جملهٴ مسخرهٴ نرمش قهرمانانه که خامنهای تلاش کرد بهعنوان پوشش موقت روی تصمیم نهایی خودش در مورد مذاکرات اتمی بکشد، مایهٴ جنگ لفظی باندها در رسانههایشان شده است.
پاسدار لاریجانی، رئیس مجلس ارتجاع آن را یک «تاکتیک جدید» معرفی میکند و میگوید: «تاکتیکها تغییر کرده اما استراتژی نظام تغییر نمیکند».
مجریان نمایش جمعههای خامنهای هم هر کدام به بیانی تلاش میکنند نگرانی ریزشیها را رفع کنند. آخوند علمالهدی در حالیکه به لبخند رضایت داده، دلهای نگران همباندیهایش را بهاین راضی میکند که باید «لبخند دیپلوماسی ما به دشمن از موضع قدرت باشد».
کیهان خامنهای که روز اول بند را آب داده و بقای جمهوری اسلامی را انگیزهٴ هر اقدامی از جمله هر نوع عقبنشینی دانسته بود، حالا برای راضی کردن برخی ریزشیها آن را «امتیاز تاکتیکی» یا «یک تاکتیک موقت» که «هیچ نسبتی با عقبنشینی» ندارد تفسیر میکند.
روزنامههای باند رفسنجانی اما، بهکلی افسار پاره کرده و برای هرچه زودتر رسیدن به میز مذاکره و آویختن خود بهمیخ «غرب» دامن از کف دادهاند. ابراز شادمانی میکنند که شرایط بهگونهیی شده که «تابوی مذاکره مستقیم بین سران دو کشور شکسته شده» و انتظار میرود «کوه یخ روابط ایران و آمریکا زودتر از موعد آب» شود. این روزنامهها در سرمقاله و مقالات متعدد شرایط کنونی را «فرصت مناسب» و حتی «فرصت طلایی» که مبادا از دست برود، دانستهاند.
البته دوران این جنگ لفظی یا «بازی با الفاظ» چند روزی بیش نیست، به سرعت خواهد گذشت و میز مذاکره بهزودی روشن خواهد کرد که جام زهری که در جیب قبای رفسنجانی و روحانی دست به دست میشود، کی و چگونه ظاهر میشود و خامنهای نیز بهزودی مجبور خواهد بود آخرین پوشش مسخره یعنی «نرمش قهرمانانه» را هم از روی تصمیمش بردارد و آن را آشکار کند: جام زهر با تمامی پیامدهای فروپاشانهاش برای نظام ولایتفقیه، آری یا خیر؟
آن وقت معلوم خواهد شد که این چشمک رسوای خامنهای واقعاً یک «تاکتیک موقتی» است تا نظام ولایت را از شرایط وخیم و بنبست کنونی عبور دهد، یا تاکتیکی است که بهگونهیی ناگزیر به یک استراتژی دائمی که همانا سرنگونی به زبالهدان تاریخ است، راه خواهد برد.
پاسدار لاریجانی، رئیس مجلس ارتجاع آن را یک «تاکتیک جدید» معرفی میکند و میگوید: «تاکتیکها تغییر کرده اما استراتژی نظام تغییر نمیکند».
مجریان نمایش جمعههای خامنهای هم هر کدام به بیانی تلاش میکنند نگرانی ریزشیها را رفع کنند. آخوند علمالهدی در حالیکه به لبخند رضایت داده، دلهای نگران همباندیهایش را بهاین راضی میکند که باید «لبخند دیپلوماسی ما به دشمن از موضع قدرت باشد».
کیهان خامنهای که روز اول بند را آب داده و بقای جمهوری اسلامی را انگیزهٴ هر اقدامی از جمله هر نوع عقبنشینی دانسته بود، حالا برای راضی کردن برخی ریزشیها آن را «امتیاز تاکتیکی» یا «یک تاکتیک موقت» که «هیچ نسبتی با عقبنشینی» ندارد تفسیر میکند.
روزنامههای باند رفسنجانی اما، بهکلی افسار پاره کرده و برای هرچه زودتر رسیدن به میز مذاکره و آویختن خود بهمیخ «غرب» دامن از کف دادهاند. ابراز شادمانی میکنند که شرایط بهگونهیی شده که «تابوی مذاکره مستقیم بین سران دو کشور شکسته شده» و انتظار میرود «کوه یخ روابط ایران و آمریکا زودتر از موعد آب» شود. این روزنامهها در سرمقاله و مقالات متعدد شرایط کنونی را «فرصت مناسب» و حتی «فرصت طلایی» که مبادا از دست برود، دانستهاند.
البته دوران این جنگ لفظی یا «بازی با الفاظ» چند روزی بیش نیست، به سرعت خواهد گذشت و میز مذاکره بهزودی روشن خواهد کرد که جام زهری که در جیب قبای رفسنجانی و روحانی دست به دست میشود، کی و چگونه ظاهر میشود و خامنهای نیز بهزودی مجبور خواهد بود آخرین پوشش مسخره یعنی «نرمش قهرمانانه» را هم از روی تصمیمش بردارد و آن را آشکار کند: جام زهر با تمامی پیامدهای فروپاشانهاش برای نظام ولایتفقیه، آری یا خیر؟
آن وقت معلوم خواهد شد که این چشمک رسوای خامنهای واقعاً یک «تاکتیک موقتی» است تا نظام ولایت را از شرایط وخیم و بنبست کنونی عبور دهد، یا تاکتیکی است که بهگونهیی ناگزیر به یک استراتژی دائمی که همانا سرنگونی به زبالهدان تاریخ است، راه خواهد برد.