در مراسم گرامیداشت شهیدان قتلعام اشرف در واشینگتن، سخنرانی امیر مسعود عمادی، فرزند شهید قهرمان مجاهد علی اصغر عمادی از شهیدان سرفراز 10شهریور بهشدت حاضران را تحت تأثیر قرار داد.
امیر مسعود عمادی که فوقلیسانس مدیریت جهانی است در شروع سخنانش ابتدا مراتب عمیق تسلیت خود را به خانم مریم رجوی و رهبری مقاومت ایران تقدیم کرد و تأکید نمود در مناسبات مجاهدین خلق برای شهیدان، لزوماً تسلیت گفته نمیشود، بلکه تبریک هم گفته میشود، زیرا آنها پیروزی علیه رژیم را رقم میزنند.
وی گفت: روز 10شهریور، نیروهای عراق و نیروهای قدس سپاه پاسداران رژیم ایران مرتکب یک قتلعام علیه ساکنان کمپ اشرف شدند. آنها 52 شهروند بیگناه و بیسلاح را که از حفاظتهای حقوقی برخوردار بودند به قتل رساندند. علی اصغر عمادی پدر من یکی از آنها بود.
وی سپس خطاب به پدرشهیدش گفت: همه دقایق زندگیام را صرف پیروی از شرافت و آرمان پدرم میکنم. شهادت پدر من بیهوده و باطل نبود. این یک قول خیانت شده بود که موجب قتل پدرم شد.
امیر مسعود سپس خطاب به مادر مجاهدش و همه مجاهدان در زندان لیبرتی گفت: وظیفه من این است که مطمئن شوم شما و همه کسانی که آنجا در کنار شما هستند، از حفاظت برخوردار خواهند شد و در این راه تمام تلاشم را خواهم نمود. ایستادگی و ایمان راسخ شما برای ما الهامبخش است و به همین خاطر هم آخوندهای حاکم از شما وحشت دارند. ما به رهبری شما برای تغییر رژیم در ایران افتخار میکنیم و نسبت به فداکاریهای شما سر تعظیم فرود میآوریم.
امیر مسعود عمادی فرزند شهید قهرمان مجاهد علی اصغر عمادی سپس خطاب به دولت آمریکا گفت: پدر من به شما اعتماد کرد. او در توافق با شما سلاح خود را تحویل داد و شما او را بدون حفاظت رها کردید. وقتی که او در روز 10شهریور، مرا ترک کرد، در مسیر ایستادگی شجاعانه بر سر آرمان آزادی بود یعنی همان ارزشهایی که شما مدعی آن هستید. اما وقتی شما او را ترک کردید، امنیت و حفاظت او را تأمین نکردید و این کار شما شرافتمندانه نبود. شما میدانستید که مالکی آلت دست رژیم ایران است، رژیمی که پدرم را وادار به جلای وطن کرده بود و شما میدانستید که مالکی گرگهای خود را به سمت پدرم و یارانش سرازیر خواهد کرد.
امیر مسعود عمادی سپس خطاب به مردم و جوانان قیامکننده در ایران گفت: شما بخشی از جنبش آزادیخواهانهیی هستید که پدرم در حمایت از آن جانفشانی کرد. جنبشی که مجاهدین الهامبخش آن هستند. ما برای آینده خود میجنگیم. شک ندارم که دست در دست هم خواهیم توانست تغییر سازندهیی را که در پی آن هستیم ایجاد کنیم.
امیر مسعود سپس ضمن قدردانی از حمایت و همدردیهای شخصیتهای آمریکایی حامی مقاومت ایران گفت: آنچه در اشرف رخ داد قابل پیشبینی بود و در واقع ما نسبت به آن هشدار داده بودیم. آنچه اتفاق افتاد میتواند باز هم تکرار شود. اما حمایت شما میتواند باعث جلوگیری از آن شود.
او در ادامه سخنانش گفت: آمریکا مسئولیت حقوقی و اخلاقی نسبت به سلامت و امنیت ساکنان کمپ لیبرتی دارد. آنها میتوانند حملات بعدی را پیشبینی کنند و هرگز نمیتوانند اعمال مالکی را توجیه کنند. بهخصوص بعد از دروغ او در رابطه با گروگانگیری 7تن از ساکنان. ما دیگر نمیخواهیم شاهد مرگ باشیم. مرگ بیش از 100اشرفی از زمانی که کشتار از سال 2009 شروع شد کافی است. از دست دادن جان انسانهایی مانند پدر من دیگر بس است.
او سخنان خود را با این جملات به پایان برد: اکنون آرزو میکنم که روزی برسد که بتوانم آرمان و اخلاقیات و ایمان پدرم را در خود زنده کنم. دعا میکنم که او از فراز آسمانها به من بنگرد و با افتخار بگوید «او پسر من است». آرزو میکنم که روزی آنچنان شجاعتی کسب کنم که در صورت نیاز و بهعنوان یک ضرورت مسیری را انتخاب کنم که جان خودم را فدای آزادی میلیونها انسان دیگر کنم. و یک پیام هم برای رئیسجمهور اوباما دارم. یک سؤال! چه زمانی قول و وعده مکتوب آمریکا دوباره معنی و اعتبار خواهد یافت؟ آقای رئیسجمهور اگر واقعاً قصد داشته باشید که کشتار مالکی علیه ساکنان بیسلاح لیبرتی را متوقف کنید. خوب میدانید که چگونه باید این کار را انجام دهید. پس به قول لعنتی خودتان وفا کنید. به قول خودتان وفا کنید.
امیر مسعود عمادی که فوقلیسانس مدیریت جهانی است در شروع سخنانش ابتدا مراتب عمیق تسلیت خود را به خانم مریم رجوی و رهبری مقاومت ایران تقدیم کرد و تأکید نمود در مناسبات مجاهدین خلق برای شهیدان، لزوماً تسلیت گفته نمیشود، بلکه تبریک هم گفته میشود، زیرا آنها پیروزی علیه رژیم را رقم میزنند.
وی گفت: روز 10شهریور، نیروهای عراق و نیروهای قدس سپاه پاسداران رژیم ایران مرتکب یک قتلعام علیه ساکنان کمپ اشرف شدند. آنها 52 شهروند بیگناه و بیسلاح را که از حفاظتهای حقوقی برخوردار بودند به قتل رساندند. علی اصغر عمادی پدر من یکی از آنها بود.
وی سپس خطاب به پدرشهیدش گفت: همه دقایق زندگیام را صرف پیروی از شرافت و آرمان پدرم میکنم. شهادت پدر من بیهوده و باطل نبود. این یک قول خیانت شده بود که موجب قتل پدرم شد.
امیر مسعود سپس خطاب به مادر مجاهدش و همه مجاهدان در زندان لیبرتی گفت: وظیفه من این است که مطمئن شوم شما و همه کسانی که آنجا در کنار شما هستند، از حفاظت برخوردار خواهند شد و در این راه تمام تلاشم را خواهم نمود. ایستادگی و ایمان راسخ شما برای ما الهامبخش است و به همین خاطر هم آخوندهای حاکم از شما وحشت دارند. ما به رهبری شما برای تغییر رژیم در ایران افتخار میکنیم و نسبت به فداکاریهای شما سر تعظیم فرود میآوریم.
امیر مسعود عمادی فرزند شهید قهرمان مجاهد علی اصغر عمادی سپس خطاب به دولت آمریکا گفت: پدر من به شما اعتماد کرد. او در توافق با شما سلاح خود را تحویل داد و شما او را بدون حفاظت رها کردید. وقتی که او در روز 10شهریور، مرا ترک کرد، در مسیر ایستادگی شجاعانه بر سر آرمان آزادی بود یعنی همان ارزشهایی که شما مدعی آن هستید. اما وقتی شما او را ترک کردید، امنیت و حفاظت او را تأمین نکردید و این کار شما شرافتمندانه نبود. شما میدانستید که مالکی آلت دست رژیم ایران است، رژیمی که پدرم را وادار به جلای وطن کرده بود و شما میدانستید که مالکی گرگهای خود را به سمت پدرم و یارانش سرازیر خواهد کرد.
امیر مسعود عمادی سپس خطاب به مردم و جوانان قیامکننده در ایران گفت: شما بخشی از جنبش آزادیخواهانهیی هستید که پدرم در حمایت از آن جانفشانی کرد. جنبشی که مجاهدین الهامبخش آن هستند. ما برای آینده خود میجنگیم. شک ندارم که دست در دست هم خواهیم توانست تغییر سازندهیی را که در پی آن هستیم ایجاد کنیم.
امیر مسعود سپس ضمن قدردانی از حمایت و همدردیهای شخصیتهای آمریکایی حامی مقاومت ایران گفت: آنچه در اشرف رخ داد قابل پیشبینی بود و در واقع ما نسبت به آن هشدار داده بودیم. آنچه اتفاق افتاد میتواند باز هم تکرار شود. اما حمایت شما میتواند باعث جلوگیری از آن شود.
او در ادامه سخنانش گفت: آمریکا مسئولیت حقوقی و اخلاقی نسبت به سلامت و امنیت ساکنان کمپ لیبرتی دارد. آنها میتوانند حملات بعدی را پیشبینی کنند و هرگز نمیتوانند اعمال مالکی را توجیه کنند. بهخصوص بعد از دروغ او در رابطه با گروگانگیری 7تن از ساکنان. ما دیگر نمیخواهیم شاهد مرگ باشیم. مرگ بیش از 100اشرفی از زمانی که کشتار از سال 2009 شروع شد کافی است. از دست دادن جان انسانهایی مانند پدر من دیگر بس است.
او سخنان خود را با این جملات به پایان برد: اکنون آرزو میکنم که روزی برسد که بتوانم آرمان و اخلاقیات و ایمان پدرم را در خود زنده کنم. دعا میکنم که او از فراز آسمانها به من بنگرد و با افتخار بگوید «او پسر من است». آرزو میکنم که روزی آنچنان شجاعتی کسب کنم که در صورت نیاز و بهعنوان یک ضرورت مسیری را انتخاب کنم که جان خودم را فدای آزادی میلیونها انسان دیگر کنم. و یک پیام هم برای رئیسجمهور اوباما دارم. یک سؤال! چه زمانی قول و وعده مکتوب آمریکا دوباره معنی و اعتبار خواهد یافت؟ آقای رئیسجمهور اگر واقعاً قصد داشته باشید که کشتار مالکی علیه ساکنان بیسلاح لیبرتی را متوقف کنید. خوب میدانید که چگونه باید این کار را انجام دهید. پس به قول لعنتی خودتان وفا کنید. به قول خودتان وفا کنید.

