یا حجت بن الحسن ریشه ظلم را بکن، یا حجت بن الحسن ریشه آخوند را بکن
تلویزیون حکومتی ـ اول آذر ۱۴۰۰:
یک شهروند: آب شرب نداریم آب کشاورزی نداریم.
یک شهروند: ۲۰۰-۳۰۰ تا روستا بدون آب هستند.
بهراستی آب کجا میرود؟
تلویزیون حکومتی ـ ۲۹آبان۱۴۰۰:
مجری: این آب از آن سر منشاء که گرفته میشود کجا میره؟
اگر این آب قرار باشه برود برای مصارف بزرگ صنایع بزرگی مثل فولاد و غیره خرج بشود و به کشاورز نرسد خب معلومه...
یک کشاورز اصفهانی: این سند حقآب است آقا ۱۳۴۷ گوش کنید.
اگر مجتمع فولاد ادعا میکند یکی مثل اینها سند برای من بیاورد آب زاینده رود من را دزدیدن ما نه ذوب آهن میخواهیم و نه مجتمع فولاد، آب زاینده رود را میخواهیم...
یک روزنامه حکومتی نسبت به تهدید بلوغ قیام مردم اصفهان به یک قیام فراگیر نوشت:
آرمان ـ اول آذر۱۴۰۰: اعتراضی که در کف تفتیده زاینده رود صورت گرفت، ممکن است در آن جا پایان نیابد. اگر تدبیر جدی صورت نگیرد، با بحران بزرگتری مواجه خواهیم بود.
جوانان خشمگین شهرکرد ـ اول آذر: آب را خون میکنیم ـ آب را خون میکنیم.
بعضیهای میگویند بختیاریهای شعار میدهند وای اگر روزی که برنوها را در بیاوریم ولی ما نمیخواهیم آن روز برسد ولی اگر این کار را به حق ما بکنند مطمئن باش برنوها بیرون خواهد آمد.
جوانان خشمگین شهرکرد ـ اول آذر: وای اگر ایل ما برنو بهدست بگیرید.
آخوندهای جلاد و نیروی سرکوبگر انتظامی در وحشت از خشم مردم چهارمحال و بختیاری و خروش زاینده رود دست از پا خطا نکردند.
یک هموطن کشاورز اصفهانی ـ اول آذر۱۴۰۰:
اما بدانید مسئولان اعلام خطر ما میکنیم اعلام خطر ما میکنیم یا حق آب زاینده رود پست بدهید یا در زودیهای زود بدانید که غوغا میشود ما میدانیم غوغا میشود و برای ابد در زبالهدان تاریخ ریخته می شوید.