گزارش یک هموطن از وضعیت اسفبار پرستاران یک بیمارستان در استان مرکزی + فایل صوتی

یک شاهد عینی روز ۶فروردین ۹۹ در گزارشی از وضعیت اسفبار پرستاران و کارکنان یک بیمارستان در استان مرکزی گفت: «من دیگه دارم دیوانه میشم، بخدا تفنگ داشته باشم می‌زنم اینها را می‌کشم. بخدا پرستارامون، بیشترشون کرونا دارن و دارن کار می‌کنن. دوتاشون خودکشی کردن و سه چهار نفرشون فوت کردن. یکی شون بچه سه ساله داشت. فقط خواهش می‌کنم صدای مردم باشید. ما تو ایران واقعاً نمی‌تونیم کاری بکنیم».

این هموطن در ادامه گفت: «.... آره [پرستاران این بیمارستان] متأهل هستند. بیست روزه نرفتند خونه. چند روز پیش سی تی اسکن ریه دادند. امروز نتیجه سی تی شون اومد، کروناشون مثبت ولی با این حال اجازه ندادن بروند. از ۳۰ تا پرستاری که اونجا هستن ۲نفر تا حالا فوت کردند. فکر کنم ۵نفر دیگه هم کروناشون مثبت، بعد اصلاً نمی‌رسن تجهیزات و این چیزها که نیست بماند به‌لحاظ تغذیه‌ای هم اصلاً بهشون نمی‌رسن. این پرستار گفت ۵روز غذا فقط عدسی و سوپ هستش، گفتم خوب عسلی خرمایی چیزی بهتون بدهند. گفت: ای بابا تو هم دلت خوش، حقوقمون را ندادند نه تشویقی و نه عیدی بهمون دادن و به‌زور هم مجبورن نگهمون داشتن، همه‌اش هم همه‌اش پیام میده به دور و بری‌هاش پیام میده حلالمون کنید. روحیه شون را واقعاً باختن. واقعاً از این حکومت آبی گرم نمیشه غیر از این‌که یک عده‌یی دارن قربانی می‌شوند».