سرود چیست و ترانه کدام است؟ از لحاظ ساختار و قالب و فرم به چه نوع اثری ”سرود“ و به چه نوع اثری ”ترانه“ میگوییم؟
هر یک چه خصوصیات و مختصاتی باید داشته باشند؟ چه تفاوتی بین سرود و ترانه و نوحه که همه توسط گروه همسرایان خوانده میشود هست؟
اگر شاگرد باهوش یکی از اساتید موسیقی از او بپرسد ترانه و سرود چیستند؟ آن استاد چه جوابی خواهد داد؟
اگر از شما بپرسند، شما چه جوابی خواهید داد؟
تعریفهای ترانه:
فرهنگ برهان معین مینویسد ترانه از واژه اوستایی ”تروونه“ بهمعنی ”تر و تازه“ گرفته شده است.
فرهنگ ناظم الاطبا، ترانه را نغمه و آواز و سرود معنی کرده است.
لغتنامه دهخدا ترانه را نغمه و آهنگ و آواز آورده.
تعریفهای هنرمندان:
ترانه کلمهای است که به گوش اکثر ما آشناست، گاهی نیز پیش میآید که ترانه با شعر اشتباه گرفته میشود، در صورتی که این دو مفهوم با هم مرتبط اند اما یکی نیستند.
با اینکه از شروع به کارگیری ترانه مدت زیادی میگذرد، اما تعریف و چهارچوب کاملاً مشخص و دقیقی از آن ارائه نشده است و هر صاحب نظر و ترانه سرایی آن را بهنحوی تعبیر میکند، اما تعریف رایج و کلی که از ترانه وجود دارد دربرگیرندهی این است که: ”گونهای از شعر است که با موسیقی همراه میشود“. البته این تعریف کاملاً دقیق نیست و ترانه برای سبکهای مختلف فاکتورهای متفاوتی دارد.
ایرج جنتی عطایی: ”ترانه، نخستین آفرینش هنری آدمی است در زمانی که اجتماع را تشکیل داد. حال این اجتماع میتواند از دو نفر تشکیل شده باشد یا بیست هزار نفر. ترانه مجموعهیی از تولیدات آدمی است که با خودش صوت، موسیقی و حس بهدنبال دارد و مهمتر از همه سامانده آهنگ کار است.
ترانه بهمعنای امروزیش از دیرباز وجود داشته و همانند دیگر هنرها تاریخ دقیقی برای پیدایش آن نمیتوان یافت.
ولی طبق نظریات اکثریت زبان شناسان، شعر از بدو پیدایش با خوانش آهنگین، یعنی همان ترانه همراه بوده و به مرور از خوانش آهنگین و نغمهسازی جدا گشته است. در ادبیات کلاسیک زبان پارسی نیز نمونههای فراوانی داریم که شاعران بعضاً اشعار خود را با ساز و آواز میخوانند. (رودکی.. امیر خسرو دهلوی و..)
در مورد تعبیر ”تصنیف“ نیز باید گفت همان ترانه است ولی در مورد ترانههایی بکار میرود که بر مبنای دستگاههای موسیقی ایرانی ساخته میشود و با سازهای ایرانی اجرا میشود.
ملک الشعرای بهار: ”لفظ ترانه از لحاظ آهنگ، هر قطعهی کوچکی که دارای لحنی از الحان موسیقی باشد، میتوان آن را ترانه نامید و حتی تصنیفهای امروز را هم بدین قاعده میتوان ترانه نام نهاد“.
تعریفهای سرود:
ریشه کلمه ”سرود“ در زبان پهلوی ”سروت“ و در اوستا ”سرائوته“ است. که به نظم و نثر و شعر و افسانه و قصه گفته میشده است.
فرهنگ آنندراج که از فرهنگهای قدیمی فارسی است آن را نغمه و آواز و سخن و سخن سرودن و سرائیدن معنی میکند
در فرهنگ برهان بهمعنی سخن و خوانندگی و گویندگی مرغان آمده
لغتنامه دهخدا آن را شعر معنی میکند. فرهنگ غیاث اللغات و فرهنگ جهانگیری آن را نغمه آوردهاند
فرهنگ رشیدی، گویندگی و خوانندگی و فرهنگ انجمن آرا، آن را نغمه و آواز معنی نموده است
در فرهنگ فارسی معین چنین آمده که به شعر آهنگداری که جنبههای حماسی، ملی، وطنی داشته باشد سرود گفته میشود.
مضامین و محتوای اشعار و ملودی سرودها عموماً حماسی، توصیفی، ملی و مذهبی است. به بیانی سادهتر به مجموعهٴ صدای چند انسان که بهطور هماهنگ و منظم به بیان کلام در قالب ملودی که متناسب با مضمون کلام است، بپردازد، سرود گفته میشود. لغتنامههای موسیقایی مثل «فرهنگ تفسیری موسیقی» ترجمه و گردآوری بهروز وجدانی، 1371، چند واژه انگلیسی و ایتالیایی را ترجمه کرده است. واژههایی مثل coro، coralo، Hymn و Hymnvesper که به گروه همسرایان و آواز چندصدایی اشاره میکرد.
در کتاب اصطلاحات جهانی و لغات رایج ایتالیایی در موسیقی اثر ”رافائل کودکان“ نیز به همان تعریفهای لغوی میرسیم.
یکی از تعریفهای سرود به این شکل ارائه شده:
سرود ”نوعی آواز جمعی با تکخوان یا بدون تکخوان و همراهی ساز موسیقی است“.
اما ما ترانههای زیادی میشناسیم که توسط گروه همسرایان یا همسرایان بهعلاوه تکخوان اجرا شده است. مثل ترانه بهاران خجسته باد و ترانه نگاه عاشق.
بنابراین تعریف فوق جامع و مانع نیست.
سرودهای ملی و میهنی کشورها و جنبشها، بهطور معمول، از آرمانهای عام ملی و مبارزاتی سخن میگویند. و هدف و نقش آنها تحریض و تشویق رزمندگان و تودههای مردم علیه موانع راه رهایی و آزادی و پیشرفت هستند.
در یک جنبش یا یک انقلاب، سرودها نقش برانگیزاننده و مشوق در فداکاری، در مبارزه، و در رزم و تلاش را بهعهدهدارند و همچنین توان دهنده به رزمنده در تحمل مشقات و سختیهای نبرد هستند. به همین دلیل متناسب با هدف و محتوای سرودها، شکل یا فرم و قالب سرود یعنی آهنگ بهصورتی پرضربان، محکم، قاطع، پرغرور و سرافراشته، تهاجمی و امیدبخش ساخته میشود. معمولاً در اجرای سرودها سازهایی که برای مارش و رژه استفاده میشوند، مثل سازهای بادی برنجی از قبیل ترومپت، ترومبون، هورن، توبا، و سازهای کوبهیی مثل طبل بزرگ و طبل ریز، سنج، تیمپانی و غیره نقش اصلی را دارند.
این ویژگی برافراشتگی و مقطع بودن و کوبنده بودن در کلمات سرود هم دیده میشود و واژههایی که در سرود بهکار میروند برخلاف ترانه، کلماتی هستند هشدار دهنده، خطابی و بیدار کننده هستند.
بعضاً سرودها با یک واژه ندا مثل ای، یا هان! شروع میشوند. مانند «ای ایران!، ای مرز پرگهر!» و «هان! برپا، که جهان شود زجور آزاد». یا «هلهای ملت ایران توفش. هلهای ملت ایران خیزش!» و حالت پرضربان و کوبندگی سرود میطلبد که واژههای آن اغلب با هجاهای کوتاه خوانده شود و کلمات چند هجایی بهصورت مقطع اجرا شوند مثلاً دو کلمه «ای ایران» در سه بخش اجرا میشوند: ای ”ای- ران“. البته این نکته بهشکل عام در نظر گرفته میشود، چرا که نباید باعث نقض قوانین مربوط به رعایت تلفیق شویم. مقطّع خواندن نقش مهمی در خواندن سرودها دارد و آنها را موثرتر میکند.
قابل ذکر است که ساخت نخستین سرود ملی ایران به فرمان ناصرالدین شاه به ”لومیر“ (آهنگساز فرانسوی) سفارش داده شد. این سرود با دسته موزیک سلطنتی که متشکل از هنرجویان مدرسهٴ موسیقی دارالفنون بود اجرا شد.
در دایره جنبشهای ملی و استقلال طلبانه، ترانهها، برانگیزاننده عواطف انسانی و لطیف مردم و مبارزان راه آزادی هستند. عواطف نسبت به خلق محروم و ستمدیده، نسبت به شهیدان مبارزه، نسبت به اسیران مقاومت، و نسبت به همراهان و همرزمانش و نسبت به آرمانهایی مثل آزادی. بهمین علت محتوای آنها یعنی شعر و شکلشان یعنی آهنگ، با شعر و آهنگ سرودها تفاوت دارند.
در این دایره، ترانهها را میتوان در چند دسته تقسیم بندی کرد.
دسته اول ترانههایی هستند که عمدتاً غمانگیزاند و از این طریق عواطف شنونده را برمیانگیزند. مثل ترانههایی که در گرامیداشت شهیدان و در تجلیل از رزم و مقاومت آنها ساخته میشوند مانند ترانه ”از خون جوانان وطن لاله دمیده“ و ترانه ”ای لاله خفته در خاک و خون“ که در دوران انقلاب ضدسلطنتی ساخته شد؛ ترانه شهادت احمد، ترانه خونبها، ترانه عرفانی تربت لیلی، ترانه جاودانهها که در مراسم به خاکسپاری شهدای 6 و 7مرداد، اجرا شد و ترانه خدا حافظ در سوگ خانم مرضیه از تولیدات سازمان مجاهدین خلق ایران.
دسته دوم ترانههای شاد هستند مثل ترانه بهاران خجسته باد و ترانه بهار بزرگ و ترانه شب یلدا. این ترانهها اصولاً امید بخشاند. در ترانهها برای ایجاد حالت عاطفی در شنونده، خواننده، کلمات ترانه را با حالتی مناسب معنی آنها و به شکل عاطفی و بهخصوص غیرمقطع و با کشش اجرا میکند. خواننده ترانه بایستی هر جمله و حتی هر کلمه را با حالتی اجرا کند که معنای آن کلمه، اقتضا میکند.
دسته سوم ترانههای حماسی است. مثل ترانه پیکر بیشکست (درباره مقاومت مجاهدین در برابر حمله مزدوران عراقی رژیم) و ترانه رویش ناگزیر (در رابطه با مقاومت مردم ایران علیه رژیم) و ترانه بخوان برای آزادی ایران. شعر این ترانهها حماسی است و بهطور کلی از مقاومت در برابر ستم سخن میگویند.
درباره جنبههای دیگر ترانهها و سرودها موضوعات و مطالب دیگری هست که به آینده موکول میکنیم.
نمونه سرود: سرود ارتش آزادی
نمونه ترانههای شاد:وقت رقص - گروه کر
هر یک چه خصوصیات و مختصاتی باید داشته باشند؟ چه تفاوتی بین سرود و ترانه و نوحه که همه توسط گروه همسرایان خوانده میشود هست؟
اگر شاگرد باهوش یکی از اساتید موسیقی از او بپرسد ترانه و سرود چیستند؟ آن استاد چه جوابی خواهد داد؟
اگر از شما بپرسند، شما چه جوابی خواهید داد؟
تعریفهای ترانه:
فرهنگ برهان معین مینویسد ترانه از واژه اوستایی ”تروونه“ بهمعنی ”تر و تازه“ گرفته شده است.
فرهنگ ناظم الاطبا، ترانه را نغمه و آواز و سرود معنی کرده است.
لغتنامه دهخدا ترانه را نغمه و آهنگ و آواز آورده.
تعریفهای هنرمندان:
ترانه کلمهای است که به گوش اکثر ما آشناست، گاهی نیز پیش میآید که ترانه با شعر اشتباه گرفته میشود، در صورتی که این دو مفهوم با هم مرتبط اند اما یکی نیستند.
با اینکه از شروع به کارگیری ترانه مدت زیادی میگذرد، اما تعریف و چهارچوب کاملاً مشخص و دقیقی از آن ارائه نشده است و هر صاحب نظر و ترانه سرایی آن را بهنحوی تعبیر میکند، اما تعریف رایج و کلی که از ترانه وجود دارد دربرگیرندهی این است که: ”گونهای از شعر است که با موسیقی همراه میشود“. البته این تعریف کاملاً دقیق نیست و ترانه برای سبکهای مختلف فاکتورهای متفاوتی دارد.
ایرج جنتی عطایی: ”ترانه، نخستین آفرینش هنری آدمی است در زمانی که اجتماع را تشکیل داد. حال این اجتماع میتواند از دو نفر تشکیل شده باشد یا بیست هزار نفر. ترانه مجموعهیی از تولیدات آدمی است که با خودش صوت، موسیقی و حس بهدنبال دارد و مهمتر از همه سامانده آهنگ کار است.
ترانه بهمعنای امروزیش از دیرباز وجود داشته و همانند دیگر هنرها تاریخ دقیقی برای پیدایش آن نمیتوان یافت.
ولی طبق نظریات اکثریت زبان شناسان، شعر از بدو پیدایش با خوانش آهنگین، یعنی همان ترانه همراه بوده و به مرور از خوانش آهنگین و نغمهسازی جدا گشته است. در ادبیات کلاسیک زبان پارسی نیز نمونههای فراوانی داریم که شاعران بعضاً اشعار خود را با ساز و آواز میخوانند. (رودکی.. امیر خسرو دهلوی و..)
در مورد تعبیر ”تصنیف“ نیز باید گفت همان ترانه است ولی در مورد ترانههایی بکار میرود که بر مبنای دستگاههای موسیقی ایرانی ساخته میشود و با سازهای ایرانی اجرا میشود.
ملک الشعرای بهار: ”لفظ ترانه از لحاظ آهنگ، هر قطعهی کوچکی که دارای لحنی از الحان موسیقی باشد، میتوان آن را ترانه نامید و حتی تصنیفهای امروز را هم بدین قاعده میتوان ترانه نام نهاد“.
تعریفهای سرود:
ریشه کلمه ”سرود“ در زبان پهلوی ”سروت“ و در اوستا ”سرائوته“ است. که به نظم و نثر و شعر و افسانه و قصه گفته میشده است.
فرهنگ آنندراج که از فرهنگهای قدیمی فارسی است آن را نغمه و آواز و سخن و سخن سرودن و سرائیدن معنی میکند
در فرهنگ برهان بهمعنی سخن و خوانندگی و گویندگی مرغان آمده
لغتنامه دهخدا آن را شعر معنی میکند. فرهنگ غیاث اللغات و فرهنگ جهانگیری آن را نغمه آوردهاند
فرهنگ رشیدی، گویندگی و خوانندگی و فرهنگ انجمن آرا، آن را نغمه و آواز معنی نموده است
در فرهنگ فارسی معین چنین آمده که به شعر آهنگداری که جنبههای حماسی، ملی، وطنی داشته باشد سرود گفته میشود.
مضامین و محتوای اشعار و ملودی سرودها عموماً حماسی، توصیفی، ملی و مذهبی است. به بیانی سادهتر به مجموعهٴ صدای چند انسان که بهطور هماهنگ و منظم به بیان کلام در قالب ملودی که متناسب با مضمون کلام است، بپردازد، سرود گفته میشود. لغتنامههای موسیقایی مثل «فرهنگ تفسیری موسیقی» ترجمه و گردآوری بهروز وجدانی، 1371، چند واژه انگلیسی و ایتالیایی را ترجمه کرده است. واژههایی مثل coro، coralo، Hymn و Hymnvesper که به گروه همسرایان و آواز چندصدایی اشاره میکرد.
در کتاب اصطلاحات جهانی و لغات رایج ایتالیایی در موسیقی اثر ”رافائل کودکان“ نیز به همان تعریفهای لغوی میرسیم.
یکی از تعریفهای سرود به این شکل ارائه شده:
سرود ”نوعی آواز جمعی با تکخوان یا بدون تکخوان و همراهی ساز موسیقی است“.
اما ما ترانههای زیادی میشناسیم که توسط گروه همسرایان یا همسرایان بهعلاوه تکخوان اجرا شده است. مثل ترانه بهاران خجسته باد و ترانه نگاه عاشق.
بنابراین تعریف فوق جامع و مانع نیست.
سرودهای ملی و میهنی کشورها و جنبشها، بهطور معمول، از آرمانهای عام ملی و مبارزاتی سخن میگویند. و هدف و نقش آنها تحریض و تشویق رزمندگان و تودههای مردم علیه موانع راه رهایی و آزادی و پیشرفت هستند.
در یک جنبش یا یک انقلاب، سرودها نقش برانگیزاننده و مشوق در فداکاری، در مبارزه، و در رزم و تلاش را بهعهدهدارند و همچنین توان دهنده به رزمنده در تحمل مشقات و سختیهای نبرد هستند. به همین دلیل متناسب با هدف و محتوای سرودها، شکل یا فرم و قالب سرود یعنی آهنگ بهصورتی پرضربان، محکم، قاطع، پرغرور و سرافراشته، تهاجمی و امیدبخش ساخته میشود. معمولاً در اجرای سرودها سازهایی که برای مارش و رژه استفاده میشوند، مثل سازهای بادی برنجی از قبیل ترومپت، ترومبون، هورن، توبا، و سازهای کوبهیی مثل طبل بزرگ و طبل ریز، سنج، تیمپانی و غیره نقش اصلی را دارند.
این ویژگی برافراشتگی و مقطع بودن و کوبنده بودن در کلمات سرود هم دیده میشود و واژههایی که در سرود بهکار میروند برخلاف ترانه، کلماتی هستند هشدار دهنده، خطابی و بیدار کننده هستند.
بعضاً سرودها با یک واژه ندا مثل ای، یا هان! شروع میشوند. مانند «ای ایران!، ای مرز پرگهر!» و «هان! برپا، که جهان شود زجور آزاد». یا «هلهای ملت ایران توفش. هلهای ملت ایران خیزش!» و حالت پرضربان و کوبندگی سرود میطلبد که واژههای آن اغلب با هجاهای کوتاه خوانده شود و کلمات چند هجایی بهصورت مقطع اجرا شوند مثلاً دو کلمه «ای ایران» در سه بخش اجرا میشوند: ای ”ای- ران“. البته این نکته بهشکل عام در نظر گرفته میشود، چرا که نباید باعث نقض قوانین مربوط به رعایت تلفیق شویم. مقطّع خواندن نقش مهمی در خواندن سرودها دارد و آنها را موثرتر میکند.
قابل ذکر است که ساخت نخستین سرود ملی ایران به فرمان ناصرالدین شاه به ”لومیر“ (آهنگساز فرانسوی) سفارش داده شد. این سرود با دسته موزیک سلطنتی که متشکل از هنرجویان مدرسهٴ موسیقی دارالفنون بود اجرا شد.
در دایره جنبشهای ملی و استقلال طلبانه، ترانهها، برانگیزاننده عواطف انسانی و لطیف مردم و مبارزان راه آزادی هستند. عواطف نسبت به خلق محروم و ستمدیده، نسبت به شهیدان مبارزه، نسبت به اسیران مقاومت، و نسبت به همراهان و همرزمانش و نسبت به آرمانهایی مثل آزادی. بهمین علت محتوای آنها یعنی شعر و شکلشان یعنی آهنگ، با شعر و آهنگ سرودها تفاوت دارند.
در این دایره، ترانهها را میتوان در چند دسته تقسیم بندی کرد.
دسته اول ترانههایی هستند که عمدتاً غمانگیزاند و از این طریق عواطف شنونده را برمیانگیزند. مثل ترانههایی که در گرامیداشت شهیدان و در تجلیل از رزم و مقاومت آنها ساخته میشوند مانند ترانه ”از خون جوانان وطن لاله دمیده“ و ترانه ”ای لاله خفته در خاک و خون“ که در دوران انقلاب ضدسلطنتی ساخته شد؛ ترانه شهادت احمد، ترانه خونبها، ترانه عرفانی تربت لیلی، ترانه جاودانهها که در مراسم به خاکسپاری شهدای 6 و 7مرداد، اجرا شد و ترانه خدا حافظ در سوگ خانم مرضیه از تولیدات سازمان مجاهدین خلق ایران.
دسته دوم ترانههای شاد هستند مثل ترانه بهاران خجسته باد و ترانه بهار بزرگ و ترانه شب یلدا. این ترانهها اصولاً امید بخشاند. در ترانهها برای ایجاد حالت عاطفی در شنونده، خواننده، کلمات ترانه را با حالتی مناسب معنی آنها و به شکل عاطفی و بهخصوص غیرمقطع و با کشش اجرا میکند. خواننده ترانه بایستی هر جمله و حتی هر کلمه را با حالتی اجرا کند که معنای آن کلمه، اقتضا میکند.
دسته سوم ترانههای حماسی است. مثل ترانه پیکر بیشکست (درباره مقاومت مجاهدین در برابر حمله مزدوران عراقی رژیم) و ترانه رویش ناگزیر (در رابطه با مقاومت مردم ایران علیه رژیم) و ترانه بخوان برای آزادی ایران. شعر این ترانهها حماسی است و بهطور کلی از مقاومت در برابر ستم سخن میگویند.
درباره جنبههای دیگر ترانهها و سرودها موضوعات و مطالب دیگری هست که به آینده موکول میکنیم.
نمونه سرود: سرود ارتش آزادی
نمونه ترانههای حماسی:هجرت - روزبه - نصرت - نیما - سعید - مجتبی
نمونه ترانههای غمانگيز:خواهرم خدا نگهدار - روزبهنمونه ترانههای شاد:وقت رقص - گروه کر