باند خامنهای در مجلس ارتجاع این روزها بار دیگر فرجی دانا وزیر علوم وآموزش عالی حسن روحانی را احضار کرده و بعد از سین جیم در مورد انتصابات در وزارت علوم یک کارت زرد به نامبرده داد. حرف آنها به باند رفسنجانی- روحانی را رادیو رژیم (9دی) بهنقل از سلیمانی عضو مجلس ارتجاع اینگونه بیان کرد: «دانشگاه باید عرصه علم و سیاست باقی بماند».
نکته این است که تا این جای کار، هر دو باند وحدت نظر دارند. هر دو باند میخواهند دانشجویان «سر به زیر و درس خوان» باشند و «به فکر آیندهٴ خود» باشند.
مشکل باندها در دانشگاه چیست و وحشتشان از کیست؟
مشکل در یک کلام در ذات ناهمخوان دانشگاه و دانشجو با حکومت ولایتفقیه است. از همین رو از فردای ربودن انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط خمینی، دانشگاه یکی از نخستین آماجهای سرکوب بود. اما بهرغم سرکوب چنگیزوار و حذف و کشتار دانشجویان و استادان انقلابی وترقیخواه، تحت نام انقلاب فرهنگی، رژیم هنوز از دانشگاه و دانشجو خوابش آشفته است.دعوای دو باند حاکم هم بر سر چگونگی و شیوه ساکت نگهداشتن دانشگاه است. باند ولیفقیه معتقد به سرکوب بیدنده و ترمز دوران احمدینژاد است. از همین رو عناصر اطلاعاتی و سرکوبگر مثل فرهاد رهبر یا آخوند عمیدی زنجانی را بهریاست دانشگاه میگمارد و باند رفسنجانی ـ روحانی، با یادآوری شکست سیاستهای سرکوبگرانه و بنبست رژیم در مهار دانشگاهها به نفع خودش، دنبال «سوپاپهای اطمینان» برای «تخلیه هیجانات دانشجویی» است.
از مبارزات دانشجویی بوی سرنگونی میشنوند.
از خود ولی امر مرتجعین جهان که اخیراً تیغ کشید و تهدید به قلع و قمع کرد و دانشجویان مخالف را علفهای هرز نامید که باید کنده شوند. تا آخوند موحدی کرمانی امام جمعه نمره موقتش در تهران که در نمایش جمعه گفت: «مواظب باشید، این علفهای هرزه در فرهنگ ما رخنه نکند و آسیب نرساند» و چند جمله بعد خودش علت این همه وحشت را توضیح داد و گفت: «دشمن بیدار است، دشمن بیدار است».سلیمانی نماینده مجلس ارتجاع هم روز 9 دی روباز تر گفت: «به فکر بازسازی فتنه هستند».
البته پاسخ امثال سلیمانی در وحشت از فتنه را، قبلاً آخوندروحانی داده است، آنجا که با یادآوری شکست سیاستهای سرکوبگرانه در دانشگاه گفت: «اگر جو را امنیتی کنید، نفاق غلبه میکند».
البته باند رفسنجانی – روحانی که دنبال سوپاپ اطمینان در دانشگاهها برای جلوگیری از «غلبه نفاق» هستند، به خوبی از تهدیدهای بازشدن شکاف در دانشگاهها برای نظام مطلعند. از همین رو رفسنجانی در یکی از نشستهای اخیرش به دانشجویان گفت: «دانشجویان باید معتدل باشند».
اشتباه محاسبة باندها
هر دو باند میخواهند فراهم بودن شرایط عینی و ذهنی قیام مردم ایران را نادیده بگیرند و تصور میکنند میتوانند مسیری را که مقاومت مردم ایران و به تبع آن جنبش دانشجویی، طی بیش از سه دهه پیموده، منحرف کنند.باند ولیفقیه، در حالی که آثار زهر پیکر فرتوت ولایت را به حدی از ناکارآمدی کشانده که نمیتواند «اندام» و «چنگال» خود را برای امور جاری نظام بهکار بگیرد، و هر روز شاهد دعوایی در درون باند خودش است، فکر میکند دوران خمینی است که زیر چتر جنگ ضدمیهنی بتواند اختناق و سرکوب را حاکم کند.
باند رفسنجانی ـ روحانی هم فکر میکند سقف مطالبات جنبش دانشجویی را میتوان در امور صنفی یا در سقف مطالبات خودشان در تقسیم قدرت و سهم خواهی از باند رقیب خلاصه کرد.
حرف اصلی جنبش دانشجویی چیست؟
اما حرف و خواسته جنبش دانشجویی، بهکلی چیز دیگری است و آن را باید از لابلای اطلاعیهها و از خلال حرکات دانشجویان خواند.دانشجویان دانشگاه علم وصنعت در بخشی از یک بیانیه خود روی نکته اصلی دست گذاشته و نوشتهاند:
«ما دانشجویان آرمان خواه و حقیقت طلب دانشگاه علم و صنعت بنا به رسالت همیشگی جنبش دانشجویی که همان تحقق عدالت و حاکمیت قانون و پیگیری مطالبات قانونی ملت ایران و جامعه دانشگاهی است…».
همین مضمون را در اطلاعیه دانشجویان جندیشاپور اهواز هم شاهد بودیم که در حمایت از اعتراضات مردم خوزستان برای کارون روی همبستگی جنبش دانشجویی با مطالبات مردم ایران تأکید کرده بودند.
دانشجویان در عمل هم همین را نشان دادهاند. 40 فقره حرکت اعتراضی در مهر ماه، 60 فقره حرکت اعتراضی در ماه آبان و 50 حرکت اعتراضی در آذر ماه، بهرغم اشغال صحن دانشگاه توسط باندهای رژیم برای مصادرهٴ روز دانشجو، نشاندهندهٴ عزم و هوشیاری دانشجویان است. دانشجویان علاوه بر تن ندادن به تحمیل رؤسای سرکوبگر، موفق شدند بساط نمایش مهرههای هر دو باند در دانشگاهها را به صحنهٴ اعتراضهای ضدحکومتی خود تبدیل کنند. از بهم زدن مراسم نمایشی احمد توکلی در دانشگاه کرمانشاه تا جلسه سخنرانی پاسدار شریعتمداری، هم در دانشگاه صنعتی شریف و هم در علم و صنعت نشان دادند، دانشگاه همچنان سنگر آزادی و دانشجو پیوند دهندهٴ مردم با مقاومت سازمانیافته انقلابی و پیشتازان آزادی مردم است.