کنفرانس در لاهه - مقر دادگاه بین‌المللی جنایی - سخنرانی سرهنگ وسلی مارتین

سخنرانی سرهنگ وسلی مارتین فرمانده نیروهای حفاظتی اشرف 2005 - 2006:

خوان، از سخنرانی برجسته شما قدردانی می‌کنم و دلیل مشخصی وجود داشت که خواستم من سخنرانی بعد خوان باشم.

او به شما حقوق قانونی را ارائه داد و این‌که به‌لحاظ حقوقی درست است و باید بکنیم. در حالی که او وارد مسائل قانونی می‌شود ما با هم کار می‌کنیم و به من فرصت می‌دهد درب انسانیت را باز کنم. مایلم بگویم وقتی مالکی را برای محاکمه به خارج می‌آوریم، امیدوارم شما در تیم دادستانی باشید.

(تشویق جمعیت)
و امیدوارم شما بلافاصله من را بخواهید که یک شاهد اصلی علیه نوری المالکی باشم. به‌خاطر آنچه با اشرف کرده و به‌خاطر آنچه با کل عراق کرده از جمله بازداشتگاههای مخفی‌اش و شرایط سخت و ترسی که برای مردم عراق به وجود آورده است. صدام جاگزین شد ولی ما چیز بهتری به دست نیاوردیم. ما نوری مالکی را سر کار آوردیم.

(تشویق جمعیت)
و من از پاتریک کندی قدردانی می‌کنم که یادآوری کرد که من از توفان گذشتم که به این‌جا بیایم. ولی بگذارید بگویم قدرت این توفان در مقایسه با انرژی ایرانیان آزادی که مصمم به سرنگونی رژیم ایران هستند هیچ نیست.
غالباًن مورد این سؤال قرار می‌گیرم که چرا این‌قدر سخت به نفع مجاهدین مبارزه می‌کنم؟ جواب در این اتاق است. هر کسی که پسری، دختری، والدینی، خواهر و برادری در اشرف دارد لطفاً بایستد.
به این دلیل است که ما این‌قدر سخت با هم مبارزه می‌کنیم. من 3200 برادر و خواهر در اشرف دارم و من درد را احساس می‌کنم.

(تشویق جمعیت)
همان‌طور که توضیح خواهم داد همه در اشرف و لیبرتی به میل آزاد خود به عراق رفتند. که دموکراسی را برای کشورشان بیاورند. همین‌طور که به سفرهایی که در آن بوده‌ام نگاه می‌کنم، انگلستان، آمریکا، کانادا و تمام اروپا، توانستم با خانواده‌ها دیدار کنم. توانستم فرزندان جوان پذر و مادرهای ایرانی را ببینم و همیشه تحت‌تاثیر قرار گرفته‌ام. وسؤال می‌کنم چطور نمی‌توانم دموکرسای را به ایران ببریم؟

و نسل آینده بسیار بهتر ا ز نسل کنونی در ایران زندگی کند. این باید هدف نهایی ما باشد. وقتی خروج از لیست اتفاق افتاد یک منبع ناشناس وزارت خارجه، اظهارنظر کرد که ما فراموش نکرده‌ایم مجاهدین چه کار کرده‌اند. نه او دروغها و اطلاعات غلط تولید شده علیه مجاهدین را فراموش نکرده است.
سه منبع اصلی اطلاعات غلط درباره مجاهدین وجود دارد:
یکی رژیم ایران است که حالا مورد حمایت دولت فاسد مالکی است.
دیگری بوروکراتهای وزارت خاجه هستند.
و سوم خبرنگارانی هستند که در تلاش برای یافتن واقعیتهای درست تنبلی می‌کنند.
هم رژیم ایران و هم وزارت‌خارجه آمریکا می‌دانند که مجاهدین ار نمی‌شود روی اصولشان شکست بنابراین به جای آن به شیطان‌سازی از این سازمان لجن‌پراکنی علیه آن روی می‌آورند.

شایعه این است که اعضا در اشرف و لیبرتی برخلاف میلشان نگه داشته می‌شوند. من از همه مجتمعها دیدن کرده‌ام. همین‌طور دیوید فیلیپس و لئو مک کلاسکی هم از همه جا دیدار کرده است. ما با هر تعدادی که می‌خواستیم دست می‌دادیم. هر کس می‌خواست‌تر کند باید دست ما را می‌گرفت و خارج می‌شد. ما افرادی را داشتیتم که بریدند و آمدند، گفتند ما می‌خواهیم زندگی خودمان را داشته باشیم.
رهبری مجاهدین در اشرف از نزدیک با ما کار می‌کرد که به این افراد کمک کند این انتقال را انجام دهند.

ایالات متحده و ساز مان و سازمان ملل‌متحد حملات 2009 و 2011 را کم بار جلوه دادند. آنها وانمود کردند به‌طور مشخص سفیر کوبلر این کار را کرد، که کمپ لیبرتی یک محل بسیار مناسب برای زندگی است، این‌طور نیست. من وقتی در عملیات بازداشتها کار می‌کردم در لیبرتی زندگی کرده‌ام. بله آن زمان مناسب بود ولی وقتی آمریکاییها رفتندب کمپ مورد غارت ارتش عراق قرار گرفت. آن توسط ارتش عراق نابود شد. و وضعیت هوا، قفل درها، مخازن فاضلاب و بسیاری چیزهای دیگر را خراب کرد. مجاهدین متهم به ریختن آشغال در محل برای استفاده از عکسهای خودشان شدند. عکسها نشان می‌دهد که زباله‌ها مربوط به ارتش آمریکا از دو سال پیش بود. من ممکن نیست باور کنم که افراد ارتش آزادیبخش ملی یک بازرسی از اشرف و بعد لیبرتی انجام دهند. و تریلیهای پر از زباله داشته باشند که بلافاصله در کمپ بریزند. ولی این دقیقاً چیزی بود که سفیر کوبلر ادعا کرد. وزارت‌خارجه همه مشکلات را کوچک جلوه می‌دهد. هیچ‌کس هیچ کاری برای برداشتن سرهنگ صادق از لیبرتی نکرده است. از آنها آب و دارو دریغ می‌شود، مستمراً تحت آزار هستند، مستمراً تحت عملیات روانی هستندب مستمراً تحت تهدید بازداشت هستند، ژنراتورهای اجازه ورود به کمپ پیدا نکردندت. وقتی نهایتاً وزارت‌خارجه برای وارد کردن ژنراتورها دخالت کرد، قطعات یدکی لازم فراهم نشدند.

ما باید از مجاهدین حمایت کنیم و باید از مردم ایران حمایت کنیم. که یک حکومت جدید روی کار بیاورند. در حال حاضر رژیم ایران هزاران سانتریفوژ برای تولید سلاح اتمی به‌کار انداخته است. ادعای احمدی‌نژاد این است که این برای مصارف صلح‌آمیز است. اورانیوم 235 اورانیوم 235 است. شما اگر آن را به‌دست بیاورید توانایی هسته‌یی دارید. و ما همه می‌دانیم رژیم ایران علاقمند به هیچ مصرف صلح‌آمیز نیست. این خمینی بود که این اظهارنظر را کرد که راه قدس از کربلا می‌گذرد.
خروج از لیست یک هدف نبود. این موفقیت یک پیروزی بزرگ برای هم دموکراسی ایرانی وهم دموکراسی آمریکا بود. دادگاههای آمریکا تأیید کردند که وزیر خارجه بالاتر از دستور کار کنگره و بالاتر از تصمیمات دادگاهها نیست.

دموکراسی ایرانی و دموکراسی آمریکایی با هم به یک پیروزی دست یافت. خروج از لیست صورت گرفت چون هیلاری کلینتون می‌دانست شواهدی علیه مجاهدین ندارد. به نوعی من می‌گفتم شاید خوب باشد خروج از لیست را نگیریم چون بعد به دادگاه می‌رفتیم و بعد ژنرال فیلیپس، من، لئومک کلاسکی، ژنرال شلتون، تام ریچب لویی فری و سایرین می‌توانستند بروند و شهادت دهند. که این شهادت توطئه‌ای که سر لیست‌گذاری از اول وجود داشت را برملا می‌کرد. در نهایت ما باید ازرش جنبش آزاد دموکراتیک را به‌رسمیت بشناسیم.
رژیم ایران باید توسط مردم ایران و با حمایت اروپا، حمایت ایالات متحده، کانادا و استرالیا ساقط شود.

اجازه بدهید در پایان به برادران و خواهرانم در اشرف بگویم شما شنیده‌اید که من قبلاً گفته‌ام و کماکان خواهم گفت، ما در صحنه نبرد با هم بودیم، امروز با هم این‌جا هستیم ما همیشه با هم خواهیم بود. متشکرم.