مرکز آمار ایران با انتشار نتایج آمارگیری از طرح هزینه و درآمد خانوارهای روستایی کشور در سال 1390 اعلام کرد: ”متوسط هزینه یک خانوار روستایی در این سال 8 میلیون و 397هزار تومان و متوسط درآمد نیز 7 میلیون و 972هزارتومان بوده است“. (نزدیک به 500هزارتومان کسری بودجه سالانه)
تفاوت هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در استانهای مختلف نیز در این گزارش آمده است، که خود نشان از فقر و فلاکت در همه گستره این میهن محروم دارد.
در این حال، واکاوی ارقام مرکز آمار ایران نشان میدهد که کسری هزینه خانوار روستایی از 302هزار تومان در سال 1384 به 690هزار تومان در سال 1391 افزایش یافته که گویای دو برابر شدن کسری هزینهی خانوار روستایی و تشدید فقر در مناطق روستایی کشور است. منابع رسمی در ایران هشدار دادهاند که برای اولین بار نرخ تورم در مناطق روستایی کشور بیش از مناطق شهری رشد داشته است.
در گزارشهای رسمی گفته میشود که کسری بودجه خانوارهای ایرانی بیش از سه برابر افزایش یافته و این خود موجب فروافتادن جمعیت وسیعی از مردم کشور به زیر خط فقر است. این کسری هزینه، سبد مصرفی خانوارها را به طرز نگران کنندهیی تغییر داده بهطوری که مصرف برنج، نان، گوشت قرمز و لبنیات در این سبد کاهش یافته و همزمان هزینه مسکن، حمل و نقل و بهداشت رشد فاحشی داشته است. ”تا کنون در قبال کاهش مصرف موادی مانند گوشت و لبنیات و میوه، مردم محروم به نان پناه میبردند و مصرف نان افزایش مییافت. اکنون وقتی همزمان مصرف نان نیز کاهش یافته، هیچ معنایی جز این ندارد که اقشار محروم حتی قادر به تأمین نان مکفی هم نیستند و این یعنی گرسنگی، آن هم گرسنگی اقشار وسیع مردم!
بررسی علمی و اندازهگیری کمی و کیفی، (جدا از اینکه وجود اختلافات فاحش آمار و ارقام در نهادهای حکومتی، آنها را بیاعتبار میکند) این واقعیت را اثبات میکند که کارگران و روستاییان و طبقات پایین جامعه قادر به تأمین هزینههای خود و خانوادهایشان نیستند.
پس از نتایج ویرانگر طرح هدفمندی احمدینژاد، بهتازگی روحانی تدبیری اندیشیده وبا محروم کردن 60میلیون نفر از اقشار تهیدست، به 15میلیون نفر گفته میشود درآمدی کمتر از پانصدهزار تومان در ماه دارند، با شیوهای بسیار تحقیرآمیز مقدار ناچیزی برنج هندی و مرغ برزیلی و روغن میدهد تا آبرو و حیثیت زحمتکشان این میهن بریزد.
جالب است که این سبد کالا به اعضای مجلس ضدمردمی تعلق گرفته، اما عمده کارگران و همه روستاییان از آن محروم شدهاند، در پایان بد نیست حرف اخیر آخوند محمدی رئیس دفتر ولیفقیه را که مباشر غارتگریهای بیحد و حساب خامنهای است یادآوری کنیم که گفته است:
مهمترین وظیفهی حکومت اسلامی نه تأمین رفاه و اشتغال مردم که تأمین دین آنان است“.
تفاوت هزینه و درآمد خانوارهای روستایی در استانهای مختلف نیز در این گزارش آمده است، که خود نشان از فقر و فلاکت در همه گستره این میهن محروم دارد.
در این حال، واکاوی ارقام مرکز آمار ایران نشان میدهد که کسری هزینه خانوار روستایی از 302هزار تومان در سال 1384 به 690هزار تومان در سال 1391 افزایش یافته که گویای دو برابر شدن کسری هزینهی خانوار روستایی و تشدید فقر در مناطق روستایی کشور است. منابع رسمی در ایران هشدار دادهاند که برای اولین بار نرخ تورم در مناطق روستایی کشور بیش از مناطق شهری رشد داشته است.
در گزارشهای رسمی گفته میشود که کسری بودجه خانوارهای ایرانی بیش از سه برابر افزایش یافته و این خود موجب فروافتادن جمعیت وسیعی از مردم کشور به زیر خط فقر است. این کسری هزینه، سبد مصرفی خانوارها را به طرز نگران کنندهیی تغییر داده بهطوری که مصرف برنج، نان، گوشت قرمز و لبنیات در این سبد کاهش یافته و همزمان هزینه مسکن، حمل و نقل و بهداشت رشد فاحشی داشته است. ”تا کنون در قبال کاهش مصرف موادی مانند گوشت و لبنیات و میوه، مردم محروم به نان پناه میبردند و مصرف نان افزایش مییافت. اکنون وقتی همزمان مصرف نان نیز کاهش یافته، هیچ معنایی جز این ندارد که اقشار محروم حتی قادر به تأمین نان مکفی هم نیستند و این یعنی گرسنگی، آن هم گرسنگی اقشار وسیع مردم!
بررسی علمی و اندازهگیری کمی و کیفی، (جدا از اینکه وجود اختلافات فاحش آمار و ارقام در نهادهای حکومتی، آنها را بیاعتبار میکند) این واقعیت را اثبات میکند که کارگران و روستاییان و طبقات پایین جامعه قادر به تأمین هزینههای خود و خانوادهایشان نیستند.
پس از نتایج ویرانگر طرح هدفمندی احمدینژاد، بهتازگی روحانی تدبیری اندیشیده وبا محروم کردن 60میلیون نفر از اقشار تهیدست، به 15میلیون نفر گفته میشود درآمدی کمتر از پانصدهزار تومان در ماه دارند، با شیوهای بسیار تحقیرآمیز مقدار ناچیزی برنج هندی و مرغ برزیلی و روغن میدهد تا آبرو و حیثیت زحمتکشان این میهن بریزد.
جالب است که این سبد کالا به اعضای مجلس ضدمردمی تعلق گرفته، اما عمده کارگران و همه روستاییان از آن محروم شدهاند، در پایان بد نیست حرف اخیر آخوند محمدی رئیس دفتر ولیفقیه را که مباشر غارتگریهای بیحد و حساب خامنهای است یادآوری کنیم که گفته است:
مهمترین وظیفهی حکومت اسلامی نه تأمین رفاه و اشتغال مردم که تأمین دین آنان است“.