به قلم: سهی مازن القیسی
تلاشهای سریع و مستمر رژیم ایران برای لغو تحریمهای اقتصادی اعمال شده بر آن از یک سو، و طراحیهای پیدرپی علیه ساکنان اشرف و لیبرتی بهمنظور ضربه زدن به مقاومت و پایداری این ساکنان برای رسیدن به آزادی و دموکراسی و پایان دادن به استبداد و سرکوب در ایران، از سوی دیگر، دو بعد اساسی را که بر صحنهٴ ایران سایه افکنده است منعکس میکند.
سفر روحانی به نیویورک و دریوزگی او برای دلسوزی و ترحم آمریکا و تناقض در بیان اظهاراتی که به عزم او برای اجرای تغییراتی در چند زمینه از سیاست رژیم اشاره داشت، و آن حمله وحشیانه به ساکنان اشرف در اول سپتامبر گذشته که منجر به کشته شدن 52تن و ربوده شدن 7تن دیگر گردید، طرحی را که فوقا بدان اشاره کردیم نشان داده و تأیید میکند. واقعیت این است که رژیم بهطور جدی این دو موضوع را بهم ربط میدهد چرا که میداند که با بقای مقاومت ایران و قویترین سمبل آن یعنی ساکنان اشرف و لیبرتی هیچ آیندهیی برای سیاستهای مشکوکش وجود ندارد، و همین علت عزم رژیم برای استمرار اعمال فشار بر نخستوزیر عراق نوری مالکی است تا بر سیاستهای سرکوبگرانه و ستمگرانهاش در حق این ساکنان اصرار بورزد.
مقاومت ایران که به رویارویی و مبارزه با سیاستها و سمتگیریهای رژیم خو گرفته است، و با کارزارهای مختلف سیاسی و طرحهای سرکوبگرانه و توطئهآمیز و مشکوک رژیم مواجه گشته است با فعالیتهای سیاسی متقابل در بسیاری از مواقع نزدیک است تا فرش از زیر پای رژیم کشیده و در برابر جهانیان افشا و رسوایش کند، کنفرانس اخیر استراسبورگ که روز دوشنبه 30سپتامبر در شورای اروپا برگزار شد بازتاب فعالیت حیاتی شورا در این راستا است.
روز دوشنبه 30سپتامبر بهدعوت کمیته پارلمانی انگلستان برای ایران آزاد کنفرانسی در مجمع پارلمانی شورای اروپا در استراسبورگ برگزار شد و در آن تحولات جدید صحنه ایران بعد از نمایش انتخابات ریاستجمهوری و همچنین آخرین تحولات مربوط به وضعیت 3000 مخالف ایرانی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران (اپوزیسیون) در عراق بعد از قتلعام و اعدام جمعی در اشرف ارائه شد. این کنفرانس که با سفر روحانی برای گدایی لطف و شفقت آمریکا و بهطور عام غرب همزمان بود، به همه جهان بهطور عملی ثابت میکند که امید هیچ خیری به این رژیم نیست، رژیمی که حوادث و وقایع 34سال گذشته ثابت کرد که روی سرکوب و استبداد داخلی و صدور تروریسم به خارج استوار بوده و میباشد، این همان چیزی است که در کنفرانس استراسبورگ مطرح و روی آن تأکید شد، بهویژه وقتی خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در سخنان خود در کنفرانس نسبت به خطری که در مرحله جدید سیاستهای سرکوبگرانه رژیم حاکم بر ایران نهفته است هشدار داد و تأکید کرد: (رژیم ایران به جد در مقابل خشم گسترده تودهیی و خطر قیامهای بزرگ مردمی و بحرانهای اقتصادی عمیق عاجز است و تحریمهای بینالمللی بر شدت این عجز افزوده است. این رژیم در شیب سرنگونی است و تشدید درگیریهای داخلی بر سر حاکمیت رژیم این وضعیت را بازتاب میکند) و تأکید کرد (اگر این رژیم در سه موضوع اصلی یعنی نقض حقوقبشر و پروژه سلاح اتمی و صدور تروریسم و بنیادگرایی عقبنشینی کند، به سرعت به سوی فروپاشی میرود. دست کشیدن رژیم از هر کدام از این سیاستها یک خبر خوش برای ما و برای مردم ما است)، بر اساس این حقایق که خانم رجوی مطرح کرد، ضرورت ایستادن در برابر خطر این رژیم و برخورد با آن و مقاصد مشکوکش امری است که در خدمت امنیت و صلح و ثبات در ایران، منطقه و جهان است و جهان باید نسبت به طرح و برنامه جدید رژیم که هدفش گشایش (موذیانه) خارجی همزمان با تلاشهای خونین برای نابودی سمبلهای مقاومت و آزادی در ایران است هوشیار باشد. بهراستی کنفرانس استراسبورگ این توطئه را برملا کرد ولی مهمتر این است که جهان نسبت به این توطئه توجه کرده و نسبت به ابعاد کامل آن هوشیار باشد.
تلاشهای سریع و مستمر رژیم ایران برای لغو تحریمهای اقتصادی اعمال شده بر آن از یک سو، و طراحیهای پیدرپی علیه ساکنان اشرف و لیبرتی بهمنظور ضربه زدن به مقاومت و پایداری این ساکنان برای رسیدن به آزادی و دموکراسی و پایان دادن به استبداد و سرکوب در ایران، از سوی دیگر، دو بعد اساسی را که بر صحنهٴ ایران سایه افکنده است منعکس میکند.
سفر روحانی به نیویورک و دریوزگی او برای دلسوزی و ترحم آمریکا و تناقض در بیان اظهاراتی که به عزم او برای اجرای تغییراتی در چند زمینه از سیاست رژیم اشاره داشت، و آن حمله وحشیانه به ساکنان اشرف در اول سپتامبر گذشته که منجر به کشته شدن 52تن و ربوده شدن 7تن دیگر گردید، طرحی را که فوقا بدان اشاره کردیم نشان داده و تأیید میکند. واقعیت این است که رژیم بهطور جدی این دو موضوع را بهم ربط میدهد چرا که میداند که با بقای مقاومت ایران و قویترین سمبل آن یعنی ساکنان اشرف و لیبرتی هیچ آیندهیی برای سیاستهای مشکوکش وجود ندارد، و همین علت عزم رژیم برای استمرار اعمال فشار بر نخستوزیر عراق نوری مالکی است تا بر سیاستهای سرکوبگرانه و ستمگرانهاش در حق این ساکنان اصرار بورزد.
مقاومت ایران که به رویارویی و مبارزه با سیاستها و سمتگیریهای رژیم خو گرفته است، و با کارزارهای مختلف سیاسی و طرحهای سرکوبگرانه و توطئهآمیز و مشکوک رژیم مواجه گشته است با فعالیتهای سیاسی متقابل در بسیاری از مواقع نزدیک است تا فرش از زیر پای رژیم کشیده و در برابر جهانیان افشا و رسوایش کند، کنفرانس اخیر استراسبورگ که روز دوشنبه 30سپتامبر در شورای اروپا برگزار شد بازتاب فعالیت حیاتی شورا در این راستا است.
روز دوشنبه 30سپتامبر بهدعوت کمیته پارلمانی انگلستان برای ایران آزاد کنفرانسی در مجمع پارلمانی شورای اروپا در استراسبورگ برگزار شد و در آن تحولات جدید صحنه ایران بعد از نمایش انتخابات ریاستجمهوری و همچنین آخرین تحولات مربوط به وضعیت 3000 مخالف ایرانی عضو سازمان مجاهدین خلق ایران (اپوزیسیون) در عراق بعد از قتلعام و اعدام جمعی در اشرف ارائه شد. این کنفرانس که با سفر روحانی برای گدایی لطف و شفقت آمریکا و بهطور عام غرب همزمان بود، به همه جهان بهطور عملی ثابت میکند که امید هیچ خیری به این رژیم نیست، رژیمی که حوادث و وقایع 34سال گذشته ثابت کرد که روی سرکوب و استبداد داخلی و صدور تروریسم به خارج استوار بوده و میباشد، این همان چیزی است که در کنفرانس استراسبورگ مطرح و روی آن تأکید شد، بهویژه وقتی خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران در سخنان خود در کنفرانس نسبت به خطری که در مرحله جدید سیاستهای سرکوبگرانه رژیم حاکم بر ایران نهفته است هشدار داد و تأکید کرد: (رژیم ایران به جد در مقابل خشم گسترده تودهیی و خطر قیامهای بزرگ مردمی و بحرانهای اقتصادی عمیق عاجز است و تحریمهای بینالمللی بر شدت این عجز افزوده است. این رژیم در شیب سرنگونی است و تشدید درگیریهای داخلی بر سر حاکمیت رژیم این وضعیت را بازتاب میکند) و تأکید کرد (اگر این رژیم در سه موضوع اصلی یعنی نقض حقوقبشر و پروژه سلاح اتمی و صدور تروریسم و بنیادگرایی عقبنشینی کند، به سرعت به سوی فروپاشی میرود. دست کشیدن رژیم از هر کدام از این سیاستها یک خبر خوش برای ما و برای مردم ما است)، بر اساس این حقایق که خانم رجوی مطرح کرد، ضرورت ایستادن در برابر خطر این رژیم و برخورد با آن و مقاصد مشکوکش امری است که در خدمت امنیت و صلح و ثبات در ایران، منطقه و جهان است و جهان باید نسبت به طرح و برنامه جدید رژیم که هدفش گشایش (موذیانه) خارجی همزمان با تلاشهای خونین برای نابودی سمبلهای مقاومت و آزادی در ایران است هوشیار باشد. بهراستی کنفرانس استراسبورگ این توطئه را برملا کرد ولی مهمتر این است که جهان نسبت به این توطئه توجه کرده و نسبت به ابعاد کامل آن هوشیار باشد.