ژنو – مقر اروپایی سازمان ملل
کنفرانس دربارهٔ وضعیت وخامتبار حقوقبشر و موج اعدامها در ایران
همزمان با ۵۸مین اجلاس شورای حقوقبشر ملل متحد
با حضور شخصیتهای سیاسی، حقوقدانان، شاهدان جنایات رژیم
و بستگان شهیدان
محکومیت اعدامهای فزاینده توسط دیکتاتوری آخوندی
فراخوان بهاتخاذ یک سیاست قاطع در قبال رژیم
و حسابرسی از سران آن بهخاطر قتلعام۶۷
و جنایات مداوم علیه بشریت
همزمان با ۵۸امین اجلاس شورای حقوقبشر، جلسهیی در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو با عنوان «وضعیت حقوقبشر در ایران» با حضور شخصیتهای سیاسی، حقوقدانان، زندانیان سیاسی سابق و شاهدانی از بستگان شهیدان برگزار شد.
سخنرانان این کنفرانس ضمن بررسی وضعیت حقوقبشر در ایران و موج اعدامها، بر لزوم اتخاذ یک سیاست قاطع از سوی جامعهٔ جهانی برای مقابله با جنایات دیکتاتوری آخوندی علیه مردم ایران بهویژه در دورانی که رژیم با بحرانهای فزایندهٔ داخلی و بینالمللی مواجهست تأکید کردند و خواهان حسابرسی از سران رژیم بهخاطر قتلعام سیهزار زندانی سیاسی در سال۶۷ و جنایات مداوم آن علیه بشریت شدند.
سخنرانان این جلسه عبارت بودند از:
- کرستی بریملو رئیس کمیتهٔ حقوقبشر کانون وکلای انگلستان و ولز ۲۰۱۸-۲۰۱۲ و رئیس کانون وکلای کیفری انگلستان و ولز ۲۰۲۳-۲۰۲۲
- کلود نیکاتی معاون دادستان کل سوئیس ۲۰۰۹-۲۰۰۱
- رئیس دولت کانتون نوشاتل ۲۰۱۱-۲۰۱۰
- سناتور روبرتو رامپی از ایتالیا
- بهزاد نظیری
- سحر ثنایی
- بهروز مقصودی
مژگان جولایی
در شروع این جلسه مژگان جولایی با اشاره به موج اعدامها و وضعیت وخامتبار حقوقبشر در ایران، گفت: «با نگرانی عمیق این نشست را آغاز میکنیم، نشستی که به بررسی وضعیت نگرانکننده حقوقبشر در ایران اختصاص دارد. یکی از واقعیتهای تکاندهنده، افزایش اعدامهاست. امروز گردهم آمدهایم تا این وضعیت بحرانی را تحلیل کنیم، بهشهادتهای کسانی گوش بسپاریم که برای عدالت مبارزه میکنند و بهطور مشترک درباره اقدامات عملی که باید انجام بدهیم بیندیشیم.
کرستی بریملو - رئیس کمیتهٔ حقوقبشر کانون وکلای انگلستان و ولز ۲۰۱۸-۲۰۱۲
کرستی بریملو - رئیس کانون وکلای کیفری انگلستان و ولز ۲۰۲۳-۲۰۲۲
سپس کرستی بریملو در سخنرانی خود با تمرکز روی قتلعام۶۷ و جنایات مداوم علیه بشریت توسط دیکتاتوری آخوندی گفت: این اعدامها یک حملهٔ سیستماتیک و گسترده به جمعیت غیرنظامی بود که به قتلعام، اعدامهای فراقضایی، خودسرانه و ناپدیدسازیهای اجباری زندانیان سیاسی انجامید. این حوادث از ژوئیه تا سپتامبر ۱۹۸۸ انجام شد و حدود ۳۰ هزار نفر اعدام شدند. من اینرا با اطمینان از گزارش گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل بیان میکنم. پیش از آن، وقتی درباره این موضوع صحبت میکردم، گزارشهایی که پشتوانهٔ سخنانم بودند، متعلق به سازمانهایی غیردولتی نظیر عفو بینالملل بودند».
وی با یادآوری حکم خمینی جلاد برای قتلعام همهٔ مجاهدین سرموضع، روند اجرای این اعدامها را «کاملاً خودسرانه و فاقد معیارهای دادرسی عادلانه» دانست، و افزود: «این وقایع نقض آشکار میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی بود که ایران آن را تصویب کرده است. بهویژه، این اعدامها ناقض مادهٔ ۶ این معاهده (حق حیات) و مادهٔ ۱۴ (حق دادرسی عادلانه) بودند.
نقضهای دیگری نیز وجود داشت؛ از جمله عدم تحویل اجساد به خانوادهها، عدم ارائهٔ اطلاعات دربارهٔ ناپدیدشدگان، مخفی کردن اطلاعات مربوطه، دفن پیکرها در گورهای جمعی و عدم رعایت کرامت انسانی برای کشتهشدگان.
در طول سالها، شهادتهای بسیاری از قربانیان این قتلعام شنیدهام و میدانم که برخی از این قربانیان در این سالن حضور دارند. شنیدم که پدری مجبور شد هزینهٔ گلولههایی را که برای کشتن دخترش استفاده شده بود، پرداخت کند.
شنیدم که مادری همچنان باور دارد که پسرش از دههٔ ۱۹۸۰ در یکی از زندانهای ایران نگهداری میشود و روزی باز خواهد گشت.
خانم بریملو پس از یادآوری فایل صوتی منتظری که تردیدی دربارهٔ جنایت عظیم در قتلعام۶۷ باقی نمیگذارد، به گزارش تاریخی جاوید رحمان دربارهٔ قتلعام و اعدامهای سالها ۱۳۶۰ و ۶۱ پرداخت و گفت: «او نتیجه گرفت که اعدامهای ۱۳۶۷، طبق معیارهای جنایت علیه بشریت، شامل قتل، نابودی و حتی نسلکشی بودند. اعدامها شامل زنان، کودکانی که پیش از اعدام مورد تعرض قرار گرفته بودند و بسیاری از کودکان دیگر بودند.
گذشته روی آینده تأثیر میگذارد. حرفهای من در رابطه با قتلعام ۱۳۶۷ نیست. نکات برجسته وحشتناک و حلنشده این قتلعام، پنجرهیی به مصونیت از مجازات است. میخواهم از دو زندانی سیاسی نام ببرم که اکنون تحت حکم اعدام هستند؛ بهروز احسانی و مهدی حسنی.
کرستی بریملو همچنین بهگوشهیی از جنایات رژیم بهویژه علیه زنان پیشتاز در جریان قیام ۱۴۰۱ اشاره کرد و در پایان، گفت: «واکنش بینالمللی شامل بیانیههای شدیداللحن و تحریمها علیه (رژیم) ایران توسط کشورهای اروپایی و انگلستان که خارج از اتحادیه اروپا است بوده، تأثیر چندانی نداشته است. چون از سال ۲۰۱۱ درخواستهای شدیداللحن برای توقف اعدام وجود داشته است. ولی ما شاهد افزایش تعداد اعدامها بودهایم و دیدهایم که افرادی که نقش محوری در هیأتهای مرگ ۱۳۶۷ داشتهاند اکنون در مقامهای بالای حکومت ایران قرار دارند. ما باید شواهد را جمعآوری و حفظ کنیم و تلاش کنیم دادگاهی برای اعدامهای ۱۳۶۷ تشکیل شود (بایستی). حتی شواهدی در رابطه با نقض حقوقبشر قبل از آن، یعنی اوایل دهه ۱۳۶۰ (جمعآوری بشود). بدون حسابرسی، هیچ آرامشی برای قربانیان در مزارهای بینامونشان، هیچ آرامشی برای خانوادههای چشمانتظار و هیچ آرامشی برای ایران وجود نخواهد داشت.
کلود نیکاتی - معاون دادستان کل سوئیس ۲۰۰۹-۲۰۰۱
کلود نیکاتی - رئیس دولت کانتون نوشاتل سوئیس ۲۰۱۱-۲۰۱۰
سخنران بعدی در جلسه در مقر اروپایی ملل متحد کلود نیکاتی در شروع سخنانش به پرونده ترور شهید بزرگ حقوقبشر دکتر کاظم رجوی اشاره کرد و گفت: امروز قصد ندارم درباره پرونده آقای کاظم رجوی که دیگر در قید حیات نیست، صحبت کنم، زیرا توضیح اینکه چگونه از یک جرم عادی به یک جنایت نسلکشی رسیدیم که ماهیتاً غیرقابل گذشت است، نیاز به یک جلسه مجزا دارد. با این حال، این غیرقابل گذشت بودن چنین پروندههایی، میتواند امیدی برای رسیدن به عدالت ایجاد کند.
کلود نیکاتی سپس به عواقب عدم حسابرسی از رژیم بهخاطر قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ اشاره کرد، و افزود: «نمیخواهم وارد جزئیات آنچه در سال ۱۹۸۸ رخ داده است، بشوم. گزارشگر ویژه سازمان ملل و کمیسیون ویژه تحقیق، این کار را بسیار بهتر از من انجام دادهاند و خواهند داد. تلاش خواهم کرد تا توضیح دهم که چگونه دلایل و توجیهات نادرستی برای این اعدامها ارائه میشود، و اگر اقدامی صورت نگیرد، این اعدامها فردا و پسفردا نیز ادامه خواهند داشت.
در ایران، جان یک انسان دیگر ارزشی ندارد. برخی افراد مهمتر از دیگران محسوب میشوند یک زندانی، چه کمگناه باشد چه بسیار، باید از بین برود. ما امروز اینجا هستیم، زیرا اعدامهای جدیدی در راه است: بهروز احسانی ۶۹ساله و مهدی حسنی ۴۸ساله و مانند هزاران نفری که پیش از این اعدام شدهاند و کسانی که در آینده اعدام خواهند شد. این اعدامها غیرقابل قبولند و باید متوقف شوند.
اما مقامات ایرانی – و این همان محور اصلی سخنرانی من است – ادعا میکنند که این افراد تنها پس از طی یک روند قضایی کامل اعدام شدهاند. آنها میگویند که در دادگاه بدوی، تجدیدنظر و دیوان عالی، پروندههایشان با دقت و حرفهییگری توسط قضات مستقل بررسی شده است.
من نمیخواهم از الفاظ سادهانگارانه استفاده کنم، اما این عدالت چیزی جز یک نمایش بیارزش نیست.
همچنان معتقدم که جامعهٔ بینالمللی، باید راهحلی برای پایان دادن به این اعدامهای دستهجمعی، که از سال ۱۳۶۷ ادامه دارد، پیدا کند.
سحر ثنایی
در ادامهٔ کنفرانس در ژنو، سحر ثنایی سخنرانی خود را به تشریح وضعیت زنان در ایران تحت حاکمیت رژیم آخوندی اختصاص داد و ضمن بازگو کردن نمونههایی از جنایات و تبعیض نهادینه علیه زنان و دختران ایرانی گفت: «رژیم ایران، اصلیترین ترویجدهنده و عامل خشونت علیه زنان است، زیرا این خشونت را در ساختار قانونی خود نهادینه کرده است (رژیم). ایران بالاترین تعداد اعدام زنان در جهان را دارد. اما بهدلیل نقش پیشگامانهیی که زنان در مبارزه مردم ایران برای آزادی و دموکراسی ایفا کردهاند، سرکوبهای رژیم در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده است. بیش از پنجاه و نه هفته است که زندانیان سیاسی، چه زن و چه مرد، در ۳۸ زندان در سراسر کشور اعتصاب غذا کردهاند تا علیه اعدامهای دستهجمعی اعتراض کنند.
شعار «زن، مقاومت، آزادی» به شعار ملی زنان ایران تبدیل شده است. این مقاومت زنان، ریشهیی عمیق در جامعه ایران دارد.
بیش از ۴دهه است که زنان علیه یک دیکتاتوری دینی وحشی مبارزه کردهاند. از زنانی که در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ بهدلیل ایستادگی در برابر سرکوب برای آزادی، هزاران تن از آنها اعدام شدند، تا هزاران زنی که در قیامهای مختلف، بهویژه ۱۴۰۱، دستگیر و شکنجه شدند، اما تسلیم نشدند. داستانهای بیشماری از شجاعت بیحدوحصر این زنان، الهامبخش من و بسیاری از زنان نسل من بوده است.
از زنانی مانند ثریا ابوالفتحی و معصومه عضدانلو، که در دوران بارداری در دهه ۱۳۶۰ در برابر این رژیم ایستادگی کردند و اعدام شدند، تا دختران جوانی مانند سارینا، نیکا و حدیث که در اعتراضات ۱۴۰۱ جان خود را از دست دادند.
آنچه این زنان را بههم پیوند میدهد، شجاعت بینظیرشان در ایستادگی در برابر این رژیم و مبارزه برای حقوق اساسیشان است.
همانطور که خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران، سالها پیش گفتند، این رژیم ضربه مهلک را از همان جایی خواهد خورد که اصلاً آنرا بهحساب نمیآورد.
زنان آزاده و شجاع ایران، با مبارزه مستمر خود، این رژیم را برخواهند انداخت.
زن، مقاومت، آزادی.
سناتور روبرتو رامپی – ایتالیا
سخنران بعدی کنفرانس ژنو سناتور روبرتو رامپی از ایتالیا بود. وی نخست به سیاست گروگانگیری حکومتی توسط رژیم برای باجگیری از کشورهای غربی پرداخت و گفت: «ما در دو سال گذشته سه نمونه از این اقدامات را شاهد بودهایم. مورد اول مربوط به اسدالله اسدی بود که در بلژیک بهدلیل برنامهریزی بمبگذاری در یک گردهمایی بزرگ شورای ملی مقاومت به ۲۰ سال زندان محکوم شده بود. من شخصاً در آن اجلاس در سال ۲۰۱۸ حضور داشتم. رژیم ایران یک شهروند بلژیکی را در ایران بازداشت کرد و دولت بلژیک را تحت فشار قرار داد تا اسدی را به ایران بازگرداند که این امر در نهایت محقق شد.
مورد دوم به حمید نوری مربوط میشود. نوری در سوئد بهدلیل نقش خود در قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۳۶۷ بهحبس ابد محکوم شد. اما رژیم ایران دوباره یک شهروند سوئدی را بازداشت کرد و دولت سوئد را متقاعد کرد که نوری را آزاد کند و به ایران بازگرداند.
مورد سوم اخیراً ایتالیا را درگیر کرد، زیرا وضعیت مشابهی برای سسیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی رخ داد. این اقدامات نشاندهندهٔ یک مشکل جدی در روابط بین کشورهای دموکراتیک غربی و رژیم ایران است. چنین اقداماتی بهنوعی تشویق به جنایات، اعدامها و تروریسم در داخل و خارج از ایران محسوب میشود، زیرا این پیام را ارسال میکند که هیچ مجازاتی برای این اقدامات وجود ندارد. این روابط سابقه طولانی دارد. از دهه ۱۹۸۰، هنگامی که هزاران زندانی سیاسی در ایران اعدام شدند، اتحادیه اروپا بارها چشمان خود را بر این جنایات بزرگ بسته است. این مشکل (البته) شامل قتل مخالفان سیاسی (توسط رژیم ایران) در کشورهای اروپایی نیز میشود. بهعنوان مثال، در سال ۱۹۹۰ کاظم رجوی در ژنو ترور شد. امروز یک خیابان در ژنو به نام او نامگذاری شده است. همچنین در ایتالیا، (محمد) حسین نقدی در سال۱۹۹۳ ترور شد. این روش رژیم برای سرکوب مخالفان در کشورهای اروپایی است.
وقتی این ترورها بدون پاسخ و مجازات باقی میمانند، رژیم احساس میکند که میتواند در سطح ژئوپلیتیکی نیز اقدامات خود را گسترش بدهد و دست به کشتار و جنایات در دیگر کشورها بزند، ما بهواقع معتقدیم که در شرایط ژئوپلیتیکی کنونی، تغییر در روابط بین کشورهای غربی، بهویژه اروپا و (رژیم) ایران میتواند نقشی اساسی در برقراری صلح داشته باشد، زیرا میدانیم که (رژیم) ایران یک تهدید برای صلح در این منطقه و در سراسر جهان است. در نتیجه، تنها راه مقابله با نقض گسترده حقوقبشر و جنایات بزرگ این رژیم، محکومیت قاطع و حسابرسی از مقامات آن است.
بهروز مقصودی
در جلسهٔ «وضعیت حقوقبشر در ایران» در مقر اروپایی ملل متحد، بهروز مقصودی در سخنانش، گفت: «سه تا از داییهایم در دهه ۱۳۶۰ توسط رژیم ایران اعدام شدند. آنها زندانیان سیاسی بودند، افرادی که خواهان آیندهیی بهتر برای کشورشان بودند. در سال ۱۳۶۷، هزاران زندانی سیاسی در زندان در سراسر ایران اعدام شدند. در حالی که جهان در سکوت بود، اجساد آنها هرگز برنگشت. سابقه طولانی نقض حقوقبشر در ایران همچنان ادامه دارد». بهروز مقصودی با اشاره به کارزار «سهشنبههای نه بهاعدام» در زندانهای سراسر ایران، افزود: «آنها پیام روشنی دارند و خواستار لغو مجازات اعدام هستند».
رژیم چگونه به این موضوع واکنش نشان داده است؟ با سبعیت بیشتر. زندانیان معترض به سلول انفرادی فرستاده میشوند. تماسهای تلفنی و ملاقاتها قطع میشود. احکام اعدام جدید در حال صدور است.
ما نمیتوانیم سکوت کنیم. خواستههای زندانیان ساده است. آنها خواهان حق حیات هستند. آنها از حقوقبشر سازمان ملل متحد و رهبران جهان میخواهند که این اعدامها را متوقف کنند و (رژیم) ایران را مورد حسابرسی قرار بدهند (نباید). اجازه بدهند رژیم بدون عواقب به جنایت خود ادامه دهد. من میدانم که از دستدادن یکی از اعضای خانواده به چه معناست.
ما از جهان میخواهیم که کاری بیش از صدور بیانیه انجام بدهد. جهان باید عمل کند. ما در کنار کسانی هستیم که مخالف اعدام در ایران هستند.
بهزاد نظیری
آخرین سخنران کنفرانس در مقر اروپایی ملل متحد در ژنو بهزاد نظیری بود. وی با یادآوری شهادت خواهر مجاهدش مجاهد شهید گیتی نظیری توسط رژیم آخوندی گفت: «در آن دوران، من سه سال را در زندانها گذراندم، اما در حالیکه به هشت سال حبس محکوم شده بودم موفق به فرار شدم. پنج سال باقی ماندهٔ محکومیتم را پدرم بهعنوان گروگان در زندان سپری کرد.
همانطور که سناتور رامپی اشاره کرد، سیاست گروگانگیری و اخاذی رژیم ایران تنها مختص دوتابعیتیها نیست، بلکه قبل از هر چیز، مردم ایران را هدف قرار داده است. این نوع اخاذی و گروگانگیری چهل سال است که علیه خانوادههای ما اعمال میشود و متأسفانه واکنش کشورهایی که درگیر این موضوع هستند، در برابر این سیاست گروگانگیری رژیم آخوندها در سطحی که باید، نبوده است». بهزاد نظیری سپس به ۱۰۰۰اعدام توسط دیکتاتوری آخوندی در سال۲۰۲۴ از جمله اعدامها در ملأعام اشاره کرد، و افزود: «وقتی صحبت از اعدام در ملأعام میشود، یعنی یک ابزار سرکوب و وحشتافکنی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه. این اعدامها تنها یک مجازات فردی نیستند، بلکه یک سلاح سیاسی محسوب میشوند.
زیرا رژیم ایران بیش از هر چیز از یک وضعیت انفجاری در جامعه هراس دارد. از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ شاهد قیامهای گستردهیی در ایران بودیم که پایههای قدرت رژیم را لرزاند. در این قیامها، ۷۵۰ نفر در خیابانها کشته شدند. این هم شکلی از اعدام و قتل عمد در خیابان محسوب میشود. همچنین، ۳۰ هزار نفر دستگیر شدند. این اقدامات نیز بخشی از سیاست سرکوب و وحشتافکنی رژیم است. رژیم ایران این سیاست را همچنان با اجرای این نوع اعدامها ادامه داده است.
علاوه بر بهروز احسانی و مهدی حسنی، شش تن دیگر از سازمان مجاهدین خلق ایران نیز در زیر حکم اعدام هستند. دلیل اتهامات علیه آنها چیست؟ رژیم معتقد است که مجاهدین، نیروی محرکهٔ اصلی قیامهای داخل کشور بودهاند و این موضوع، بقای رژیم را بهخطر انداخته است».
بهزاد نظیری با یادآوری نتیجهگیری گزارشگر ویژهٔ ملل متحد در گزارش تاریخی خود مبنی بر توصیف قتلعام۶۷ بهعنوان نسلکشی و جنایت علیه بشریت، افزود: همانطور که خانم بریملو بهدرستی گفت، نمیتوان از اعدامهای سال ۲۰۲۵ صحبت کرد، بدون آنکه به قتلعام۱۳۶۷ اشاره کنیم. بنابراین، من در اینجا خواستار تمدید مأموریت گزارشگر ویژهٔ سازمان ملل و ادامهٔ تحقیقات (هیأت) حقیقتیاب بینالمللی هستم.