سایت الحوار المتمدن روز شنبه ۲۸ بهمن در مطلبی با عنوان «مارهای بدطینت و تجار کذب در پرتگاه سقوط» به قلم دکتر محمد الموسوی نوشت:
سر مار در ایران؛ تجاوز به عراق و سوریه و پاکستان چه معنایی دارد؟
میگویند کسی که از مجازات امان یافت، ادب را زیر پا میگذارد، و به نظر میرسد که مارهای بد طینت که بر مردم ایران و سایر ملتها و کشورهای منطقه حکومت میکنند، نقش محول شده به خود بهعنوان ژاندارم جانشین و سهلانگار در منطقه را به بهترین شکل، با بهرهگیری از بیتوجهی و چشمپوشی بینالمللی از جرایم و نقضهای خود و گاهی اوقات با دریافت حمایت مالی و سیاسی، ایفا میکنند. پس از دههها چشمپوشی و سهلانگاری بینالمللی، این مارها دیگر به کسی اهمیت نمیدهند، نه به حاکمیت، نه به قوانین، نه به ارزشها و نه به معیارها، و شروع به گسترش و نیشزدن به دور و نزدیک میکنند، با بهانه یا انگیزههای غریزی، و آنچه آنها را به گسترش و سلطهطلبی در خاورمیانه تشویق کرده، ترس از مارهاست که ساکنان منطقه از آن رنج میبرند، و قربانیان آنها در عراق، بحرین، دیگر کشورهای خلیجفارس، سوریه، لبنان، یمن، فلسطین و آفریقا فراوانند.
پس از تغییر صحنه و نقشه رویدادها و مراکز قدرت در منطقه به نفع رژیم ولایت فقیه، حاکم مار صفت در ایران و زمینهسازی این رژیم در این رابطه در سالهای پس از پایان جنگ این مارها علیه عراق و خروج آنها از جنگ بهعنوان بازنده، تمایل و خوی انتقام از عراق همچنان پابرجا بود تا اینکه فرصتی بهدست آمد که نه تنها از عراق انتقام بگیرد بلکه به نابودی این کشور و زیرساختهای آن و تسلط بر منطقه از طریق حکومت عراق فراهم آمد، و غرب این فرصت را پس از همکاری آخوندها با آنها در اشغال عراق ایجاد نمود، و عراق و هویت تاریخی آن به آخوندهای بد طینت هدیه شد تا از نو، قانون اساسی، رهبری، نیروهای مسلح، امنیت، مطبوعات، داد گستری به یمن غرب ترسیم شود. . و مهمتر از همه اینکه عراق به پایگاه نظامی و امنیتی آخوندها تبدیل شد تا از آنجا طرحها و منازعات خود را آغاز کنند، و امکان هدف قرار دادن دشمنان آخوندها از خاک عراق بدون اینکه رژیمشان مسئولیت قانونی و سیاسی کمترینی را برای آن هدفگیری بپذیرند، فراهم آمد، و آخوندها و پایگاههایشان از عراق به یمن و سوریه گسترش یافتند، و سفرهای مخفیانه از تهران به دمشق و بیروت افزایش یافت و بهویژه ارسال کاروانهای پول، نفت، سلاح و جابهجایی رهبران امنتر و آسانتر شد.
پس از اینکه عراق بهطور کامل تحت کنترل آخوندهای تهران قرار گرفت، تنها اقلیم کردستان عراق باقی ماند که زیر اطاعت آخوندها نبود و بهمثابه هدفی برای ولیفقیه و سربازانش چه عراقیها و چه افرادی که در عراق یا ایران مقیم بودند، قرار گرفت، و پس از افشاگری در مورد آخوندها در غزه و و برای لاپوشانی سناریوی انفجارها کرمان که توسط آخوندها به دو دلیل انجام شد، اول برای پوشاندن رسواییهای غزه و دوم برای سرکوب قیام مردم ایران که مورد انتظار بود و از طرفی همزمانی با خیمهشببازی انتخابات نمایشی آتی، بهویژه از آنجا که کرمان از شهرهایی است که کاملاً آخوندها و شرارتهای آنها را رد کردند، آخوندها این اجازه را به خودشان دادند که ادعا کنند مورد حملات تروریستی قرار گرفتهاند و مورد هدف هستند، و برای سناریو سازی به برخی توجیهات و پرتاب موشک به این سو و آن سو به اربیل عراق و سوریه و پاکستان پرداختند،
و در این موضوع آنچه که باعث تعجب است که داعش در این انفجارها متهم شده است سپس یک گروه در خاک پاکستان که هیچ ارتباطی با داعش نداشته است، هدف قرار میگیرد، در حالی که مردم ایران به هیچوجه روایت داعش و سایر نامگذاریها را نمیپذیرند چرا که اینها تماماً اسامی است که هرگاه رژیم نیاز به اتهام زدن داشته باشد و یا برای چسباندن مسئولیت عملیات تروریستی از آنها استفاده میکند بدون اینکه چیزی را دیده و یا شنیده و یا آثاری باقی مانده باشد ضمن اینکه فرماندهان ارشد سپاه آخوندها خودشان اعتراف کردهاند که آنها بنیانگذاران داعش هستند و این یک واقعیت است. .
بله آنها داعش را بنیان نهادند و شهر موصل و میلیاردها دلار و تجهیزات یک لشکر رزمی را بهطور کامل به آن اهدا کردند حتی سلاحهای کمری فرماندهان لشکر در مواضع برای داعش رها شده بود تا آنها بتواند مناطق سنی شورشی در عراق را به زانو در آورند، و بر اساس قانون از آب گلآلود ماهی بگیر، بر این ا ساس، انفجارها کرمان و پرتاب موشک به پاکستان و سوریه و و اربیل عراق صورت گرفت.