روزنامه مردمسالاری 18اسفند در مقالهیی تحت عنوان «ایران طبقاتیترین جامعه دنیا را دارد» از قول یک کارشناس رژیم و استاد دانشگاه به اختلاف فاحش طبقاتی در ایران تحت حاکمیت آخوندها اشاره میکند و میگوید: ”در هیچ کجای دنیا همانند ایران چنین اختلاف طبقاتی 30 برابری وجود ندارد“. این کارگزار رژیم در ادامه به یک پژوهش انجام شده اشاره میکند و میگوید ”: در این پژوهش 70 درصد عنوان کرده بودند که جزو طبقه متوسط هستند در حالیکه این موضوع صحیح نیست بلکه بخش زیادی از این افراد در طبقات پایین جای میگیرند“
روزنامه واشینگتن پست 16مرداد90 در یک گزارش از ایران تحت حاکمیت آخوندها در مورد اختلاف طبقاتی در جامعه نوشت: ”در تابلویی که رژیم مذهبی ایران در اوایل انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) ترسیم میکرد به فقرا وعده میداد با توزیع عادلانه پول نفت در سراسر جامعه مساوات برقرار خواهد کرد. اما ۳ دهه بعد، با درآمد میلیاردها دلار عایدات نفت، تنها گروه کوچکی از ایرانیان در رفاه هستند و بقیه تلاش میکنند زنده بمانند. مشکل اختلاف فاحش طبقاتی است. بسیاری در این جا میگویند شکاف بین فقرا و ثروتمندان هیچگاه در این حد نبوده است، از سوی دیگر خشم عمومی علیه نابرابری ابعاد سیاسی قوی در ایران دارد.
طبقه ثروتمند جدید در ایران از فرصتها و فساد ناشی از سیاستهای حکومتی استفاده کردهاند، اینها شامل فرزندان کسانی هستند که روابط نزدیکی با حاکمان ایران دارند. درآمد نفت که تنها طی ۵سال گذشته نزدیک به ۵۰۰میلیارد دلار بوده است، نقش اصلی را برای این گروه کوچک ایفا کرده است“.
در مورد فساد اقتصادی و شکاف طبقاتی یکی دیگر از کارشناسان رژیم میگوید: ”این اقتصاد، رانت خوار و ویژهخوار و نوکیسه، پرورش میدهد و رکورد ستارههای هالیوود و فوتبال و دنیای هنر را نیز شکسته است. ستاره پروری در این اقتصاد فرصت توجه به سفره مردم را گرفته است. با نفت به قیمت بالای صد دلار همان کارایی را دارد که با قیمت کمتر از ده دلار. ضع مردم تفاوتی نمیکند. آن روز که درآمد سالانه کشور به بالای صد میلیارد رسید با امروز که درآمد کمتر از بیست میلیارد است هیچ تفاوتی ندارد و هیچ اثری در نرخ زندگی مردم نمیگذارد ولی اثرش در زندگی عدهیی محدود گرانقیمت و چشمگیر است. اصولاً شرایط بهگونهیی است که گویا بود و نبود این اقتصاد برای سفره مردم فرقی ندارد ولی برای تک ستارهها فرصت مغتنم است. تجمیع ثروت در دست عدهیی محدود، دسترسی گروهی خاص به رانتهای سیاسی و اقتصادی، وجود راههای میانبر برای ثروت اندوزی و صف طویل نو کیسهها فاصله طبقاتی را چنان مرتفع و چند لایه کرده است“.
همین کارگزار رژیم در زمینه فاصله طبقاتی و فساد در ایران تحت حاکمیت اخوندهای میگوید: ”اقتصاد شاهرگ حیاتی هر جامعهای است. اقتصاد ایران تاکنون همواره الگوی نامتعادلی از توزیع ثروت و درآمد بوده است و فاصله طبقاتی در جامعه بهوضوح دیده میشده؛ تقریباً همیشه قشر عظیمی از جامعه در محرومیت و فقر بهسر بردهاند“.
این سؤال پیش میآید که چرا ایران طبقاتیترین کشور است و اختلاف طبقاتی 30 برابری در آن وجود دارد؟
طبعاً اختلاف طبقاتی ریشه در توزیع ناعادلانه ثروت و توزیع ناعادلانه ثروت ریشه در نظام سیاسی حاکم دارد و عامل تعیین کننده در شکاف طبقاتی نظام سیاسی حاکم برکشور است و شکاف طبقاتی در جایی بیشتر نمایان میشود که نظام سیاسی فاسد و غارتگر هم باشد.
گزارش واشینگتنپست و حرفهای کارگزار رژیم نیز به همین موضوع اشاره میکنند که عامل شکاف طبقاتی و فقر روزافزون مردم، رژیمی است که تمامی اهرمهای قدرت و ثروت را در دست دارد.
در نظام ولایتفقیه اضافه بر دیدگاه منحط و استثمارگرانهٴ آن نسبت به اقتصاد و جامعه، آنچه که شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند فساد سردمداران غارتگر نظام است که از شخص ولیفقیه گرفته تا پایینترین کارگزاران این رژیم را در برمیگیرد. طبعاً در نظامی که شخص اول آن داراییاش سر به 95میلیارد دلار بزند وضعیت کارگزاران آن هم در زمینه چپاول مشخص است و این ثروت غارت شده از مردم خود یکی از بهترین شاخصها برای شکاف طبقاتی در جامعه است. تحت حاکمیت چنین نظام فاسد و پوسیدهیی است که «نوکیسهها» ظهور میکنند و چپاول و غارت به حدی میرسد که در جنگ و جدالهای باندی بر سر چپاول مردم ایران در سال گذشته، شاهد بودیم که چند پرونده از فساد اقتصادی بزرگ از مهرههای حکومتی و یا سرمایهداران وابسته به حکومت افشا شده. این دزدیهای نجومی تمامی پهنههای اقتصادی از صنعت نفت، پتروشیمی، صنعت فولاد، سد سازی گرفته تا قاچاق کالا، معافیت گمرگی و... را درنوردیده است. البته آنچه افشا شده، تنها گوشهیی از فساد و غارت رژیم آخوندی را برملا میکند و بخش اعظم آن مخفی مانده است. در چنین جامعهای با چنین شکاف طبقاتی عظیم است که ایران تحت حاکمیت آخوندها رکوردار فلاکت، تورم، بیکاری، افت سطح زندگی مردم میشود؛ مردم ایران یکی از ناشادترین مردم جهان میگردند و پدیدهیی به اسم «ارتش گرسنگان» ظهور میکند.
روزنامه واشینگتن پست 16مرداد90 در یک گزارش از ایران تحت حاکمیت آخوندها در مورد اختلاف طبقاتی در جامعه نوشت: ”در تابلویی که رژیم مذهبی ایران در اوایل انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) ترسیم میکرد به فقرا وعده میداد با توزیع عادلانه پول نفت در سراسر جامعه مساوات برقرار خواهد کرد. اما ۳ دهه بعد، با درآمد میلیاردها دلار عایدات نفت، تنها گروه کوچکی از ایرانیان در رفاه هستند و بقیه تلاش میکنند زنده بمانند. مشکل اختلاف فاحش طبقاتی است. بسیاری در این جا میگویند شکاف بین فقرا و ثروتمندان هیچگاه در این حد نبوده است، از سوی دیگر خشم عمومی علیه نابرابری ابعاد سیاسی قوی در ایران دارد.
طبقه ثروتمند جدید در ایران از فرصتها و فساد ناشی از سیاستهای حکومتی استفاده کردهاند، اینها شامل فرزندان کسانی هستند که روابط نزدیکی با حاکمان ایران دارند. درآمد نفت که تنها طی ۵سال گذشته نزدیک به ۵۰۰میلیارد دلار بوده است، نقش اصلی را برای این گروه کوچک ایفا کرده است“.
در مورد فساد اقتصادی و شکاف طبقاتی یکی دیگر از کارشناسان رژیم میگوید: ”این اقتصاد، رانت خوار و ویژهخوار و نوکیسه، پرورش میدهد و رکورد ستارههای هالیوود و فوتبال و دنیای هنر را نیز شکسته است. ستاره پروری در این اقتصاد فرصت توجه به سفره مردم را گرفته است. با نفت به قیمت بالای صد دلار همان کارایی را دارد که با قیمت کمتر از ده دلار. ضع مردم تفاوتی نمیکند. آن روز که درآمد سالانه کشور به بالای صد میلیارد رسید با امروز که درآمد کمتر از بیست میلیارد است هیچ تفاوتی ندارد و هیچ اثری در نرخ زندگی مردم نمیگذارد ولی اثرش در زندگی عدهیی محدود گرانقیمت و چشمگیر است. اصولاً شرایط بهگونهیی است که گویا بود و نبود این اقتصاد برای سفره مردم فرقی ندارد ولی برای تک ستارهها فرصت مغتنم است. تجمیع ثروت در دست عدهیی محدود، دسترسی گروهی خاص به رانتهای سیاسی و اقتصادی، وجود راههای میانبر برای ثروت اندوزی و صف طویل نو کیسهها فاصله طبقاتی را چنان مرتفع و چند لایه کرده است“.
همین کارگزار رژیم در زمینه فاصله طبقاتی و فساد در ایران تحت حاکمیت اخوندهای میگوید: ”اقتصاد شاهرگ حیاتی هر جامعهای است. اقتصاد ایران تاکنون همواره الگوی نامتعادلی از توزیع ثروت و درآمد بوده است و فاصله طبقاتی در جامعه بهوضوح دیده میشده؛ تقریباً همیشه قشر عظیمی از جامعه در محرومیت و فقر بهسر بردهاند“.
این سؤال پیش میآید که چرا ایران طبقاتیترین کشور است و اختلاف طبقاتی 30 برابری در آن وجود دارد؟
طبعاً اختلاف طبقاتی ریشه در توزیع ناعادلانه ثروت و توزیع ناعادلانه ثروت ریشه در نظام سیاسی حاکم دارد و عامل تعیین کننده در شکاف طبقاتی نظام سیاسی حاکم برکشور است و شکاف طبقاتی در جایی بیشتر نمایان میشود که نظام سیاسی فاسد و غارتگر هم باشد.
گزارش واشینگتنپست و حرفهای کارگزار رژیم نیز به همین موضوع اشاره میکنند که عامل شکاف طبقاتی و فقر روزافزون مردم، رژیمی است که تمامی اهرمهای قدرت و ثروت را در دست دارد.
در نظام ولایتفقیه اضافه بر دیدگاه منحط و استثمارگرانهٴ آن نسبت به اقتصاد و جامعه، آنچه که شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند فساد سردمداران غارتگر نظام است که از شخص ولیفقیه گرفته تا پایینترین کارگزاران این رژیم را در برمیگیرد. طبعاً در نظامی که شخص اول آن داراییاش سر به 95میلیارد دلار بزند وضعیت کارگزاران آن هم در زمینه چپاول مشخص است و این ثروت غارت شده از مردم خود یکی از بهترین شاخصها برای شکاف طبقاتی در جامعه است. تحت حاکمیت چنین نظام فاسد و پوسیدهیی است که «نوکیسهها» ظهور میکنند و چپاول و غارت به حدی میرسد که در جنگ و جدالهای باندی بر سر چپاول مردم ایران در سال گذشته، شاهد بودیم که چند پرونده از فساد اقتصادی بزرگ از مهرههای حکومتی و یا سرمایهداران وابسته به حکومت افشا شده. این دزدیهای نجومی تمامی پهنههای اقتصادی از صنعت نفت، پتروشیمی، صنعت فولاد، سد سازی گرفته تا قاچاق کالا، معافیت گمرگی و... را درنوردیده است. البته آنچه افشا شده، تنها گوشهیی از فساد و غارت رژیم آخوندی را برملا میکند و بخش اعظم آن مخفی مانده است. در چنین جامعهای با چنین شکاف طبقاتی عظیم است که ایران تحت حاکمیت آخوندها رکوردار فلاکت، تورم، بیکاری، افت سطح زندگی مردم میشود؛ مردم ایران یکی از ناشادترین مردم جهان میگردند و پدیدهیی به اسم «ارتش گرسنگان» ظهور میکند.