«با این همه فجایع، راه نجات ما چیست»
این صدا، صدای مظلومیت اهل تسنن است که از تمامی نقاط مختلف در سراسر ایران به گوش می‌رسد. این یک جلوه از مفهوم فاشیزم مذهبی است که بر میهن ما حاکم است.
نه تنها، دیگر اندیشان، بلکه مسلمانان و اهل تسنن نیز در ایران از همهٴ حقوق خود محرومند و به شدیدترین صورت سرکوب می‌شوند. طی یک سال گذشته فشار بر اهل سنت توسط نظام جنایتکار خامنه‌ای افزایش یافته است که موارد آن به شرح زیراست:
سی‌ویکم مرداد1391: نیروهای سرکوبگر در مقابل خانه‌های استیجاری هموطنان اهل سنت در تهران که به جای مسجد در آنها نماز برگزار می‌کنند حاضر شدند و از ورود نمازگزاران جلوگیری کردند.
نه تنها، دیگر اندیشان، بلکه مسلمانان و اهل تسنن نیز در ایران از همهٴ حقوق خود محرومند و به شدیدترین صورت سرکوب می‌شوند. طی یک سال گذشته فشار بر اهل سنت توسط نظام جنایتکار خامنه‌ای افزایش یافته است که موارد آن به شرح زیراست:
سی‌ویکم مرداد1391: نیروهای سرکوبگر در مقابل خانه‌های استیجاری هموطنان اهل سنت در تهران که به جای مسجد در آنها نماز برگزار می‌کنند حاضر شدند و از ورود نمازگزاران جلوگیری کردند.
رژیم ولی‌فقیه اجازه داشتن مسجد در تهران به هموطنان اهل سنت نمی‌دهد و سه سال پیاپی است که از برگزاری نماز عید فطر توسط این هموطنان در تهران جلوگیری می‌کند.
هفتم دی 1391: 6 زندانی اهل سنت روز هفتم دی ماه در زندان قزلحصار کرج بدار آویخته شدند. اعدام شدگان عبارت بودند از: بهرام احمدی، اصغر رحیمی، بهنام رحیمی، محمد ظاهر بهمنی، کیوان زند کریمی و هوشیار محمدی.
ششم شهریور 1392: نیروهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به منزل مولوی عبدالجلیل رسول زایی روحانی اهل سنت در یکی از روستاهای شهر سرباز، حمله کردند و با شلیک دو گلوله او را مجروح کردند، سپس او را با خود بردند.
سوم مهر 1392: 6زندانی سیاسی اهل سنت محکوم به اعدام در زندان قزلحصار در اعتراض به حکم اعدام و شکنجه‌های وحشیانه اعتصاب‌غذا کردند. دو تن از آنان به سلولهای انفرادی منتقل شدند. حامد احمدی یکی از این زندانیان با شوکر برقی شکنجه شده است.
نوزدهم مهر 1392بیست و شش زندانی اهل سنت که به اعدام محکوم شده‌اند و در زندانهای قزلحصار و گوهردشت کرج محبوس هستند، از تمامی سازمانهای بین‌المللی و حقوق‌بشری خواستار اقدامات جدی و فوری برای لغو حکم اعدام خود شدند.
آنها نوشتند: «ما بدون جرم دستگیر شده‌ایم و از شاگردان ماموستا کاوه ویسی هستیم و همراه استادمان، به جرم مطالبهٴ حقوق اهل سنت محکوم به اعدام شده‌ایم.
۶ نفر ما در زندان قزلحصار هر لحظه در خطر اجرای حکم اعدام قرار داریم. دو هفته پیش ماموستا کاوه ویسی و مختار رحیمی را به انفرادیهای اوین انتقال داده‌اند که هیچ خبری از آنها نیست.. در تاریخ ۱۷ مهر ۵ نفر دیگر از دوستان ما که زیر حکم اعدام قرار داشتند تحت عنوان انتقال، از سالن ۱۰ رجایی شهر خارج کردند و از آنها هم خبری نیست. با متفرق کردن ما در سطح کشور می‌خواهند تجمع خانواده‌ها را نیز متفرق کنند. وکیل ما می‌گوید اتهام ما طبق ماده ۱۳۸ نمی‌تواند ”محاربه“ باشد چون ما هیچ‌گاه دست به اسلحه نبرده‌ایم. اعترافها ما در ادارهٴ اطلاعات زیر فشار شکنجه‌های روحی و جسمی صورت گرفته و تمام اتهامات وارده به خودمان را انکار کردیم».
زندانیان اهل سنت وکیل خود را فقط در روز برگزاری دادگاه، بدون آن که اجازهٴ دفاع از آنها را در برابر قاضی داشته باشند، دیدند.
هفتم دی 1391: 6 زندانی اهل سنت روز هفتم دی ماه در زندان قزلحصار کرج بدار آویخته شدند. اعدام شدگان عبارت بودند از: بهرام احمدی، اصغر رحیمی، بهنام رحیمی، محمد ظاهر بهمنی، کیوان زند کریمی و هوشیار محمدی.
ششم شهریور 1392: نیروهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به منزل مولوی عبدالجلیل رسول زایی روحانی اهل سنت در یکی از روستاهای شهر سرباز، حمله کردند و با شلیک دو گلوله او را مجروح کردند، سپس او را با خود بردند.
سوم مهر 1392: 6زندانی سیاسی اهل سنت محکوم به اعدام در زندان قزلحصار در اعتراض به حکم اعدام و شکنجه‌های وحشیانه اعتصاب‌غذا کردند. دو تن از آنان به سلولهای انفرادی منتقل شدند. حامد احمدی یکی از این زندانیان با شوکر برقی شکنجه شده است.
نوزدهم مهر 1392بیست و شش زندانی اهل سنت که به اعدام محکوم شده‌اند و در زندانهای قزلحصار و گوهردشت کرج محبوس هستند، از تمامی سازمانهای بین‌المللی و حقوق‌بشری خواستار اقدامات جدی و فوری برای لغو حکم اعدام خود شدند.
آنها نوشتند: «ما بدون جرم دستگیر شده‌ایم و از شاگردان ماموستا کاوه ویسی هستیم و همراه استادمان، به جرم مطالبهٴ حقوق اهل سنت محکوم به اعدام شده‌ایم.
۶ نفر ما در زندان قزلحصار هر لحظه در خطر اجرای حکم اعدام قرار داریم. دو هفته پیش ماموستا کاوه ویسی و مختار رحیمی را به انفرادیهای اوین انتقال داده‌اند که هیچ خبری از آنها نیست.. در تاریخ ۱۷ مهر ۵ نفر دیگر از دوستان ما که زیر حکم اعدام قرار داشتند تحت عنوان انتقال، از سالن ۱۰ رجایی شهر خارج کردند و از آنها هم خبری نیست. با متفرق کردن ما در سطح کشور می‌خواهند تجمع خانواده‌ها را نیز متفرق کنند. وکیل ما می‌گوید اتهام ما طبق ماده ۱۳۸ نمی‌تواند ”محاربه“ باشد چون ما هیچ‌گاه دست به اسلحه نبرده‌ایم. اعترافها ما در ادارهٴ اطلاعات زیر فشار شکنجه‌های روحی و جسمی صورت گرفته و تمام اتهامات وارده به خودمان را انکار کردیم».
زندانیان اهل سنت وکیل خود را فقط در روز برگزاری دادگاه، بدون آن که اجازهٴ دفاع از آنها را در برابر قاضی داشته باشند، دیدند.
خانواده‌های زندانیان چند بار جلو ارگانهای مختلف حکومت استبدادی مثل دادستانی، بیت رهبری، قوه قضاییه و رئیس‌جمهور تحصن کرده‌اند اما تهدید شده‌اند که مبادا با رسانه‌ها ارتباط بگیرند یا تحصن کنند
بازجویان وزارت اطلاعات به صراحت به خانواده‌ها گفتند که مسئول بازجویی و گرفتن اعترافها از زندانیان اهل تسنن در زندان سنندج و بازداشتگاههای دیگر وزارت اطلاعات بوده‌اند. بازجویان به خانواده‌ها گفتند که دستور اعدام هفت جوان اهل سنت در دیماه سال 91 را داده‌اند».
بازجویان وزارت اطلاعات به صراحت به خانواده‌ها گفتند که مسئول بازجویی و گرفتن اعترافها از زندانیان اهل تسنن در زندان سنندج و بازداشتگاههای دیگر وزارت اطلاعات بوده‌اند. بازجویان به خانواده‌ها گفتند که دستور اعدام هفت جوان اهل سنت در دیماه سال 91 را داده‌اند».
سرکوب و فشارها در مورد اقلیتهای قومی و مذهبی را شخص خامنه‌ای مشخص می‌کند فهرستی از سرکوبگریها و فشارها در مورد اهل سنت در رژیم ولایت‌فقیه به این شرح است:
- در این سالها به عقاید اهل سنت در رسانه‌ها و مکانهای مختلف توهین می‌کنند،
ـ شمار زیادی از علمای تسنن را به شیوه‌های مختلف به قتل رسانیده‌اند. آخرین آنها عبدالله براهویی است که در سال 91 ترور شده است.
ـ شمار زیادی از علما را در این سالها به بهانه‌های مختلف دستگیر کرده و تحت شکنجه‌های طاقت‌فرسا قرار داده ، و به آنها حکم‌های سنگین داده‌اند.
ـ شماری از مساجد اهل تسنن را در این سالها خراب کرده‌اند. مسجد سیف مشهد را تخریب و آن را به پارک تبدیل کردند. مسجد لوتک کریم آباد زابل را تخریب کرده و علاوه بر آن تعدادی از مولوی‌ها و حافظان مسجد را دستگیر و روانه زندان کردند.
برای اهل سنت از آزادی بیان خبری نیست. بسیاری از آنها از خروج از کشور ممنوع اند و رژیم حتی برای حج خانهٴ خدا هم نگذاشته آنها از کشور خارج شوند.
پیروان اهل سنت در تهران بیش از یک میلیون جمعیت دارند اما اجازه ساخت مسجد به آنها داده نمی‌شود. آنها مجبورند نماز جماعت، نماز جمعه و نماز عید را در خانه‌های اجاره‌ای برگزار کنند.
افرادی که از خارج از کشور یا از شهرهای مختلف ایران برای دروس مذهبی به بلوچستان به‌خصوص به زاهدان می‌آیند بازداشت می‌شوند.
دهها نفر از جوانان اهل سنت در زندانهای گوهردشت کرج، قزلحصار، زاهدان و… در انتظار اجرای حکم اعدام به‌سر می‌برند. از این روست که فریاد اهل سنت این‌چنین از سراسر ایران به گوش می‌رسد.
«با این همه فجایع به‌دست ولی‌فقیه و رژیمش راه نجات ما چیست» ؟
فریادی که با فریاد همهٴ اقشار تحت ستم ایران و همهٴ اقوام و ملیتها و معتقدان ادیان دیگر گره می‌خورد و علیه فاشیزم دینی، اوج می‌گیرد. فشرده این فریاد، یک عبارت است: سرنگونی ولایت پلید فقیه و آزادی تمام ملت ایران!
ـ شمار زیادی از علمای تسنن را به شیوه‌های مختلف به قتل رسانیده‌اند. آخرین آنها عبدالله براهویی است که در سال 91 ترور شده است.
ـ شمار زیادی از علما را در این سالها به بهانه‌های مختلف دستگیر کرده و تحت شکنجه‌های طاقت‌فرسا قرار داده ، و به آنها حکم‌های سنگین داده‌اند.
ـ شماری از مساجد اهل تسنن را در این سالها خراب کرده‌اند. مسجد سیف مشهد را تخریب و آن را به پارک تبدیل کردند. مسجد لوتک کریم آباد زابل را تخریب کرده و علاوه بر آن تعدادی از مولوی‌ها و حافظان مسجد را دستگیر و روانه زندان کردند.
برای اهل سنت از آزادی بیان خبری نیست. بسیاری از آنها از خروج از کشور ممنوع اند و رژیم حتی برای حج خانهٴ خدا هم نگذاشته آنها از کشور خارج شوند.
پیروان اهل سنت در تهران بیش از یک میلیون جمعیت دارند اما اجازه ساخت مسجد به آنها داده نمی‌شود. آنها مجبورند نماز جماعت، نماز جمعه و نماز عید را در خانه‌های اجاره‌ای برگزار کنند.
افرادی که از خارج از کشور یا از شهرهای مختلف ایران برای دروس مذهبی به بلوچستان به‌خصوص به زاهدان می‌آیند بازداشت می‌شوند.
دهها نفر از جوانان اهل سنت در زندانهای گوهردشت کرج، قزلحصار، زاهدان و… در انتظار اجرای حکم اعدام به‌سر می‌برند. از این روست که فریاد اهل سنت این‌چنین از سراسر ایران به گوش می‌رسد.
«با این همه فجایع به‌دست ولی‌فقیه و رژیمش راه نجات ما چیست» ؟
فریادی که با فریاد همهٴ اقشار تحت ستم ایران و همهٴ اقوام و ملیتها و معتقدان ادیان دیگر گره می‌خورد و علیه فاشیزم دینی، اوج می‌گیرد. فشرده این فریاد، یک عبارت است: سرنگونی ولایت پلید فقیه و آزادی تمام ملت ایران!
