بیش از یک ماه از صدای شیونی که در نیزار با گلوله خاموش شد گذشت. جنایت هولناکی که به سوژه مهم رسانهها و ارگانهای بینالمللی تبدیل شد و خامنهای نتوانست پنهان کند.
حتی برخی رسانههای حکومتی ناگزیر به اعتراف شده و نوشتند: «فیلمها و روایتهای غیررسمی میگویند این افراد پس از آن که به نیزارها پناه میبرند مورد شلیک گلوله قرار میگیرند و همزمان صدای شیون و زاری بلند است».(سایت حکومتی خبر فوری ۲۷آذر ۹۸)
هیچ کس نمیگوید چرا تانک و سلاح سنگین به شهر آمد و گلولهها، سینههای کودکان و بیمارانی را شکافت که به نیزار پناه برده بودند.
اعتراض مردم ماهشهر: «تانک آوردن اینجا. مگه ما چی هستیم که برامون تانک آوردن؟ مگه ما چی هستیم؟ بابا ماها... دست خالی! ما اگه پول داشتیم اسلحه بخریم خوب میرفتیم نون میخریدیم».
یکی از گناهان مردم ماهشهر بستن راههایی بود که به مراکز اقتصادی پاسداران منتهی میشد. مردمی که جانشان به لب رسیده و منتظر جرقهای برای شورش بودند.
اعتراض مردم ماهشهر: «مردم ایستادن بیرون راهها رو بستن. مردمی که راهها رو بستن خدا شاهده بهخاطر بنزین نبود. مشکل مردم بنزین نبوده. فقط مردم منتظر یه جرقهای بودن. خسته شدن. ترکیدن دیگه»!
پاسداران جنایتکار مردمی را کشتند که سفرههاشان خالیست. دریدند و کشتند و گفتند آشوبگر بودند.
اعتراض مردم ماهشهر: «بابا آشوبگر چیه؟ داعشی چیه؟ بابا اینا نون شب ندارن»!
برایان هوک، نماینده ویژه وزارتخارجه آمریکا در امور ایران روز ۱۴آذر ۹۸ ضمن اشاره به قتل بیش از ۱۰۰۰نفر در جریان اعتراضات گفت: «نیروهای امنیتی در ماجرای نیزار ماهشهر حداقل ۱۰۰نفر را با رگبار گلوله کشتند».
جلاد، اینترنت را قطع کرد تا ابعاد قتلعام را پنهان کند اما کشتار در نیزار سینه به سینه تکرار شد و به طناب دار جلاد تبدیل گردید.