بحران آب آشامیدنی در تهران چقدر جدی است؟
آخوندها و مقامات آبفایشان طبق معمول و با همان فرهنگ خاص خودشان تلاش میکنند بحران آب تهران را در حد یک «گلآلودشدن» آب در بالادست سد امیرکبیر و سیاهنماییهای دشمن و استکبار جهانی و صهیونیزم بینالملل تقلیل دهند!
اما لابلای نکاتی که کارشناسهای درون همین نظام مطرح میکنند، نکاتی هم بهچشم میخورد که عمق بحران را نشان میدهند. روز ۲۵خرداد ۱۴۰۲ سایت حکومتی شرق از قول محمد درویش (کارشناس محیطزیست) نوشت: «تهران ظرفیت چنین جمعیتی را نداشته و اکنون حیاتش در معرض خطر است. او توضیح میدهد: تهران در مخروطافکنی در البرز جنوبی به وسعت ۷۵هزار هکتار واقع شده است. این مخروطافکن مطابق با بررسیهای اکولوژی نهایتاً میتواند به سه میلیون نفر از نظر آب، خاک و هوا سرویس بدهد؛ اما ما با اجرای طرحهای انتقال آب و سدسازی نزدیک ۱۰میلیون نفر را ثابت و ۲۷میلیون نفر را در قالب رفت و آمد روزانه در تهران جای دادهایم. در چنین شرایطی کمبود آب طبیعی است؛ این هشدار را از دهه۵۰ و پیش از انقلاب، کسانی داده بودند و حتی خواستار انتقال پایتخت شده بودند».
اما عملاً نه شاه و نه شیخ گوش شنوایی برای شنیدن حرف کارشناسهایشان نداشتند و نتیجه همینی شد که اکنون مردم در پایتخت باید با تانکر و گاریهای آبکش، آب آشامیدنی خود را تأمین کنند! درست مثل دوره رضاخان قزاق!
این بحران در زمان آخوندها با تمرکزی که دیکتاتوری حاکم بر میهنمان روی تهران و انباشته کردن سرکردگان و مزدوران و نیروهای نظامی برای حفاظت پایتخت از شورشهای مردمی ایجاد کرده، تشدید شده است، بحرانی که سرانجام روزی از روزها در اوج «تورم بحران» به یک انفجار بزرگ که اسمش قیام و انقلاب است، منتهی خواهد شد.