هزاران تن از دراویش هموطن روز ۱۷اسفند علیه فشارهای ضدانسانی رژیم آخوندی نسبت به دراویش زندانی برشوریدند و قلب ارتجاع را در مرکز تهران به لرزه درآوردند. با اندکی تأمل در این حرکت، میتوان پیامها و ویژگیهای این خیزش را بر شمرد و درسهای ارزشمندی از آن گرفت، از جمله:
توفیق این حرکت، بهرغم این که با اعلام روز، محل و ساعت تجمع از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی دشمن کاملاً هوشیار بود.
این حرکت اساساً یک حرکت سیاسی بود چرا که برای آزادی دراویش زندانی که در واقع زندانیان سیاسی هستند، شکل گرفت و بنابراین حرکتی علیه دیکتاتوری ولایتفقیه بود.
دایره وسیع شرکتکنندگان در این حرکت اعتراضی که علاوه بر تهران، دراویش و مردم سایر شهرها نیز به آن پیوستند و خود را به تهران رساندند.
این تجمع در برابر دادستانی رژیم در منطقه بازار تهران و بهرغم تمرکز چندین مرکز سرکوب از نیروی انتظامی و آگاهی، تا پلیس امنیت و مراکز بسیج و اطلاعات آخوندی که در آنجا مستقر هستند، صورت گرفت.
با این که نیروهای سرکوبگر مبادی ورودی به خیابان خیام و سایر خیابانهای منتهی به دادستانی در منطقه بازار تهران و گلوبندک را بسته بودند و اجازه پیوستن مردم را نمیدادند. با این همه هزاران تن شرکت کردند.
در بسیاری نقاط کار به درگیری کشید، نیروهای سرکوبگر از گاز اشک آور، باتون و حتی تیراندازی هوایی برای متفرق کردن مردم استفاده کردند، اما مردم مقاومت کردند. مقاومت تحسین انگیز دراویش در برابر هجوم گله وار گاردهای ضدشورش از دیگر ویژگیهای این خیزش گسترده بود. بهطوری که عوامل سرکوبگر ناچار بودند با صرف نیروی زیاد، دستگیرشدگان را روی زمین بکشند تا آنها را سوار خودرو کنند.
اعتصاب غذا و همبستگی ۳هزار درویش در خارج از زندان با دراویش زندانی اعتصابی، و همبستگی سایر زندانیان سیاسی و مردم منطقه بازار تهران با تظاهرکنندگان و همبستگی دراویش هموطن در خارج کشور و برپایی تجمعات اعتراضی در برابر سفارتهای رژیم، از جلوههای زیبا و انگیزاننده این حرکت بود که نمودی از درد مشترک، فریاد مشترک و رزم مشترک مردم ایران علیه دیکتاتوری آخوندی است.
شرکت گسترده زنان در این تظاهرات نیز چشمگیر بود. دستگیری دستکم ۸۰تن از زنان، که از قضا مصادف با روز زن بود، از دیگر جلوهها و ویژگیهای این حرکت تحسینانگیز بود.
دستگیری بیش از ۵۰۰تن از تظاهرکنندگان و مقاومت دستگیرشدگان در بازداشتگاهها، دستگاه سرکوب نظام آخوندی را با وحشتی مضاعف مواجه کرد.
مجموعهاین ویژگیها، حاکی از تغییر دوران بعد از خوردن جام زهر اتمی رژیم است و ضعف و تزلزل نیروهای سرکوبگر را هر چه بیشتر بارز میکند و گویای این است که دشمن مردم ایران در برابر حرکتهای همبسته و متحد مردمی تا کجا آسیبپذیر شده و توان سرکوبش افت کرده است. این ضعف محصول شکافی است که در رأس نظام ایجاد شده، شکافی که مردم هوشیار ایران بهروشنی آن را تشخیص میدهند و با درایت از آن استفاده میکنند تا در هر زمان، هر مکان و هر فرصت به فریاد و خیزش علیه دیکتاتوری زهرخورده ولایتفقیه برخیزند.
توفیق این حرکت، بهرغم این که با اعلام روز، محل و ساعت تجمع از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی دشمن کاملاً هوشیار بود.
این حرکت اساساً یک حرکت سیاسی بود چرا که برای آزادی دراویش زندانی که در واقع زندانیان سیاسی هستند، شکل گرفت و بنابراین حرکتی علیه دیکتاتوری ولایتفقیه بود.
دایره وسیع شرکتکنندگان در این حرکت اعتراضی که علاوه بر تهران، دراویش و مردم سایر شهرها نیز به آن پیوستند و خود را به تهران رساندند.
این تجمع در برابر دادستانی رژیم در منطقه بازار تهران و بهرغم تمرکز چندین مرکز سرکوب از نیروی انتظامی و آگاهی، تا پلیس امنیت و مراکز بسیج و اطلاعات آخوندی که در آنجا مستقر هستند، صورت گرفت.
با این که نیروهای سرکوبگر مبادی ورودی به خیابان خیام و سایر خیابانهای منتهی به دادستانی در منطقه بازار تهران و گلوبندک را بسته بودند و اجازه پیوستن مردم را نمیدادند. با این همه هزاران تن شرکت کردند.
در بسیاری نقاط کار به درگیری کشید، نیروهای سرکوبگر از گاز اشک آور، باتون و حتی تیراندازی هوایی برای متفرق کردن مردم استفاده کردند، اما مردم مقاومت کردند. مقاومت تحسین انگیز دراویش در برابر هجوم گله وار گاردهای ضدشورش از دیگر ویژگیهای این خیزش گسترده بود. بهطوری که عوامل سرکوبگر ناچار بودند با صرف نیروی زیاد، دستگیرشدگان را روی زمین بکشند تا آنها را سوار خودرو کنند.
اعتصاب غذا و همبستگی ۳هزار درویش در خارج از زندان با دراویش زندانی اعتصابی، و همبستگی سایر زندانیان سیاسی و مردم منطقه بازار تهران با تظاهرکنندگان و همبستگی دراویش هموطن در خارج کشور و برپایی تجمعات اعتراضی در برابر سفارتهای رژیم، از جلوههای زیبا و انگیزاننده این حرکت بود که نمودی از درد مشترک، فریاد مشترک و رزم مشترک مردم ایران علیه دیکتاتوری آخوندی است.
شرکت گسترده زنان در این تظاهرات نیز چشمگیر بود. دستگیری دستکم ۸۰تن از زنان، که از قضا مصادف با روز زن بود، از دیگر جلوهها و ویژگیهای این حرکت تحسینانگیز بود.
دستگیری بیش از ۵۰۰تن از تظاهرکنندگان و مقاومت دستگیرشدگان در بازداشتگاهها، دستگاه سرکوب نظام آخوندی را با وحشتی مضاعف مواجه کرد.
مجموعهاین ویژگیها، حاکی از تغییر دوران بعد از خوردن جام زهر اتمی رژیم است و ضعف و تزلزل نیروهای سرکوبگر را هر چه بیشتر بارز میکند و گویای این است که دشمن مردم ایران در برابر حرکتهای همبسته و متحد مردمی تا کجا آسیبپذیر شده و توان سرکوبش افت کرده است. این ضعف محصول شکافی است که در رأس نظام ایجاد شده، شکافی که مردم هوشیار ایران بهروشنی آن را تشخیص میدهند و با درایت از آن استفاده میکنند تا در هر زمان، هر مکان و هر فرصت به فریاد و خیزش علیه دیکتاتوری زهرخورده ولایتفقیه برخیزند.