روز شنبه 14 دی یک زن 69ساله به نام «رزیه» اهل روستای «کراوا» از توابع شهرستان مریوان خود را حلقآویز کرد.
همچنین در همان روز یک جوان کرد 25ساله اهل روستای «چالاو» از توابع شهرستان مهران استان ایلام بهخاطر بیکاری و فقر و نداری خودکشی کرد
یک دانشآموز 14ساله تبریزی نیز بهخاطر فقر والدین و نداشتن کیف و کفش مدرسه دست به خودکشی زد و جان باخت.
در شهر ستان شوش یک جوان 30ساله در اتاق شخصیاش خود را حلقآویز میکند، این جوان دارای تحصیلات عالی با مدرک کارشناسی ارشد معماری است. جوان بهدلیل بیکاری ناچار است رانندگی تاکسی کند، اما هم از شغل ناراضی است و هم اینکه درآمد این کار کفاف زندگیش را نمیدهد، بستگان و نزدیکان او میگویند که جوان همواره از این وضعیت ناراضی بوده و بهدلیل فقر مفرط و نارضایتی از وضعیت فلاکتبار خود، خودکشی کرد.
در یک روز در نجف آباد اصفهان سه نفر خود کشی میکنند. نیازی به کند و کاو در مورد علت خودکشی آنان نیست. متن خبر، گویای خیلی چیزها است: یکی از این افراد مردی 57ساله و بازنشسته بوده که دلیل خودکشی وی ورشکستگی عنوان شده است. این فرد از متمولین بازار نجف آباد بوده است اما شرایط بسیار بد اقتصادی چندین سال گذشته، باعث ورشکستگی و نابودی او شده است. فرد دیگر پسر جوان 26سالهای است که دانشجو و گچ کش بوده که خواهر بزرگ خود را بر اثر بیماری سرطان از دست میدهد، در حین درمان هزینههای بالای درمان مانع از آن میشود که خانواده بتوانند درمان را ادامه دهند، این موضوع باعث عذاب وجدان او بوده و باعث خودکشی او میشود. یکی از افراد نزدیک به او میگوید بهرغم پیگیریهای متعدد، دولت حتی یک ریال هم به این خانواده و بیمار آنها کمک نکرد. نفر سوم هم زن جوان زیر 30سال بوده است که سرپرستی یک خانواده 3نفره را عهدهدار بود. او بعد از آن که فرزندان خود را به شوهر خاله خود که مردی ثروتمند بوده میسپارد با دارویی سمی خود را میکشد.
روز 10 دی مردی میانسال در ایستگاه متروی چهار راه ولیعصر تهران با پرت کردن خود جلوی قطار مترو، خودکشی کرد.
و...
خبرها کوتاه هستند و در جمهوری ولایتفقیه، فقر، تنگدستی و بیخانمانی ارزانترین «نعمت مادی زندگی»! و خودکشی نیز «ارزانترین بهایی» است که مردم در سنین مختلف بابت این نعمت گرانبهای نظام ولایت میپردازند. فقری که این رژیم بر مردم ارزانی داشته، چنان عرصه را بر بسیاری از مردم تنگ کرده است که مردم تنگدست برای خلاص کردن خود از شر زندگی در این حاکمیت، گریزی پیدا نمیکنند جز خودکشی. زورگویی ایادی رژیم در یکی از مدارس شیراز به بهانه واهی باعث خودکشی یک دانشآموز شیرازی میشود در حالی که او درسنین کودکی است و هیچ طعم تلخ و شیرینی از زندگی نچشیده و مشکلاتی را که باعث خودکشی بزرگسالان میشود را نداشته و فقط بهدلیل سرکوب و اختناقی که ایادی رژیم در مدارس به راه میاندازند این دانشآموز خودکشی کرده است. داستان پایان زندگی نوجوان شیرازی این است که در مدرسه تلفن موبایل همراه خود داشته و به این دلیل از مدرسه اخراج شده است. دانشآموز به همراه پدر به مدرسه برمیگردد اما ایادی رژیم او را به مدرسه راه نمیدهند و در اعتراض به این اقدام ضدمردمی نوجوان شیرازی خودکشی میکند
طبق سیاق این حکومت که در هیچ زمینهای آمار درست و حسابی ارائه نمیدهد، آمار خودکشی را نیز هیچ نهاد حکومتی درست و حسابی ثبت نمیکند. خبرگزاری اطلاعات آخوندها موسوم به مهر ضمن اشاره به معضل خودکشی در کهکیلویه و بویراحمد در مورد آمار این پدیده شوم و ثبت آن مینویسد: ”نکته مهم در این زمینه افزایش رو به رشد تعداد خودکشیها در ایران و همچنین عدم ثبت و گزارش برخی از خودکشیها به دلایلی چون حفظ آبروی خانوادهها است که نشانی از بیشتر بودن آمارهای واقعی خودکشی در ایران است“.
خبرگزاری مهر در ادامه گزارش خود در مورد افزایش خودکشی در استان کهکیلویه و بویراحمد مینویسد: ”کارشناس مسئول بهداشت روانی شبکه بهداشت شهرستان کهکیلویه نیز با اذعان به این مطلب که آمار خودکشی در این استان رو به افزایش است، تصریح کرد: آمار و اطلاعاتی که از بیمارستانها و مراکز درمانی به دست ما میرسد، بر این مسأله صحه میگذارد. وی میافزاید: استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری بهلحاظ آماری بیشترین خودکشی و خودسوزی را به خود اختصاص دادهاند.
این کارشناس استاندارد جهانی اقدام به خودکشی را، 12 در صدهزار عنوان کرد و افزود: متأسفانه این آمار در استان ما بیش از 18 در صدهزار است“.
برای بررسی دقیقتر علت خودکشی و افزایش آمار خودکشی، بهتر است به گزاشی که سازمان ملل امسال در مورد رتبهبندی شادترین کشورها منتشر کرد اشاره شود.
چندین سال است که سازمان ملل رتبهبندی شادترین کشورهای جهان را ارایه میکند. در رتبهبندی امسال سازمان ملل از شادترین کشورهای جهان، ایران تحت حاکمیت ولایتفقیه در رتبه پایین جدول قرار گرفته است. شاخصهای مختلفی در ارایه این رتبهبندی در نظرگرفته میشود از جمله درآمد سرانه، امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و پزشکی و آزادیها که بر اساس این شاخصها، رتبهبندی هر کشور تعیین میشود. بر اساس شاخص هایی که به آن اشاره شد در رتبهبندی امسال که در آبان ماه منتشر شد، بین 156 کشور جهان انجام شده است، ایران با ۴.۶۴نمره در جایگاه 115 جدول است.
اکنون بهتر است مقایسهای کنیم بین شرایط زندگی در جمهوری بربریت ولایتفقیه با شاخص هایی که سازمان ملل برای شاد بودن مردم یک کشور مشخص کرده است. شاخص سنجش سازمان ملل درآمد سرانه، امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و آزادیها است. جمهوری جهل و جنایت آخوندی با تمامی این شاخصها بیگانه و با این مقولات هیچ سنخیتی ندارد. وضعیت فقر روزافزون، بیکاران، معتادین، خودکشی، کودکان کار و... و گسترش پدیدهایی نظیر آلونک نشینی، زاغه نشینی، کارتن خوابی، کودکان خیابانی و... نیز نشاندهنده این است که مردم نیز با تمامی شاخصهای بهرسمیت شناخته شده (امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و پزشکی و آزادیها) فاصله بسیار دارد. در زمینه فساد نیز حکومت آخوندها سرآمد فساد در جهان است، وضعیت فساد در این حکومت آنقدر افتضاح است که این روزها وقتی باندها گوشهیی از پرونده چپاول رقیب را رو میکنند، چند قلم «جزئی»! آن فهرست حیرت انگیزی را شکل میدهد: دزدی و اختلاس 3هزارمیلیاردی، ماجرای ساختمان میرداماد در تهران، فساد معاون رئیسجمهور در زمان احمدینژاد (محمدرضا رحیمی) فساد و دزدی قاضی مرتضوی از سازمان تأمین اجتماعی و بذل و بخشش اموال مستمری بگیران در میان ایادی حکومتی که یک قلم بذل بخشش او نمک گیرکردن 250 نماینده مجلس رژیم است. داستان بابک زنجانی و رضا ضراب نیز این روزها نقل رسانههای رژیم است و... بنابراین بیدلیل نیست که به قول خبرگزاری رژیم آمار خودکشیها افزایش مییابد و در یک کلام میتوان گفت علت رشد روزافزون خودکشی پایه در مسائل مادی و روانی ناشی از فقر و سرکوبی است که این رژیم برای مردم به ارمغان آورده است. به بیان صریحتر خودکشی در بین مردم رابطه جبری با نظام سیاسی حاکم دارد هرچقدر در اثر عملکرد این نظام فقر افزایش مییابد هرچقدر سرکوب بالاتر میرود هرچقدر بگیروببند مردم افزایش مییابد آمار خودکشی نیز. بالا میرود.
همچنین در همان روز یک جوان کرد 25ساله اهل روستای «چالاو» از توابع شهرستان مهران استان ایلام بهخاطر بیکاری و فقر و نداری خودکشی کرد
یک دانشآموز 14ساله تبریزی نیز بهخاطر فقر والدین و نداشتن کیف و کفش مدرسه دست به خودکشی زد و جان باخت.
در شهر ستان شوش یک جوان 30ساله در اتاق شخصیاش خود را حلقآویز میکند، این جوان دارای تحصیلات عالی با مدرک کارشناسی ارشد معماری است. جوان بهدلیل بیکاری ناچار است رانندگی تاکسی کند، اما هم از شغل ناراضی است و هم اینکه درآمد این کار کفاف زندگیش را نمیدهد، بستگان و نزدیکان او میگویند که جوان همواره از این وضعیت ناراضی بوده و بهدلیل فقر مفرط و نارضایتی از وضعیت فلاکتبار خود، خودکشی کرد.
در یک روز در نجف آباد اصفهان سه نفر خود کشی میکنند. نیازی به کند و کاو در مورد علت خودکشی آنان نیست. متن خبر، گویای خیلی چیزها است: یکی از این افراد مردی 57ساله و بازنشسته بوده که دلیل خودکشی وی ورشکستگی عنوان شده است. این فرد از متمولین بازار نجف آباد بوده است اما شرایط بسیار بد اقتصادی چندین سال گذشته، باعث ورشکستگی و نابودی او شده است. فرد دیگر پسر جوان 26سالهای است که دانشجو و گچ کش بوده که خواهر بزرگ خود را بر اثر بیماری سرطان از دست میدهد، در حین درمان هزینههای بالای درمان مانع از آن میشود که خانواده بتوانند درمان را ادامه دهند، این موضوع باعث عذاب وجدان او بوده و باعث خودکشی او میشود. یکی از افراد نزدیک به او میگوید بهرغم پیگیریهای متعدد، دولت حتی یک ریال هم به این خانواده و بیمار آنها کمک نکرد. نفر سوم هم زن جوان زیر 30سال بوده است که سرپرستی یک خانواده 3نفره را عهدهدار بود. او بعد از آن که فرزندان خود را به شوهر خاله خود که مردی ثروتمند بوده میسپارد با دارویی سمی خود را میکشد.
روز 10 دی مردی میانسال در ایستگاه متروی چهار راه ولیعصر تهران با پرت کردن خود جلوی قطار مترو، خودکشی کرد.
و...
خبرها کوتاه هستند و در جمهوری ولایتفقیه، فقر، تنگدستی و بیخانمانی ارزانترین «نعمت مادی زندگی»! و خودکشی نیز «ارزانترین بهایی» است که مردم در سنین مختلف بابت این نعمت گرانبهای نظام ولایت میپردازند. فقری که این رژیم بر مردم ارزانی داشته، چنان عرصه را بر بسیاری از مردم تنگ کرده است که مردم تنگدست برای خلاص کردن خود از شر زندگی در این حاکمیت، گریزی پیدا نمیکنند جز خودکشی. زورگویی ایادی رژیم در یکی از مدارس شیراز به بهانه واهی باعث خودکشی یک دانشآموز شیرازی میشود در حالی که او درسنین کودکی است و هیچ طعم تلخ و شیرینی از زندگی نچشیده و مشکلاتی را که باعث خودکشی بزرگسالان میشود را نداشته و فقط بهدلیل سرکوب و اختناقی که ایادی رژیم در مدارس به راه میاندازند این دانشآموز خودکشی کرده است. داستان پایان زندگی نوجوان شیرازی این است که در مدرسه تلفن موبایل همراه خود داشته و به این دلیل از مدرسه اخراج شده است. دانشآموز به همراه پدر به مدرسه برمیگردد اما ایادی رژیم او را به مدرسه راه نمیدهند و در اعتراض به این اقدام ضدمردمی نوجوان شیرازی خودکشی میکند
طبق سیاق این حکومت که در هیچ زمینهای آمار درست و حسابی ارائه نمیدهد، آمار خودکشی را نیز هیچ نهاد حکومتی درست و حسابی ثبت نمیکند. خبرگزاری اطلاعات آخوندها موسوم به مهر ضمن اشاره به معضل خودکشی در کهکیلویه و بویراحمد در مورد آمار این پدیده شوم و ثبت آن مینویسد: ”نکته مهم در این زمینه افزایش رو به رشد تعداد خودکشیها در ایران و همچنین عدم ثبت و گزارش برخی از خودکشیها به دلایلی چون حفظ آبروی خانوادهها است که نشانی از بیشتر بودن آمارهای واقعی خودکشی در ایران است“.
خبرگزاری مهر در ادامه گزارش خود در مورد افزایش خودکشی در استان کهکیلویه و بویراحمد مینویسد: ”کارشناس مسئول بهداشت روانی شبکه بهداشت شهرستان کهکیلویه نیز با اذعان به این مطلب که آمار خودکشی در این استان رو به افزایش است، تصریح کرد: آمار و اطلاعاتی که از بیمارستانها و مراکز درمانی به دست ما میرسد، بر این مسأله صحه میگذارد. وی میافزاید: استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری بهلحاظ آماری بیشترین خودکشی و خودسوزی را به خود اختصاص دادهاند.
این کارشناس استاندارد جهانی اقدام به خودکشی را، 12 در صدهزار عنوان کرد و افزود: متأسفانه این آمار در استان ما بیش از 18 در صدهزار است“.
برای بررسی دقیقتر علت خودکشی و افزایش آمار خودکشی، بهتر است به گزاشی که سازمان ملل امسال در مورد رتبهبندی شادترین کشورها منتشر کرد اشاره شود.
چندین سال است که سازمان ملل رتبهبندی شادترین کشورهای جهان را ارایه میکند. در رتبهبندی امسال سازمان ملل از شادترین کشورهای جهان، ایران تحت حاکمیت ولایتفقیه در رتبه پایین جدول قرار گرفته است. شاخصهای مختلفی در ارایه این رتبهبندی در نظرگرفته میشود از جمله درآمد سرانه، امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و پزشکی و آزادیها که بر اساس این شاخصها، رتبهبندی هر کشور تعیین میشود. بر اساس شاخص هایی که به آن اشاره شد در رتبهبندی امسال که در آبان ماه منتشر شد، بین 156 کشور جهان انجام شده است، ایران با ۴.۶۴نمره در جایگاه 115 جدول است.
اکنون بهتر است مقایسهای کنیم بین شرایط زندگی در جمهوری بربریت ولایتفقیه با شاخص هایی که سازمان ملل برای شاد بودن مردم یک کشور مشخص کرده است. شاخص سنجش سازمان ملل درآمد سرانه، امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و آزادیها است. جمهوری جهل و جنایت آخوندی با تمامی این شاخصها بیگانه و با این مقولات هیچ سنخیتی ندارد. وضعیت فقر روزافزون، بیکاران، معتادین، خودکشی، کودکان کار و... و گسترش پدیدهایی نظیر آلونک نشینی، زاغه نشینی، کارتن خوابی، کودکان خیابانی و... نیز نشاندهنده این است که مردم نیز با تمامی شاخصهای بهرسمیت شناخته شده (امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و پزشکی و آزادیها) فاصله بسیار دارد. در زمینه فساد نیز حکومت آخوندها سرآمد فساد در جهان است، وضعیت فساد در این حکومت آنقدر افتضاح است که این روزها وقتی باندها گوشهیی از پرونده چپاول رقیب را رو میکنند، چند قلم «جزئی»! آن فهرست حیرت انگیزی را شکل میدهد: دزدی و اختلاس 3هزارمیلیاردی، ماجرای ساختمان میرداماد در تهران، فساد معاون رئیسجمهور در زمان احمدینژاد (محمدرضا رحیمی) فساد و دزدی قاضی مرتضوی از سازمان تأمین اجتماعی و بذل و بخشش اموال مستمری بگیران در میان ایادی حکومتی که یک قلم بذل بخشش او نمک گیرکردن 250 نماینده مجلس رژیم است. داستان بابک زنجانی و رضا ضراب نیز این روزها نقل رسانههای رژیم است و... بنابراین بیدلیل نیست که به قول خبرگزاری رژیم آمار خودکشیها افزایش مییابد و در یک کلام میتوان گفت علت رشد روزافزون خودکشی پایه در مسائل مادی و روانی ناشی از فقر و سرکوبی است که این رژیم برای مردم به ارمغان آورده است. به بیان صریحتر خودکشی در بین مردم رابطه جبری با نظام سیاسی حاکم دارد هرچقدر در اثر عملکرد این نظام فقر افزایش مییابد هرچقدر سرکوب بالاتر میرود هرچقدر بگیروببند مردم افزایش مییابد آمار خودکشی نیز. بالا میرود.