728 x 90

-

کارزار جلوگیری از اعدام غلامرضا خسروی

-

زندانی سیاسی غلامرضا خسروی
زندانی سیاسی غلامرضا خسروی
از م. شوق


«اگر با شعر می‌شد مانع اعدام او شد،
تا سحر،
تا آخرین خون قلم،
بیدار می‌ماندم،
پیاپی می‌نوشتم: نه! چرا باید بمیرد آن دلیر راد.
چرا باید بمیرد؟ حق او این نیست
چه کرده ست او مگر؟ جرمی ندارد آخر، ای جلاد!

اگر با شعر می‌شد…
اگر با داد می‌شد مانع اعدام او شد
از سحر تا شام، یکسر می‌شدم فریاد
که تاکی باید این بیدادها؟
ای بانیان ظلم و استبداد!

اگر با داد می‌شد…
اگر با اشک می‌شد
شک ندارم، صد هزاران چشم آماده است
تا جاری کند باران اشک گرم
به سوی لانه جلاد بی‌آزرم
ولی شاید
به آتش می‌توانم
مانع اعدام یک میهن شوم! با آتش و فولاد.
هلا یاری کنید!
ای یاوران گرد ایرانزاد!
به آتش می‌توان از بیخ ویران کرد
بنای این ستمکاران بی‌بنیاد!
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/98f42916-9093-483c-818e-0336eaff8b30"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات