اگر مواضع علی لاریجانی، رئیس مجلس ارتجاع را در هفتههای اخیر دنبال کرده باشید، لابد از این همه ضد و نقیض در این مواضع متعجب شدهاید. چه بسا از خودتان سؤال کردهاید که این پاسدار لاریجانی بالاخره کدام طرفی است؟ و علت این مواضع پاندولی حرکت زیگزاگی چیست؟
این مواضع ضد و نقیض بر سر مسائل فرعی و تاکتیکی نیست، تماماً درباره مسائل اصلی و استراتژیک رژیم، مانند بحران اتمی و زهر خوردن اتمی، رابطه با آمریکا و بالاخره دعوای میان باند رفسنجانی ـ روحانی با ولیفقیه و باند اوست.
اجازه بدهید بعضی از موارد آن را از نظر بگذرانیم:
در مورد مذاکرات و رابطه با آمریکا، پس از بازگشت روحانی از سفر نیویورک، لاریجانی از جمله کسانی بود که دربست از روحانی و مذاکرات او حمایت و از آن تعریف و تمجید کرد. از جمله طی سخنانی در نشست مشترک دو قوه مقننه و مجریه (خبرگزاری فارس ۱۰/۷/۹۲) گفت:
«لازم است خدا قوت و خسته نباشید عرض کنیم خدمت جناب آقای دکتر روحانی رئیسجمهور محترم که یک سفر بسیار پرکار و پرتحرکی داشتند. حجم مصاحبههای متعدد ایشان که انصافاً بسیار دقیق و عمیق، مسائل و مصائبی که بر ملت ایران رفته است در ماجراجوییهایی که غرب علیه ایران داشت، بیان ایشان یک بیان کافی و وافی بود.
سخنرانی ایشان در سازمان ملل بسیار سنجیده، متین و خیلی خوب از منافع ملی ایران، ایشان با بیانشان دفاع و صیانت کردند و… هر چند فرصت سخنرانی ایشان کوتاه بود لیکن مسائل مختلفی را در آنجابه آن پرداختند که بسیار ارزشمند و باعث افتخار بود».
لاریجانی همچنین اکثریت قاطع اعضای مجلس، یعنی 230نفر را هم با خود همراه کرد تا در نامه تقدیرآمیزی از روحانی، خط او را در مذاکره با آمریکا و خوراندن جام زهر اتمی به ولیفقیه مورد تأیید قرار دهند.
لاریجانی در مورد مذاکرات هستهیی هم طی مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس (۱۷مهر) هم تصریح کرد: «خروج مازاد اورانیوم غنیشده ۲۰درصدی در مذاکرات آتی هستهیی قابل مذاکره است».
لاریجانی همچنین روز ۱۹ مهر هنگام بازگشت از سفر اروپایی خود به تهران دربارهٴ مذاکرات اتمی و در تأیید عقبنشینی و خط جام زهر گفت: «واقعیت امروز را باید بهعنوان یک پایه مذاکرات لحاظ کرد و برای اینکه به چارچوب روشنی برسیم باید از مقررات بینالمللی استفاده کنیم… به هر حال مقررات بینالمللی برای همین زمانهاست. بنا نیست برای ایران مقررات جدیدی وضع شود بلکه باید چارچوبها رعایت شود و اعتمادسازی بر اساس مقررات بینالمللی انجام شود».
لاریجانی حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و گفت: «مذاکرات با گروه ۱+۵ باید با واقعیات امروز شکل بگیرد و در این مورد بازگشت به عقب وجود ندارد. (خبرگزاریها ۲۰/۷/۹۲)
اما او بعد، در یک چرخش کامل در جلسه مجلس در تاریخ 28مهر، طی اظهاراتی علیه رفسنجانی و نقلقول او از خمینی در نفی شعار مرگ بر آمریکا گفت: «سؤال این است طرح این مسأله در رسانهها آن هم موضوعی که مربوط به سالها پیش هست و رهبری زمان نیز درباره ان تصمیم خود را گرفته بود، چه خاصیتی دارد؟!
آیا در شرایط که ما با صحنه بینالملل داریم طرح این مسائل که طبعاً موجب کشمکش درونی کشور میشود و باعث سایش نیروها میگردد چیزی جز ضرر برای ان قابل تصور است؟
آیا این معنای غلط را به دیگران القا نمیکند که نوعی دلدادگی و شیفتگی و ذوق زدگی برای کار با آمریکا و غرب در نهان سیاست ورزان و جریان رسانهیی کشور مطرح است و این تلقی غلط، مایه گران فروشی در مذاکرات و بیعزتی در صحنه جهانی برای ما نیست؟»
لاریجانی در ادامه همین اظهارات، با طعنه به روحانی سنگ معیشت مردم را به سینه زده و افزود: «امروز ما نیاز به انقلاب رنگها در حجاب نداریم… امروز اگر نیازی به انقلابی باشد به جای انقلاب رنگها، نیاز به انقلاب جهت بهبود معیشت مردم داریم».
لاریجانی در همین روز، درباره مذاکرات هم موضعی کاملاً متفاوت از موضع قبل خود گرفت و در نفی اعتماد به طرف مقابل اظهار داشت: «فعل سیاسی اعتماد به این قدرتها در چنین فضایی فعلی غیرعقلانی است کما اینکه بارها نتیجه قولهای دروغین آنها دیده شد».
لاریجانی حتی روحانی و ظریف را تهدید کرد که مجلس جلو آنها در مذاکرات خواهد پیچید. او گفت: «در این شرایط، هم مذاکرهکنندگان ایرانی باید توجه تام داشته باشند و هم مجلس شورای اسلامی چنانکه احساس کند طرفهای قدرتمند رفتار دوگانه و غیرموجهی دارند در زمینه حجم و تنوع فعالیتهای هستهیی مقررات لازم را مصوب خواهد کرد».
در حالی که همین لاریجانی چندی پیش کمیسیون امنیت مجلس را برای برملا کردن مذاکرات محرمانهاش با ظریف سرزش کرده و با گرفتن طرف ظریف، به کمیسیون امنیت ملی گوشزد کرد که «نباید اینقدر به وزارتخارجه فشار وارد کنند و بگذارند دولت کارش را بکند.
واگشت لاریجانی و تیغکشی او علیه رفسنجانی و روحانی در مجلس (در روز 28مهر) فریاد احسنت! احسنت! نمایندگان باند خامنهای در مجلس را به آسمان رساند و چند تن از آنان در تعریف و تمجید از او حرف زدند و مصاحبه کردند. از جمله آنها آخوند حسینیان بود که گفت: «ما از آقای لاریجانی انتظاری غیر از مواضع روز گذشته نداریم چرا که ایشان گذشتهای انقلابی و ارزشی دارد و همان لاریجانی صدا و سیما است.
البته حسینیان با طعنهیی به رنگ عوض کردن لاریجانی افزود: «ما آقای لاریجانی را به موجب مواضع دیروزشان دعا میکنیم که انشاالله همواره مواضع ارزشی و انقلابی داشته باشند» (تابناک 29مهر).
جالب است که خود همین آخوند حسینیان که به لاریجانی بهخاطر مواضع پاندولیاش طعنه میزند، خودش نیز در همین هفتهها و ماههای اخیر بارها مواضع ضد و نقیضی در قبال مسائل عمده و اصلی داشته است. البته این خاص حسینیان هم نیست و اگر مجالی باشد میتوان این ضد و نقیض را در حرفها و مواضع بسیاری از مهرههای نظام و افراد باند ولیفقیه مثلاً در اظهارات امام جمعهها نشان داد. به این ترتیب روشن میشود که ضد و نقیضگویی صرفاً ناشی از شخصیت مذبذب این افراد نیست، بلکه انعکاسی است از سردرگمی کل نظام و مشخصاً ولیفقیه طلسمشکسته که قادر نیست خط مورد نظر خود را پیش ببرد، اما وقتی با مخالفخوانی سرکردگان سپاه یا برخی مهرههایش مواجه میشود، تلاش میکند حتیالامکان با سکوت و اگر نشد، با دوپهلوگویی و مبهم گویی قضایا را رفع و رجوع کند. بازتاب این درماندگی و بلاتکلیفی در رژیم، همین مواضع پاندولی امثال لاریجانی است که از یک طرف ضرورت جام زهر را میدانند و از طرف دیگر از ولیفقیه چشم میزنند. در نتیجه بر حسب اینکه باد از کدام سمت میوزد، یک روز از این سو و روز دیگر از آن سو حرف میزنند و موضع میگیرند.
این مواضع ضد و نقیض بر سر مسائل فرعی و تاکتیکی نیست، تماماً درباره مسائل اصلی و استراتژیک رژیم، مانند بحران اتمی و زهر خوردن اتمی، رابطه با آمریکا و بالاخره دعوای میان باند رفسنجانی ـ روحانی با ولیفقیه و باند اوست.
اجازه بدهید بعضی از موارد آن را از نظر بگذرانیم:
در مورد مذاکرات و رابطه با آمریکا، پس از بازگشت روحانی از سفر نیویورک، لاریجانی از جمله کسانی بود که دربست از روحانی و مذاکرات او حمایت و از آن تعریف و تمجید کرد. از جمله طی سخنانی در نشست مشترک دو قوه مقننه و مجریه (خبرگزاری فارس ۱۰/۷/۹۲) گفت:
«لازم است خدا قوت و خسته نباشید عرض کنیم خدمت جناب آقای دکتر روحانی رئیسجمهور محترم که یک سفر بسیار پرکار و پرتحرکی داشتند. حجم مصاحبههای متعدد ایشان که انصافاً بسیار دقیق و عمیق، مسائل و مصائبی که بر ملت ایران رفته است در ماجراجوییهایی که غرب علیه ایران داشت، بیان ایشان یک بیان کافی و وافی بود.
سخنرانی ایشان در سازمان ملل بسیار سنجیده، متین و خیلی خوب از منافع ملی ایران، ایشان با بیانشان دفاع و صیانت کردند و… هر چند فرصت سخنرانی ایشان کوتاه بود لیکن مسائل مختلفی را در آنجابه آن پرداختند که بسیار ارزشمند و باعث افتخار بود».
لاریجانی همچنین اکثریت قاطع اعضای مجلس، یعنی 230نفر را هم با خود همراه کرد تا در نامه تقدیرآمیزی از روحانی، خط او را در مذاکره با آمریکا و خوراندن جام زهر اتمی به ولیفقیه مورد تأیید قرار دهند.
لاریجانی در مورد مذاکرات هستهیی هم طی مصاحبهای با خبرگزاری آسوشیتدپرس (۱۷مهر) هم تصریح کرد: «خروج مازاد اورانیوم غنیشده ۲۰درصدی در مذاکرات آتی هستهیی قابل مذاکره است».
لاریجانی همچنین روز ۱۹ مهر هنگام بازگشت از سفر اروپایی خود به تهران دربارهٴ مذاکرات اتمی و در تأیید عقبنشینی و خط جام زهر گفت: «واقعیت امروز را باید بهعنوان یک پایه مذاکرات لحاظ کرد و برای اینکه به چارچوب روشنی برسیم باید از مقررات بینالمللی استفاده کنیم… به هر حال مقررات بینالمللی برای همین زمانهاست. بنا نیست برای ایران مقررات جدیدی وضع شود بلکه باید چارچوبها رعایت شود و اعتمادسازی بر اساس مقررات بینالمللی انجام شود».
لاریجانی حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و گفت: «مذاکرات با گروه ۱+۵ باید با واقعیات امروز شکل بگیرد و در این مورد بازگشت به عقب وجود ندارد. (خبرگزاریها ۲۰/۷/۹۲)
اما او بعد، در یک چرخش کامل در جلسه مجلس در تاریخ 28مهر، طی اظهاراتی علیه رفسنجانی و نقلقول او از خمینی در نفی شعار مرگ بر آمریکا گفت: «سؤال این است طرح این مسأله در رسانهها آن هم موضوعی که مربوط به سالها پیش هست و رهبری زمان نیز درباره ان تصمیم خود را گرفته بود، چه خاصیتی دارد؟!
آیا در شرایط که ما با صحنه بینالملل داریم طرح این مسائل که طبعاً موجب کشمکش درونی کشور میشود و باعث سایش نیروها میگردد چیزی جز ضرر برای ان قابل تصور است؟
آیا این معنای غلط را به دیگران القا نمیکند که نوعی دلدادگی و شیفتگی و ذوق زدگی برای کار با آمریکا و غرب در نهان سیاست ورزان و جریان رسانهیی کشور مطرح است و این تلقی غلط، مایه گران فروشی در مذاکرات و بیعزتی در صحنه جهانی برای ما نیست؟»
لاریجانی در ادامه همین اظهارات، با طعنه به روحانی سنگ معیشت مردم را به سینه زده و افزود: «امروز ما نیاز به انقلاب رنگها در حجاب نداریم… امروز اگر نیازی به انقلابی باشد به جای انقلاب رنگها، نیاز به انقلاب جهت بهبود معیشت مردم داریم».
لاریجانی در همین روز، درباره مذاکرات هم موضعی کاملاً متفاوت از موضع قبل خود گرفت و در نفی اعتماد به طرف مقابل اظهار داشت: «فعل سیاسی اعتماد به این قدرتها در چنین فضایی فعلی غیرعقلانی است کما اینکه بارها نتیجه قولهای دروغین آنها دیده شد».
لاریجانی حتی روحانی و ظریف را تهدید کرد که مجلس جلو آنها در مذاکرات خواهد پیچید. او گفت: «در این شرایط، هم مذاکرهکنندگان ایرانی باید توجه تام داشته باشند و هم مجلس شورای اسلامی چنانکه احساس کند طرفهای قدرتمند رفتار دوگانه و غیرموجهی دارند در زمینه حجم و تنوع فعالیتهای هستهیی مقررات لازم را مصوب خواهد کرد».
در حالی که همین لاریجانی چندی پیش کمیسیون امنیت مجلس را برای برملا کردن مذاکرات محرمانهاش با ظریف سرزش کرده و با گرفتن طرف ظریف، به کمیسیون امنیت ملی گوشزد کرد که «نباید اینقدر به وزارتخارجه فشار وارد کنند و بگذارند دولت کارش را بکند.
واگشت لاریجانی و تیغکشی او علیه رفسنجانی و روحانی در مجلس (در روز 28مهر) فریاد احسنت! احسنت! نمایندگان باند خامنهای در مجلس را به آسمان رساند و چند تن از آنان در تعریف و تمجید از او حرف زدند و مصاحبه کردند. از جمله آنها آخوند حسینیان بود که گفت: «ما از آقای لاریجانی انتظاری غیر از مواضع روز گذشته نداریم چرا که ایشان گذشتهای انقلابی و ارزشی دارد و همان لاریجانی صدا و سیما است.
البته حسینیان با طعنهیی به رنگ عوض کردن لاریجانی افزود: «ما آقای لاریجانی را به موجب مواضع دیروزشان دعا میکنیم که انشاالله همواره مواضع ارزشی و انقلابی داشته باشند» (تابناک 29مهر).
جالب است که خود همین آخوند حسینیان که به لاریجانی بهخاطر مواضع پاندولیاش طعنه میزند، خودش نیز در همین هفتهها و ماههای اخیر بارها مواضع ضد و نقیضی در قبال مسائل عمده و اصلی داشته است. البته این خاص حسینیان هم نیست و اگر مجالی باشد میتوان این ضد و نقیض را در حرفها و مواضع بسیاری از مهرههای نظام و افراد باند ولیفقیه مثلاً در اظهارات امام جمعهها نشان داد. به این ترتیب روشن میشود که ضد و نقیضگویی صرفاً ناشی از شخصیت مذبذب این افراد نیست، بلکه انعکاسی است از سردرگمی کل نظام و مشخصاً ولیفقیه طلسمشکسته که قادر نیست خط مورد نظر خود را پیش ببرد، اما وقتی با مخالفخوانی سرکردگان سپاه یا برخی مهرههایش مواجه میشود، تلاش میکند حتیالامکان با سکوت و اگر نشد، با دوپهلوگویی و مبهم گویی قضایا را رفع و رجوع کند. بازتاب این درماندگی و بلاتکلیفی در رژیم، همین مواضع پاندولی امثال لاریجانی است که از یک طرف ضرورت جام زهر را میدانند و از طرف دیگر از ولیفقیه چشم میزنند. در نتیجه بر حسب اینکه باد از کدام سمت میوزد، یک روز از این سو و روز دیگر از آن سو حرف میزنند و موضع میگیرند.