کنفرانس چهار دهه جنایت علیه بشریت و مصونیت از مجازات-سخنرانی پروفسور لیلا نادیا سادات و پروفسور ویلیام شیباس
بهمناسبت سی و پنجمین سالگرد قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی
پروفسور لیلا نادیا سادات
مشاور ویژه دادستان دادگاه جنایی بینالمللی لاهه
من شک ندارم که در آنچه من آبشار قساوت مینامم
این یکی از بدترین موارد جنایت علیه بشریت است که دیدهایم
و ممکن است مجموعهیی از اقدامات نسلکشی را نیز شامل شود
در ایران رژیمی بر سر کار است که از همان افرادی تشکیل شده
که جنایات را مرتکب شدهاند
زیرا قربانیان بدون هیچگونه روند قانونی اعدام شدند
و آنچه شما میخواهید کشاندن آنها به پای عدالت است
من فراخوان شما برای تشکیل کمیسیون رسمی تحقیق توسط سازمان ملل
که میتواند شواهد را نیز مستند کند را تحسین میکنم
چرا پاسخگویی اینقدر مهم است
نه فقط برای عدالت برای همه شما زیرا شما شایسته آن هستید
بلکه بهخاطر نسلهای ایرانی که همچنان از این جنایات رنج میبرند
خیلی خوشحالم که اینجا هستم. با تشکر از برگزار کنندگان. خوشحالم که توانستم هم صدا باشم با فراخوان برای پاسخگویی به جنایت علیه بشریت در قتلعامی که در سال ۱۳۶۷ روی داد.
من به همه شما که در این تلاش ثابت قدم بودید، درود میفرستم. من همچنین به قربانیان درود میفرستم و متأسفم که تقریباً در تمام دوران حرفهیی خود، نه فقط در دادگاه کیفری بینالمللی، بلکه قبل از آن، باید اعتراف کنم که از حقایق قتلعام آگاه نبودم زیرا کاملاً از عموم پنهان نگه داشته شده بود. و بنابراین اطلاع در این مورد برایم باعث افتخار بود.
من از شهادتنامهها بسیار متأسف و متأثر شدم و امیدوارم بتوانم به نحوی به شما در این فراخوان برای پاسخگویی در مورد این جنایات وحشتناک کمک کنم. من خیلی تحت تأثیر افرادی که تاکنون ملاقات کردهام قرار گرفتهام. شما وکلا، مدافعان، و پرچمدارانی فوقالعاده دارید که با دقت حقایق را جمعآوری میکنند، تلاش میکنند جنایات را مستند کنند، تلاش میکنند تا حقیقت را همانطور که اتفاق افتاده، ثابت کنند.
اکنون بعد از خواندن گزارشهایی که به من داده شده و همچنین گزارش عفو بینالملل و برخی از شهادتهای دیگر، فکر میکنم این (جنایت) بر اساس قوانین بینالمللی به وضوح جنایت علیه بشریت است.
این (جنایات) گسترده و سیستماتیک و بر اساس یک سیاست دولتی است در حمله به جمعیت غیرنظامی شامل قتل، شکنجه، کشتار، ناپدیدسازی اجباری، آزار و اذیت به دلایل مختلف (از جمله) جنسیت، سیاست، مذهب، مبتنی بر فتوا و البته، موارد دیگر از جمله اقدامات غیرانسانی ناشی از هتک حرمت به اجساد، عدم ارائه اطلاعات به خانوادهها و سرپوش گذاشتن مستمر و عدم شفافیت در مورد جنایات.
من شک ندارم که در آنچه من آبشار قساوت مینامم، این یکی از بدترین موارد جنایت علیه بشریت است که دیدهایم. و در واقع ممکن است بهدلیل خشونت در جنایات و گروههایی که علیه آنها جنایت شده، مجموعهیی از اقدامات نسلکشی را نیز شامل شود.
این قتلعام در یک دوره وحشتناک از تاریخ اتفاق افتاد. و فکر میکنم که اطلاع از این که شما در جنایتی که انجام شده خودتان را تنها نمیبینید، به شما آرامش زیادی نمیدهد. اما ممکن است این به شما آرامش بدهد که بدانید در برخی از این موارد، پاسخگویی با موفقیت انجام شده است.
در مورد آمریکای لاتین و آرژانتین که حکومت نظامی ۵ تا ۳۰هزار زندانی سیاسی را ناپدید کرد، محاکمههایی صورت گرفته و آن جنایات را جنایت علیه بشریت خواندهاند. همچنین تلاش موفقی برای مبارزه با مصونیت از مجازات برای آن جنایات صورت گرفته است.
قتلعام حما در سوریه در سال ۱۹۸۲ اتفاق افتاد. دوره زمانی بسیار مشابه شما. در آن کشور مصونیت کامل (سران) وجود داشت. اما به یکباره، سوئیس به تازگی حکم بازداشت رفعت اسد را صادر کرد و خواستار محاکمه او برای کشتار حما در سال ۱۹۸۲ شد.
بنابراین وضعیت شما چالشبرانگیز است. رژیمی بر سر کار است که از همان افرادی تشکیل شده که جنایات را مرتکب شدهاند، و آنچه شما واقعاً میخواهید این است که در مورد کاری که در رابطه با قربانیان انجام دادند، آنها را پای عدالت بکشانید. زیرا قربانیان بدون هیچگونه روند قانونی اعدام شدند.
اما من فکر میکنم که چنین درخواستهایی برای پاسخگویی میتواند موفقیتآمیز باشد. عمدتاً از طریق تلاشهای فوقالعادهیی که خودتان برای مستندسازی و شفافسازی شواهد انجام دادهاید تا بتوان آن را ارائه کرد. و من فراخوان شما را برای تشکیل کمیسیون رسمی تحقیق توسط سازمان ملل، که میتواند شواهد را نیز مستند کند، تحسین میکنم.
و سپس میتوانیم نگاهی بیاندازیم به برخی از مکانیسمهای بینالمللی و ملی که میتوان برای ایجاد این پاسخگویی استفاده کرد، چه صلاحیت جهانی، چه حکمهایی که توسط کشورهای اروپایی صادر میشود و چه یک نوع دادگاه بینالمللی ترکیبی که میتوان در آینده تصور کرد.
بسیاری از راههای دیگر نیز وجود دارد. و من فقط با بیان چند کلمه سخنرانیام را به پایان میرسانم که چرا پاسخگویی اینقدر مهم است، نه فقط برای عدالت برای همه شما، زیرا شما سزاوار آن هستید، بلکه بهخاطر نسلهای ایرانی که همچنان از این جنایات رنج میبرند. حکومت ایران که بهطور ویژه اصلاً پشیمان نیست و علیه کمیسیون جنایات تلاش میکند، زیرا اساساً برای مدت طولانی پاسخگوی جنایتش نبوده است. ما شاهد تظاهرات مداوم در ایران هستیم که دوباره با جمعآوری دهها هزار زندانی و همچنین اعدام بدون روند قانونی مواجه میشود.
و این اعتراضها و اعدامهای کنونی نه تنها توسط شما، بلکه حتی توسط ایالات متحده و گزارشهای حقوقبشری آن به طور گسترده ثبت شدهاند، که میتوانید فهرست کامل را بخوانید. همچنین همانطور که خانم رئیسجمهور گفته است، با کمپین سرکوب فراسرزمینی، حمله به ایرانیان و حامیان آنها در خارج از ایران، حتی با ترور و سایر جنایات همراه بوده است.
وقتی به اتفاقی که برای ایران افتاده، فکر میکنم که کشوری زیبا با مردمی شگفتانگیز است، به شما میگویم که شما شایسته عدالت هستید، و آنچه در سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد، باید هم یک جستجو برای حقیقت باشد و هم با اقدامات قاطع برای اطمینان از پاسخگویی در قبال جنایات مواجه شود. بسیار متشکرم.
پروفسور ویلیام شیباس
رئیس کمیسیون مستقل تحقیق سازمان ملل در نوار غزه (۲۰۱۵)
وقایع ایران در سال ۱۳۶۷ بخشی از یک حرکت رو بهرشدی بود
که کمک میکند به آنچه امیدواریم عدالت در مورد جنایات اتفاق افتاده باشد
امیدوارم زمانی که ما پیگرد قانونی داشته باشیم
شاهدانی از اشرف۳ باشند که در دادگاه شرکت کنند و شهادت دهند
آنها اکنون در صلاحیت کنوانسیون اروپایی حقوق بشر
در قلمرو یکی از کشورهای عضو کنوانسیون اروپایی حقوقبشر هستند
و همه حقوق مدنی و سیاسی تضمین شده توسط آن معاهده را دارند
خانم رجوی، همکاران محترم، اعضای هیئت، خانمها و آقایان. مطمئن نیستم که اولین بار در چه زمانی درباره کشتارهای ۱۳۶۷ مطلع شدم، اما زمانی که بهعنوان یکی از اعضای کمیسیون حقیقت که کمی بیش از یک دهه پیش در لندن برگزار شد، در مورد آنها چیزهای زیادی شنیدم.
فکر میکنم سال ۲۰۱۲ بود. من با لوئیز اسنال، اریک داوید، دانیل تورپ و دیگران در آن کمیسیون نشسته بودیم و چندین روز بهشهادت شاهدان، بستگان قربانیان که در مورد وقایع ایران در سال ۱۳۶۷ صحبت میکردند گوش دادیم. امروز بسیار خوشحالکننده است که میبینیم این بخشی از یک حرکت رو بهرشدی بود که در نهایت کمک میکند به آنچه که امیدواریم عدالت در مورد جنایات اتفاق افتاده باشد. چیزی که تشبیه شگفتانگیز مارتین لوتر کینگ را در مورد قوس اخلاقی جهان که به سمت عدالت گرایش دارد، یادآوری میکند.
در طول سالها کارم با سازمان ملل متحد، توجه زیادی به موضوع مجازات اعدام کردهام. دبیرکل سازمان ملل هر پنج سال یک بار گزارشی درباره وضعیت مجازات اعدام در جهان تهیه میکند و من نویسنده اصلی آن گزارش از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ بودم. همه نمیدانند که در دهههای اخیر مجازات اعدام تا حد زیادی در کره زمین ناپدید شده است و اکثریت بزرگ دولتهای جهان اکنون مجازات اعدام را از قوانین ملی خود لغو کردهاند. علاوه بر این، از میان کشورهایی که در اقلیت باقی ماندهاند، اکثریت آن اقلیت استفاده از آن را متوقف کردهاند و امروزه کمتر از ۳۰ کشور هنوز از مجازات اعدام استفاده میکنند، برخی از آنها بیشتر از دیگران. ما آماری از همه آنها نداریم زیرا آمار اعدامها را از چین و ویتنام و کره شمالی دریافت نمیکنیم. اما از بقیه، ایران در صدر فهرست قرار دارد. در واقع، رژیم ایران سال گذشته به اندازه مجموع بقیه کشورهای اعدام کننده، اعدام کرده است و تمایل زیادی به مجازات اعدام دارد. من فکر میکنم وقتی زمان تعقیب قضایی، برگزاری دادگاهها فرا میرسد، اگر جنایات سال ۸۸ انکار شود، شواهد و مدارک مفیدی وجود خواهد داشت. درباره این واقعیت که (این رژیم) از شروع کارش، از روزی که قدرت را گرفت تا امروز، این یک حکومت و رژیمی است که تشنه مجازات اعدام است. در واقع، آنچه در جریان است، بیش از هر چیز پیامی به مخالفان سیاسی رژیم مخابره میکند، که آنها جان خود را به خطر میاندازند و این رژیمی است که برای سرکوب مخالفان از هیچ کاری فروگذار نمیکند.
میخواهم در مورد سه موضوع مربوط به صلاحیت و تعقیب نهایی جرایم ارتکابی در سال ۶۷ صحبت کنم. برخی از سخنرانان قبلاً از واژه نسلکشی استفاده کردهاند. امروزه، میدانید که تعریف نسلکشی در کنوانسیون سازمان ملل متحد که در سال ۱۹۴۸ به تصویب رسید، تعریف محدودی است و محدود به گروههایی است که تحت عنوان ملی، قومی، نژادی یا مذهبی تعریف میشوند. گروههای سیاسی به دلایلی که امروز فرصت توضیح آن را ندارم، عمداً از فهرست حذف شدند، اما از آن زمان تلاشهایی برای جلب نظر قضات بینالمللی برای خواندن آنها در کنوانسیون صورت گرفته است تا دامنه کنوانسیون با تفسیر گسترده کلمات آن گسترش یابد. اما پیام قضات، بهویژه در سطح بینالمللی، این بوده که ما این کار را انجام نمیدهیم، نیاز به اصلاح دارد و البته اصلاح قانون عطف به ماسبق نخواهد شد. کشورهایی هستند مثل فرانسه که تا حدی تعریف اصلی خود را از نسلکشی پذیرفتهاند و گروههای سیاسی را در فهرست قرار دادهاند. قانون مجازات فرانسه میگوید در واقع قانون فرانسه در مورد گروههایی صحبت میکند که با معیارهای دلخواه تعریف شدهاند، و بنابراین پیگرد نسلکشی در این جا و در کشورهای دیگر امکانپذیر است. اما ما با استدلالهایی در مورد تعقیب عطف به ماسبق این قانون مواجه خواهیم شد، همانطور که لیتوانی در میان موارد دیگر در دادگاه اروپایی حقوقبشر تلاش کرد این کار را انجام دهد. موضوع دومی که ممکن است مطرح شود این است که پیگرد قانونی برای وقایعی که ۳۵ سال پیش یا بیشتر اتفاق افتاده است، منسوخ شده است. اما زمانی که در مجمع عمومی در سال ۱۹۶۸ در مورد متن معاهده رأیگیری شد که محدودیت قانونی در مورد جنایات علیه بشریت را استثنا میکند، ایران به آن رأی مثبت داد. و بنابراین فکر میکنم این موضعی است که دولت اتخاذ کرده است و عقبنشینی از آن بسیار سخت است. من فکر میکنم که اینها مسائل اصلی هستند. شاید یک موضوع نهایی وجود داشته باشد که میتواند در بحث جنایت علیه بشریت که در گذشتههای دور، نمیخواهم بگویم، چندین دهه پیش انجام شده، مطرح شود. هنگامی که جنایات علیه بشریت برای اولین بار در سال ۱۹۴۵ و ۱۹۴۶ در نورنبرگ تحت پیگرد قانونی قرار گرفت، این مفهوم به جنایات و جنایات مرتبط با یک درگیری مسلحانه محدود شد. و برای چندین دهه، جنایات علیه بشریت با این محدودیت در دامنه خود همراه بود. این محدودیت بهوضوح در حقوق بینالملل در دهه ۱۹۹۰ناپدید شد. اما در مورد اینکه آیا این محدودیت هنوز در سال ۱۹۸۸ وجود داشت یا خیر، بحث خواهیم کرد. فکر میکنم پاسخ را باید در معاهده دیگری از سازمان ملل یافت، کنوانسیون علیه آپارتاید، که در دهه ۱۹۷۰ در سال ۱۹۷۳ تصویب شد. به آپارتاید بهعنوان جنایت علیه بشریت میپردازد که به وضوح در زمان صلح مرتکب شده است. و ایران، فکر میکنم در سال ۱۹۸۵، آن معاهده، کنوانسیون ضد آپارتاید را تصویب کرد. بنابراین به نظر من، این نیز به هر استدلالی از سوی رژیم ایران مبنی بر عدم بهرسمیت شناختن جنایت علیه بشریت در زمان صلح پایان میدهد. امیدوارم زمانی که ما پیگرد قانونی داشته باشیم شاهدانی از اشرف۳ باشند که در دادگاه شرکت کنند و شهادت دهند. آنها اکنون در صلاحیت کنوانسیون اروپایی حقوقبشر در قلمرو یکی از کشورهای عضو کنوانسیون اروپایی حقوقبشر هستند و همه حقوق مدنی و سیاسی تضمین شده توسط آن معاهده را دارند.
بسیار از شما متشکرم.