگ کن و پاسدار گول زن رژیم را از غرقاب بحرانها بیرون کشید و تاریخ مصرف الدرم بلدرمهای توخالی و پوچ گذشته است و حفظ نظام نیاز به نوشیدن جام زهر تا به آخر دارد
رفسنجانی به صریحترین بیان به وخامت اوضاع نظام در زمینه داخلی و بینالمللی اعتراف میکند و تلاش میکند تا این موضوع را به گوش باند خامنهای فرو کند که نق ونوقهای این باند در زمینه مذاکرات هستهیی و روابط خارجی دولت آخوند روحانی، هیاهو، شعار، چوب لای چرخ گذاشتن است و بهطور ضمنی به آنها میگوید بیزحمت از سرراه کنار بروید و دست از مزاحمت بردارید.
حرف رفسنجانی این است خامنهای ناگزیر است جام زهر را تا به آخر بخورد و عادی شدن روابط با کشورهای غربی را آن طور که رفسنجانی میخواهد منافع نظام را با منافع آنان گره بزند بپذیرد و اگر شخصاً خودش نمیتواند این کار را بکند، رفسنجانی مسئولیت آن را میپذیرد و توسط دولت آخوند روحانی این سیاست را پیش میبرد و در چنین شرایطی است که پیروزی خیالی مشی ”اعتدالی“ مد نظر رفسنجانی بهطور کامل محقق میشود. آنچه که رفسنجانی پاسخی برای آن ندارد، این حرف خامنهای است که میگفت اگر قدمی عقبنشینی کنیم ”شکافی در نظام“ باز میشود که تا آخر خواهد رفت و نه از تاک نشان میماند و نه از تاکنشان.