کاظم استادی پسر آخوند استادی سخنگوی اسبق شورای نگهبان رژیم در مقالهیی که در رسانههای حکومتی جمعه ۱۸ فروردین انتشاریافته به شکست ارتجاع آخوندی در تحمیل نظراتش به جامعه اعتراف کرد و گفت:
بسیاری از مسایل و موضوعات فقهی موجود در رسالهها و کتابهای فقهی، بهعلت ظهور تکنولوژی و تغییر ساختار زندگی فردی و اجتماعی مردم، منقضی شده؛ و دیگر، مبتلیٰبه مردم نیست.
اکنون فقه، نیمه جان شده؛ و در آیندهای نه چندان دور، خواهد مرد؛ حتی اگر نمیرد، در کما رفتن آن، قطعی است.
او در ادامه به دلایل مرگ ارتجاع آخوندی که او نام فقه بر آن گذاشته بود اشاره کرد و گفت:
بسیاری از مسایل و موضوعات فقهی موجود در رسالهها و کتابهای فقهی، بهعلت ظهور تکنولوژی و تغییر ساختار زندگی فردی و اجتماعی مردم، منقضی شده؛ و دیگر، مبتلیٰبه مردم نیست. اکنون، شاید یکسوم مسایل رسالههای عملیه (تدوین شده شصت سال پیش)، اساساً از صحنه زندگی مردم، محو شدهاند؛ همانند احکام چاه، احکام کنیز، و...
از آن طرف، فقها، تبحری در پرداختن به مسایل جدید (مستحدثه) ندارند؛ و غالباً، اساتید درس سطوح عالی حوزه (به نسبت)، از آن دروس گریزانند.
برخی از احکام و مسایل فقهی مورد قبول و پذیرش علما، «قبیحِ اجتماعی» شدهاند؛ و چون جامعه جهانی و نیز مردم کشور، آنها را مورد نقد یا تمسخر قرار میدهند، ناپسند و زشت شمرده میشوند؛ و متروک شده، یا در حال متروک شدن هستند؛ همانند برخی احکام ازدواج و احکام حدود و...
تعداد فقها و مراجع خودخوانده، بسیار گسترش یافته؛ و تنوع فتاوا، بسیار زیاد شده؛ و از آن سو، سطح علمی فقها، تنزل پیدا نموده، یا به حد ابتذال رسیده است.
وقتی فقها، کم سواد شوند؛ و از سوی دیگر، مردم کوچه و بازار، چند نظر و فتوای مخالف هم در یک مسأله را ببینند، مکلفین، الزامی به تبعیت از این راه «پر هرج و مرج» فتوایی، نمیبینند؛ و ترجیح میدهند تا نظر خودشان را جایگزین نظر فقها کنند.
بنا بر آنچه اختصاراً بیان شد؛ روزبهروز به مرگ_فقه و به تبع آن مرگ فقها، نزدیک میشویم. در آیندهای نزدیک، دایره مکلفین و عاملان به دستور فقها، بسیار محدود خواهند شد؛ و «دینِ فقهی»، شبیه فرقههای خاص دینی ادیان مختلف، میگردد.