رسانه‌های رژیم روز چهارشنبه 13آذر خبر دادند «پرونده قتل عمد ستار بهشتی بسته شد». همین رسانه‌ها، به‌نقل از خانم گیتی پورفاضل، وکیل خانوادهٴ بهشتی، «چون دادگاه قتل عمد را نپذیرفته و پرونده اتهام قتل عمد بسته شده، برای رسیدگی به اتهام شبه عمد باید مجدداً طرح دعوا کنیم. خانم پور فاضل اضافه کرد: «ما مرگ ستار بهشتی را هم‌چنان قتل عمد می‌دانیم و شبه عمد را قبول نداریم. در اتهام شبه عمد از متهم تا زمان برگزاری دادگاه کفالت یا ضمانت می‌گیرند و بیشترین مجازاتی که در صورت محکومیت متهم در نظر گرفته می‌شود، پرداخت دیه است».
در حالی که بیش از یک سال از شهادت کارگر قهرمان ستار بهشتی زیر شکنجه دژخیمان پلیس فتا می‌گذرد، پرونده این جنایت به‌منظور خسته کردن شاکیان و به فراموشی سپردن و گم و گور کردن و دفن آن، در پیچاپیچ قوه قضاییه، دست به دست می‌شود. تا به‌حال چند بار اظهارات ضد و نقیضی از طرف پزشکی قضایی و سایر مقامهای قضایی درباره علت مرگ اعلام شده و بعد تغییر کرده است. همچنین تا به‌حال چند بار تاریخ‌های مختلفی برای برگزاری دادگاه اعلام شده و بعد به بهانه‌های واهی به تأخیر افتاده است که آخرین موعد دادگاه 5آبان گذشته بود، اما بعد به آیندهٴ نامعلومی موکول گردید. اکنون آخرین ترفند این است که قتل، شبه عمد است و برای آن باید یک روند قضایی جدید شروع شود. این در حالی است که قتل بر اثر شکنجه، قتل عمد محسوب می‌شود. اما دژخیمان حاکم از یک طرف با تحریف و تغییر گزارش اولیهٴ پزشکی قانونی ادعا می‌کنند که گویا مرگ ستار بهشتی نه بر اثر ضربات وارده، بلکه به‌خاطر فشار روحی اتفاق افتاده و از طرف دیگر مادر ستار را به‌شدت تحت فشار قرار داده‌اند تا با زور و تهدید یا با دادن مقادیری پول، از او رضایت بگیرند و سر و ته قضیه را هم بیاورند. اما مادر ستار پیوسته اعلام کرده که حاضر به معامله بر سر قتل مظلومانهٴ فرزندش نیست و خون او را تا به آخر پیگیری خواهد کرد.
به این ترتیب به مصداق چاقو دستهٴ خودش را نمی‌برد، از دستگاه جنایت و شقاوت قضایی نظام پلید ولایت‌فقیه هرگز برنمی‌آید که یکی از دژخیمان خود را مجازات کند و با این اقدام سایر دژخیمان را در ارتکاب جنایت دچار تردید و تزلزل کند، اما پایداری و سازش‌ناپذیری مادر ستار بهشتی باعث شده که این پرونده پرفضیحت به‌مثابه استخوانی در گلوی فاشیسم آخوندی حاکم روی دستش بماند و رژیم را از فضیحتی به فضیحت دیگر بغلتاند.
شایان ذکر است که کارگر آزاده و آگاه ستار بهشتی به جرم آن که در وبلاگ خود مقالات انتقادی و افشاگرانه علیه رژیم و شخص ولی‌فقیه می‌نوشت، روز 9آبان 91، توسط مأموران جنایتکار پلیس فتا در خانه‌اش در رباط کریم، دستگیر شد و بلافاصله در تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت و بر اثر این شکنجه‌ها، روز 13آبان در بازداشتگاه پلیس فتا به‌شهادت رسید. قاتل ستار اذعان کرده که ستار در زیر شکنجه می‌خندید و دژخیمان را مسخره می‌کرد.
در حالی که بیش از یک سال از شهادت کارگر قهرمان ستار بهشتی زیر شکنجه دژخیمان پلیس فتا می‌گذرد، پرونده این جنایت به‌منظور خسته کردن شاکیان و به فراموشی سپردن و گم و گور کردن و دفن آن، در پیچاپیچ قوه قضاییه، دست به دست می‌شود. تا به‌حال چند بار اظهارات ضد و نقیضی از طرف پزشکی قضایی و سایر مقامهای قضایی درباره علت مرگ اعلام شده و بعد تغییر کرده است. همچنین تا به‌حال چند بار تاریخ‌های مختلفی برای برگزاری دادگاه اعلام شده و بعد به بهانه‌های واهی به تأخیر افتاده است که آخرین موعد دادگاه 5آبان گذشته بود، اما بعد به آیندهٴ نامعلومی موکول گردید. اکنون آخرین ترفند این است که قتل، شبه عمد است و برای آن باید یک روند قضایی جدید شروع شود. این در حالی است که قتل بر اثر شکنجه، قتل عمد محسوب می‌شود. اما دژخیمان حاکم از یک طرف با تحریف و تغییر گزارش اولیهٴ پزشکی قانونی ادعا می‌کنند که گویا مرگ ستار بهشتی نه بر اثر ضربات وارده، بلکه به‌خاطر فشار روحی اتفاق افتاده و از طرف دیگر مادر ستار را به‌شدت تحت فشار قرار داده‌اند تا با زور و تهدید یا با دادن مقادیری پول، از او رضایت بگیرند و سر و ته قضیه را هم بیاورند. اما مادر ستار پیوسته اعلام کرده که حاضر به معامله بر سر قتل مظلومانهٴ فرزندش نیست و خون او را تا به آخر پیگیری خواهد کرد.
به این ترتیب به مصداق چاقو دستهٴ خودش را نمی‌برد، از دستگاه جنایت و شقاوت قضایی نظام پلید ولایت‌فقیه هرگز برنمی‌آید که یکی از دژخیمان خود را مجازات کند و با این اقدام سایر دژخیمان را در ارتکاب جنایت دچار تردید و تزلزل کند، اما پایداری و سازش‌ناپذیری مادر ستار بهشتی باعث شده که این پرونده پرفضیحت به‌مثابه استخوانی در گلوی فاشیسم آخوندی حاکم روی دستش بماند و رژیم را از فضیحتی به فضیحت دیگر بغلتاند.
شایان ذکر است که کارگر آزاده و آگاه ستار بهشتی به جرم آن که در وبلاگ خود مقالات انتقادی و افشاگرانه علیه رژیم و شخص ولی‌فقیه می‌نوشت، روز 9آبان 91، توسط مأموران جنایتکار پلیس فتا در خانه‌اش در رباط کریم، دستگیر شد و بلافاصله در تحت شکنجه‌های وحشیانه قرار گرفت و بر اثر این شکنجه‌ها، روز 13آبان در بازداشتگاه پلیس فتا به‌شهادت رسید. قاتل ستار اذعان کرده که ستار در زیر شکنجه می‌خندید و دژخیمان را مسخره می‌کرد.
