«وضعیت در ایران وخیم است و حتماً که میتوانست امروز موضوعی برای یک بحث و گفتگوی جداگانه در این مجلس باشد. تنها از شروع سال جدید 130تن از منتقدان رژیم در ایران حلقآویز شدهاند، پس توسعه و پیشرفت در مسیر درست به پیش نمیرود و در مسیر غلط و اشتباه پیش میرود. من امروز قصد دارم تا وضعیت متزلزل امنیتی مخالفان ایرانی را که در کمپ پناهندگی در عراق حضور دارند با وزیر امور خارجه در میان بگذارم.
اول سپتامبر 2013 قتلعامی در کمپ اشرف صورت گرفت. حدود 120 مرد مسلح یک حمله نظامی هماهنگ شده را به اجرا گذاشتند. 52تن از جمله چندین زن، آشکارا با سلاح گرم و مواد منفجره اعدام شدند. 7تن به گروگان گرفته شدند، 6 زن و یک مرد، و هنوز آزاد نشدهاند. مشخص نیست که در کجا هستند.
کسانی که کشته شدند، تحت حفاظت بینالمللی بودند. آنان از موقعیت پناهندگی و پناهجویی برخوردار بودند. آنان بر اساس کنوانسیون 4 ژنو از حق حفاظت برخوردار بودند. اینکه این انسانها که همگی از مخالفان رژیم ایران بودهاند و برای دور ماندن از دسترسی رژیم آن جا را ترک کردهاند، آن امنیتی را که شایستهاش هستند دریافت نمیکنند- که این یک مسئولیت بینالمللی است.
این 52تن که کشته ـ اعدام ـ شدند بیش از نصف افرادی بودند که در این کمپ زندگی میکردند. آنان تنها 100تن باقیمانده در کمپ اشرف بودند. اکثر حدود 3000تنی که در آنجا زندگی میکردند، نسبتاً با زور و اجبار، به کمپ لیبرتی در بغداد منتقل شدند. همگی این افراد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران هستند. ما میدانیم که این گروه اپوزیسیون در ایران ممنوع است، و آنانی که به کشور باز میگردند، با ریسک شکنجه و اعدام روبهرو هستند. این یک تهدید بسیار جدی و واقعی است. آن 100تنی که در کمپ اشرف باقی مانده بودند، قرار بود به کمپ لیبرتی منتقل شوند اما به آنان اجازه داده شده بود که از جمله برای رتق و فتق پارهیی امور اجرایی در آنجا بمانند. تا سال 2009 ایالات متحده آمریکا مسئولیت حفاظت از کمپ اشرف را به عهده داشت. در مشورت با سازمان ملل، این مسئولیت در این سال به مقامات عراقی انتقال داده شد. این بدان معناست که مقامات عراقی متعهد هستند ترتیباتی فراهم کنند که این کمپ امن باشد. بعد از سال 2009 یکسری حمله صورت گر فته، هم در کمپ اشرف و همچنین در کمپ لیبرتی، از زمانی که تأسیس شد. آنچه که تراژدیک و غمانگیز است، این است که حمله اول سپتامبر چون رعدی از آسمان صاف نازل نشد (قابل پیشبینی بود) هر چند که این حمله تراژدیکترین نتیجه را بهدنبال داشته، اما در ادامه یکسری حملات بوده است. به همین دلیل قابل پیشبینی بود و بهسادگی میتوان گفت که باید جلو آن گرفته میشد. هیچ کمبودی نیز در خصوص هشدارها و اخطارها در اینکه این عمل میتواند صورت بگیرد، وجود نداشت. تأیید شده که 2 حمله قبلی توسط نیروهای امنیتی عراق صورت گرفته است و شواهدی وجود دارد که حاکی از این است که مقامات عراقی شخصاً در این قتلعام نقش داشتهاند و این عمل در توافق با رژیم ایران و با دخالت مستقیم سپاه پاسداران صورت گرفته است. یک تحقیقات مستقل در این زمینه صورت نگرفته است. پس از این قتلعام پر سر و صدا بوده سکوت شده است. فقدان عکسالعمل از سوی جامعه جهانی و حضور و دخالت کم و نامحسوس برای فراهم آوردن امنیت کسانی که در حال حاضر در کمپ لیبرتی بهسر میبرند، مشهود بوده است. روز 26دسامبر کمپ لیبرتی نیز از جمله با موشک مورد حمله واقع شد. 4تن کشته و حداقل 70تن دیگر مجروح شدند.
بهتازگی بسیاری از کشته شدگان (اشرف) بدون اینکه خانوادههای آنان امکان وداع با آنان را داشته باشند، بهصورت مخفیانه دفن شدند. میتوان در مورد اینکه چرا این عمل صورت گرفته حدس و گمان زد، اما قطعاً معقول و منطقی است که باور کنیم کسانی هستند که مایل نیستند حقیقت در مورد چگونگی کشته شدن این افراد و اینکه و چه کسانی پشت آن هستند، علنی شود.
جامعه بینالمللی برای فراهم آوردن حفاظت و امنیت بیش از 3000 مخالف ایرانی که در حال حاضر در کمپ پناهندگی در عراق بهسر میبرند، یک وظیفه روشن و آشکار دارد. ما برای بازگرداندن آن 7تن و سپردن کسانی که پشت اینکار بودند به دست عدالت، مسئولیت داریم. تحقیق کردن در خصوص اینکه چه اتفاقی در کمپ اشرف صورت گرفته را نمیتوان به مقامات عراقی محول کرد. سازمان ملل باید به میدان بیاید و یک تحقیقات مستقل را به اجرا بگذارد و کاری کند که این موضوع به دادگاه بینالمللی کشیده شود. برای حفظ شواهد باید عجله کرد و لازم و ضروری است که به عاملان این کار بهوضوح و روشنی پیام داد که جامعه بینالمللی جنایاتی مثل آنچه را که روز اول سپتامبر در کمپ اشرف بهوقوع پیوست، تحمل نمیکند. چنانچه کسانی که مسئول این کار بودهاند، به عدالت سپرده نشوند، ساکنان کمپ لیبرتی در ماهها و سالهایی که در پیش روست؛ کاملاً بیدفاع خواهند ماند.
دیروز سمینار ایران در انسیتو نوبل بود. امروز نیز در شهر اسلو یک سمینار ایران وجود دارد. مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران در انستیتو نوبل سخنرانی کرد و از مقامات نروژی خواست تا برای یک تحقیقات بینالمللی در مورد قتلعام اول سپتامبر در کمپ اشرف پیشقدم شوند. او گفت: ما میدانیم که عراق مستقیماً دخالت داشته، سازمان ملل قتلعام را محکوم کرد، اما دست به اقدام دیگری نزده و من به اینجا آمدهام تا از دولت نروژ بخواهم که این سکوت را بشکند، چرا که نروژ یک سنت قوی در مبارزه برای حقوقبشر دارد.
اکنون من مایلم از نقطهنظر وزیر امور خارجه در مورد این خواست مریم رجوی مطلع شوم.
تا زمانی که این مخالفان در کمپ لیبرتی حضور دارند، جامعه بینالمللی برای حفاظت آنان مسئولیت دارد. مسئولیتی که جامعه بینالمللی قادر نبوده آن را جامع عمل بپوشاند. البته که باید به مقامات عراقی فشار وارد آورد بهنحوی که اقدامات ضروری حفاظت فیزیکی به اجرا گذاشته شود. اما وقتیکه تهدیدات از سوی خود مقامات است، چه بسا که کافی نباشد. بسیاری صحبت از حضور دائم سازمان ملل نمودهاند، آلترناتیو جابهجایی این کمپ است، یا این 3000تن در جاهای دیگر اقامت پیدا کنند.
وضعیت امنیتی این مخالفان در حال حاضر آنقدر بیثبات است که کارزار گستردهیی از سوی ایرانیان تبعیدی از سراسر اروپا، از جمله در نروژ، صورت گرفته است. طی هفتههای اخیر، نمایندگان بسیاری در این پارلمان، ملاقاتهایی با نمایندگان جوامع ایرانیان تبعیدی داشته و عکسهای وحشتناکی از انسانهایی که قرار بود تحت حفاظت بینالمللی باشند و اعدام شدهاند مشاهده کردهاند. این تصاویر به زبان روشن و واضح خود سخن میگویند. همین سؤالاتی که من امروز در سالن پارلمان نروژ مطرح میکنم، در حال حاضر در پارلمانهای یکسری از کشورها مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد.
امید من این است تعهدی که در حال حاضر نشان داده میشود، و تمام فعالیتهای سیاسی که برای تمرکز روی وضعیت انسانهایی که در حال حاضر در کمپ لیبرتی بهسر میبرند، صورت میگیرد، موجب شود تا جامعه جهانی بیدار شود و ما مسئولیت امنیت این انسانها را پذیرا باشیم.
سؤال من از وزیر امور خارجه این است:
ایا دولت ابتکارعمل را در قبال سازمان ملل برای کسب اطمینان از اینکه جامعه بینالمللی به وظیفه خود بر اساس کنوانسیون 4 ژنو عمل کرده و امنیت این مخالفان ایرانی در عراق را فراهم نماید، به دست خواهد گرفت؟»
خانم مارتینسن پس از پاسخ وزیر خارجه نروژ دوباره پشت تریبون قرار گرفت و گفت:
«من خوشحالم که وزیر امور خارجه این سؤال را جدی میگیرد.
من نیز مایلم به وزیر امور خارجه حق بدهم اما وزیر امور خارجه به هر حال نشان میدهد که وضعیت برای این گروهی که ما امروز در مورد آنان صحبت میکنیم، متزلزل است و تا زمانی که حفاظت به نیروهای عراقی واگذار شده باشد، بدون اینکه جامعه بینالمللی مسئولیت لازم را به عهده بگیرد، این افراد در یک محیط غیرامن بهسر میبرند.
بهصورت مشخص در خصوص وضعیـت امنیتی این افراد، تا زمانی که در کمپ لیبرتی بهسر میبرند، آیا این پروندهیی است که وزیر امور خارجه بخواهد آن را با سازمان ملل در میان بگذارد- اینکه آیا او مایل است ابتکارعمل مستقیم برای اینکه وضعیت امنیتی در کوتاه مدت حل شود را به عهده بگیرد- چرا که بر اساس تمام احتمالات، انحلال این کمپ طول خواهد کشید.
همانطور که در سخنرانی اصلیم عنوان کردم: تا زمانی که تهدید از داخل میآید، یعنی اینکه مقامات خودشان تهدید کننده هستند، سؤال در خصوص حضور سنگینتر سازمان ملل، آنچنان که جوامع تبعیدی ایرانی بهدنبال آن هستند، موضوعیت پیدا میکند. این سؤال در مورد انتقال نیز صدق میکند.
مایلم ضرورت اجرای سریع تحقیقات مستقل در خصوص اینکه واقعاً در کمپ اشرف چه اتفاقی رخ داده، را تکرار کنم. زمانی که کشته شدگان در خفا در یک نقطهٴ نامشخص دفن میشوند، سخت است که دلیل دیگری غیر از اینکه هدف، نابودی سند و شواهد است، برای آن یافت. ما باید پیدا کنیم که چه کسی دستور قتلعام را صادر کرده، و چه کسی در برنامهریزی و اجرای این حمله دست داشته است. نروژ از خواست مربوط به یک تحقیقات حمایت میکند».
من مایلم از بایت این بحث و گفتگو تشکر کنم. من معتقدم که بحث خوبی بوده، و طبیعتاً علامتی که میدهد این است که پارلمان نروژ بهطور یکپارچه این حملات را چه به کمپ اشرف و چه به کمپ لیبرتی محکوم میکند. نماینده ماریت نیباک گفت که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در حال حاضر از جامعه بینالمللی تقاضا میکند مداخله کند و افراد مستقر در کمپ لیبرتی را حفظ کنند، و آنان اینکار را میکنند چرا که وضعیت دائماً بیثباتتر میشود. نماینده اور هوس بیرنس گفت که تا همین اواخر 4 حمله موشکی علیه کمپ لیبرتی صورت گرفته است.
طی این بحث موضوعات مختلفی مطرح شده است. یکی این است که در کوتاه مدت به چه نحوی میتوان امنیت تقریباً 3000نفری را که در کمپ لیبرتی هستند، حفظ کرد. بحث هم بر سر فشار بیشتر به مقامات عراقی جهت بهبود بخشیدن به حفاظت فیزیکی است و همچنین حضور بیشتر بینالمللی. طبیعی است که اعتماد نسبت به مقامات عراقی، چه بهلحاظ توان و چه بهلحاظ تمایل برای حفاظت از این ایرانیانی که در کمپ حضور دارند، تضعیف شده است.
سؤال دیگر این است که به چه نحوی ما میتوانیم برای آزادسازی 7 گروگانی ـ شش زن و یک مرد- که از اول سپتامبر به گروگان گرفته شدهاند، اقدام کنیم.
سؤال سوم این است که نروژ چگونه میتواند موجب شروع سریع یک تحقیقات مستقل در مورد حمله به کمپ اشرف گردد. من امیدوارم، در واقع تقاضا میکنم که دولت تهاجمی عمل کند و تنها به محکوم کردن مانند سازمان ملل بسنده نکند، بلکه دست به اقدامات مشخص بزند و اینکه واقعاً یک تحقیقات مستقل صورت میگیرد.
من بسیار خشنودم که نمایندگان بسیاری از احزاب از طریق این بحث تأکید کردند که به اجرا گذاشتن این (تحقیقات مستقل) ضروری و لازم است. باید عجله کرد. اسناد و شواهد نابود میشوند. اینکار باید شروع شود و من امیدوارم این علامتی باشد که وزیر امور خارجه امروز با خودش از این سالن میبرد.
اول سپتامبر 2013 قتلعامی در کمپ اشرف صورت گرفت. حدود 120 مرد مسلح یک حمله نظامی هماهنگ شده را به اجرا گذاشتند. 52تن از جمله چندین زن، آشکارا با سلاح گرم و مواد منفجره اعدام شدند. 7تن به گروگان گرفته شدند، 6 زن و یک مرد، و هنوز آزاد نشدهاند. مشخص نیست که در کجا هستند.
کسانی که کشته شدند، تحت حفاظت بینالمللی بودند. آنان از موقعیت پناهندگی و پناهجویی برخوردار بودند. آنان بر اساس کنوانسیون 4 ژنو از حق حفاظت برخوردار بودند. اینکه این انسانها که همگی از مخالفان رژیم ایران بودهاند و برای دور ماندن از دسترسی رژیم آن جا را ترک کردهاند، آن امنیتی را که شایستهاش هستند دریافت نمیکنند- که این یک مسئولیت بینالمللی است.
این 52تن که کشته ـ اعدام ـ شدند بیش از نصف افرادی بودند که در این کمپ زندگی میکردند. آنان تنها 100تن باقیمانده در کمپ اشرف بودند. اکثر حدود 3000تنی که در آنجا زندگی میکردند، نسبتاً با زور و اجبار، به کمپ لیبرتی در بغداد منتقل شدند. همگی این افراد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران هستند. ما میدانیم که این گروه اپوزیسیون در ایران ممنوع است، و آنانی که به کشور باز میگردند، با ریسک شکنجه و اعدام روبهرو هستند. این یک تهدید بسیار جدی و واقعی است. آن 100تنی که در کمپ اشرف باقی مانده بودند، قرار بود به کمپ لیبرتی منتقل شوند اما به آنان اجازه داده شده بود که از جمله برای رتق و فتق پارهیی امور اجرایی در آنجا بمانند. تا سال 2009 ایالات متحده آمریکا مسئولیت حفاظت از کمپ اشرف را به عهده داشت. در مشورت با سازمان ملل، این مسئولیت در این سال به مقامات عراقی انتقال داده شد. این بدان معناست که مقامات عراقی متعهد هستند ترتیباتی فراهم کنند که این کمپ امن باشد. بعد از سال 2009 یکسری حمله صورت گر فته، هم در کمپ اشرف و همچنین در کمپ لیبرتی، از زمانی که تأسیس شد. آنچه که تراژدیک و غمانگیز است، این است که حمله اول سپتامبر چون رعدی از آسمان صاف نازل نشد (قابل پیشبینی بود) هر چند که این حمله تراژدیکترین نتیجه را بهدنبال داشته، اما در ادامه یکسری حملات بوده است. به همین دلیل قابل پیشبینی بود و بهسادگی میتوان گفت که باید جلو آن گرفته میشد. هیچ کمبودی نیز در خصوص هشدارها و اخطارها در اینکه این عمل میتواند صورت بگیرد، وجود نداشت. تأیید شده که 2 حمله قبلی توسط نیروهای امنیتی عراق صورت گرفته است و شواهدی وجود دارد که حاکی از این است که مقامات عراقی شخصاً در این قتلعام نقش داشتهاند و این عمل در توافق با رژیم ایران و با دخالت مستقیم سپاه پاسداران صورت گرفته است. یک تحقیقات مستقل در این زمینه صورت نگرفته است. پس از این قتلعام پر سر و صدا بوده سکوت شده است. فقدان عکسالعمل از سوی جامعه جهانی و حضور و دخالت کم و نامحسوس برای فراهم آوردن امنیت کسانی که در حال حاضر در کمپ لیبرتی بهسر میبرند، مشهود بوده است. روز 26دسامبر کمپ لیبرتی نیز از جمله با موشک مورد حمله واقع شد. 4تن کشته و حداقل 70تن دیگر مجروح شدند.
بهتازگی بسیاری از کشته شدگان (اشرف) بدون اینکه خانوادههای آنان امکان وداع با آنان را داشته باشند، بهصورت مخفیانه دفن شدند. میتوان در مورد اینکه چرا این عمل صورت گرفته حدس و گمان زد، اما قطعاً معقول و منطقی است که باور کنیم کسانی هستند که مایل نیستند حقیقت در مورد چگونگی کشته شدن این افراد و اینکه و چه کسانی پشت آن هستند، علنی شود.
جامعه بینالمللی برای فراهم آوردن حفاظت و امنیت بیش از 3000 مخالف ایرانی که در حال حاضر در کمپ پناهندگی در عراق بهسر میبرند، یک وظیفه روشن و آشکار دارد. ما برای بازگرداندن آن 7تن و سپردن کسانی که پشت اینکار بودند به دست عدالت، مسئولیت داریم. تحقیق کردن در خصوص اینکه چه اتفاقی در کمپ اشرف صورت گرفته را نمیتوان به مقامات عراقی محول کرد. سازمان ملل باید به میدان بیاید و یک تحقیقات مستقل را به اجرا بگذارد و کاری کند که این موضوع به دادگاه بینالمللی کشیده شود. برای حفظ شواهد باید عجله کرد و لازم و ضروری است که به عاملان این کار بهوضوح و روشنی پیام داد که جامعه بینالمللی جنایاتی مثل آنچه را که روز اول سپتامبر در کمپ اشرف بهوقوع پیوست، تحمل نمیکند. چنانچه کسانی که مسئول این کار بودهاند، به عدالت سپرده نشوند، ساکنان کمپ لیبرتی در ماهها و سالهایی که در پیش روست؛ کاملاً بیدفاع خواهند ماند.
دیروز سمینار ایران در انسیتو نوبل بود. امروز نیز در شهر اسلو یک سمینار ایران وجود دارد. مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران در انستیتو نوبل سخنرانی کرد و از مقامات نروژی خواست تا برای یک تحقیقات بینالمللی در مورد قتلعام اول سپتامبر در کمپ اشرف پیشقدم شوند. او گفت: ما میدانیم که عراق مستقیماً دخالت داشته، سازمان ملل قتلعام را محکوم کرد، اما دست به اقدام دیگری نزده و من به اینجا آمدهام تا از دولت نروژ بخواهم که این سکوت را بشکند، چرا که نروژ یک سنت قوی در مبارزه برای حقوقبشر دارد.
اکنون من مایلم از نقطهنظر وزیر امور خارجه در مورد این خواست مریم رجوی مطلع شوم.
تا زمانی که این مخالفان در کمپ لیبرتی حضور دارند، جامعه بینالمللی برای حفاظت آنان مسئولیت دارد. مسئولیتی که جامعه بینالمللی قادر نبوده آن را جامع عمل بپوشاند. البته که باید به مقامات عراقی فشار وارد آورد بهنحوی که اقدامات ضروری حفاظت فیزیکی به اجرا گذاشته شود. اما وقتیکه تهدیدات از سوی خود مقامات است، چه بسا که کافی نباشد. بسیاری صحبت از حضور دائم سازمان ملل نمودهاند، آلترناتیو جابهجایی این کمپ است، یا این 3000تن در جاهای دیگر اقامت پیدا کنند.
وضعیت امنیتی این مخالفان در حال حاضر آنقدر بیثبات است که کارزار گستردهیی از سوی ایرانیان تبعیدی از سراسر اروپا، از جمله در نروژ، صورت گرفته است. طی هفتههای اخیر، نمایندگان بسیاری در این پارلمان، ملاقاتهایی با نمایندگان جوامع ایرانیان تبعیدی داشته و عکسهای وحشتناکی از انسانهایی که قرار بود تحت حفاظت بینالمللی باشند و اعدام شدهاند مشاهده کردهاند. این تصاویر به زبان روشن و واضح خود سخن میگویند. همین سؤالاتی که من امروز در سالن پارلمان نروژ مطرح میکنم، در حال حاضر در پارلمانهای یکسری از کشورها مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد.
امید من این است تعهدی که در حال حاضر نشان داده میشود، و تمام فعالیتهای سیاسی که برای تمرکز روی وضعیت انسانهایی که در حال حاضر در کمپ لیبرتی بهسر میبرند، صورت میگیرد، موجب شود تا جامعه جهانی بیدار شود و ما مسئولیت امنیت این انسانها را پذیرا باشیم.
سؤال من از وزیر امور خارجه این است:
ایا دولت ابتکارعمل را در قبال سازمان ملل برای کسب اطمینان از اینکه جامعه بینالمللی به وظیفه خود بر اساس کنوانسیون 4 ژنو عمل کرده و امنیت این مخالفان ایرانی در عراق را فراهم نماید، به دست خواهد گرفت؟»
خانم مارتینسن پس از پاسخ وزیر خارجه نروژ دوباره پشت تریبون قرار گرفت و گفت:
«من خوشحالم که وزیر امور خارجه این سؤال را جدی میگیرد.
من نیز مایلم به وزیر امور خارجه حق بدهم اما وزیر امور خارجه به هر حال نشان میدهد که وضعیت برای این گروهی که ما امروز در مورد آنان صحبت میکنیم، متزلزل است و تا زمانی که حفاظت به نیروهای عراقی واگذار شده باشد، بدون اینکه جامعه بینالمللی مسئولیت لازم را به عهده بگیرد، این افراد در یک محیط غیرامن بهسر میبرند.
بهصورت مشخص در خصوص وضعیـت امنیتی این افراد، تا زمانی که در کمپ لیبرتی بهسر میبرند، آیا این پروندهیی است که وزیر امور خارجه بخواهد آن را با سازمان ملل در میان بگذارد- اینکه آیا او مایل است ابتکارعمل مستقیم برای اینکه وضعیت امنیتی در کوتاه مدت حل شود را به عهده بگیرد- چرا که بر اساس تمام احتمالات، انحلال این کمپ طول خواهد کشید.
همانطور که در سخنرانی اصلیم عنوان کردم: تا زمانی که تهدید از داخل میآید، یعنی اینکه مقامات خودشان تهدید کننده هستند، سؤال در خصوص حضور سنگینتر سازمان ملل، آنچنان که جوامع تبعیدی ایرانی بهدنبال آن هستند، موضوعیت پیدا میکند. این سؤال در مورد انتقال نیز صدق میکند.
مایلم ضرورت اجرای سریع تحقیقات مستقل در خصوص اینکه واقعاً در کمپ اشرف چه اتفاقی رخ داده، را تکرار کنم. زمانی که کشته شدگان در خفا در یک نقطهٴ نامشخص دفن میشوند، سخت است که دلیل دیگری غیر از اینکه هدف، نابودی سند و شواهد است، برای آن یافت. ما باید پیدا کنیم که چه کسی دستور قتلعام را صادر کرده، و چه کسی در برنامهریزی و اجرای این حمله دست داشته است. نروژ از خواست مربوط به یک تحقیقات حمایت میکند».
من مایلم از بایت این بحث و گفتگو تشکر کنم. من معتقدم که بحث خوبی بوده، و طبیعتاً علامتی که میدهد این است که پارلمان نروژ بهطور یکپارچه این حملات را چه به کمپ اشرف و چه به کمپ لیبرتی محکوم میکند. نماینده ماریت نیباک گفت که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در حال حاضر از جامعه بینالمللی تقاضا میکند مداخله کند و افراد مستقر در کمپ لیبرتی را حفظ کنند، و آنان اینکار را میکنند چرا که وضعیت دائماً بیثباتتر میشود. نماینده اور هوس بیرنس گفت که تا همین اواخر 4 حمله موشکی علیه کمپ لیبرتی صورت گرفته است.
طی این بحث موضوعات مختلفی مطرح شده است. یکی این است که در کوتاه مدت به چه نحوی میتوان امنیت تقریباً 3000نفری را که در کمپ لیبرتی هستند، حفظ کرد. بحث هم بر سر فشار بیشتر به مقامات عراقی جهت بهبود بخشیدن به حفاظت فیزیکی است و همچنین حضور بیشتر بینالمللی. طبیعی است که اعتماد نسبت به مقامات عراقی، چه بهلحاظ توان و چه بهلحاظ تمایل برای حفاظت از این ایرانیانی که در کمپ حضور دارند، تضعیف شده است.
سؤال دیگر این است که به چه نحوی ما میتوانیم برای آزادسازی 7 گروگانی ـ شش زن و یک مرد- که از اول سپتامبر به گروگان گرفته شدهاند، اقدام کنیم.
سؤال سوم این است که نروژ چگونه میتواند موجب شروع سریع یک تحقیقات مستقل در مورد حمله به کمپ اشرف گردد. من امیدوارم، در واقع تقاضا میکنم که دولت تهاجمی عمل کند و تنها به محکوم کردن مانند سازمان ملل بسنده نکند، بلکه دست به اقدامات مشخص بزند و اینکه واقعاً یک تحقیقات مستقل صورت میگیرد.
من بسیار خشنودم که نمایندگان بسیاری از احزاب از طریق این بحث تأکید کردند که به اجرا گذاشتن این (تحقیقات مستقل) ضروری و لازم است. باید عجله کرد. اسناد و شواهد نابود میشوند. اینکار باید شروع شود و من امیدوارم این علامتی باشد که وزیر امور خارجه امروز با خودش از این سالن میبرد.