محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتلعام ۶۷ در سوئد
ادای شهادت علی ذوالفقاری از شاکیان پرونده و از شاهدان قتلعام
تظاهرات ایرانیان آزاده و بستگان شهیدان سربهدار در استکهلم
چهارشنبه ۲۸مهر ۱۴۰۰
در جلسه محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتلعام ۶۷ در دادگاه سوئد در روز چهارشنبه۲۸مهر، قبل از ادای شهادت توسط علی ذوالفقاری از شاهدان قتلعام و از شاکیان پرونده، وکیل مدافع وی شرح کوتاهی از دستگیری و سالهای زندان وی بویزه در دوران قتلعام به دادگاه ارائه کرد.
علی ذوالفقاری در بیان مشاهدات خود گفت در روز ۸مرداد از پنجره حمید نوری و چند پاسدار دیگر را دیدم که طنابهای دار را با فرقون به سمت سولهای که در آنجا قرار داشت میبردند. در همین روز تعدادی از زندانیانی که از مشهد به گوهردشت منتقل شده بودند را به هواخوری آوردند این زندانیان بهدلیل اینکه بهطور علنی از مجاهدین در زندان حمایت میکردند در بین زندانیان شناخته شده بودند. ما از پنجره دیدیم که آنها وضو گرفتند و سپس آنها را بردند.
علی ذوالفقاری گفت عموم پاسداران حتی کسانی که در کارهای صنعتی یا کارگری و حتی آشپزخانه زندان کار میکردند در اعدامها شرکت داشتند. خمینی دستور داده بود که همه در این کشتار شرکت کنند که کسی نگوید من نبودم.
وی گفت روز ۱۰مرداد حمید عباسی مرا از راهروی مرگ به اتاق هیأت مرگ برد و تحویل ناصریان داد. در هیأت مرگ با نیری و رئیسی و شوشتری رئیس سازمان زندانهای رژیم و پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات روبهرو شدم.
در راهرو مرگ ناصریان با خوشحالی میگفت امروز عاشورای مجاهدین است میخواستند همه را قتلعام کنند و خیلی خوشحال بود. آنروز چند بار اسامی زندانیان خوانده شده و گروه گروه آنها را به سمت محل اعدام بردند. پاسداران در آن روزها بهخاطر اعدام مجاهدین جشن می گرفتند و شیرینی پخش میکردند.
تعدادی از زندانیان هم بند ما همان روز یا روز بعد اعدام شدند از جمله فرزین نصرتی، حمید کرکوتی ابراهیم چوبدار، محمد مروج، غلامرضا غضنفرپور مقدم، امیر حسین کریمی.
علی ذوالفقاری در ادامه اظهارات خود گفت برای بار دوم که ما را به راهرو مرگ بردند بسیار شلوغ بود و همه زندانیان را برای قرار گرفتن در برابر هیأت مرگ آورده بودند بهخاطر ارتباطاتی که داشتم برایم مسجل شد که قتلعامی در جریان است و کل زندان گوهردشت را درگیر این قتلعام کرده بودند و میخواستند تصفیه حساب کنند. از سالها قبل قول اینکار را داده بودند و گفته بودند نمیگذاریم کسی زنده از این زندان خارج بشود طبقهبندی زندانیان در زندانهای مختلف از سالها و ماهها قبل هم در همین رابطه بود.
در راهروی مرگ کنار مجاهد قهرمان بهروز شاهی مقنی که از زندانیان مقاوم بود نشستم او گفت دارند اعدام میکنند در برابر هیأت مرگ از مجاهدین و آرمان آنها دفاع کردم هر چه میخواهد پیش بیاید و سپس سرود ایرانزمین را خواند که از عزم جزمش حکایت میکرد. در همین لحظه حمید عباسی از راه رسید و لگد محکمی به او زد و فحشهای رکیکی داد و دقایقی بعد او را با خودش برد که از آن ببعد دیگر هیچگاه بهروز را ندیدیم.
بیژن ذوالفقاری همچنین افزود بعد از قرار گرفتن در برابر هیأت مرگ بهمدت یک ماه من را در سلولهای انفرادی نگهداشتند. پاسداران به بهانههای مختلف ما را مثل توپ فوتبال بین خودشان پاس میدادند و کتک میزدند و میخواستند به مسعود رجوی توهین کنیم
جلسه دادگاه در بعد از ساعت ۱۳۳۰دقیقه ادامه یافت.
همزمان با برگزاری دادگاه ایرانیان آزاده و بستگان شهیدان سربهدار در برابر ساختمان دادگاه دست به تظاهرات زدند و با سردادن شعار و ایراد سخنرانی خواستار محاکمه سران رژیم بهویژه خامنهای و رئیسی جلاد و اژهای به جرم نسلکشی و جنایت علیه بشریت در دادگاههای بینالمللی شدند.