حقد و کین آخوندی در جریان بازرسیهای پنجمین گروه از مجاهدان اشرف

بازرسی وسایل پنجمین گروه مجاهدان اشرف که از هفته پیش بر اساس درخواستها و توافقات انجام شده با ملل‌متحد و مشاور ویژه وزیر خارجه آمریکا در امور اشرف در انتظار انتقال به کمپ لیبرتی بودند، سرانجام ظهر دیروز به پایان رسید و بازرسی افراد آغاز شد.
بازرسی وسایل که با تأخیر عمدی و کندی بسیار و با اشکال تراشی و بهانه گیریهای ابلهانه و همچنین با وحشیگری زیاد در برابر دیدگان ناظران ملل متحد، همراه بود از روز جمعه 8اردیبهشت تا پنجشنبه 14اردیبهشت، 7روز بدرازا کشید.

علاوه بر این، بازرسی انفرادی مجاهدان اشرف که از بعد ازظهر دیروز آغاز شده است امروز هم ادامه یافت و تا غروب جمعه 15اردیبهشت هنوز در جریان است.
در پنجمین ستون نیز شماری از بیماران از جمله مواردی که از کمر و پاها دچار عارضه فلج و در مرکز پزشکی اشرف بستری و تحت مراقبت هستند، به‌دلیل فقدان حداقل امکانات در لیبرتی و ممانعت مقامات حکومت عراق از بردن خودروهای ویژه تردد و بنگالهای خاص زندگی و مراقبت از این بیماران از رفتن به لیبرتی خودداری کردند.
مارتین کوبلر نماینده ویژه دبیرکل در عراق در نامه و ایمیلهای متعدد خود قول داده بود که به‌لحاظ انسانی حداکثر تلاش خود را برای حل و فصل حداقل مورد نیاز بیماران به‌عمل خواهد آورد. اما در جریان عمل روشن گردید که پس از سفر اخیر مالکی و مشاور امنیتی او به تهران، ولی‌فقیه ارتجاع حکومت عراق را از اجرای تعهدات خود در برابر ملل‌متحد و دولت آمریکا بر حذر داشته و هرگونه گوش فرا دادن به سازمان ملل و قوانین بین‌المللی را بر ایادی خود در عراق ممنوع و حرام کرده است!
دستاورد سفر مشاور امنیتی حکومت عراق، فالح فیاض العامری، حدود 40 مزدور وزارت اطلاعات برای شناسایی مجاهدان اشرف و دوربینهای جدید جاسوسی به همین منظور در جریان بازرسی وسایل و بازرسی افراد در پنجمین گروه مجاهدان اشرف بود.

فالح فیاض العامری، مشاور امنیتی مالکی که سهمیه اخص رژیم آخوندی در حکومت عراق است، پسر عموی هادی عامری سرکرده نیروی تروریستی 9 بدر و وزیر کنونی ترابری در دولت مالکی است که سال گذشته پس از دستبوسی خامنه‌ای به دیدار اوباما در کاخ سفید رفت

لوئیس فری رئیس سابق اف.بی.آی درباره وی گفت:
عامری کسی است که اگر شما او را نمی‌شناسید، وزیر ترابری دولت عراق است. او همچنین فرمانده پیشین سپاه بدر در عراق است، و سپاه پاسداران من می‌توانم به شما بگویم، یک سازمان تروریستی است و من هیچ‌کس را نمی‌شناسم که بعد از شناخت این سازمان بگوید که این سازمان تروریستی نیست. من نمی‌توانم مثل سابق تحقیقات پیرامون این موضوع را انجام بدهم زیرا من این امکان را ندارم. اما من اینترنت دارم و اگر شما به اینترنت نگاه کنید شما یک چیزی خیلی جالب را می‌بینید و این‌که این آقای عامری انگشتر دست رهبر مذهبی ایران را در سپتامبر ۲۰۱۱ می‌بوسد. آن هم وقتی که در کنفرانسی در تهران شرکت کرده بود. به این ترتیب، من نمی‌دانم که مسأله امنیتی او وقتی که امروز به همراه نخست‌وزیر عراق وارد کاخ سفید می‌شود، حل و فصل می‌شود. ولی می‌دانم که تعداد زیادی افسران اف.بی.آی هستند که مایلند با او مصاحبه کنند، و در مورد 6 فراری، در مورد این خبر با او صحبت کنند.

 

ژنرال جورج کیسی فرمانده نیروهای ائتلاف در عراق و رئیس ستاد ارتش آمریکا ۲۰۰۷- ۲۰۱۱ درباره هادی عامری گفت:
«هادی عامری رهبر شبه‌نظامیانی بود که وابسته به حزبی بودند که اکنون مجلس اعلای اسلامی است. طبق برآوردهای ما تیپ بدر یک گروه شبه‌نظامی فعال بود و حملاتی را عمدتاً علیه غیرنظامیان سنی اجرا می‌کرد.
بعد از انتخابات سال ۲۰۰۵، من خواستار تشکیل جلسه‌یی با آنها شدم چون می‌خواستم ببینم که آیا دلیلی وجود دارد که ما با سپاه بدر کار کنیم یا خیر. در طول این ملاقات او مستقیماً در مقابل من نشسته بود و من سؤال را با او مطرح کردم. من درست در چشمان او نگاه کردم و پرسیدم آقای عامری آیا شما از طرف رژیم ایران پشتیبانی می‌شوید؟ او لحظه‌ای مکث کرد و با این حالت گفت: «نه»! و این به من نشان داد که دروغ می‌گفت و نباید با او هیچ کاری داشته باشم و این‌که او توانست به کاخ سفید راه یابد برای من غیرقابل باور است.
ما مقر اصلی سپاه بدر را کشف کردیم. آنها نقشه‌هایی را بر روی دیوار داشتند که به‌وضوح نشان می‌داد که طرح داشتند جمعیت سنی را از محله‌هایی که در آنها زندگی می‌کردند بیرون برانند تا کنترل شبه‌نظامیان شیعی در سراسر بغداد گسترش یابد. آنها محوطه‌هایی را نیز در عراق با رنگهای مختلف علامت‌گذاری کرده بودند تا عملیات آتی را مشخص کنند.
مقادیری پول و همچنین رسید خرید اسلحه در آنجا وجود داشت و هیچ شکی نبود که این عملیاتی است که از طرف رژیم ایران حمایت می‌شود. همانند هر عملیات حرفه‌ای دیگر ما از این دستاوردها استفاده کردیم تا در سال ۲۰۰۷ به مزدوران رژیم ایران فشار آوریم و به‌تدریج جریان پشتیبانی را تقلیل دهیم. اما چرا این موضوعات را با شما در میان می‌گذارم. بخشی از آن مربوط به مدتی قبل است».

در جریان بازرسی پنجمین گروه مجاهدان اشرف، دوربینهای فیلمبرداری نیروهای عراقی تحت‌امر رژیم آخوندی اصرار داشتند تا به‌دقت از چهره‌های یکایک مجاهدین عکس و فیلم مجدد بگیرند در حالی‌که عکسهای کلیه نفرات قبلاً در تقاضانامه‌ها و اسناد پناهندگی به کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد داده شده است.
این جاسوسی آشکار که هدفی جز دستگیری خانواده‌های مجاهدین در داخل ایران ندارد، به‌شدت مورد اعتراض مجاهدان اشرف قرار گرفت و برای ساعتهایی به قطع کار معمول بازرسی منجر شد.
آخرین لیست افزوده از اعضای خانواده‌های دستگیر شده مجاهدین در داخل ایران که شامل 177نفر است در نوامبر ۲۰۱۱ به سازمان ملل و مقامات آمریکایی داده شده بود.
نمایندگان اشرف در نامه‌های خود به دبیرکل ملل‌متحد و وزارت‌خارجه آمریکا و همچنین گزارشهای نوبه‌ای از صحنه خطاب به مارتین کوبلر نماینده ویژه دبیرکل و مقامات ذیربط آمریکایی نوشتند:
1-در روز پنجشنبه سوم ماه می‌(14اردیبهشت) در حالیکه پنجمین گروه از ساکنان اشرف از ساعت 8 صبح آماده شروع بازرسی بودند اما به‌رغم گرمای شدید هوا این کار تا حوالی ظهر به تأخیر افتاد. اما به جای آن یک جنایتکار شناخته شده عراقی به‌نام نقیب احمد 40تن از مزدوران وزارت اطلاعات ایران را به نزدیکی محل بازرسی در قسمت عراقیها و تحت پوش و حمایت نیروهای مسلح آنها آورد تا به ناسزاگویی و پرتاب سنگ علیه ساکنان اشرف مبادرت کنند. همین مزدوران در مسیر زیارت ساکنان از مزار مروارید نیز حضور داشتند و به انجام مأموریت محوله اشتغال داشتند. هدف رژیم آخوندی و وحوش تحت امر، ممانعت از راه‌حل مسالمت‌آمیز است و این‌که یک بار دیگر اراده مجاهدان اشرف را در رویارویی مجدد بیازمایند. آشکار است که زمانبندیهای بازرسی و حرکت از قبل به اطلاع گشتاپوی ملایان رسیده است.

2-اغلب اجناس مورد نیاز ساکنان در انتقال به لیبرتی به دلایل واهی و مضحک عمداً رد می‌شود. این اجناس از پرچم ایران تا کیسه خواب و صندلی چرخدار و چوب و تخته و رنگ و ریسیور و سی دی پلیر و ضبط صوت و چاپگر و دستگاه زیراکس و هدفون و آنتن تلویزیون و جوهر زیراکس و حتی فتیله وسایل نفت سوز و دوچرخه و کفشها و راکتهای ورزشی به‌عنوان اجناس ممنوعه که گویا کاربرد نظامی یا اتمی و موشکی دارند، با وحشت و وحشیگری از کانتینرها بیرون ریخته می‌شود در حالی‌که ناظران ملل‌متحد هم آن را به چشم می‌بینند و ثبت می‌کنند

3-بازرسان عراقی نه فقط از حداقل ادب و اخلاق بلکه از حداقل شعور و آگاهی حرفه‌ای به آنچه مأمور انجام آن هستند بهره‌ای نبرده‌اند. به‌عنوان مثال یک به‌اصطلاح مهندس استخباراتی که مسئول چک کامپیوترها بود به یکی از ساکنان اجازه نداد کامپیوتر خود را با خود ببرد و ادعا می‌کرد این کامپیوتر توانمندی استفاده شدن به‌عنوان سرور را دارد و جزو اقلام ممنوعه است. وقتی صاحب کامپیوتر توضیح داد که این کامپیوتر حتی کارت شبکه هم ندارد و نمی‌تواند مورد استفاده دیگری قرارگیرد، به‌اصطلاح مهندس مزبور ادعا کرد که چون دو دیسک سخت دارد ممنوعه است و باید دیسکها باز شوند. بهمین خاطر صاحب کامپیوتر به اعتراض پرداخت و کامپیوتر خود را از چنگ به‌اصطلاح مهندس مزبور بیرون کشید و از رفتن به لیبرتی منصرف شد.
در یک نمونه دیگر در حین بازرسی دژخیم نقیب احمد یک جانماز را از کانتینر بیرون کشید و بیرون انداخت و رو به شماری از مجاهدین عیناً با لحن مزدوران رژیم ولایت‌فقیه گفت مگر شما مسلمان هستید و مگر نماز می‌خوانید؟
در این هنگام دیگر مجاهدان اشرف سر رسیدند و با شعارهای قاتل، قاتل، مزدور جنایتکار را پس نشاندند.
-جالب توجه این‌که فرد مزبور در همین حال یک پوتین ورزشی به سرقت رفته از مجاهدین اشرف رابه‌پاداشت. مجاهدین به او گفتند اگر خودش و سربازانش نیازمند کفش‌های ورزشی یا هرگونه پوتین دیگر هستند به‌سادگی می‌توانند آن را به آنها هدیه کنند تا نیازی به دزدی و سرقت نباشد!

4-در ساعت ۱۱۳۰ نیروهای استخبارات عراق با وارد کردن شمار قابل توجهی عکاس و فیلمبردار برای عکس گرفتن از نفرات باعث تحریک و تشنج شدند. هدف از این جاسوسی آشکار مزاحمت برای خانواده‌های مجاهدین در داخل ایران است. بهمین خاطر مجاهدان اشرف به‌عنوان اعتراض بازرسی را متوقف کردند. توقف بازرسی 5ساعت بطول انجامید تا فرمانده نیروهای عراقی به صحنه آمد و متعهد شد از اقدامات تحریک‌آمیز ممانعت خواهد کرد

5-در اثنای بازرسی اجناس و اموال، مأموران عراقی تا توانستند به سرقت اشیایی که در نبودن کانتینر بدون حفاظ بر روی تریلیها بار زده می‌شد مبادرت کردند. از وسایل خانگی و برقی گرفته تا تلفنهای همراه و ادکلن و شامپو چیزی در امان نماند. بسیاری از قوطی‌هایی که اجناس در آن گذاشته شده بود، در اثر انداختن آنها بر روی زمین و یا دستبردهای عجولانه پاره شده‌اند. ناظران یونامی از جعبه ها و قوطیهای نیمه خالی یا خالی شده عکس گرفتند. متعاقباً قرار شد برای اتوبوسها و کامیونها نگهبان گذاشته شود تا مجاهدین به‌کار بازرسی و بارگیری ادامه دهند. در عین‌حال فرمانده نیروی عراقی گفت که اجناس به‌اصطلاح ممنوعه را تحویل ساکنان اشرف تا تخلیه کامل اشرف نخواهد داد و بعد از آن یک‌به‌یک را تحویل می‌دهد. واضح است که به این قبیل وعده‌ها نمی‌توان اعتماد کرد و این یک سرقت آشکار از جانب عوامل حکومتی است.
نکته دیگر این‌که این وقایع در زمانی رخ می‌دهد که توفان شن و خاک مزید بر علت و باعث زحمت مضاعف ساکنان اشرف شده است. اما مجاهدان اشرف نهایت بردباری و خویشتنداری را از خود نشان دادند و ناظران ملل‌متحد این را به چشم دیدند.

6-یک مشکل اساسی دیگر این است که تمامی گزارشهای مأموران عراقی مانند قول و امضایشان سراپا دروغ و پوشالی و آکنده از تناقض و پرت و پلاست. به‌عنوان مثال در مورد بنگالهای ویژه بیماران پاراپلژی ابتدا ادعا شد که بنگالهای بسیار کامل و مجهزی در لیبرتی وجود دارد و نیازی به انتقال این بنگالها نیست. حتی آقای کوبلر در ایمیلهای خود نوشت که طرف عراقی به هر یک از این قبیل بیماران در لیبرتی یک بنگال کامل و مجهز اختصاص خواهد داد به‌نحوی‌که شما را از انتقال بنگالهایی که برای بیماران ساختید بی‌نیاز می‌کند اما این مطلب که بر اساس گفته‌های طرف عراقی مکتوب شده بود مطلقاً عاری از صحت بود. سپس فرمانده عراقی افرادی را به لیبرتی فرستاد که از بنگالهای مجهز موهوم عکس بگیرند و به اشرف بیاورند تا با بنگالها و تجهیزات اشرف برای بیماران خاص مقایسه شود. در قدم بعد ادعا کرد که عکاس و فیلمبردار او را مجاهدان اشرف در لیبرتی به آسایشگاه برای گرفتن عکس و فیلم راه نداده‌اند. چیزی که سراپا دروغ بود. به‌ویژه که ادعا می‌کرد که مدیر حکومتی لیبرتی هم که همان صادق محمد کاظم دژخیم شناخته شده است، تأیید نموده که مجاهدین مانع ورود و عکسبرداری شده‌اند. این مطلب هم سراپا دروغ بود زیرا مأموران مربوطه به لیبرتی رفته و از هر کجا که می‌خواستند عکس گرفته بودند اما بر خلاف وعده قبلی اکنون بسودشان نبود که عکسها را برای مقایسه بر روی میز بگذارند.
در مورد سرقت اجناس هم حداکثر تلاش را به‌عمل آوردند تا آن را به نحو مضحکی به رانندگان بی‌گناه عراقی که در فاصله چند کیلومتری هستند نسبت بدهند

7-اغلب ناظران هم در حیرتند که این همه نیروی ویژه مسلح و این هم عکاس و فیلمبردار و دوربین برای یک بازرسی ساده برای چیست؟ ما این موضوع را چندین نوبت با مأموران عراقی در میان گذاشتیم.
-یکی گفت منهم نمی‌دانم
-یکی گفت از شما خیلی می‌ترسیم که کاری انجام ندهید
-دیگری گفت فرد بسیار مهمی قرار است در این ستون از اشرف خارج شود و باید او را دستگیر کنیم!
-مأمور دیگری هم به نحو مضحکی ادعا کرد که آن فرد بسیار مهم قرار است در ستون خواهرانتان با لباس زنان از اشرف به لیبرتی برود و در اینصورت رژیم ایران بر ما نخواهد بخشید!
-فرمانده عراقی هم ادعا کرد که عکس و فیلم را برای آرشیو شخصی خودش به‌عنوان یادگاری می‌خواهد!
تا این‌که سرانجام ناظران ملل‌متحد سفارش کردند که حتی اگر گرفتن عکس برای آرشیو لازم است آن را باید از یک فاصله قابل‌قبول انجام داد تا موجب برانگیختگی ساکنان نشود.

8-تردیدی نیست که آنچه در عمل دیده می‌شود از تأخیر کارشکنی تا بازرسیها غیرمعمول و اقدامات سرکوبگرانه و ننگین رویکرد جدیدی است که قبل از هر چیز ارمغان سفر مالکی و نفرات امنیتی او و شخص فالح فیاض العامری به تهران است. مهمتر این‌که نوشته‌ها و توافقات صریح نماینده ویژه دبیرکل در عمل هیچ ارزش و اعتباری برای طرف عراقی ندارد. ناظران بین‌المللی نیز که رفتار نیروهای عراقی برایشان گزنده است نمی‌توانند از این رفتار ممانعت کنند. حضور مستقیم رژیم آخوندی و مأموران و جاسوسانش در این پروژه هر روز پر رنگتر و محسوس‌تر می‌شود و به‌خوبی می‌دانید که این خط قرمز ساکنان اشرف و لیبرتی و تمامی اعضا و هواداران مقاومت ایران است و قیمت آن هر چه باشد کسی هرگز به آن تن نمی‌دهد.