پاتریک کندی:
من اشرفی هستم.
آنها ممکن است که درهای اشرف را بسته باشند، اما هرگز نمیتوانند آرمان اشرف را ببندند. اشرف برای همیشه زنده است.
مایهٴ افتخار است که با شما هستم، آینده، شاهد ایرانی آزاد خواهد بود. همانگونه که ممکن است شما تصور کرده باشید، بزرگ شدن در خانوادهام، من را به یک دانشآموز تاریخ تبدیل کرده است، این یک لحظهٴ تاریخی است، در این هفته شما سی وپنجمین سالگرد انقلاب در ایران را گرامی میدارید، همانطور که خانم رجوی گفت، آن انقلاب، ربوده شد، آن انقلاب برای آزادی بود، آن انقلاب برای دموکراسی بود، آن انقلاب برای حقوقبشر بود و اکنون سی و پنج سال بعد، ما بهترین فرصت را در یک نسل داریم برای اینکه نهایتاً قولهای آن انقلاب را تحقق ببخشیم، و دموکراسی، حقوقبشر و آزادی را برای مردم ایران ببریم. آخوندها به جای آوردن آزادی و دموکراسی و حقوقبشر، یک حکومت مذهبی و دیکتاتوری را آوردهاند. نه آن دموکراسی که وعده داده شده بود. آخوندها به جای حقوقبشر، ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و تروریسم را آوردهاند. به جای حقوقبشری که وعدهٴ آن را داده بودند و به جای داشتن یک دموکراسی، ما یک سیستم دولتی داریم که بر ایجاد وحشت بنا شده، نه فقط برای مردم خودش بلکه برای مردم سراسر جهان.
اکنون ملاها میگویند: میخواهند بخشی از جامعه بینالمللی باشند، ولی ما حقیقت را میدانیم، و حقیقت این است که آخوندها فقط حرف آن را میزنند، چون آنها بیشتر از پیش بیثبات شدهاند، نه تنها بهطور سیاسی در داخل ایران، بلکه بیشتر بهلحاظ سیاسی در سراسر جهان بیثبات شدهاند. و به همین خاطر این یک فرصت است که نهایتاً گذشته را پشت سر بگذاریم و به سوی آیندهٴ یک ایران آزاد و دموکراتیک حرکت کنیم.
بنابراین سؤال بسیار روشن است، شما در کدام طرف هستید؟ آیا شما در طرف یک رژیم سرکوبگر هستید که مردم خود را بیش از هر کشور دیگری در جهان اعدام میکند؟ یا اینکه در طرف دولتی هستید که از مردم، با مردم و برای مردمش خواهد بود؟ این یک انتخاب گیج کننده نیست، این انتخابی است بین گذشته و آینده.
اجازه بدهید نکتهیی را بسیار روشن بگویم، شما نمیتوانید هر دو را با هم داشته باشید. شما نمیتوانید پشت یک استفاده صلحآمیز از قدرت اتمی باشید و در عینحال پشت بزرگترین حامی تروریسم در جهان قرار بگیرید. شما نمیتوانید پشت همزیستی صلحآمیز در جهان و استفاده صلحآمیز از برنامه اتمی باشید و پشت نسلکشی در سوریه با حمایت از اسد باشید. شما نمیتوانید بگویید بهدنبال شفافیت، روشنگری و گشایش در برنامه اتمی هستید و در عین حال اشرفیها را بکشید و قتلعام کنید. و 7نفر را که شش تن از آنان زن هستند، به گروگان بگیرید. شما نمیتوانید هر دو را با هم داشته باشید.
حدود سی و پنج سال پیش، پدرم سمت خود را در یک مبارزه تاریخی انتخاب کرد، فارغ از اینکه آمریکا میخواست به حمایت خود از آپارتاید در آفریقای جنوبی ادامه بدهد یا نه. همانطور که میدانید رهبر کنگره ملی آفریقا، که در چشمان آمریکا یک سازمان تروریستی بود، کسی نبود به جز نلسون ماندلا که بهعنوان یک تروریست در ایالات متحده نامگذاری شده بود. پدر من در کنار نلسون ماندلا و کنگره ملی آفریقا ایستاد درست همانطور که من در کنار خانم رجوی و سازمان مجاهدین خلق ایران ایستادهام. و شما میدانید که لایحهٴ او در کنگره یک لایحه تحریم بود، اعمال تحریم علیه دولت آفریقای جنوبی. درست همانند لحظه کنونی، که ما در آن هستیم. جایی که رئیسجمهور کنونی آمریکا مطمئن نیست که در کدام سمت خواهد بود. رئیسجمهور در آن زمان، لایحه تحریم را وتو کرد، میدانید که پدرم چه کار کرد؟ او در یک مسیر دو حزبی کار کرد و بر وتوی رئیسجمهور پیشی گرفت و تحریم را به کرسی نشاند.
بنابراین من یک دانشآموز تاریخ هستم، زیرا آنانی که از تاریخ درس نمیگیرند، محکوم به تکرار آن هستند.
دوستان من، ما اکنون در سمتی هستیم که از مقاومت دموکراتیک علیه ملاها حمایت میکند، نه از خواستهای ملاها. ما باید همراه کسانی باشیم که علیه سرکوب میجنگند، نه در طرف کسانی که که سرکوب شدگان را اعدام میکنند.
این یک سؤال بسیار ساده است، میخواهید در کدام سمت باشید؟ من همیشه گفتهام، هر نوع توافق دربارهٴ برنامه اتمی باید مبتنی بر اصولی باشد، همچنین باید با این معیار سنجیده شود که آیا رژیم ایران وقتی میگوید بهدنبال یک کشور صلحآمیز غیراتمی است، ایا لفاظی میکند یا نه. رژیم ایران نمیتواند این را بگوید و همزمان به انکار حقوق مردم خودش ادامه دهد، نمیتواند این را بگوید و به اعدام مردم خودش ادامه دهد، نمیتواند این را بگوید و به حمایت از بشار اسد در نسل کشیاش در سوریه ادامه دهد.
بنابراین، من به رئیسجمهور کشورم میگویم، مطمئن شوید که در هر گونه توافقی در یک معامله اتمی، نه تنها سایتهای اتمی در ایران باید مانیتور شود، بلکه زندانها در ایران نیز باید مانیتور شوند. همچنین حمایت این رژیم از تروریسم در آن سوی دریاها نیز باید مانیتور شوند. همینطور شرایط آن 7 گروگان باید مانیتور شوند. ما نمیتوانیم هر دو را با هم داشته باشیم. در این لحظهٴ تاریخی این انتخاب که در طرف گذشته باشیم یا در طرف آینده، پیش روی ماست. نه تنها پیش روی آمریکا بلکه پیش روی جامعه بینالمللی است.
من امیدوارم که آمریکا و جامعه بینالمللی انتخاب درست را انجام دهند. این انتخاب درست ایستادن در سمت اشرفیها و ایستادن در سمت حفاظت از آرمان آزادی است. به همین خاطر من همیشه مفتخر بودهام که بگویم: من ایرانی هستم.
بسیار متشکرم.
من اشرفی هستم.
آنها ممکن است که درهای اشرف را بسته باشند، اما هرگز نمیتوانند آرمان اشرف را ببندند. اشرف برای همیشه زنده است.
مایهٴ افتخار است که با شما هستم، آینده، شاهد ایرانی آزاد خواهد بود. همانگونه که ممکن است شما تصور کرده باشید، بزرگ شدن در خانوادهام، من را به یک دانشآموز تاریخ تبدیل کرده است، این یک لحظهٴ تاریخی است، در این هفته شما سی وپنجمین سالگرد انقلاب در ایران را گرامی میدارید، همانطور که خانم رجوی گفت، آن انقلاب، ربوده شد، آن انقلاب برای آزادی بود، آن انقلاب برای دموکراسی بود، آن انقلاب برای حقوقبشر بود و اکنون سی و پنج سال بعد، ما بهترین فرصت را در یک نسل داریم برای اینکه نهایتاً قولهای آن انقلاب را تحقق ببخشیم، و دموکراسی، حقوقبشر و آزادی را برای مردم ایران ببریم. آخوندها به جای آوردن آزادی و دموکراسی و حقوقبشر، یک حکومت مذهبی و دیکتاتوری را آوردهاند. نه آن دموکراسی که وعده داده شده بود. آخوندها به جای حقوقبشر، ستم و سرکوب و زندان و شکنجه و تروریسم را آوردهاند. به جای حقوقبشری که وعدهٴ آن را داده بودند و به جای داشتن یک دموکراسی، ما یک سیستم دولتی داریم که بر ایجاد وحشت بنا شده، نه فقط برای مردم خودش بلکه برای مردم سراسر جهان.
اکنون ملاها میگویند: میخواهند بخشی از جامعه بینالمللی باشند، ولی ما حقیقت را میدانیم، و حقیقت این است که آخوندها فقط حرف آن را میزنند، چون آنها بیشتر از پیش بیثبات شدهاند، نه تنها بهطور سیاسی در داخل ایران، بلکه بیشتر بهلحاظ سیاسی در سراسر جهان بیثبات شدهاند. و به همین خاطر این یک فرصت است که نهایتاً گذشته را پشت سر بگذاریم و به سوی آیندهٴ یک ایران آزاد و دموکراتیک حرکت کنیم.
بنابراین سؤال بسیار روشن است، شما در کدام طرف هستید؟ آیا شما در طرف یک رژیم سرکوبگر هستید که مردم خود را بیش از هر کشور دیگری در جهان اعدام میکند؟ یا اینکه در طرف دولتی هستید که از مردم، با مردم و برای مردمش خواهد بود؟ این یک انتخاب گیج کننده نیست، این انتخابی است بین گذشته و آینده.
اجازه بدهید نکتهیی را بسیار روشن بگویم، شما نمیتوانید هر دو را با هم داشته باشید. شما نمیتوانید پشت یک استفاده صلحآمیز از قدرت اتمی باشید و در عینحال پشت بزرگترین حامی تروریسم در جهان قرار بگیرید. شما نمیتوانید پشت همزیستی صلحآمیز در جهان و استفاده صلحآمیز از برنامه اتمی باشید و پشت نسلکشی در سوریه با حمایت از اسد باشید. شما نمیتوانید بگویید بهدنبال شفافیت، روشنگری و گشایش در برنامه اتمی هستید و در عین حال اشرفیها را بکشید و قتلعام کنید. و 7نفر را که شش تن از آنان زن هستند، به گروگان بگیرید. شما نمیتوانید هر دو را با هم داشته باشید.
حدود سی و پنج سال پیش، پدرم سمت خود را در یک مبارزه تاریخی انتخاب کرد، فارغ از اینکه آمریکا میخواست به حمایت خود از آپارتاید در آفریقای جنوبی ادامه بدهد یا نه. همانطور که میدانید رهبر کنگره ملی آفریقا، که در چشمان آمریکا یک سازمان تروریستی بود، کسی نبود به جز نلسون ماندلا که بهعنوان یک تروریست در ایالات متحده نامگذاری شده بود. پدر من در کنار نلسون ماندلا و کنگره ملی آفریقا ایستاد درست همانطور که من در کنار خانم رجوی و سازمان مجاهدین خلق ایران ایستادهام. و شما میدانید که لایحهٴ او در کنگره یک لایحه تحریم بود، اعمال تحریم علیه دولت آفریقای جنوبی. درست همانند لحظه کنونی، که ما در آن هستیم. جایی که رئیسجمهور کنونی آمریکا مطمئن نیست که در کدام سمت خواهد بود. رئیسجمهور در آن زمان، لایحه تحریم را وتو کرد، میدانید که پدرم چه کار کرد؟ او در یک مسیر دو حزبی کار کرد و بر وتوی رئیسجمهور پیشی گرفت و تحریم را به کرسی نشاند.
بنابراین من یک دانشآموز تاریخ هستم، زیرا آنانی که از تاریخ درس نمیگیرند، محکوم به تکرار آن هستند.
دوستان من، ما اکنون در سمتی هستیم که از مقاومت دموکراتیک علیه ملاها حمایت میکند، نه از خواستهای ملاها. ما باید همراه کسانی باشیم که علیه سرکوب میجنگند، نه در طرف کسانی که که سرکوب شدگان را اعدام میکنند.
این یک سؤال بسیار ساده است، میخواهید در کدام سمت باشید؟ من همیشه گفتهام، هر نوع توافق دربارهٴ برنامه اتمی باید مبتنی بر اصولی باشد، همچنین باید با این معیار سنجیده شود که آیا رژیم ایران وقتی میگوید بهدنبال یک کشور صلحآمیز غیراتمی است، ایا لفاظی میکند یا نه. رژیم ایران نمیتواند این را بگوید و همزمان به انکار حقوق مردم خودش ادامه دهد، نمیتواند این را بگوید و به اعدام مردم خودش ادامه دهد، نمیتواند این را بگوید و به حمایت از بشار اسد در نسل کشیاش در سوریه ادامه دهد.
بنابراین، من به رئیسجمهور کشورم میگویم، مطمئن شوید که در هر گونه توافقی در یک معامله اتمی، نه تنها سایتهای اتمی در ایران باید مانیتور شود، بلکه زندانها در ایران نیز باید مانیتور شوند. همچنین حمایت این رژیم از تروریسم در آن سوی دریاها نیز باید مانیتور شوند. همینطور شرایط آن 7 گروگان باید مانیتور شوند. ما نمیتوانیم هر دو را با هم داشته باشیم. در این لحظهٴ تاریخی این انتخاب که در طرف گذشته باشیم یا در طرف آینده، پیش روی ماست. نه تنها پیش روی آمریکا بلکه پیش روی جامعه بینالمللی است.
من امیدوارم که آمریکا و جامعه بینالمللی انتخاب درست را انجام دهند. این انتخاب درست ایستادن در سمت اشرفیها و ایستادن در سمت حفاظت از آرمان آزادی است. به همین خاطر من همیشه مفتخر بودهام که بگویم: من ایرانی هستم.
بسیار متشکرم.