رئیس سازمان اطلاعات فرانسه در دولت فرانسوا میتران
هافینگتون پست فرانسوی19اکتبر ۲۰۱۲
قضات دادگاهها و شهادتهای پیاپی گواهی دادند که مجاهدین یک جنبش ” مقاومت“ است، نه ”تروریسم“ باید به هر گونه اخلال در کار این جنبش خاتمه داده شود تا بتواند دموکراسی را برای ایران به ارمغان آورد
روشهای رژیم نازی و هیتلر برای نخستین بار به ما هشدار داد که در میان شیوههایی که علیه دموکراسی اعمال میشود، دروغپردازی بهدلیل موذیانه بودن آن خطرناکترین شیوه محسوب میشود.
در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم، مقامات اطلاعاتی در فرانسه درباره ابعاد ویرانگر تبلیغات خرابکارانه گوبلز و دستگاه تبلیغاتی نازیها هشدار دادند
در دوران ما، حکومت مذهبی حاکم بر ایران که نماد استبداد، بیرحمی و تعصبگرایی است. همه هیزمهای خود را برای دروغپردازی علیه مقاومت ایران به آتش ریخته و با کمک تعدادی افراد که بعضاًخود را ”محقق“ و ”اقتصادان“ و ”خبرنگار“ مینامند ولی همه اصول اخلاق و حرفهای را نقض میکنند. به دروغپردازی و جعل واقعیت میپردازد.
این کاری بود که در پروندهسازی و زدن برچسب تروریستی علیه مجاهدین شاهدش بودیم، اما بهدنبال احکام دادگاههای اروپایی و آمریکایی، بالاخره این سازمان از لیستهای اروپا و آمریکا حذف شد. چرا که هیچ دلیلی علیه مجاهدین نبود ولی در مقابل، کوهی از اسناد و و شهادتهای پیاپی و احکام صادر شده در دادگاهها گواهی دادند که سازمان مجاهدین خلق ایران، یک جنبش ” مقاومت“ است، نه ”تروریسم“.
رئیس پیشین سازمان اطلاعات فرانسه در مقاله خود سپس به دروغسازی و پخش اطلاعات گمراهکننده علیه مجاهدین که یکبهیک بطلان آنها در دادگاهها و با اسناد و شواهد باطل شده است میپردازد و در مورد اتهام یا ادعای غیرمحبوب بودن مجاهدین در داخل ایران، مینویسد چگونه است که این هواداران مجاهدین بودند که اولین قربانیان سرکوب حکومتی در ایران هستند ولی در عینحال برخی مدعی میشوند که آنها جایی در جامعه ایران ندارند!؟
اینها فقط ادعاهای توخالی هستند که توسط سرویسهای اطلاعاتی مخوف رژیم ایران شایع میشوند و حتی به خورد برخی سرویسهای فرانسوی نیز داده میشوند.
باید به این قبیل اقدامات برای ایجاد اخلال در کار کسانی که برای برقراری دموکراسی در ایران تلاش میکنند، خاتمه داد.
رژیم ایران، به علت تضادهای درونیش که باعث شده مقامات آن یکدیگر را به فساد و خیانت متهم کنند، اکنون با تهدید متلاشی شدن روبهروست.
پایههای این رژیم بهدلیل منفور بودنش و تهدید قیامهای اجتنابناپذیر بعدی، شکننده هستند.
در چنین شرایطی مناسبترین رویکرد این است که به ایجاد اخلال در فعالیتهای مقاومت ایران خاتمه داده شود، تا این مقاومت بتواند دموکراسی را برای این کشور بزرگ به ارمغان آورد.
هافینگتون پست فرانسوی19اکتبر ۲۰۱۲
قضات دادگاهها و شهادتهای پیاپی گواهی دادند که مجاهدین یک جنبش ” مقاومت“ است، نه ”تروریسم“ باید به هر گونه اخلال در کار این جنبش خاتمه داده شود تا بتواند دموکراسی را برای ایران به ارمغان آورد
روشهای رژیم نازی و هیتلر برای نخستین بار به ما هشدار داد که در میان شیوههایی که علیه دموکراسی اعمال میشود، دروغپردازی بهدلیل موذیانه بودن آن خطرناکترین شیوه محسوب میشود.
در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم، مقامات اطلاعاتی در فرانسه درباره ابعاد ویرانگر تبلیغات خرابکارانه گوبلز و دستگاه تبلیغاتی نازیها هشدار دادند
در دوران ما، حکومت مذهبی حاکم بر ایران که نماد استبداد، بیرحمی و تعصبگرایی است. همه هیزمهای خود را برای دروغپردازی علیه مقاومت ایران به آتش ریخته و با کمک تعدادی افراد که بعضاًخود را ”محقق“ و ”اقتصادان“ و ”خبرنگار“ مینامند ولی همه اصول اخلاق و حرفهای را نقض میکنند. به دروغپردازی و جعل واقعیت میپردازد.
این کاری بود که در پروندهسازی و زدن برچسب تروریستی علیه مجاهدین شاهدش بودیم، اما بهدنبال احکام دادگاههای اروپایی و آمریکایی، بالاخره این سازمان از لیستهای اروپا و آمریکا حذف شد. چرا که هیچ دلیلی علیه مجاهدین نبود ولی در مقابل، کوهی از اسناد و و شهادتهای پیاپی و احکام صادر شده در دادگاهها گواهی دادند که سازمان مجاهدین خلق ایران، یک جنبش ” مقاومت“ است، نه ”تروریسم“.
رئیس پیشین سازمان اطلاعات فرانسه در مقاله خود سپس به دروغسازی و پخش اطلاعات گمراهکننده علیه مجاهدین که یکبهیک بطلان آنها در دادگاهها و با اسناد و شواهد باطل شده است میپردازد و در مورد اتهام یا ادعای غیرمحبوب بودن مجاهدین در داخل ایران، مینویسد چگونه است که این هواداران مجاهدین بودند که اولین قربانیان سرکوب حکومتی در ایران هستند ولی در عینحال برخی مدعی میشوند که آنها جایی در جامعه ایران ندارند!؟
اینها فقط ادعاهای توخالی هستند که توسط سرویسهای اطلاعاتی مخوف رژیم ایران شایع میشوند و حتی به خورد برخی سرویسهای فرانسوی نیز داده میشوند.
باید به این قبیل اقدامات برای ایجاد اخلال در کار کسانی که برای برقراری دموکراسی در ایران تلاش میکنند، خاتمه داد.
رژیم ایران، به علت تضادهای درونیش که باعث شده مقامات آن یکدیگر را به فساد و خیانت متهم کنند، اکنون با تهدید متلاشی شدن روبهروست.
پایههای این رژیم بهدلیل منفور بودنش و تهدید قیامهای اجتنابناپذیر بعدی، شکننده هستند.
در چنین شرایطی مناسبترین رویکرد این است که به ایجاد اخلال در فعالیتهای مقاومت ایران خاتمه داده شود، تا این مقاومت بتواند دموکراسی را برای این کشور بزرگ به ارمغان آورد.