728 x 90

-

۲۲سپتامبر۲۰۱۱ (۳۱شهریور۹۰) - کنفرانس در ژنو - اشرف ـ ایران چشم‌اندازهای نوین با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

-

سالن ویکتوریا هال ژنو
سالن ویکتوریا هال ژنو
22سپتامبر۲۰۱۱ (31شهریور90)

در کنفرانس بین‌المللی ژنو در تالار ویکتوریا، که با شرکت جمعیتی فشرده و پرشور از حامیان اشرف در تالار معروف ویکتوریا در شهر ژنو مقر اروپایی ملل‌ متحد برگزار گردید، سخنرانان برجسته از آمریکا و اروپا به دبیرکل ملل‌متحد و کمیسر عالی حقوق‌بشر و به دولت آمریکا فراخوان دادند که به‌دنبال اذعان کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد به موقعیت حقوقی ساکنان اشرف، ناظران ملل‌متحد باید تا پایان انتقال به کشورهای ثالث در اشرف مستقر شوند.
سخنرانان نسبت به نیات شوم رژیم ایران و دولت عراق علیه ساکنان اشرف به‌ویژه ضرب‌الاجل غیرقانونی پایان سال۲۰۱۱ برای بستن اشرف ابراز نگرانی کردند و از ملل‌متحد و دولت آمریکا و جامعه جهانی خواستند دولت عراق را وادار کنند ضرب‌الاجل غیرقانونی بستن اشرف را تا پایان سال ملغی کند.
سخنرانان تأکید کردند در شرایطی که دیکتاتوری حاکم علیه نیروی اصلی مخالف خود با تام قوا توطئه می‌کند، اتخاذ یک اقدام سریع از سوی ملل‌متحد و جامعه جهانی برای این بحران انسانی و تأمین حفاظت ساکنان بیش‌ازپیش ضروری است.
در این کنفرانس که روز 31شهریورماه در تالار ویکتوریا در ژنو با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت برگزار شد، خانم رجوی تأکید کرد به‌دنبال اذعان کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد به‌موقعیت حقوقی ساکنان اشرف، ناظران ملل‌متحد باید تا پایان انتقال به کشورهای ثالث در اشرف مستقر شوند.

منتخب سخنان خانم مریم رجوی
با سلام و درود و تبریک به‌ همه متحصنان در مقابل مقر ملل‌متحد در ژنو که در اینجا هستید، و با پایداری بی‌نظیر در بیش از 150روز، در شب و روز و در سرما و گرما، به اولین خواسته خود برای حفاظت از ساکنان اشرف دست‌ یافتید. خسته نباشید. مطمئناً شما با این ایستادگی و پایداری می‌توانید حقوق حقه مردم ایران و ساکنان اشرف را در صحنه بین‌المللی به‌دست آورید.
محاصره اشرف و شکنجه و تهدید اشرفیها هر روز بیشتر می‌شود. با اضافه کردن دکلهای پارازیت و شنود، بلندگو، تهدید روزانه به بستن اشرف توسط مقامات عراقی و حتی دیروز در هنگام ورود اقلام غذایی، عراقیها و مزدوران اطلاعات با سنگ به اشرفیها حمله کرده و یک نفر را مجروح‌ کردند. اما حضور و پایداری و دادخواهی شما در ژنو، به آنها اخطار می‌دهد که تمامی این اعمال آنها ثبت خواهد شد و باید روزی پاسخگوی آن باشند.
درود بر شما اشرف‌نشانها و بر صبر و پایداری و بر عزم جزمتان

خانمها و آقایان!
دوستان عزیز
امروز در ژنو، در شهر حقوق‌بشر، شهر سازمانهای بین‌المللی و حقوق بین‌الملل، شهر کنوانسیونهای بین‌المللی و محل فعالیت دکتر کاظم رجوی، شهید بزرگ حقوق‌بشر ایران که جان بر سر آرمان حقوق‌بشر مردم ایران نهاد، گرد آمده‌ایم. بله ما اینجا هستیم تا در مورد حقوق‌بشر و نقض حقوق بین‌الملل و کنوانسیونهای ژنو صحبت کنیم.
در مورد زندان بزرگ ایران که 80میلیون تن روزانه زیر سرکوب ملاها هستند و در مورد اشرف که هر روز حقوق انسانی‌شان نقض می‌شود. و این یک واکنش سریع از طرف مراجع بین‌المللی و دولتها می‌طلبد. خوشبختانه در اینجا دوستان گرامی سوئیسی را می‌بینم و شخصیتهای بسیار محترم از آمریکا، آلمان، ایتالیا، انگلستان، ایرلند، پرتغال و سایر کشورها که در مبارزه علیه این بی‌عدالتی پیشتازند. به‌ همه شما درود می‌فرستم.
گروهی از تحصن‌کنندگان در مقابل ملل‌متحد همچنین در میان جمع ما حضور دارند. آنها 150روز است در حمایت از اشرف در برابر دفاتر سازمان ملل‌متحد در ژنو هستند.
در همین ساعتها هزاران ایرانی در نیویورک به حضور احمدی‌نژاد در ملل‌متحد اعتراض می‌کنند. آنها فریاد می‌زنند که یک قاتل نماینده مردم ایران در سازمان‌ملل‌متحد نیست.
خطاب به آ‌نها و خطاب به شما تحصن‌کنندگان می‌گویم:
شما نه‌فقط برای مردم ایران، بلکه برای تمام دنیا مایه افتخارید.
زیرا پرچمدار حقوق‌بشر برای مردم ایرانید.
دیروز در جلسه‌یی در سازمان‌ملل‌متحد، بر خواست شما یعنی حفاظت بین‌المللی اشرف تأکید کردم.
کمیساریای عالی پناهندگان، به‌رسمیت شناخته که ساکنان اشرف بر طبق قانون بین‌الملل، پناهجویان برخوردار از حفاظتهای بنیادی محسوب می‌شوند. البته این گام، مثبت ولی ناکافی است و کمیساریا باید قدمهای بعدی را بردارد.
اکنون برای بستن راه کشتار بعدی، دبیرکل ملل‌متحد‌ باید اشرف را یک منطقه غیرنظامی و تحت نظارت ملل‌متحد اعلام کند.
همچنین باید دستور استقرار ناظران ملل‌متحد در اشرف را صادرکند.
کما این‌که کمیساریای عالی حقوق‌بشر باید هر چه زودتر تحقیقات مستقل و شفاف و کاملی درباره حمله 8آوریل انجام دهد.
اینها اقدامات ضروری است زیرا دولت عراق بر اولتیماتوم خود، برای بستن اشرف تا پایان ۲۰۱۱، روزانه اصرار می‌ورزد.
انجام این وظایف فقط به سود مردم ایران نیست. بلکه اعتبار سازمان‌ملل‌متحد را نزد مردم خاورمیانه بالا می‌برد.

آقای سوتاس: آقای رودی جولیانی 2دوره به‌عنوان شهردار نیویورک انجام وظیفه نمود که سخت‌ترین دوران تاریخ شهرش به‌شمار می‌رود. مدیریت و هدایت او در دوران بعد از 11سپتامبر جداً شگفت‌انگیز بود. او توسط مجله تایم، «مرد سال» لقب گرفت و مفتخر به دریافت لقب «شوالیه» از سوی ملکه انگلستان شد.
رشته سخن را به‌شما می‌دهیم.

رودی جولیانی: بسیار متشکرم. بسیار بسیار از شما متشکرم. از شما خانم رئیس‌جمهور رجوی و از همه مهمانان برجسته حاضر تشکر می‌کنم. بسیار مفتخرم که در جمع شما هستم تا درباره مسأله‌یی صحبت کنم که مسأله همه ماست.
بزرگترین نقشی که آمریکا برای خود در تاریخ قائل است نقش سازنده و نجات‌بخش است. و این زمانی است که ما به مردمی که به‌دنبال عزت انسانی، آزادی، صلح و حاکمیت قانون هستند کمک می‌کنیم. به‌این معنا که ما به دیگران کمک می‌کنیم تا به رؤیاهای خود برسند.
چرا آمریکا بدین‌صورت عمل می‌کند؟ آمریکا این عمل را انجام می‌دهد زیرا رؤیای انسانها، رؤیای آمریکاست. این‌که مردم در آزادی، عزت انسانی و تحت حاکمیت قانون زندگی کنند باعث می‌شود تا جهانی مملو از صلح داشته باشیم و بدون دسترسی به‌این موارد، دسترسی به صلح محال است.
هم‌اکنون هیچ نقطه‌یی از جهان وجود ندارد که در آن بیشتر از ایران، جنایت علیه حقوق‌بشر صورت گیرد و کرامت انسانی لگدکوب شود. همه ما، آمریکا و همه شما در گذشته اشتباه کرده‌ایم، اما از اشتباهات خودمان درس گرفته‌ایم و با آنها تکامل می‌یابیم. جنبش شما در راه آزادی ایران، دموکراسی، حاکمیت قانون، ایرانی بدون بمب هسته‌یی، حقوق برابر برای زنان و آزادی ادیان مبارزه می‌کند. شما برای چیزی می‌جنگید که در نظرگاه ما نیز هست. ما باهم هم‌پیمان هستیم. ما آرزوهای مشترک، امیدهای مشترک و خواسته مشترک برای فرزندانمان و مردممان داریم. شما بهترین گزینه برای تحقق این رؤیا برای ایران هستید. و اینک قرار است در شهر ژنو تصمیم بسیار حیاتی گرفته شود. کمیساریای عالی می‌تواند تنها با یک امضا نظارت برای اشرف را از سوی سازمان ملل تعیین کند. این تصمیم باید بدون تأخیر و هم‌اکنون صورت بگیرد، بدون آن که در مجادلات و کاغذبازیهای متعدد گرفتار شود. زیرا هرگونه تأخیری در این موضوع، باعث مجروح و مصدوم‌ شدن افراد بیشتری و شاید مرگ آنان شود. بنابراین همه ما یک‌صدا باید از کمیسرعالی درخواست کنیم که این تصمیم را به‌محض برگشتن از نیویورک اتخاذ کند. این‌کار باید فوری و نه 3روز یا 1هفته یا 1ماه دیگر بعد بلکه همین الآن باید انجام شود.
امروز چیز جدیدی را نیز دریافتم. دریافتم که یکی از دلایل تأخیر در اتخاذ این تصمیم این است که آنها نتوانسته‌اند تاکنون راهی برای حفاظت ناظران اعزامی پیدا کنند. حال سؤال این است که اگر شما نمی‌توانید ناظر خود را حفاظت کنید چگونه می‌توانید محافظت از ساکنان اشرف را برعهده بگیرید؟ اگر ناظران در خطر قرار دارند پس چه نوع خطری برای ساکنان اشرف وجود دارد؟
بنابراین، نتیجه می‌گیریم که هر چه‌ سریع‌تر باید این تصمیم اتخاذ شود و مطمئن هستم که ما می‌توانیم سریع‌تر افرادی را پیدا کنیم که حفاظت ناظران را تأمین کنند. ما می‌توانیم این مشکل را حل کنیم. اما تنها راه برای حل مشکل ساکنان اشرف این است که همین الآن تحت نظارت سازمان‌ملل قرار گیرند و نه دیرتر.
همه می‌دانند که آمریکا دوستان و دشمنان زیادی دارد. اما آنچه که من در این مقطع تاریخی بدان می‌پردازم، این است که در حال حاضر، دشمنی بدتر از رژیم ایران وجود ندارد. در واقع، دشمن آمریکا، ایران نیست، مردم ایران نیستند، مردم شما نیستند، بلکه ملایان حاکم بر ایران دشمن آمریکا هستند. مضحک این است که در حالی‌که من اینجا در ژنو هستم، الآن فردی در نیویورک است، او احمدی‌نژاد است.
اگر کماکان شهردار بودم، محلهای زیادی را در نیویورک می‌توانستم پیدا کنم که احمدی‌نژاد را به آنجا بفرستم نمی‌خواهم بگویم که چه بلایی بر سرش می‌آمد!
ما دشمن مشترک داریم، احمدی‌نژاد، ملایان و رژیم مذهبی ایران.
اما بر اساس تحلیل هدفمند، مستقل و منصفانه چه در انگلستان و چه در اتحادیه اروپا باید گفت نام‌گذاری در لیست تروریستی در سال ۱۹۹۷، به‌ هر دلیل و هر هدفی که خط‌مشی در آن زمان بوده است، امروز دیگر اعتباری نداشته و و وجود خارجی ندارد.
به‌نظر می‌رسد در این‌باره فقط و فقط یک حکومت است که درباره لیست‌گذاری با آمریکا موافق باشد و آن رژیم ایران است و این برای ما پیام خاصی دربر دارد.
علاوه‌براین، باقی‌ماندن نام مجاهدین در لیست نه‌تنها غیرمنصفانه و بدون پایه قانونی یا واقعی است، بلکه موجب می‌شود تا افراد بیشتری جان خود را از دست دهند. در واقع، این لیست راه به مشروع کردن هر نوع جنایتی می‌برد.
آنچه که در آوریل گذشته در اشرف اتفاق افتاد، و برای اولین بار هم نبود، باعث کشته‌شدن بیش‌از 30تن و مجروح‌شدن بیش‌از 300نفر شد زیرا رژیم عراق تلاش می‌کند از رژیم ایران امتیازات بیشتری بگیرد و این امر دو مورد را بیان می‌کند: نخست این‌که باید فوری لیست‌گذاری برداشته شود. و دوم این‌که مسئولیت ما حمایت از هرکسی است که برای آزادی ایران مبارزه می‌کند.. در سالهای اخیر فرصت بزرگی را در این زمینه از دست داده‌ایم. زمانی را می‌گویم که مردم به خیابانها آمده بودند. آنچه که فریادی برای آزادی، دموکراسی، کرامت انسانی و صلح در ایران بود. من شرمنده هستم که کشور من به مردم پشت کرده است.
من آمریکایی متفاوت را به‌یاد می‌آورم. به‌یاد می‌آورم زمانی که مردم لهستان برای آزادی قیام کردند و من به‌یاد می‌آورم، رئیس‌جمهور رونالد ریگان با مردم لهستان همراه شد. علاوه‌ بر این به‌یاد می‌آورم زمانی را که او به پای دیوار برلین رفت و گفت: «آقای گورباچف، این دیوار را از میان بردار». هم‌اکنون به چنین مدیریتی نیاز داریم، به چنین مدیریتی در آمریکا و همچنین در سایر کشورهای غربی‌نیاز داریم تا به ایران بگوید: «ملاها را از میان بردارید، رژیم مذهبی را سرنگون کنید و احمدی‌نژاد را ساقط سازید».
آگاه هستید که ما از تغییر رژیم در مصر و از تغییر رژیم در لیبی حمایت کردیم. و اخیراً هم از تغییر رژیم در سوریه پشتیبانی می‌کنیم. دیکتاتورهای حاکم بر این کشورها سابقه سیاهی در نقض حقوق‌بشر داشته و برخوردهای وحشتناکی با مردم داشتند. اما این برخوردها در مقایسه با آنچه که ملایان و احمدی‌نژاد از سال ۱۹۷۹ در ایران با مردم انجام داده‌اند، چیزی حساب نمی‌شوند و هیچ‌چیز نیست. ما طرفدار تغییر رژیم در مصر بودیم، ما طرفدار تغییر رژیم در لیبی بودیم، ما طرفدار تغییر رژیم در سوریه هستیم با وجود این‌که این کشورها تهدید جدی برای آمریکا نبودند و تهدید استراتژیک برای کشورم به حساب نمی‌آمدند اما من معتقدم که ما در طرف درستی قرار داشتیم و این اما رژیم ایران تهدید استراتژیک آمریکاست. رژیم ایران بزرگترین کشور حامی تروریسم در دنیا است. و تروریسم علیه آمریکا و کشورهای اروپایی را حمایت می‌کند. بنابراین، معتقدم که کشورم باید طرفدار تغییر رژیم ایران باشد و به‌صراحت باید دنبال تغییر رژیم در آنجا باشیم. نباید در حالی‌که مردم در خیابانها فریاد آزادی سرمی‌دهند، به آنان پشت کنیم. باید در کنار آنها باشیم.
در پایان، مجدداً تکرار می‌کنم که همه باید به‌دنبال اعزام ناظران به کمپ‌ اشرف باشیم. این عمل باید بدون فوت وقت و بدون هیچ بهانه‌یی صورت گیرد. اگر شرایط در اشرف به‌قدری وخیم است که باید امنیت ناظران را تأمین کرد، پس امنیت ساکنان اشرف نیز باید تأمین شود. سپس باید برنامه مناسبی را اجرا کرد تا آنان را به مکانی دیگر منتقل نمود، زیرا آنها در عراق هیچ امنیتی ندارند.
بعد از آن‌ همه از خود گذشتگی که برای عراق کردیم، دولت عراق به‌خود این اجازه را می‌دهد که علیه آنان در اشرف دست به جنایت بزند و متأسفانه این آن چیزی است که اتفاق افتاد. و من یک آرزو دارم مثل همان آرزویی که شما برای ایران دارید، و ایمان دارم که به‌آن می‌رسیم. من یک آرزو دارم، ایرانی آزاد و دموکراتیک.
من آرزو دارم که رئیس‌جمهور مریم رجوی بتوانند به ایران برگردند.
این می‌تواند تأثیرات زیادی بر روی جهان داشته باشد.
ایران سرزمین تمدنی عظیم و تاریخی فوق‌العاده با مردمان بزرگی است. چقدرتأسف‌انگیز است که به‌مدت چنین طولانی، سرکوب شده و در محاق نگه داشته شده‌اند.
به‌این بیندیشید که از چه چیزهایی محروم شده بودند.
تنها به‌این فکر کنید که بشریت از چه‌چیزی محروم شده بود.
ایرانی آزاد، صلح‌جو، ایرانی که به حقوق‌بشر احترام می‌گذارد. به کرامت انسانی احترام می‌گذارد، به حقوق زنان و به آزادی ادیان احترام می‌گذارد.
خداوندا چه‌ کارهای بزرگی می‌توان برای بشریت انجام داد.
تمدن و فرهنگ شما چیزهای زیادی را به دنیا عرضه داشته است. اما هم‌اکنون از ارائه آن محروم شده‌اید و این چیزی است که برای آن مبارزه می‌کنیم و می‌خواهیم به‌آن برسیم. خداوند همه شما را در مبارزه‌تان برای آزادی موفق بدارد.

سوتاس:
بسیار متشکرم، اکنون از فرماندار اد رندل برای سخنرانی دعوت می‌کنم، وی دو دوره فرماندار پنسیلوانیا از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ بوده و ریاست حزب دموکرات را در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۲۰۰۰ را برعهده داشته است. فرماندار رندل خواهش می‌کنم بفرمایید.

ادوارد رندل - فرماندار پنسیلوانیا ۲۰۰۲-۲۰۱۱
خانم رئیس‌جمهور، اجازه دهید سخنانم را با تمجید از هنرمندانی شروع کنم که شاهد هنرنمایی آنان بودیم. دختران و پسران با استعداد اشرف که برنامه هنری اجرا کردند. من از سوی همه آمریکائیان حاضر در اینجا می‌گویم که در زمان مقتضی، از همه ۳۴۰۰اشرفی پذیرایی کنیم.
شهردارجولیانی با بلاغت کامل درباره مواردی صحبت کرد که آمریکا برای آنها ارزش قائل است. کودکان آمریکایی با این دیدگاه بزرگ می‌شوند که آمریکا مکانی خاص است. آمریکا نگهبان دموکراسی و آزادی است و این‌که در آمریکا ارزش واقعی زندگی، پاس داشته می‌شود.
برای من به‌عنوان یک یهودی آمریکایی مهمترین نکته این است که همیشه آمریکا در مقابل کشتار قد علم کرده است. همیشه سیاست‌گذاران آمریکایی در توجیه اعمالشان می‌گویند به‌ این دلیل می‌خواهیم وارد موضوع شویم که در آنجا مردم به‌دلیل هویتشان یا عقاید سیاسی یا به‌خاطر عقاید مذهبی کشته نشوند و ما نباید اجازه دهیم کشتاری رخ دهد. یک‌بار چنین اشتباهی را مرتکب شدیم و از آن درس گرفته‌ایم و دیگر اجازه تکرارش را نخواهیم داد.
در واقع، دو مورد از موفقیتهای سالیان اخیر سیاست خارجی آمریکا به دوران ریاست‌جمهوری کلینتون و سپس اوباما برمی‌گردد، جایی‌که آمریکا در قبال نسل‌کشی قد علم کرد. کلینتون با فرستادن نیروی هوایی آمریکا به کوزوو، مورد انتقاد شدید قرار گرفت اما در جواب گفت که نمی‌توان بی‌تفاوت بود و اجازه داد میلوسویچ نیم‌میلیون مردم مسلمان در آنجا را از دم تیغ بگذراند. او با این عمل از یک نسل‌کشی جلوگیری کرد. درنتیجه، این کشتار صورت نگرفت و در نهایت میلوسویچ سرنگون شد.
مورد دیگر این‌که رئیس‌جمهور اوباما به‌دلیل همکاری با نیروهای ناتو در لیبی مورد انتقاد قرار گرفت. اما در واقع، این تصمیم نه‌فقط برای کمک به شورشیان لیبی بلکه از آن مهمتر برای توقف قتل‌عامی بود که می‌رفت بر سر مردم بنغازی اتفاق بیفتد. با وجود این انتقادها شاهد بودیم که تصمیم درستی اتخاذ شده و در نتیجه کشتاری صورت نگرفت و من معتقدم که مطابق با ارزشها و آرمانهای آمریکا عمل شد. اکنون وقت آن است تا عملی مشابه نیز در اشرف انجام دهیم.
ما در اشرف دچار خطا شدیم. آمریکا در اشرف به ارزشهای بنیادی خود و به آنچه که معتقد است پشت نمود. مدارک منحصربه‌فردی از سوی سازمان مجاهدین به‌من ارائه گردیده که نشان می‌دهند هر شهروند اشرف، قراردادی را با ایالات متحده آمریکا به امضا رسانده که طی آن، به‌ازای تحویل سلاح خود، باید امنیت و حفاظت آنها توسط آمریکا تأمین شود. آنها تحت حفاظت کنوانسیون ژنو قرار گرفته‌اند که آمریکا ضامن اجرای آن است.
ما کار درستی را انجام نداده‌ایم. دوبار از مسئولیت خود شانه خالی کرده‌ایم. به‌معنای واقعی کلمه، دوبار پا پس کشیده‌ایم. نیروهای آمریکایی می‌توانستند در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ جلوی وقوع جنایتهایی که در اشرف شد را بگیرند. پاسخ آمریکا به‌این موارد چه بود؟ تنها این‌که نیروهایمان را از اشرف عقب کشیدیم و به اشرفیان پشت کردیم و این مالکی بود که سربازان عراقی را با سلاح و تجهیزات آمریکایی به‌آنجا گسیل کرد و درنتیجه با آن سلاحها و ماشین‌آلات جنگی آمریکایی، 36تن شامل 8زن در همین امسال کشته شدند و این در حالی بود که سربازان آمریکایی آنجا حضور نداشتند تا از این‌کار جلوگیری کرده و به تعهد خود عمل نمایند.
ما در آنجا دخالت کردیم به‌این امید که هم عراق و هم افغانستان به دموکراسی برسند و حقوق‌بشر رعایت شود و من به‌این موضوع اعتقاد دارم. اما بعد از آنچه که مالکی در اشرف انجام داد، بسیار خوشحالم که دیگر فرماندار نیستم زیرا تصور نمی‌کنم اکنون بتوانم جمله‌یی مشابه را درباره وضعیت عراق به خانواده‌های کشته‌شدگان بگویم.
شهردارجولیانی ابراز داشت که از بی‌تحرکی آمریکا در جریان قیام ایرانیان شرمسار است. بسیار خوب، دراین‌باره چیزی نمی‌گویم اما باید عرض کنم اولین‌باری که از سازمان مجاهدین خلق ایران با من تماس گرفتند و صحبت‌ کردند حتی از وجود جایی به‌نام اشرف بی‌اطلاع بودم. اما زمان زیادی را صرف بررسی و تحقیق دراین‌باره کردم و هنگامی‌که همه‌چیز درباره آن دستگیرم شد، یعنی دریافتم که سربازان آمریکایی به تعهد خود پایبند نبوده‌اند، به‌آنان دستور داده‌ شده به اشرف پشت کنند و با خروج خود اجازه دهند که این قتل‌عام صورت بگیرد، آنگاه بود که من نیز شرمسار شدم.
حق با آقای جولیانی است وقتی‌که می‌گوید همه ما باید یک‌صدا شویم. آمریکاییها، کشورهای اتحادیه اروپا، سوئیس و همه عاشقان آزادی و حقوق‌بشر باید با یکدیگر متحد شده و به سازمان‌ملل بگویند «ناظران خود را به اشرف بفرستید. نیروهای کلاه‌آبی را به‌آنجا گسیل کنید» و اگر کلاه‌آبیها در اشرف مستقر شوند آنگاه دیگر قتلی اتفاق نخواهد افتاد.
بر این باورم که آمریکائیان حاضر در این نشست، این توانایی را دارند که پیامی را به رئیس‌جمهور خود بفرستند. این پیام این است: «سازمان‌ملل باید ناظران خود را اعزام نماید و نیروهای حافظ صلح‌ سازمان‌ ملل باید حفاظت از آنها را برعهده گیرد. اما درصورتی‌که این امر تحقق نیابد، ایالات‌متحده‌آمریکا نباید از خاطر ببرد که با ۳۴۰۰نفر به‌طور مستقل پیمان بسته است و اگر لازم است تا برای محافظت از ناظران سازمان‌ملل نیرو اعزام نماید باید این‌کار را انجام دهد. اگر سازمان‌ملل نمی‌تواند کاری انجام دهد، اینک زمان آن رسیده که آمریکا به‌ قولی که به ساکنان اشرف داده وفا کند».
همان‌گونه که شهردار جولیانی و خانم رئیس‌جمهور گفتند، بین آنچه که دو بار در اشرف اتفاق افتاده و قرارگرفتن مجاهدین در لیست، رابطه مستقیمی برقرار است و دراین‌باره شکی وجود ندارد. این نام‌گذاری فقط سرپوشی مثلاً اخلاقی یا قانونی برای انجام جنایت علیه ساکنان اشرف است.
بنابراین، لازم است آنها از لیست خارج شوند. دادگاه تجدیدنظر به وزارت امور خارجه دستور داده تا روند این تصمیم‌گیری را مورد بازبینی قرار دهد و تصمیم جدید را اتخاذ کند و از آن‌موقع تاکنون زمان زیادی سپری شده است.
در اینجا از رئیس‌جمهور و وزارت‌خارجه می‌خواهیم که درباره این مسأله برپایه دو مورد تصمیم‌گیری کنند. اولین مورد این‌که قضاوت را با درنظرگرفتن روح موضوع و فارغ از زدوبندهای سیاسی و بدون دستاویز قراردادن این مسأله، انجام دهند. همه ما خواهان برگشتن آن‌ دو کوهنورد آمریکایی هستیم. همان بی‌گناهانی که توسط رژیم ایران دوسال است در زندان نگه داشته شده‌اند. همه ما می‌خواهیم که به کشور خود برگردند. اما آنها باید به‌دلایل درست و منطقی و نه بر اساس دلایل غلط آزاد شوند.
ما نمی‌توانیم در مقابل سران کشوری چون ایران کوتاه بیائیم. اگر یک‌بار با آنها استمالت کنید، مجبورید دفعات بعدی نیز با آنها کنار بیائید. نمی‌توان با هیچ رژیم تروریستی کنار آمد. تصمیم خود را بر اساس سزاواری و ادای حق مطلب و نه بر اساس چیز دیگری بگیرید.
اجازه دهید در اینجا نکاتی دیگر را نیز بیان کنم. آقای سوتاس تمام سابقه مرا بیان نکردند. من هشت سال شهردار وهشت سال دادستان در فیلادلفیا بودم. و سپس فرماندار شدم. جناب جولیانی نیز یکی از مشهورترین دادستانها در تاریخ ایالات متحده آمریکاست.
ما می‌توانیم حق مطلب در این پرونده را به‌شما بگوییم. وقتی به‌این پرونده نگاهی دقیق بیندازید، به‌وضوح درمی‌یابید که سازمان مجاهدین خلق باید از لیست تروریستی خارج شود. در سیستم قضایی آمریکا انواع مختلفی مدرک قابل ارائه به دادگاه است که در رأس همه آنها، شهادت افراد خبره قرار دارد. منظور از شخص «خبره» کسی است که به‌دلایل خاصی مجاز شده تا درباره موضوعی نظر دهد. این افراد صلاحیت دارند تا نظر خود را درباره موضوعی به دادگاه ارائه دهند.
اجازه دهید نگاهی به لیست افراد خبره‌یی بیندازیم که از اشرف و مسائل آن، از سازمان مجاهدین خلق و از آنچه که در عراق و ایران می‌گذرد، اطلاعات دست اول دارند. خبرگانی که قبلاً نیز با صدای بلند و واضح تصریح کرده‌اند که سازمان مجاهدین خلق باید از لیست تروریستی خارج شوند.
اجازه می‌خواهم در ابتدا با اشاره به لوئیس‌فری، رئیس سابق اف.بی.آی شروع کنم. ایشان رئیس اف.بی.آی در دوران ریاست‌جمهوری بوش و کلینتون بوده است. به آقای فری وظیفه بررسی وضعیت همه ساکنان اشرف محول شد که طی آن باید معلوم می‌کرد که این افراد می‌توانند تروریست باشند یا خیر.اف.بی.آی حتی یک نفر را نیز تروریست ندانست. ایشان دراین‌باره صحبت خواهند کرد.
جناب موکیزی، قاضی برجسته دادگاه تجدیدنظر بود که بعدها دادستان کل شد. یکی از وظایف اصلی او ریشه‌کن کردن تروریسم بود و در این‌ رابطه به‌صورت روزانه گزارشهای متعددی را دریافت می‌کرد. ایشان قبلاً بارها اعلام کرده و امروز نیز بیان خواهد نمود که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
سه تن از ژنرالهای آمریکایی که یکی از آنها را امروز در اینجا می‌بینیم، یعنی ژنرال کانوی، فرمانده نیروهای دریایی مستقر در عراق به‌وضوح شهادت داده‌اند که سازمان مجاهدین خلق یک سازمان تروریستی نیست.
فرد دیگر، کلنل وسلی مارتین است، که متأسفانه امروز نتوانست در اینجا حاضر شود، ایشان فرمانده نیروهای مستقر در عراق در زمان مسئولیت آمریکا در قبال حفاظت از اشرف بوده است و شخصاً بسیاری از ساکنان آنجا را می‌شناسد، بیان کرده است تروریست خواندن ساکنان اشرف و سازمان مجاهدین، مضحکه است.
اتحادیه اروپا، انگلستان و کشورهایی که یک‌بار مجاهدین را در لیست قرار دادند و سپس قدمهای مفیدی برای خارج‌کردن آنها از لیست برداشتند، به‌علاوه اعضای بلندمرتبه اطلاعات مرکزی، امنیت ملی، وزارت امنیت ملی و حتی از درون وزارت‌خارجه، امروز جناب سفیر ریس اینجا هستند، همه و همه قبلاً اعلام کرده‌اند که سازمان مجاهدین یک گروه تروریستی نیست.
دادگاه تجدیدنظر آمریکا، وزیر خارجه، خانم کاندولیزا رایس را موظف کرد که آن‌را بازبینی کند زیرا دادگاه تجدیدنظر گفت که یافته‌های آنها در سال ۲۰۰۹ مبنی‌بر تروریست بودن سازمان مجاهدین، من از حکم دادگاه نقل‌قول می‌کنم «از شرایط لازم برای نام‌گذاری مجاهدین به‌عنوان سازمان تروریستی برخوردار نبود». بنابراین، «شهادت تخصصی» بر این امر تأکید کرد. و اما دومین مدرک را «مدرک قرینه» می‌نامیم. مدرک قرینه در واقع، یک مدرک مستقیم یا شاهد نیست. بلکه نتیجه‌یی است که می‌توان از اتفاقی که روی نمی‌دهد بگیریم. همان‌گونه که شهردار جولیانی‌اشاره کرد، از سال ۲۰۰۱ به این سو برای یک دهه آن‌گونه که پرونده‌ها نشان می‌دهند، در منابع و بانکهای اطلاعاتی مربوط به تروریسم حتی یک مورد وجود ندارد که نشان دهد از سوی سازمان مجاهدین خلق اقدامات خشونت‌آمیزی علیه آمریکا یا متحدانش صورت‌گرفته باشد. هزاران بانک اطلاعاتی درباره تروریسم وجود دارد که طی ده سال حتی یک مورد پیدا نکرده‌اند. این یک «مدرک قرینه‌یی» بسیار قوی است که ثابت می‌کند سازمان مجاهدین خلق هم‌اکنون و به‌مدت ده‌سال اخیر هیچ اقدام تروریستی نداشته است و اکنون زمان آن است که آمریکا نیز همانند اتحادیه‌اروپا و انگلستان مجاهدین را از لیست خارج کند.
مورد بعدی «شاهدان ماهوی» است. اینها کسانی هستند که درباره ماهیت درست و مناسب یک فرد یا یک سازمان شهادت می‌دهند. در کنگره آمریکا لایحه شماره 60 با امضای 94تن حامی از نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه وجود دارد که یک «شاهد ماهوی» است که طی آن خواستار خروج مجاهدین از لیست شده است.
به‌خاطر داشته باشید که این لایحه به امضای اعضای هر دو حزب رسیده است. دهها نماینده دموکرات و دهها تن از جمهوری‌خواهان آن‌را امضا کرده‌اند. قابل تصور نیست که تا چه اندازه این موضوع غیرعادی است. درکنگره حتی این امکان وجود ندارد که نمایندگان این دو حزب بر سر این‌که امروز پنجشنبه است به‌توافق برسند! و هم‌اکنون این لایحه قدرتمند، که از هر 5نماینده حاضر درکنگره، یکی آن‌را امضا کرده، وجود دارد که می‌گویند سازمان مجاهدین را از لیست خارج کنید.
البته ما می‌دانیم که لیست‌گذاری، ابزاری ارزشمند برای ایالات‌متحده است. بدین‌ وسیله می‌توان مانع فعالیتهای آزادانه یک سازمان تروریستی در آمریکا شد. این یک امر مهم و پرارزش است.
رئیس‌جمهوراوباما یک وکیل است. ایشان و خانم کلینتون هر دو وکلایی بسیار خوب هستند. اگر بنای قضاوت بر اساس محتوا باشد و بخواهیم به عدالت و آرمانهای دستگاه قضایی آمریکا پایبند باشیم، اگر از این مسأله به‌عنوان دستاویزی برای معاملات سیاسی استفاده نکنیم، و ملاک حق‌طلبی باشد، با مدارک موجود سازمان مجاهدین باید از لیست خارج شود.
ایالات‌متحده و سازمان‌ملل باید امنیت ساکنان اشرف را تضمین کنند. همان‌گونه که شهردارجولیانی بیان کرد وقت آن، هم‌اکنون است. زمان به سرعت درحال سپری‌شدن است. نمی‌دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد بنابراین، هر روزی که بگذرد و از اشرف حفاظت نکرده و مجاهدین را از لیست خارج نکرده باشیم، خطری بالقوه وجود خواهد داشت. به‌نام دموکراسی، به‌نام حقوق‌بشر و برای حفاظت مردم از کشتار، زمان عمل فرا رسیده است.

سوتاس:
بسیار متشکرم، سخنران بعدی ما قاضی مایکل موکیزی است. من فقط می‌توانم همان‌طور که فرمانداررندل گفتند اشاره کنم، قاضی موکیزی از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ وزیر دادگستری ایالات‌متحده‌آمریکا بوده است و همچنین به‌مدت 18سال در نیویورک، قضاوت پرونده‌های مهم مربوط به موضوع تروریسم را برعهده داشته‌اند. فکر می‌کنم در این زمینه یکی از بهترین کارشناسان هستند. خواهش می‌کنم بفرمایید.

مایکل موکیزی - وزیر دادگستری آمریکا ۲۰۰۷ - ۲۰۰۹
بسیار متشکرم. خانم رجوی، خانمها و آقایان! می‌دانید که این کنفرانسی بسیار مهم است زیرا از قدیم گفته‌اند برای آن که شر پیروز شود، کافی است انسانهای خوب سکوت کنند. و ما اینجا سالنی داریم مملو از انسانهای خوب که سخنانی از انسانهای خوب دیگر شنیده و خواهند شنید، از انسانهایی هوشمند که در برابر شر سکوت نمی‌کنند. و همان‌طورکه شهردارجولیانی گفت این شر پیروز نخواهد شد.
در فوریه گذشته هنگامی‌که مصریها برای نخستین بار به‌ جنبش درآمدند، رهبر رژیم ایران علی خامنه‌ای نه به فارسی بلکه به عربی صحبت می‌کرد تا مطمئن شود که صدایش تا قاهره نیز رسیده و حرفهایش درک می‌شود در نماز جمعه تهران از آنچه که انفجار خشم مقدس نامید صحبت کرد و راجع به مداخله آمریکا در مصر هشدار داد. او مدعی شد که وقایع میدان تحریر گسترش طبیعی انقلاب ۱۹۷۹ در ایران بوده است. او ظاهراً از این موضوع که در سال ۲۰۰۹ خود دستور سرکوب قیامی را در خیابانهای تهران داده که بهار عرب را آغاز کرد، سراسیمه نبود.
حتی پیش‌ از آن‌که ایرانیها به خیابانها بیایند، شما بهتر از من می‌دانید که ملایان هرکس را که به‌نوعی با کمپ‌اشرف در ارتباط بود اعدام می‌کردند؛ کمپی که ساکنانش به‌رغم تلاشهای رژیم ایران و همکارانش در داخل رژیم عراق برای راندنشان به داخل ایران یا نابود کردنشان، هم‌چنان مقاومت می‌کنند.
من پیش‌ از این در فرصتهای دیگری در جمع شما حضور داشته‌ام، هنگامی‌که باهم به‌دنبال علائمی می‌گشتیم که این کشور، یعنی کشور من، ایالات‌متحده که تا این حد از طرف احمدی‌نژاد و ملایان تهران مورد توهین قرار گرفته سرانجام به‌خود آید و اقدام ملموسی انجام دهد برای انجام آنچه احمدی‌نژاد و کسانی‌که سرنخ او را به‌دست دارند، بیش‌از هرچیزی وحشت‌آور است، و آن عبارت است از خارج‌کردن نام مجاهدین از لیست وزارت امورخارجه.
نوعی طنز تلخ به‌نظر می‌رسد که امروز در اینجا ناگزیر باید بگوییم امید اصلی برای ساکنان اشرف، سازمان‌ملل‌متحد است. ارگانی که راستش را بگوییم چندان گذشته افتخارآمیز مبارزاتی ندارد، از طریق نهاد کمیساریای عالی امور پناهندگان اقدام خواهد کرد که اقلاً پیشنهاد داده به ساکنان اشرف کمک کند و از تضمینهای داده‌شده به‌آنها از سوی ژنرالهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ مبنی‌بر این‌که استاتوی اشخاص حفاظت‌شده به‌موجب کنوانسیون چهارم ژنو را خواهند داشت، برخوردار شوند.
داستان این‌که چه شد که ما به‌این نقطه رسیدیم را بسیاری از شما می‌دانید اما ناگزیر تکرار می‌کنم. در دهه ۱۹۹۰ دولت ایالات‌متحده به‌نشانه حسن‌نیت در قبال رژیم تهران مجاهدین را در لیست کذایی قرار داد. همه‌چیز بر آن دلالت دارد که این‌کار به این‌ منظور انجام شد تا با رژیم وارد تعامل شویم و شاید وادارش سازیم مانند یک عضو مسئول جامعه جهانی رفتار کند. این‌که آن سیاست عاقلانه بود یا ابلهانه، بماند. اما آنچه مسلم است با یک شکست تمام‌عیار و مأیوس‌کننده روبه‌رو شد.
رژیم در قبال همسایگانش تهاجمی‌تر رفتار می‌کند، همچنین در قبال ایالات‌متحده، و بیش‌ازپیش در قبال شهروندان خود سرکوبگرتر و ستمکارتر شده است. متأسفانه دولتی که من در آن خدمت کردم نیز این نام‌گذاری را ادامه داد. اما این‌بار از ترس آن که اگر سازمان مجاهدین از لیست خارج شود، رژیم ایران به شورشیان عراق،
سلاح و از جمله بمبهای کنارجاده‌یی مرگبار، تحویل خواهدداد. البته این سیاست هم با شکست مواجه شد چرا که رژیم ایران درهرحال به تحویل‌دادن بمبهای کنارجاده‌یی به کسانی‌که در عراق تمام مدت دست‌ به‌کار کشتن سربازان آمریکایی بوده‌اند، ادامه داده و به‌هیچ‌وجه از این‌کار بازنایستادند. و به‌ این‌ ترتیب بود که مجاهدین در ژوئیه ۲۰۱۰ رأیی از دادگاه استیناف ناحیه کلمبیا به‌دست آورد که برطبق آن وزیر امور خارجه باید در نام‌گذاری، تجدیدنظر کند زیرا اطلاعاتی که وی برپایه آن مجاهدین را در لیست نگاه می‌دارد، کافی نیست و اساساً برای دادگاه، قانع‌کننده نبوده است. حال امروز در چه نقطه‌یی هستیم؟
اعضای سازمان مجاهدین یعنی ساکنان کمپ‌اشرف در سال ۲۰۰۳ سلاحهایشان را تحویل‌ دادند و خود را تحت حفاظت بین‌المللی قرار دادند تا آنجا که هر یک کارت شناسایی صادره ایالات‌متحده با قید این‌که دارنده کارت، شخص حفاظت‌شده است دریافت کردند آن‌هم پس از آن‌که مأموران اف.بی.آی با آنان مصاحبه کردند و هیچیک را تروریست نیافتند، اما آنها تا‌کنون دو بار مورد حمله نیروهای عراقی قرار گرفته‌اند. یک‌بار در ژوئیه ۲۰۰۹ و یک‌بار در آوریل ۲۰۱۱ و در هر دو بار درست زمانی که وزیر دفاع آمریکا در عراق حضور داشت یعنی یک سیلی حساب‌شده به گوش آمریکا از سوی کشوری که برای آزاد ساختنش خون و پول بسیار هزینه کرده بود. و در ماه [آوریل] ۲۰۱۱ چه اتفاقی افتاد؟ قتل (36) زن و مرد بی‌دفاع با استفاده از سلاحها و خودروهایی که ایالات‌متحده تأمین کرده بود و سربازانی که آنها را به‌کار می‌گرفتند، توسط آمریکا آموزش دیده بودند و آمریکا هم مطلقاً کاری دراین‌باره نکرد. در واقع، از نیروهای عراقی درحال ارتکاب این حمله عکس گرفته شد.
همان‌طور که گفتم کمیسرعالی ملل‌متحد برای پناهندگان، چندروز پیش به‌صراحت اعلام کرد ساکنان اشرف که درخواست استاتوی پناهندگی داده‌اند و حق برخورداری از این استاتو را دارند. حمایت از برافراشته شدن پرچم ملل‌متحد بر فراز اشرف می‌تواند پیشرفت بزرگی در کار فراهم آورد.
اما باز این پرسش مطرح است که ایالات‌متحده در این بین چه می‌کند؟ کشوری که آبراهام لینکلن در بحبوحه جنگ داخلی آن‌را بهترین امید آخر در کره زمین توصیف کرد؟ آمریکا چه کرده است؟ اتحادیه‌اروپا و انگلستان عمل کرده و مجاهدین را چندسال پیش‌از لیست حذف کرده‌اند و به‌این‌ترتیب پذیرفتند که آن نام‌گذاری هیچ‌گاه درست نبوده و دیگر تردیدی دراین‌باره وجود ندارد.
وزارت‌خارجه آمریکا بیش‌از یک‌سال است که بدون عمل است. سؤالاتی کتبی از مجاهدین مطرح کرده که هیچ ربطی به موضوع درست بودن آن نام‌گذاری نداشته و اسناد بی‌ربطی را نیز ارائه داده و خلاصه ماجرا را کش داده و از هر اقدام ملموسی خودداری کرده است.
یک دانشجوی سال اول حقوق اگر از این نوع مدرک در نتیجه‌گیری پایانی گزارش درس مربوط ارائه کند، حتماً نمره مردود می‌گیرد. این در واقع، استراتژی به‌تأخیر انداختن بی‌انتهاست.
درخواستهای مکرر شخصیتهای هر دو سوی طیف سیاسی که همه شنیده‌اید، از فرمانداران سابق مانند هوارد دین از ورمونت تا دیک ریجز در نیومکزیکو که هر دو دموکرات هستند گرفته تا سفیر جان‌ بولتون و شهردار رودی جولیانی که سخنانش را شنیدید هر دو جمهوریخواه هستند و از وزیر پیشین امنیت داخلی، تام ریچ که او هم جمهوریخواه است تا دو رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش از ایالات‌متحده و دولتمان مصراً خواسته‌اند به‌این نام‌گذاری ناعادلانه پایان دهند.
وزیرخارجه در شرایطی‌که احمدی‌نژاد به نیویورک آمده تا بساط نمایش مبتذل هر ساله‌اش در سازمان‌ملل‌متحد را پهن کند، چه می‌تواند بکند؟ می‌تواند کاری را بکند که اتحادیه‌اروپا و انگلستان پیش‌ازاین انجام داده‌اند. این نام‌گذاری شریرانه را بردارد و این را به‌عنوان نوعی «خوشآمدگویی باشکوه!» به احمدی‌نژاد که به نیویورک آمده تا به‌صورت بشریت تف بیاندازد، تلقی کند.
این فرصتی بزرگ است تا دینامیکی را که تابه‌حال غلبه داشته تغییر دهیم و این‌کار را باید به‌شکلی کوبنده انجام دهیم.
بسیار متشکرم.

سوتاس:
متشکرم، اکنون از آقای لوک بارتاسا، از شورای ملی سو‌ئیس (پارلمان) خواهش می‌کنم صحبتهایش را شروع کنند.

لوک بارتاسا - نماینده پارلمان فدرال سوئیس
خانم رجوی، خانمها، آقایان! افتخار و خوشوقتی بزرگی است که حامل پیام بسیاری از اعضای شورای ملی سوئیس (پارلمان) باشم.
خانمها، آقایان! دولت عراق و مشخصاً نخست‌وزیرمالکی، مهلتی برای بستن کمپ‌اشرف تا پایان سال جاری تعیین کرده است. ساکنان اشرف به‌عنوان متقاضی پناهندگی از سوی کمیساریای عالی پناهندگان به‌رسمیت شناخته شده‌اند.
در نتیجه، این‌که می‌شنویم مالکی باز بر همین ضرب‌الاجل اصرار دارد، بسیار نگران‌کننده است.
خانم ناوی پیلای در اطلاعیه 15آوریل خود این حمله را محکوم و خواستار یک تحقیق شفاف و مستقل شده است. آقای بان کی‌مون، دبیرکل ملل‌متحد، در گزارش خود به شورای امنیت، نگرانیهای خود را ابراز داشته و از مقامات عراقی خواسته است که از توسل به هر نوعی از اشکال قهر، خودداری و دسترسی ساکنان اشرف به کالا و خدمات را تأمین کنند.
ما به‌عنوان اعضای پارلمان سوئیس از سازمان‌ملل‌متحد و خانم پیلای مصرانه می‌خواهیم، یک تیم مانیتورینگ یونامی را در اشرف تا پایان پروسه انتقال به کشورهای ثالث در اشرف مستقر کنند.
همچنین از دبیرکل می‌خواهیم درباره مهلت تعیین‌شده از سوی مالکی موضعگیری کند و از دولت عراق بخواهد زمان لازم را برای به‌پایان بردن مراحل این انتقال، اختصاص دهد.
در پارلمان سوئیس ما تمام تلاشمان را به‌کار خواهیم گرفت تا دولت ما، سازمان‌ملل‌متحد را به اقدام در این راستا تشویق و اجرای این‌کار را تسهیل کند.
از شما به‌خاطر توجهتان متشکرم.

سوتاس:
اکنون ادامه صحبت را به آقای اریک وروو که وی نیز از نمایندگان پارلمان سوئیس است می‌سپاریم.

اریک وورو، نماینده پارلمان سوئیس
خانم رئیس‌جمهور، خوشحالم که شما را بعد از دیدار چند هفته پیش در ژنو، دوباره می‌بینم. نمی‌دانم در این لحظه و امروز آیا اوضاع بهتر شده‌اند - اوضاع بهتر می‌شوند ولی حرکت در سوئیس بسیار آهسته است.
از آخرین کنفرانسی که ما در ژنو داشتیم، کمیساریای عالی پناهندگان یک قدم جلو گذاشته است. در حالی‌که ساکنان اشرف را به‌عنوان پناهجو به‌رسمیت شناخته، به دولت عراق حقوق آنها را یادآوری کرده است، ولی هنوز کمیساریا باید کار زیادی انجام بدهد.
اگر‌چه ما از این اولین قدم استقبال می‌کنیم، نکات زیادی هست که همواره منبع نگرانی برای ماست. از یک‌طرف دولت عراق یک تاریخ ثابت برای بستن کمپ‌اشرف را مشخص کرده و از طرف دیگر سازمان‌ملل‌متحد یک حضور دائمی برای جلوگیری از یک حمله جدید ندارد.
اگر‌چه ما در دوره انتخابات هستیم، ولی من و همکارانم در پارلمان سوئیس، تلاشهایمان را باهدف به‌دست‌آوردن حفاظت اشرف، پایان محاصره و نجات بیماران و مجروحان، تشدید کرده‌ایم چون برای ما اشرفیان نمونه‌های انسانیت و کرامت هستند.
با تحمل همه فشارهایی که دولت عراق روی اشرفیان به‌درخواست رژیم ایران اعمال کرده، افراد اشرف بهای آزادی و دموکراسی را می‌پردازند. پارلمانترهای سوئیسی، اروپایی و آمریکایی در تمام سطوح مبارزه می‌کنند تا کشورهایشان قبل از همه‌چیز در سطح انسان‌دوستانه اقدام کنند.
ملل‌متحد باید حرکت کند و باید بسیار محکم هم حرکت کند، که به‌ ما هم در سطح سوئیس کمک خواهد کرد و این وظیفه اوست.
به‌علاوه، قابل‌قبول نیست که خانم کمیسر عالی حقوق‌بشر، که دفترش از اینجا دور نیست، هیچ کار قاطعی برای تضمین حفاظت اشرفیان زخم‌خورده نکند.
این چیز زیادی نیست که از او بخواهیم تصمیم بگیرد یک هیأت ناظران در محل مستقر کند که 24ساعته و 7روز هفته آنجا باشد چون هیچ اطمینانی به دولت عراق و نیروهای مسلحش نیست.
به خانم کمیسر عالی حقوق‌بشر می‌گویم، به‌دفعات زیاد، پارلمانترهای کشورهای مختلف از شما خواسته‌اند این مسأله را حل کنید ولی شما هنوز قدمی برنداشته‌اید. و با بی‌عملی خودتان، کار پارلمانترهای ملی را که به‌نفع افراد اشرف کار می‌کنند، تسهیل نمی‌کنید و علاوه‌براین، بی‌عملی شما به رژیمهای ایران و عراق بهانه حمله به کمپ‌اشرف می‌دهد. این غیرقابل‌قبول است.
بنابراین، آقای دبیرکل، خانم کمیسر عالی حقوق‌بشر، ما می‌خواهیم، به‌قولهایتان عمل کنید و خارج از هر فشاری که می‌تواند از جانب برخی کشورها وارد شود، عمل کنید به جهان نشان دهید نقش شما عمل‌ کردن به‌نفع اقلیتها و اقوامی است که مورد آزار قرار دارند و اشرف هم همین‌طور است.
متشکرم.

سوتاس:
سخنران بعدی، نخست‌وزیر پیشین ایرلند است که کمک کرد تا اقتصاد ایرلند به یکی از اقتصادهای به سرعت رشدیابنده، در جهان تبدیل شود. ایشان همچنین سفیر اتحادیه‌اروپا در آمریکا تا اکتبر ۲۰۰۹ بود.

جان بروتون
نخست‌وزیر پیشین ایرلند و رئیس هیأت اتحادیه‌اروپا در آمریکا ۲۰۰۴ـ ۲۰۱۰
خانم رئیس‌جمهوررجوی، خانمها، آقایان! شاید ایران مهد قدیمی‌ترین تمدنهای جهان باشد. همین‌طور به‌نظر می‌رسد که مهد یکی از بااستعدادترین تمدنها در جهان است، وقتی به موسیقی زیبایی که توسط ایرانیانی که در عراق، در تبعید هستند، نواخته شد گوش می‌دهیم. می‌بینیم که یکی از شجاعترین تمدنها در جهان است، وقتی شجاعت زیادی را که توسط تمام مردم ایران علیه انتخابات تقلبی رژیم بارز شد و در کشورشان اعتراض کردند و درپی دموکراسی واقعی بودند، می‌بینیم.
ایران بازتاب یک تمدن واقعاً بزرگ جهانی است، همان‌طور که در گردهمایی‌هایی که سازمان شما در سراسر جهان ترتیب می‌دهد، می‌بینیم، افراد زیادی شرکت می‌کنند تا علاقه‌شان را به احیای حقوق بستگانشان در ایران بیان کنند.
رژیم تهران درحال حاضر، همان‌طور که پرزیدنت رجوی اشاره کرد عمیقاً سرکوبگر است. ولی تنها سرکوب نیست بلکه به تاریخ یک تمدن بزرگ خیانت کرده است. این شرمساری زیادی برای نسلهای ایران، نسلهای گذشته ایران است که کشور کنونی‌شان به‌صورتی که هست، اداره شود. این موضوعی حیاتی است که در تهران دموکراسی برقرار شود. مهم این است که نه‌تنها شجاعت، بلکه امید هم داشت. من در گردهمایی چندماه پیش در پاریس حضور داشتم در چشمان همه شرکت‌کنندگان نگرانی عمیقی را درباره آنچه در کمپ‌اشرف می‌گذرد و آنچه در داخل در ایران می‌گذرد می‌دیدم و در شگفت بودم که آنها چه امیدی برای رسیدن به‌آن در یک زمان نسبتاً کوتاه دارند. ولی باید بگویم از آنچه بعد از آن گردهمایی رخ داده است، تشویق شده‌ام.
ما در چند روز گذشته از اتحادیه‌اروپا کارهایی دیدیم و من افتخار می‌کنم که یکی از 500میلیون شهروند اتحادیه‌اروپا هستم که می‌بینیم اتحادیه‌اروپا ازطریق ارگان بارونس اشتون تصمیم گرفته است یک سفیر ویژه از طرف اتحادیه‌اروپا برای مسأله اشرف منصوب کند تا با مشکل کمپ‌اشرف برخورد کند: آقای ژان دو رویت.
من خوشوقتم که این فرصت را داشتم سفیر تازه منصوب‌ شده، آقای ژان دو رویت را در سه‌ روز گذشته در بروکسل ببینم. می‌توانم به‌شما اطمینان دهم او عمیقاً نسبت به رویدادهای تلخ و درد و رنجهای دشواری که بر ساکنان اشرف تحمیل شده آگاه است. او احساس مسئولیت عمیقی دارد. او از کمپ‌اشرف بازدید خواهد کرد و او با ساکنان اشرف صحبت خواهد کرد. او از ایالات‌متحده‌آمریکا دیدار خواهد کرد، او از سراسر جهان حمایت کسب خواهد کرد تا اطمینان حاصل شود که عدالت و آزادی برای ساکنان در اولین فرصت به‌دست می‌آید.
من فکر می‌کنم یک نمونه مهم دیگر دراثر تأثیرگذاری فعالیتهای شما وجود دارد. و آن تصمیم کمیساریای پناهندگان سازمان‌ملل است، اقدامی فراتر از دولت عراق که نمی‌تواند ترتیبی برای تعیین وضعیت پناهندگی ساکنان کمپ‌اشرف بدهد، پیش برود و به‌طور مستقیم خودش به‌عنوان کمیساریای عالی سازمان‌ملل‌متحد در امور پناهندگان، افرادی را برای مصاحبه به‌صورت جداگانه منصوب کند.
هر یک از ۳۴۰۰ساکن کمپ‌اشرف که مشخص کند پناهنده هستند و من شکی ندارم که این تعیین وضعیت در همه موارد مثبت است و در واقع، فقط محدود به‌این امر نیست، کمیساریای سازمان‌ملل‌متحد در امور پناهندگان به‌طور مشخص گفته است که انجام این مصاحبه‌ها با هر یک از نفرات در یک محل امن، بیطرف، محرمانه و آزاد باید باشد و پرسنل سازمان‌ملل‌متحد با ساکنان کمپ‌اشرف مصاحبه خواهند کرد و سازمان‌ملل‌متحد می‌گوید این مصاحبه‌ها باید در محلی امن، بی‌طرف و محرمانه باشد.
خوب این به‌خوبی یعنی این‌که سازمان‌ملل‌متحد مسئولیت اطمینان یافتن از این‌ که این مصاحبه‌ها در یک مکان امن باشد را برعهده می‌گیرد و حالا سازمان‌ملل‌متحد باید با انتصاب افرادی برای تضمین این‌که کمپ‌اشرف امن باشد، اقدام کند. تا این مصاحبه‌ها بتواند در محل امنی صورت گیرد.
من حالا می‌خواهم با پرداختن به یک موضوع مهم نتیجه‌گیری کنم و آن موضوع حق حاکمیت عراق است. بله عراق یک کشور مستقل است و حق دارد بر همه سرزمینش هم‌چون تمامی کشورهای مستقل، کنترل داشته باشد. این درست است. ولی مهم این است که به‌خاطر بیاوریم که هر حقی، یک مسئولیت پاسخگویی را هم با خودش می‌آورد. به‌راستی غیرممکن است که حقوق بدون مسئولیت وجود داشته باشد. و حقی که عراق برای حاکمیت بر سرزمینش دارد با خودش مسئولیت می‌آورد که هرکسی در سرزمینش است چه اهل عراق باشند یا افرادی که به‌دلیل سرکوب پناهجو هستند باید حفاظت شوند، زندگی آنها حفاظت شود، از نظر امنیتی باید حفاظت شوند و آزادی آنها باید حراست شود. و من فکر می‌کنم باید به‌روشنی به یک دولت «مستقل» و «دموکراتیک» در عراق بگوییم که در انجام درست مسئولیت حفاظت که همراه با حق حاکمیت است، تا آنجا که به ساکنان کمپ‌اشرف برمی‌گردد، شکست خورده و درحال شکست خوردن است.
من معتقدم که اتحادیه‌اروپا که تا الآن یک میلیارد یورو برای بازسازی عراق داده است و این درحالی است که همه به‌خوبی می‌دانند که یورو در اروپا به‌طور فزاینده‌یی کمیاب است و باید به هر میزان بتوانیم در اینجا یورو نگهداریم تا بتوانیم کارهایی را که لازم است در کشورهای خودمان انجام دهیم، یعنی اگر قرار بر بیشتر کردن کمک ارزی باشد، مرجح است این کمک درکشور خودمان باشد، بنابراین، اگر قرار است کمک بیشتری به عراق داده شود، فکر می‌کنم بایستی مشروط شود به اطمینان‌یافتن ازاین‌که عراق به‌عنوان یک کشور مستقل، مسئولیتهای حق حاکمیت را برای حفاظت از ساکنان کمپ‌اشرف انجام بدهد.

سوتاس:
بسیار متشکرم. سخنران بعدی ژنرال جیمز کانوی خواهد بود که فرمانده سپاه تفنگداران دریایی بوده است.

ژنرال جیمز تری کانوی - فرمانده نیروی تفنگداران دریایی آمریکا ۲۰۰۶- ۲۰۱۰
خیلی متشکرم،
خانم رئیس‌جمهور، اعضای محترم پنل، خانمها و آقایان! همسرم و من خوشوقتیم که امروز با شما در این اجلاس و در این شهر زیبا هستیم. مایلم در فرصت کمی که دارم، بر چند نکته تأکید کنم.
نکته اول این‌که می‌خواهم یک ارزیابی جدی اما از روی اطلاع از وضعیت روابط امروز ایالات‌متحده با رژیم ایران ارائه دهم. به‌نظر من، در نقطه‌یی طی 24ماه آینده اگر این دو کشور به سیاستهایی که هر دو امروز دارند، ادامه دهند، در بهترین حالت یک رویارویی مهم روی خواهد داد و در بدترین حالت به‌صورت بالقوه، جنگی درآینده نزدیک.
کسانی در بین شما که روابط بین این دو کشور را طی 30سال گذشته دنبال کرده‌اند، شاید از این حرف تعجب کنند شاید هم نکنند. اگر بخواهم به یک آتشفشان تشبیه کنم، کوه، مدت 30سال است می‌غرد. ما دیده‌ایم که هر دو طرف اشتباه محاسباتی داشته‌اند که بعضاً به شلیک گلوله نیز منجر شده است.
همین یک ماه پیش یک کشتی انگلیسی ناگزیر شد به‌سمت قایقهای پاسداران، که در نزدیکی آن مانور می‌کردند، برای اخطار تیراندازی کند.
دوم این‌که همان‌طورکه قبلاً هم گفته شد، رژیم ایران در مسائل داخلی عراق، دخالت می‌کند و اکنون نیز به‌نحو فزاینده‌یی در افغانستان دخالت می‌کند، که این دخالتها در تمام مدت‌زمانی که نیروهای ایالات‌متحده و ائتلاف در آن کشور حضور داشته‌اند، ادامه داشته است.
در واقع، یکی از اولین اظهارات وزیر دفاع جدید ما، دکتر پانه‌تا، هشداری دقیق به رژیم ایران بود که این وضع نمی‌تواند ادامه یابد.
اما از همه خطرناکتر، و عاملی که می‌تواند واقعاً باعث فوران آتشفشان شود، ادامه تلاش مصرانه رژیم ایران برای دستیابی به‌توان تسلیحات اتمی است.
سالها است رژیم ایران بر این تلاش خود زیر این عنوان که «برای منابع انرژی دیگر به‌آن نیاز داریم» سرپوش گذاشته است. اما بیایید با واقعیت روبه‌رو شویم. ایران بیش‌از هر کشور دیگری به‌میزانی باور نکردنی ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی دارد. این‌که بگوییم ایران به انرژی هسته‌یی نیاز دارد، مانند این است که گفته شود اسکیموها به فریزر نیاز دارند!
این اصلاً واقعی نیست. آنها با آنچه دارند، می‌توانند از عهده تأمین نیازهایشان برآیند.
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیراً گزارش داده که رژیم ایران تلاش می‌کند به غنی‌سازی اورانیوم با غلظت بیش‌از 20درصد (که برای تولید انرژی ضروری است)، تا حدودی نزدیک به 60درصد که بیشتر به‌کار تولید یک سلاح هسته‌یی می‌خورد، بپردازد.
رئیس‌جمهور کنونی ما، البته در مقام کاندیدا، گفته بود سلاح اتمی در دست رژیم ایران غیرقابل‌قبول است. با توجه به سیاست حکومت آنها که برپایه صدور بالقوه تروریسم است، ما چنین موضوعی را نمی‌توانیم تحمل کنیم.
اما اگر گزینه‌ها را درصورت تولید سلاح اتمی بررسی کنید، تعدادشان زیاد نیست. بسیار محدود است. ممکن است دست به حمله بزنید و حتی یک حمله تمام‌عیار باهدف تغییر رژیم.
ممکن است بحث یک حمله محدود را پیش بکشیم. احتمال می‌رود استفاده از نیروی هوایی برای کوبیدن آن تأسیسات و هدفها را با سیستمهای تسلیحاتی بسیار دقیق مشخص کرده و همانها را نشانه رویم.
آیا گزینه سومی وجود دارد؟ آیا امکان دیگری آن‌طور که برخی از سخنرانان امروز مطرح‌ کردند، برای تغییر در ایران، از داخل وجود دارد؟ من شخصاً فکر می‌کنم وجود دارد و شخصاً امیدوارم که وجود داشته باشد تا جلو آن رویارویی که اشاره کردم و هنوز ماهها با آن فاصله داریم، گرفته شود. و این ما را به نکته دومی که می‌خواهم طرح کنم، می‌رساند و آن مجاهدین و کمپ‌اشرف است. شروع تجربه شخصی من در این قضیه به سال ۲۰۰۳ برمی‌گردد.
من فرمانده لشکر، یعنی فرمانده نیروی رزمی زمینی و افسر عملیاتی و اطلاعاتی‌مان را به کمپ فرستادم. در آن‌موقع کمپ کوچکی بود در جنوب محلی که به‌آن رمادی می‌گویند. آنها بازگشتند و حرف دقیقشان این بود که آنچه درباره این کمپ گفته شده بود، کاملاً نادرست بوده است. این افراد ایرانیان تبعیدی هستند، اما در جنگ علیه نیروهای عراقی هیچ طرفی را نگرفته‌اند. پس اگر هم بخواهند طرف کسی را بگیرند، الآن، وقتش نیست. روابطشان با عشایر عراقی حاضر در این محل بسیار عالی است و تنها خواست آنها این است که کسی کاری به کارشان نداشته باشد. امیدشان هم این است که روزی بتوانند به ایران بازگردند.
بعدها در سال ۲۰۰۸، که من فرمانده سی‌وچهارم بودم، به‌ما مأموریت داده شد گروهی تفنگدار با نقش امنیتی در کمپ‌اشرف مستقر کنیم. به‌همین‌دلیل، و هنگامی‌که فرصت دیدار از عراق پیش آمد به‌طورخاص تصمیم گرفتم به کمپ بروم و می‌توانم به‌شما بگویم، خانمها، آقایان اگر تصویری ذهنی از کمپ‌اشرف دارید، قاعدتاً نباید این تصاویر افراد با کت و کراوات باشد که نشان داده شد. آنها انسانهای بسیار شجاع، بسیار کار کرده، هستند که زحمات فراوانی کشیده‌اند تا امروز آن کمپ را تا این‌حد برای شما تماشایی کنند. زمین و محوطه‌یی بسته، احتمالاً به‌ مساحت دو تا سه مایل مربع، در زمینی ساخته شده که عراقیها خودشان نمی‌خواستند، خیلی پرت افتاده است. هوایش در تابستان به‌شدت داغ است، اما صریحاً بگویم این داغی را با لبخندی بر چهره تحمل می‌کنند. هنگامی‌که به دیدار از کمپ رفتم، البته با رهبران صحبت کردم و همین‌طور با تفنگداران خودم. اما فرصتی هم دست داد که با ساکنان اشرف گفتگو کنم. بسیار با محبت بودند. بسیار مهمان‌نواز. ما سر میز غذایی نشستیم که من در برنامه‌ام پیش‌بینی نکرده بودم اما آنها می‌خواستند ما را مهمان کنند. و می‌خواستند ما درک کنیم آنها چه کسانی هستند و هدفشان چیست.
این نکات را به‌شما می‌گویم چرا که می‌خواهم چیزی به‌شما بگویم که خودتان می‌دانید. این افراد تروریست نیستند!
می‌توانید بگویید مانند شورشیان در لیبی، مصر و سوریه به‌دنبال تغییر حکومت هستند. اما در ذهن من تمایز آشکاری وجود دارد بین یک تروریست و شخصی که خواستار شکل بهتری از حکومت درکشورش است. وقایع آوریل امسال خیلی چیزها را در ذهن من تغییر داد. شنیدید که درباره خسارات صحبت شد. و شاید هم برخی از آنان را شخصاً می‌شناسید (36) کشته و صدها زخمی. اما به‌نظر من، یکی از خسارات اصلی آنچه آن‌روز رخ داد، خسارت به هدفی بود که ما در عراق برایش جنگیدیم. ما برای تشکیل دولتی جنگیدیم که به‌مراتب بهتر از دولتی باشد که اجازه چنین کاری را بدهد چه برسد به این‌که این عمل را تشویق کند.
همچنین مایلم با شما این موضوع را هم در میان بگذارم که به یک مفهوم شخصی، یکی از تلفات آن‌روز اعتمادی بود که من به تیم نمایندگی ایالات‌متحده در عراق داشتم. من سفیرمان در عراق را می‌شناسم. وی در اصل مرد خوبی است، اما برخی مطالبی که اطرافیانش درباره وقایع آن‌روز گفته‌اند و این‌که چکار باید کرد، هیچ انطباقی با آنچه که یک تیم کشوری می‌تواند انجام دهد، و موظف است برود، وضعیت صحنه را درک کرده و توصیه‌های مناسب را به وزیر دفاعمان و کسانی‌که تصمیمات فرماندهی و کنترل را درکشور ما می‌گیرند، کند.
ما در ارتش آمریکا به تفنگداران می‌آموزیم که تمام رده‌ها، حتی در مأموریت رزمی، یک مسئولیت اخلاقی و در واقع، یک تکلیف دارند، تا کسانی را که قادر به حفاظت از خود نیستند، تحت حفاظت قرار دهند. کشوری هم که ما را جلو می‌فرستد به‌نظر من، همان مسئولیت را دارد. لذا اگر عراق این‌کار را نمی‌کند و ایالات‌متحده نمی‌تواند این‌کار را بکند، پس این مسئولیت بر گردن سازمان‌ملل‌متحد است که بررسی کند چه باید کرد. من مسلماً تمام جنبه‌های آنچه را که خانم رئیس‌جمهور شما گفت تأیید می‌کنم.
ما به‌ فرماندهان تاکتیکی‌مان می‌آموزیم که ابتدا باید وضعیت را زیر نظر بگیرند، بعد خود را در حد نیاز منطبق ساخته و هنگامی‌که زمان اجرای کار رسید، با حداکثر تهاجم آن‌را به‌اجرا درآورند.
نظر من، خانمها، آقایان این است که ایالات‌متحده باید همان هوشمندی را که ما از فرماندهان رزمی‌مان انتظار داریم نشان دهد. ما یک سیاست تعامل را که بعضیها می‌گویند مماشات، آزمودیم اما اثری نداشت. حال به‌نظر من، وقت آن رسیده که راه دیگری در پیش گیریم.
ما به‌فرماندهان عملیاتی‌مان می‌آموزیم: «دشمنت را خوب زیر نظر بگیر. ببین چه‌چیزی واقعاً او را عصبی می‌کند و همان را به‌عنوان اهرم به‌کار بگیر». بحثی در این نیست، باید خوب نقطه کانون توجه رهبری رژیم ایران و میزان اقداماتی را که برای ازبین‌بردن تأثیر حضور مجاهدین و ساکنان کمپ‌اشرف به‌عمل می‌آورد را در نظر بگیرید، این است که عصبی‌اش می‌کند، و ما باید درک کنیم وزن آنچه که این خشم را برمی‌انگیزد، تا چه اندازه است. و النهایه این‌که ما به ژنرالهایمان می‌آموزیم که یک ملت همواره کاری را خواهد کرد که در راستای بالاترین منافع همان ملت باشد. به‌نظر من، اگر قرار باشد این رویارویی بالقوه را که سایه آن در افق سنگینی می‌کند، منتفی سازیم، بهترین فرصتی که داریم تغییر رژیم در داخل ایران است. فکر می‌کنم زمان دیگر تمام شده، من قطعاً حمایت می‌کنم ازاین‌که اولین گام مؤثر، خارج‌کردن نام مجاهدین از لیست باشد و این‌که ما از ساکنان اشرف حفاظت کنیم و از اعضای آنها به‌طور کامل حمایت کنیم. بسیار متشکرم که به‌من فرصت دادید در جمعتان حضور داشته باشم.

سوتاس:
بسیار متشکرم. سخنران بعدی، قاضی لوئیس‌فری است. او به‌عنوان مدیر اف.بی.ای در دوره دو رئیس‌جمهور آمریکا از ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ خدمت کرده است. او توسط شهردارجولیانی به‌عنوان ”مناسب‌ترین فرد در آمریکا برای اداره اف.بی.آی“ و توسط پرزیدنت کلینتون ”یک اسطوره مجری قانون“ که او را در سال ۱۹۹۳ منصوب کرد توصیف شد.

لوئیس‌فری - رئیس اداره تحقیقات فدرال ۱۹۹۳ ـ ۲۰۰۱
بسیار متشکرم. بسیار خوشحالم که امشب اینجا هستم. و من قبل‌از هرچیز می‌خواهم به‌شما به‌عنوان مخاطبینی که فوق‌العاده بوده‌اید و به‌خاطر صبرتان و توجه‌تان و از طرف همه ما، به‌خصوص همکاران آمریکاییم، تبریک بگویم. و بسیاری که اینجا نیستند و شما می‌دانید که دوستان و اعضای خانواده شما که بعضاً در کمپ‌اشرف هستند این را می‌بینند. و پیام ما به‌شما امشب در سخنان ژنرال، نخست‌وزیر چرچیل است که ”هرگز، هرگز، هرگز، هرگز، تسلیم نشوید“.
خانم رئیس‌جمهوررجوی ما از رهبری شما تقدیر می‌کنیم ما برنامه‌های شما را ارج می‌نهیم، برنامه‌هایی که تمام موارد حقوق‌بشر، حق آزادی، حقوق زنان را دربر دارد و برای روزی دعا می‌کنیم که شما بتوانید به تهران بروید و همین‌طور به واشینگتن دی.سی بیایید و لطفاً ما را ببینید.
سه پیام ساده تکراری ولی حیاتی امشب ما این است:
خانم وزیر، آقای رئیس‌جمهور، مجاهدین را بلادرنگ از لیست وزارت‌خارجه حذف کنید.
این سازمان، یک سازمان تروریستی نیست. واقعیتهایی که این لیست‌گذاری را تأیید کند وجود ندارد و قانون علیه تداوم آن است.
شماره 2 - لطفاً بلادرنگ از زنان و مردان کمپ‌اشرف حفاظت کنید.
و 3 - همان‌طور که شهردارجولیانی گفت به‌صورت اثباتی و تهاجمی از مجاهدین و رزمندگان آزادی ایران حمایت کنید.
و خطاب به مردان و زنان و خانواده‌های کمپ‌اشرف، ما شجاعت شما را تحسین می‌کنیم، به فداکاریهایتان ارج می‌گذاریم.
اعضای کنگره ما همان‌طور که ژنرال موکیزی اشاره کرد. یک گروه فوق‌العاده از مقامات سابق آمریکا که درباره تروریسم آگاهی دارند، از شما حمایت کرده‌اند، اسمشان را، افتخاراتشان و شهرتشان را در پشت یک پیام ساده گذاشته‌اند که شما باید بلادرنگ از لیست سازمانهای تروریستی آمریکا خارج شوید.
ما یادمان رفت از مدیران سابق اطلاعات مرکزی، مشاور سابق امنیت ملی رئیس‌جمهور کنونی آمریکا نام ببریم. فرمانداررندل درباره شواهد مختلف صحبت کرد و شما انواع شواهد را اینجا دارید که شما را به‌همین نتیجه‌گیری می‌رساند. ولی فراتر از آنچه شما می‌دانید، ما می‌دانیم و می‌شنویم، آن چیزهایی است که ما نشنیده‌ایم. و بگذارید به‌شما چیزی نه‌فقط درباره واشینگتن بلکه در مورد هر پایتختی در هر دولتی در هر کشوری در جهان بگویم، اگر نوک سوزنی از شواهد و واقعیتهای معتبر وجود داشت که لیست‌گذاری مجاهدین را توجیه کند، آیا یک دادستان‌کل آمریکا، شهردار نیویورک، مدیران سابق، سفرا، فرمانداران، اینجا حاضر می‌بودند؟
خانمها، آقایان ما حتی یک درز کردن اطلاعاتی در واشینگتن‌دی.سی نداشتیم که نشان دهد به هر صورت یا فرمی این سازمان باید در لیست باقی بماند. و دلیل آن این است که هیچ قانونی نیست، هیچ واقعیتی وجود ندارد که این نام‌گذاری را توجیه کند. بنابراین، اجازه دهید درباره احتمال روشی دیگر صحبت کنیم. و درضمن ما از کمیسر عالی و کاری که اخیراً انجام شده بسیار خوشحالیم، احترام به حفاظت و تعیین استاتو.
ایالات‌متحده‌آمریکا وظیفه حفاظت از مردان و زنان کمپ‌اشرف را دارد. یک قول قطعی توسط ارتش آمریکا و این حتی به وظیفه اخلاقی یا هرچیز دیگری که با آن می‌آید کاری ندارد.
شما می‌دانید این لیست‌گذاری تنها یک کار پاسیو نیست، این تنها یک نام‌گذاری نیست که به‌دلایل سیاسی روی یک تکه کاغذ نوشته شود، چون همان‌طور که شنیدید هیچ واقعیتی حتی در سال ۱۹۹۷ وجود ندارد که این نام‌گذاری را توجیه کند و من می‌خواهم یک‌دقیقه دراین‌رابطه صحبت کنم.
این نام‌گذاری آنطوری که امروز برقرار است مجوز کشتار است، نه‌تنها برای وزارت اطلاعات ایران و سپاه پاسداران و عواملش بلکه برای دولت عراق همان‌طور که به‌طرز وحشیانه‌یی در 8آوریل امسال، شاهدش بودیم.
مقاله‌یی در نیویورک‌تایمز بود که به‌روشنی با دسترسی زیاد و حمایت زیاد کارکنان ریاست‌جمهوری و سیاست‌گذاران کلیدی کاخ سفید نوشته شده بود. آنها از نیویورک‌تایمز خواستند دو نکته قوی را مطرح کند: به رئیس‌جمهور و سیاست آمریکا به‌خاطر آنچه در لیبی اتفاق افتاد امتیاز بدهد.
دو اصل وجود داشت و این روشی بود که نیویورک‌تایمز گزارش کرد و نوشت. اصل شماره 1: آمریکا مسئولیت توقف نسل‌کشی در چشم‌انداز را دارد. اصل شماره 2: آمریکا وقتی‌که امنیت نفرات آمریکا مستقیماً تهدید نشده باشد، به‌تنهایی عمل نخواهد کرد.
بنابراین، ما از رئیس‌جمهورمان و وزیر خارجه امشب می‌خواهیم که لطفاً همین سیاست را به کمپ‌اشرف اعمال کنید. اگر ما کاری نکنیم نیازی نیست که راجع به نتیجه‌اش حدس و گمان بزنیم چون آنچه قبلاً اتفاق افتاده را می‌بینیم.
شماره 2- آمریکا نباید به‌تنهایی عمل کند، ما حالا با اتحادیه اروپا، انگلستان با کمیسر عالی با تواناییهای اخلاقی و دستورالعملهای اخلاقی هر انسانی که می‌بیند و می‌فهمد زندگیها در معرض تهدید هستند، کار می‌کنیم.
بنابراین، ما خواستار عمل هستیم و خواستار عمل فوری هستیم.
متشکرم.

گونتر فرهویگن - نایب‌رئیس کمیسیون اروپا ۲۰۰۴ـ ۲۰۱۰
خانم رئیس‌جمهوررجوی، همکاران عالی‌رتبه از آمریکا، اروپا و سایر کشورها، دوستان عزیز!
از زمانی که در راه حمایت از کمپ‌اشرف و آزادی ایران قدم گذاشتیم همواره با این پرسش روبه‌رو می‌شویم که چرا ما این امر را دنبال می‌کنیم؟ این موضوع چه ارتباطی به‌ما دارد؟ به‌ما می‌گویند این مسأله به اروپا یا آلمان مربوط نمی‌شود. من در جواب می‌گویم که این برداشت غلط است. مسلم است که مسئولیت همه ماست. این به اعتبار ارزشهایی که معتقدیم مربوط است.
ما اروپائیان نمی‌توانیم مدعی باشیم که حقوق‌بشر را خلق کرده‌ایم نمی‌توانیم مدعی شویم که دموکراسی، حقوق‌بشر و حفاظت از اقلیتها مهمترین موضوعات مورد توجه ما هستند و سپس به‌راحتی روی شرایط فعلی کمپ‌اشرف چشم فرو بندیم. ما نمی‌توانیم خنثی باشیم. باید موضع بگیریم و به‌آن اشراف داشته باشیم. اگر به ساکنان اشرف کمک نکنیم، در واقع، از آخوندهای حاکم بر ایران حمایت کرده‌ایم و این از عواقب آن است. متأسفانه زمان به سرعت درحال سپری‌شدن است و شرایطی بحرانی وجود دارد. ضرب‌الاجل تعیین‌شده از سوی دولت عراق لغو نشده و تاکنون هیچ سیستم حفاظتی برقرار نشده است. بنابراین، هم‌اکنون زمان آن رسیده که کشورهای اروپایی دست به اقدام لازم بزنند.
اکنون زمان عمل فرارسیده و باید در برابر چشمان سازمان‌ملل، کاری انجام داد. کاری در زمینه رابطه با عراق، و عملی در زمینه رابطه با ایالات‌متحده.
دقیقاً 2ماه قبل در کنفرانس مطبوعاتی بروکسل مجموعه‌یی از درخواستهایی که اتحادیه‌اروپا باید انجام می‌داد، مطرح گردید. امروز عصر، آقای جان بروتون اعلام کرد که یکی از این درخواستها هم‌اکنون به نتیجه رسیده، فرستاده ویژه اتحادیه‌اروپا (در مورد اشرف) تعیین شده است. من از این بابت بسیار خوشحالم اما آن‌را کافی نمی‌دانم. باید توقع ما بیش‌از اینها باشد. باید اتحادیه‌اروپا در سازمان‌ملل فعالانه‌تر عمل کند و هم در ژنو هم در نیویورک این ندا را به‌گوش همگان برساند که سازمان‌ملل‌متحد مسئول تضمین امنیت ساکنان اشرف تا دست‌یافتن به راه‌حل نهایی است.
اولین قدم، استقرار دائم هیأت ناظر در کمپ‌اشرف است تا این اطمینان حاصل شود که از این پس کسی به‌خود جرأت نخواهدداد به کمپ‌اشرف حمله کند چرا که متهم به انجام جنایت خواهد شد.
علاوه‌براین، اتحادیه‌اروپا باید به عراق اعلام کند که این دولت نمی‌تواند انتظار داشته باشد مالیات‌دهندگان اروپایی، کمکهای مالی خود برای بازسازی این کشور را یک‌طرفه انجام دهند. آنچه که ما در مقابل می‌خواهیم این است که دولت این کشور به حقوق دموکراتیک، حقوق‌بشر و حقوق اقلیتها احترام بگذارد.
همچنین از نهادهای اروپایی و تمام کشورهای عضو اتحادیه‌اروپا انتظار دارم تا دقیقاً به دولت عراق تفهیم کنند تا زمانی که این دولت، کمپ‌اشرف را در محاق نگه دارد، از کمکهای مالی اروپا بهره‌مند نخواهد شد. ما خواهان این هستیم که دولت عراق تعهدی محکم و یک‌بار برای همیشه بدهد که اقدامات علیه کمپ‌اشرف را خاتمه خواهدداد.
مسأله دیگری که باید به‌آن بپردازم این است که با آمریکا چگونه باید دراین‌باره به گفتگو نشست؟ شاهد هستیم که افراد برجسته‌یی از ایالات‌متحده در اینجا حضور دارند. با خود می‌گویم چه تعداد از این افراد برجسته که به کشورشان خدمت کرده‌اند، آن‌هم در مواضعی مهم، و چند شاهد دیگر لازم است تا به‌صراحت بگویند سازمان مجاهدین خلق به‌دلیل یک‌سری روابط پشت پرده سیاسی در لیست قرار گرفت که از اساس غلط بوده‌اند.
باید از خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا پرسید چقدر زمان لازم دارد تا برایش روشن شود که قراردادن این گروه در لیست، به‌شکل مرگباری اشتباه بوده و باید در اولین فرصت ممکن این اشتباه تصحیح شود.
به‌عنوان جمع‌بندی و برای نتیجه‌گیری عرض می‌کنم که موضوع اشرف قسمتی از مشکل بزرگتر است، در عین‌حال شاید مهمترین مسأله دوران ما باشد؛ هم برای آینده‌ی ایران و هم برای آینده رابطه دموکراسی غرب با دنیای اسلام. باید بگویم که واضح است مشکلات موجود، دلیل مذهبی ندارد، بلکه این ملایان حاکم بر ایران هستند که ادعا می‌کنند آنچه انجام می‌دهند خواسته دین است. هیچ مذهبی در دنیا وجود ندارد که از ما بخواهد مردم را سرکوب و یا شکنجه کنیم. چنین دینی هرگز وجود نداشته است. دلیل بروز این مشکل مذهب نیست، بلکه ریشه‌اش در «قدرت‌طلبی» آخوندهاست.
ما نباید چنین سیستمی را قبول کنیم، ما یک آلترناتیو در دسترس داریم، ما یک جنبش مقاومت دموکراتیک اینجا داریم و نمایندگان این مقاومت در اینجا در این تالار در ژنو گردهم آمده‌اند. ما باید برای دنیا روشن سازیم که نمایندگان مقاومت در اینجا نمایندگان واقعی مردم ایران هستند، نه ملاها.
متشکرم

اریک سوتاس:
سخنران بعدی، سفیر میچل‌ ریس می‌باشد،
او مدیر برنامه‌ریزی سیاسی وزارت‌خارجه آمریکا و سپس فرستاده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا برای روند صلح ایرلند شمالی تا سال ۲۰۰۷ بود. او درحال حاضر، رئیس کالج واشینگتن و مشاور ارشد برنامه‌ امنیت بین‌المللی است.

سفیرمیچل‌ریس - مدیر سیاست‌گذاری وزارت‌خارجه آمریکا ۲۰۰۳ ـ ۲۰۰۵
خانم رئیس‌جمهور، مهمانان برجسته، حضار محترم، ساکنان اشرف و بینندگان این گردهمایی در سراسر جهان که عاشق آزادی و دموکراسی هستید،
از این‌که از من دعوت کردید به ژنو بیایم و امروز سخنرانی کنم متشکرم. افتخار می‌کنم که با شما باشم و در همان پنلی باشم که بسیاری از مقامات دولتی برجسته هستند.
چند سال پیش من در دولت آمریکا خدمت می‌کردم. مسئولیتهای من شامل بررسی چالشهای سیاست خارجی در سراسر جهان برای وزیر خارجه بود. این به‌معنی تحلیل موضوعات و برآورد جهت‌گیریها بود که ببینیم آیا چالشها دارند بهتر می‌شوند و یا بدتر و به وزیر توصیه‌های لازم را برای اقداماتی که برای پیشبرد امنیت آمریکا باید کرد، بکنیم.
من به چالشی که امروز پیش روی ما می‌باشد نگاه کردم. مسأله انسانی در کمپ‌اشرف و لزوم از لیست‌ خارج کردن مجاهدین، و می‌بینم که گرایشها به‌نفع نیروهای عدالت و آزادی پیش می‌رود. به‌طور خاص من گرایش مثبتی در سه زمینه مهم می‌بینم:
اول در سازمان‌ملل، دوم در پوشش رسانه‌یی قضایا و سوم در داخل دولت آمریکا.
بگذارید در مورد هرکدام خلاصه صحبت کنم.
اول در سازمان‌ملل.
در چندماه گذشته رهبران مجاهدین و آنهایی که به‌این هدف معتقدند به‌طور مؤثری در سازمان‌ملل در ژنو و نیویورک جلب حمایت کرده‌اند.
کمیساریای عالی حقوق‌بشر ملل‌متحد، تقاضانامه‌های ساکنان اشرف در مورد موقعیت پناهندگی را پذیرفته است. در زمانی که کمیساریای عالی درحال پیشروی برای بررسی این درخواستها می‌باشد، در این موقعیت، ساکنان کمپ‌اشرف رسماً طبق قانون بین‌الملل هم‌اکنون به‌عنوان متقاضی پناهندگی محسوب می‌شوند و از سطح دیگری از حفاظت در برابر خشونت توسط نیروهای دولت عراق و رژیم ایران را برخوردارند. علاوه‌براین، مشخص شده که این متقاضیان برای تقاضای پناهندگی نیاز نیست که عضویتشان را در سازمان مجاهدین نفی کنند.
همه اینها پیشروی می‌باشد و ماجرای کمپ‌اشرف در بستر جهت‌گیری بزرگتری در جامعه بین‌المللی قرار می‌گیرد که نمی‌خواهد بی‌تفاوت بایستد و فقط نظاره‌گر قتل‌عام قربانیان بی‌گناه باشد. من البته دارم راجع به دخالت انسان‌دوستانه در لیبی توسط آمریکا و قدرتهای اروپایی صحبت می‌کنم. در مواجهه با قتل‌عام قریب‌الوقوع ساکنان بنغازی، این کشورها همراه با سازمان‌ملل‌متحد و اتحادیه عرب تصمیم‌ گرفتند که «دیگر هرگز نه». آنها دیگر هرگز کنار نمی‌ایستند تا کشتار غیرنظامیان بی‌گناه را در جایی‌که می‌توانند عمل کنند و جانها را نجات دهند تماشا کنند. و آنها دراین‌رابطه دست به‌عمل زدند. آنها تصمیم‌ گرفتند به‌هم بپیوندند و اصل مسئولیت بین‌المللی حفاظت را عمل کنند.
من معتقدم و می‌دانم که شما هم موافقید که جامعه بین‌المللی همین مسئولیت را در حفاظت از ساکنان بی‌گناه کمپ‌اشرف برعهده‌ دارد. ممکن نیست که کنار بایستیم و هیچ‌کاری نکنیم. اگر «هرگز نه» به ساکنان بنغازی اطلاق می‌شود، قطعاً به ساکنان کمپ‌اشرف هم اطلاق می‌شود.
جامعه بین‌المللی نمی‌تواند ادعا کند که از شرایطی که ساکنان شجاع اشرف هر روزه با آن زندگی می‌کنند بی‌خبر است. حداقل بعد از حوادث 8آوریل امسال چنین ادعایی نمی‌توان کرد.
شش‌ ماه پیش، تعهداتی که ذکر شد، از سوی سازمان‌ملل و جامعه فراگیر بین‌المللی وجود نداشت. ولی امروز وجود دارد. حالا کمیسر عالی سازمان‌ملل و دبیرکل ملل‌متحد علناً شرایط ساکنان کمپ‌اشرف را تأیید کرده‌اند. من معتقدم این منجر به شرکت بیشتر آنها و حفاظت توسط سازمان‌ملل‌متحد می‌شود.
دومین گرایش، پوشش مطبوعاتی است.
امسال پوشش مطبوعاتی به مجاهدین و کمپ‌اشرف، بیشتر منفی و مشکوک بود.
همراه با بسیاری از دوستان شما که بعضی از آنها در این پنل، امروز حضور دارند، شخصاً در رسانه‌ها هدف قرار گرفته و به‌خاطر حمایتمان مورد انتقاد قرار گرفتیم.
اگر برخی این تصور را داشتند که ناسزاگویی و ارعاب تأثیری دارد، من اینجا هستم تا بگویم خیر، این‌کار فایده‌یی ندارد!
ما دیروز با شما ایستادیم، امروز با شما می‌ایستیم و فردا با شما خواهیم ایستاد. مقابله با دریایی از اطلاعات غلط و گمراه‌کننده در رسانه‌ها یک خط‌مشی جدید رسانه‌یی است که رهبری شما اتخاذ کرده است. من معتقدم که موج حالا برگشته و در ماههای آینده افراد بسیار بیشتری، تصویر بسیار کامل‌تری از خواستهای ساکنان کمپ‌اشرف و از لزوم خارج‌ ساختن مجاهدین از لیست، خواهند داشت.
گرایش سوم در داخل دولت آمریکا دارد صورت می‌گیرد.
پیام شما، پیام ما به‌طور فزاینده‌یی در بالاترین سطوح مقامات دولت آمریکا شنیده می‌شود. مهلت دادگاه استیناف برای حل موضوع موقعیت مجاهدین و خروج از لیست، بالقوه کماکان به فشار بر وزارت‌خارجه ادامه می‌دهد.
دولت همچنین می‌داند که مهلت نخست‌وزیر مالکی برای بستن کمپ تا 31دسامبر، یک تهدید جدی برای ساکنان اشرف است و دولت آمریکا باید این موضوع را حل کند و اگر نه در قبال فاجعه مفروض برای آنها، مسئول خواهد بود.
در پاییز هنگامی‌که کنگره، جلسات استماعی درباره ایران و عراق خواهد داشت، توجهات بیشتری به‌این موضوعات معطوف خواهد شد. از مقامات دولت خواسته خواهد شد که در این جلسات شهادت دهند. من مطئنم که موضوع کمپ‌اشرف و مجاهدین در دستور کار خواهند بود. با مجبور کردن دولت که علناً به‌این مسائل بپردازد به‌طور خاص امیدوارم که بتوانیم بفهمیم چه‌کسی دستور خروج نیروهای آمریکایی از کمپ قبل‌از حادثه وحشتناک 8آوریل را داد، و چرا این‌کار را کردند.
شش‌ماه پیش، این موضوعات آن‌قدر که امروز وقت مقامات ارشد را به‌خود اختصاص می‌دهد، وقت نمی‌گرفت. حالا همه در دولت آمریکا این موضوعات را می‌فهمند.
بنابراین، سمت‌گیری تحولات مثبت هستند در جهت درستی پیش می‌روند ولی چالش باقی مانده است.
بسیارخوب، ما در گامهای بعدی چه می‌کنیم؟
اول ما باید این فشار را ادامه دهیم.
ساکنان کمپ‌اشرف نیاز به حفاظت بین‌المللی دارند و این یک موضوع عاجل است. تجهیزات جدید ارتباطی در پیرامون کمپ کار گذاشته شده باید ناظران بین‌المللی و ترجیحاً سازمان‌ملل در کمپ مستقر شوند تا از ساکنان مراقبت کنند. این‌کار باید همین الآن صورت گیرد.
دوم، دولت آمریکا باید نقش فعالتری در شکل‌دادن به آینده عراق ایفا کند. در حالی‌که آمریکا نیروهایش را در عراق کاهش می‌دهد، نمی‌تواند اجازه دهد که دولت مالکی برآن اعمال نفوذ کند یا عراق تحت سلطه ترور و ارعاب ملاهای ایران قرار گیرد.
همان‌طور که همه ما می‌دانیم آمریکا مسئولیت ویژه‌یی برای حفاظت از ساکنان کمپ‌اشرف دارد، فرمانداررندل و دادستان‌کل، قاضی‌موکیزی خیلی گویا قبلاً در این مورد صحبت کرده‌اند.
این مسئولیت در 31دسامبر که آخرین سرباز آمریکایی عراق را ترک می‌کند خاتمه نمی‌یابد، بلکه وقتی خاتمه می‌یابد که همه ساکنان اشرف در امن و امان باشند و در صلح و کرامت به‌سر ببرند. سریعترین، آسان‌ترین، و بهترین راه برای رسیدن به‌این هدف، خارج‌کردن مجاهدین از لیست است.
متشکرم.

سناتور جورجو بورناچین - عضو سنای ایتالیا
خانم رئیس‌جمهوررجوی،
خانمها و آقایان محترم
قبل‌از هرچیز می‌خواستم خوشحالی و خوشنودی خودم را از حضور در کنار شما در اینجا ابراز کنم. بعد از جلسات و تظاهرات مختلفی که در رم در مجلس نمایندگان و در سنای ایتالیا و نیز در پاریس داشته‌ایم حضورمان امروز اینجا در ژنو به‌عنوان شهر حقوق‌بشر، احترام به حقوق انسان و شهر صلح بسیار مهم است. همچنین حضور در اینجا در کنار بسیاری از شخصیتهای بین‌المللی.
بایستی از صمیم قلب از کمپ‌اشرف به‌خاطر موزیک بسیار زیبایی که به‌ما هدیه کردند، تشکر کنم. شنیدن موزیک «ای خورشید من»، قلب مرا به تپش انداخت. موزیک «ای خورشید من» عشق به زندگی، شادی و محبت و دوستی است. امیدوارم که خورشید آزادی و خورشید حقوق‌بشر هرچه‌زودتر بر اشرف بتابد.
شنیدن خبرهای خوب کمیساریای عالی پناهندگی نیز خوشحال کننده بود، اما برایمان روشن است که هنوز کارهای بسیاری مانده که باید انجام شود. هنوز کمپ‌اشرف در محاصره غیرانسانی به‌خصوص در رابطه با خدمات پزشکی قرار دارد. هنوز بلندگوها برای شکنجه روانی ساکنان کار می‌کنند و هنوز دولت عراق برخورد متفاهمی با نهادهای ملل‌متحد برای حل مسأله اشرف ندارد و در حالی‌که کمیساریا درگیر این موضوع شده است تهدید به بستن کمپ، تا پایان سال ۲۰۱۱ می‌کند.
من‌ هم با سایر سخنرانان این پنل موافقم که حداقل این است که سازمان‌ملل‌متحد، باید ناظران خود را به‌طور شبانه‌روزی در اشرف مستقر کند و این ناظران باید واکنش لازم را در خنثی‌سازی فشارهایی که از جانب دولت عراق بر روی ساکنان اعمال می‌شود از خود نشان دهند. این مسئولیت دبیرکل و کمیسر عالی حقوق‌بشر است که این را محقق سازند. من و همکارانم در ایتالیا بر این باور هستیم که سازمان‌ملل‌متحد باید با سرعت بیشتر دست به‌عمل می‌زد. ما تعلل کمیسر عالی حقوق‌بشر در این زمینه را درک نمی‌کنیم.
دبیرکل و کمیسر عالی حقوق‌بشر باید تاریخچه برخورد سازمان‌ملل‌متحد با سایر موارد جنایت علیه بشریت را به‌یاد بیاورند که چندان افتخارآمیز نبوده.
در انتها من از جانب خودم و همکارانم در ایتالیا به‌شما قول می‌دهم که ما برای محقق‌کردن استقرار تیم ناظر یونامی در اشرف پیگیرانه تلاش خواهیم کرد. این نه‌فقط یک وظیفه انسان‌دوستانه است بلکه گامی علیه بنیادگرایی به‌عنوان تهدید جهانی و همچنین گامی در راستای حفظ ارزشهای انسانی است.
همین‌طور شنیدم گفته شد که عراق حق حاکمیت دارد، که البته درست است، حاکمیت بر خاک خودش و حاکمیت بر مؤسسات خودش، ولی حاکمیت عراق بر سرزمین خودش و بر مؤسسات خودش به‌این‌دلیل است که بسیاری از جوانان آمریکایی، ایتالیایی، انگلیسی و اروپایی برای دفاع از این سرزمین و برای دفاع از این مؤسسات، جان‌ باختند. بنابراین، ما از عراق می‌خواهیم به‌خاطر این خونهای ریخته‌شده، به اشرف احترام بگذارد و حقوق‌بشر را محترم بشمارد.
همچنین به‌این‌دلیل که خانم رجوی به‌عنوان یک‌ زن مسلمان رهبری‌کننده جنبش ضدبنیادگرایی، و قهرمانان اشرف نیز به‌عنوان الگوی شرافت انسانی بسیار برای ما، برای همبستگی ما و برای مبارزه ما شایان احترام هستند.

ماتیو اوفورد - نماینده پارلمان انگلستان
خانم رئیس‌جمهور، مهمانان عالیقدر، خانمها و آقایان!
من با افتخار زیاد امروز اینجا در مقابل شما در ژنو، خانه ملل‌متحد ایستاده‌ام تا درباره موضوع کمپ‌اشرف صحبت کنم. همان‌طور که گفته شد من امروز به‌عنوان یک عضو پارلمان انگلستان و عضوی از کمیته بریتانیایی برای ایران آزاد اینجا ایستاده‌ام.
این کمیته توسط لرد کوربت، توانمندانه رهبری می‌شود. بسیاری از شما امروز او را می‌شناسید و می‌دانید سخت‌کوشی او باعث شد سازمان مجاهدین دیگر در لیست اتحادیه‌اروپا نباشد. ما از حمایت گسترده پارلمانترها در سراسر انگلستان، هم در مجلس عوام و هم در مجلس لردها، برخورداریم. و من امروز به‌نمایندگی از همه آن افراد در اینجا حضور دارم.
من همچنین در حمایت از بسیاری از موکلین حوزه نمایندگی خود، که دوستان و اقوامی در کمپ‌اشرف دارند، اینجا هستم. من کاملاً از نگرانیهایی که آنها برای دوستان و اقوامشان دارند به‌خصوص در حالی‌که با تهدید مستمر از طرف مقامات عراقی و فعالیتهای شیطانی سرویسهای امنیتی رژیم ایران مواجهند، مطلع هستم.
بنابراین، من از بیانیه اخیر علنی کمیساریای عالی پناهندگان ملل‌متحد که تقاضانامه‌های ساکنان اشرف و پناهندگی آنها را به‌رسمیت می‌شناسد، استقبال می‌کنم.
یک راه که می‌توانیم به امنیت و حفاظت افراد کمپ‌اشرف برسیم حضور هیأت ناظر ملل‌متحد است که به‌طور دائم درکمپ مستقر شود. در واقع، اگر کمپ به‌عنوان یک کمپ پناهندگی توسط ملل‌متحد به‌رسمیت شناخته شود، این امر، حفاظت بیشتری به ساکنان کمپ می‌دهد. به‌علاوه دولت عراق باید از هرگونه اقدام تهاجمی و خصومت‌آمیز علیه ساکنان کمپ که همه آنها برطبق کنوانسیون چهارم ژنو، حفاظت‌شده محسوب می‌شوند، پرهیز کند.
دولت عراق باید به قوانین بین‌المللی احترام بگذارد و از کنوانسیونهای متعددی که امضا کننده‌اش می‌باشد، پیروی کند. به‌عنوان اولین قدم، دولت عراق باید به ناظران اتحادیه‌اروپا و ناظران حقوق‌بشر اجازه دهد وارد کمپ شوند و شرایط کمپ‌اشرف را نظارت کنند.
به‌عنوان نتیجه‌گیری، ما می‌توانیم به اهدافمان برسیم. ما می‌توانیم حقوق ساکنان اشرف را تضمین کنیم که آنها حفاظت‌شده هستند. ازطریق تلاشهای ملل‌متحد، سازمانهای حقوق‌بشری، پارلمانترها و بسیاری دیگر در سراسر جهان، این‌کار می‌تواند صورت گیرد. ما می‌توانیم حقوق اشرفیها را حفاظت کنیم. ما نباید آنها را از یاد ببریم آنها مقاومت مشروع مردم ایران هستند. آنها تنها امید برای یک ایران آزاد و دموکراتیک هستند. و تنها «گناه» آنها مقاومت در برابر رژیم استبدادی ایران است. من به‌این افراد درود می‌فرستم. من به زنان و مردانی که با این چالشها مواجه بودند درود می‌فرستم. من همچنین به شجاعتشان درود می‌فرستم و می‌گویم ما امروز اینجا هستیم و با آنها می‌ایستیم.
ما علاوه‌براین با مردم ایران در مبارزه‌شان برای نیل به یک وطن آزاد و دموکراتیک می‌ایستیم. بسیار متشکرم.

اریک سوتاس
... از همه متشکرم و با این امید که ایران را به‌زودی آزاد ببینیم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/bcd26cc3-a1f2-4b7c-97c5-139a26b03f0b"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات