واشینگتن پست 27سپتامبر2013 (5مهر92) نوشت: جستجو برای یافتن یک ”مدره“ در رژیم ایران که حالا 30سال از آن میگذرد، همچنان ادامه دارد. خوب است به یاد داشته باشیم که هیجان برای دیدن چنین مدرهیی، در افتضاح ایران- گیت بر سر دادن سلاح به رژیم آخوندها در ازای گروگانها، با سفر مخفیانه رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی ریگان به تهران، انجام شد که با یک کیک به شکل کلید برای روابط جدید با ”مدرهها“ نشانه گذاری شده بود.
سه دهه بعد از ایرانگیت، حالاهمان سراب دوباره، به شکل حسن روحانی پدیدار شده است: این مدره کارنامه عجیبی دارد که عبارت است از: 35سال خدمت مستمر به جمهوری اسلامی بهعنوان دستیار نزدیک خمینی و خامنهای. همچنین، روحانی تنها یکی از شش کاندیدای ریاستجمهوری بود که وارد صحنه شدند در حالی که 678تن دیگر توسط رژیم رد صلاحیت شدند. روحانی، عامل خامنهای با یک لبخند است که حالاخواستار روابط بهتر با غرب شده است.
البته باید پرسید کدام حاکمی در ایران هست که خواهان کاهش تحریمهای غرب که اقتصاد رژیم ایران را غرق کرده، نباشد؟ اما آزمایش و تست میانه روی آنها این نیست که شما از ما چه میخواهید، بلکه در این است که چه حاضر هستید بدهید؟ به خصوص که تحریمها برای اعمال چندین قطعنامه شورای امنیت مللمتحد وضع شده که خواستار توقف غنیسازی اورانیوم است.
روحانی چه در مقالهاش در واشینگتن پست، چه در سخنرانیاش در سازمان ملل، از غنیسازی عقبنشینی نکرده. اما تکذیب کرده که این رژیم بهدنبال تسلیحات اتمی است. عجب دروغ شفافی - آخر کدام کشور است که در نفت غرق باشد، اما اقتصادش را تنها بهخاطر تولید برق اتمی، قربانی بکند؟ آن هم در زمانی که کشورهای پیشرفتهای همچون آلمان دارند این روش تولید برق اتمی را ترک میکنند؟!
پس چنین ادعایی نمیتواند پایه درستی برای مذاکرات موفق باشد. ملاها دنبال مذاکرات موفق نیستند. آنها دنبال راحت شدن از دست تحریمها هستند و بیش از هر چیز دیگر، دنبال خریدن وقت هستند... .
دولت (آمریکا) میگوید خواهان عمل است و نه کلمات. بسیار خوب، تنها یک دلیل ساده از حسننیت بخواهید و بگویید: رژیم ایران از قطعنامهها تبعیت کند. غنیسازی اورانیوم را تعلیق کند و بعد ما صحبت خواهیم کرد. حداقل چنین کاری ساعت را متوقف خواهد کرد. هر کار دیگری، یعنی که دارند با تو بازی میکنند.
واشینگتن پست در پایان مقاله خود با یادآوری فضیحت ایرانگیت، مینویسد: و راستی، آیا شما میدانید که یکی از آن سه ایرانی ”مدره“ در ملاقات مک فارلین؛ در آن ملاقات اسلحه در ازای گروگانها در تهران در 27سال قبل، حسن روحانی بود؟!
مثل اینکه ما (در آمریکا) هیچ موقع از تجربهها درسی نمیآموزیم!
سه دهه بعد از ایرانگیت، حالاهمان سراب دوباره، به شکل حسن روحانی پدیدار شده است: این مدره کارنامه عجیبی دارد که عبارت است از: 35سال خدمت مستمر به جمهوری اسلامی بهعنوان دستیار نزدیک خمینی و خامنهای. همچنین، روحانی تنها یکی از شش کاندیدای ریاستجمهوری بود که وارد صحنه شدند در حالی که 678تن دیگر توسط رژیم رد صلاحیت شدند. روحانی، عامل خامنهای با یک لبخند است که حالاخواستار روابط بهتر با غرب شده است.
البته باید پرسید کدام حاکمی در ایران هست که خواهان کاهش تحریمهای غرب که اقتصاد رژیم ایران را غرق کرده، نباشد؟ اما آزمایش و تست میانه روی آنها این نیست که شما از ما چه میخواهید، بلکه در این است که چه حاضر هستید بدهید؟ به خصوص که تحریمها برای اعمال چندین قطعنامه شورای امنیت مللمتحد وضع شده که خواستار توقف غنیسازی اورانیوم است.
روحانی چه در مقالهاش در واشینگتن پست، چه در سخنرانیاش در سازمان ملل، از غنیسازی عقبنشینی نکرده. اما تکذیب کرده که این رژیم بهدنبال تسلیحات اتمی است. عجب دروغ شفافی - آخر کدام کشور است که در نفت غرق باشد، اما اقتصادش را تنها بهخاطر تولید برق اتمی، قربانی بکند؟ آن هم در زمانی که کشورهای پیشرفتهای همچون آلمان دارند این روش تولید برق اتمی را ترک میکنند؟!
پس چنین ادعایی نمیتواند پایه درستی برای مذاکرات موفق باشد. ملاها دنبال مذاکرات موفق نیستند. آنها دنبال راحت شدن از دست تحریمها هستند و بیش از هر چیز دیگر، دنبال خریدن وقت هستند... .
دولت (آمریکا) میگوید خواهان عمل است و نه کلمات. بسیار خوب، تنها یک دلیل ساده از حسننیت بخواهید و بگویید: رژیم ایران از قطعنامهها تبعیت کند. غنیسازی اورانیوم را تعلیق کند و بعد ما صحبت خواهیم کرد. حداقل چنین کاری ساعت را متوقف خواهد کرد. هر کار دیگری، یعنی که دارند با تو بازی میکنند.
واشینگتن پست در پایان مقاله خود با یادآوری فضیحت ایرانگیت، مینویسد: و راستی، آیا شما میدانید که یکی از آن سه ایرانی ”مدره“ در ملاقات مک فارلین؛ در آن ملاقات اسلحه در ازای گروگانها در تهران در 27سال قبل، حسن روحانی بود؟!
مثل اینکه ما (در آمریکا) هیچ موقع از تجربهها درسی نمیآموزیم!