دیدیم روحانی در وحشت از فوران خشم مردم به صحنه آمد و ذلیلانه گفت: «مردم عزیز ایران ما ۳۰بهمن فهمیدیم که کرونا آمده».
اما باز هم بهعلت نگرانی از شرایط انفجاری جامعه، کمتر از ۲۴ساعت بعد، سخنگویش سراسیمه به صحنه آمد و گفت از ۴بهمن موضوع کرونا مطرح شد و دو روز بعد آژیر خطر را کشیدیم.
رئیس مرکز بهداشت سازمان صدا و سیمای حکومتی هم اعتراف کرد که یک ماه قبل از اعلام عمومی دستبهکار شدند.
حمید حسینی، رئیس مرکز بهداشت سازمان صدا و سیمای حکومتی: «ما بحث تشکیل ستاد پیشگیری و مدیریت بیماری کرونا را خوشبختانه در سازمان صدا و سیما از هشتم بهمن یعنی یک ماه قبل از اینکه اعلام بشود کرونایی در ایران آمده ما تشکیل دادیم».
این در حالی است که روحانی و خامنهای وقیحانه بارها از شفافیت گفتند و دیگران را متهم به لاپوشانی کردند.
افکت خامنهای ۱۳اسفند ۹۸: «در بسیاری از کشورها پنهانکاری میکنند، نمیگویند. ما مسئولانمان با صفا و صداقت! از روز اول با شفافیت خبر رسانی کردند»!
پنهانکاری و دروغ یکی از مصداقهای صداقت و شفافیت آخوندی است. اما ابعاد خشم و برانگیختگی مردم از پنهانکاری کرونا و کتمان آمار آنقدر عمیق و گسترده است که ربیعی بازجو و شکنجهگر هراس آلود، در یک عقبنشینی آشکار گفت: «ممکن است برخی از کاستیها هم تو آمارها وجود داشته باشد ولی مردم اجازه بدهند ما اونجا که یقین کردیم اعلام بکنیم ولی بههرحال این تعداد کشتهها هم جانباختگان هم هست الآن ممکن است بیشتر هم باشد».
ربیعی در این سناریو تلاش میکند صحنه را کنترل کند اما خودش و همپالگیهایش هم میدانند که دیر شده. هشدارهای پیدرپی مهرههای نظام به بیاعتمادی و خشم مردم، دلیل این واقعیت است.