- سلام! اگر از همراهان فلاشبک باشید حتماً در جریان هستید که ما در بررسی کارنامه رضاخان از بهاصطلاح نوسازیهاش شروع کردیم و رسیدیم به حکومت مطلقه و بعد هم نگاهی به چپاولهای رضاشاه و مصادرههاش انداختیم. حالا میخوایم از یکی دیگه از شاهکارهای اعلیحضرت رونمایی کنیم که خداوکیلی همین یه مورد برای نشون دادن ابعاد خیانت این رضاخان قلدر به ایران و ایرانی کافیه...
تمدید قرارداد نفت
- بله! صحبت از تمدید قرارداد نفته. داستانش شنیدنیه. اجازه بدید از اول براتون تعریف کنم.
ببینید انگلیسیها از همون اولی که استخراج نفت ایران رو شروع کردن، قرار بود یه سهمی هم به ایران بدن. در زمان مظفرالدین شاه قراردادی تحت عنوان قرارداد دارسی بین ایران و انگلیس بسته شده بود که مطابق اون قرارداد، انگلیسیها نفت ایران رو استخراج میکردن و میزدن توی رگ... و ۱۶درصد از اون رو هم بهعنوان حقالسهم میدادن به ایران.
انگلیس در سال ۱۳۰۹، یک میلیون و دویست هزار لیر بابت حقالسهم به ایران داد. سال بعدش یعنی در سال ۱۳۱۰، به جای این مبلغ ۳۰۶هزار لیره بره ایران داد. یعنی یکدفعه چهار برابر کمتر از مقدار توافق شده به ایران داد. رضاشاه قاطی کرد و گفت ئه!... . حالا که اینطوریه اصلاً نخواستیم. بعد هم قرارداد نفت رو پاره کرد و گفت من اصلاً میخوام یه قرارداد جدید ببندم!
تا اینجای کار همه فکر کردن این عجب شاه خفنیه و چقدر به فکر منافع ملی ایرانه. اما وقتی قرارداد جدید رو بست، همه گفتن صد رحمت به قرارداد قبلی. حالا چرا؟ الآن عرض میکنم.
قرارداد قبلی تا سال ۱۹۶۱ یعنی ۱۳۴۰ تموم میشد اما قرارداد جدید رضاخان تا ۱۹۹۳ اعتبار داشت. بدتر اینکه کمپانی انگلیسی، حق بهرهبرداری از منابع نفت مناطق وسیعتری از ایران رو هم در اختیار گرفت. تازه این همه داستان نبود، کمپانی نفت انگلیس، حق خرید زمین، ساختمان راهآهن، بندرها، ایجاد خطوط تلفن، تأسیس فرودگاه و ایستگاه رادیو رو هم از رضاشاه گرفت.
بعد هم به جای اون ۱۶درصدی که قرار بود بهعنوان حقالسهم به ایران بدن، قرار شد در ازاء هر تن نفت، فقط چهار شیلینگ به دولت ایران بدن. این یعنی چی؟!... بله! این یعنی انگلیس یک دولت در داخل دولت ایران ایجاد کرد.
در رابطه با این قرارداد خائنانه بهتره ما چیزی نگیم و به جاش، حرفهای دکتر محمد مصدق رو نقل کنیم.
دکتر مصدق در اولین دوره مجلسی که بعد از سقوط رضاشاه تشکیل شد، با محاسبات دقیق نشون داد که قرارداد رضاشاه بیش از ۱۶میلیارد ریال به اقتصاد ایران ضرر زد.
دکتر مصدق گفت: «تاریخ عالم نشان نمیدهد که یکی از افراد مملکت بهوطن خود در یک معامله ۱۶میلیارد و ۱۲۸میلیون ریال ضرر زده باشد و شاید مادر روزگار دیگر نزاید کسی را که به بیگانه چنین خدمتی کند»
گرایش به آلمان در سیاست خارجی
- رضاشاه مهره دست نشونده انگلیسیها بود، اما بعد از جنگ جهانی اول و همزمان با قدرت گرفتن آلمان در اروپا، پاک هوایی شد و شروع کرد به چشمک و چراغ زدن به هیتلر!
از پایان سال ۱۳۱۰، اداره ساختمونهای صنعتی، یواش یواش به دست آلمانها افتاد. اون زمان ایران برای آلمان، یگانه منبعی بود که میتونست پنبه و پشم و سایر مواد راهبردی آلمان رو تأمین کنه.
آلمانیها که فهمیده بودن رضاخان ولع سیری ناپذیری به قدرت و مال اندوزی داره، از فرصت استفاده کردن و به شخص شاه پیشنهاد کردن که بیاد و کارخونههای صنعتی رو به قیمت آرزون بخره. بعد هم بخش زیادی از املاک اختصاصی شاه رو صنعتی کردن و محصولات اون زمینها، مثل پنبه و برنج رو به قیمت خوب خریدن و پولش رو هم به لیره طلا دادن. همه اینها برای مجذوب کردن رضاخان و آلمانیزه شدنش کافی بود.
- این آقایی که مشاهده میکنید اسمش لیندن بلاته. لیندن بلات، مستشار مالی آلمان در ایران بود. البته کارشناسان و مشاوران آلمانی زیادی در ایران استخدام شدن و شروع به کار کردن.
از سال ۱۳۱۶ به بعد، آلمان جای مهمی در تجارت خارجی ایران پیدا کرد. کار به جایی رسید که در سال ۱۳۱۷ مقام اول صادرات ایران، متعلق به آلمان بود.
آلمانها در ایران هم فرودگاه ساختن، هم راهآهن و هم ساختمانهای صنعتی.
البته در این میان نباید تنفر عمومی از انگلیس و روسیه رو نادیده گرفت. افکار عمومی در جامعه ایران نسبت به انگلیس و روسیه دافعه داشتن و ناخودآگاه بهدنبال قدرت سومی بودن که در مقابله با دو قدرت قبلی از کمک اون بهره بگیرن. آلمان در نگاه اول، چنین قدرتی به نظر میرسید.
اما... اما و اما... . رضاشاه دچار یک اشتباه محاسبه تاریخی و خطای استراتژیک شد. اون خبر نداشت که متفقین و از جمله انگلیسی که اون رو سر کار آورده، چه آشی براش پخته.
حرفهایی که امروز به تمدید قرا داد نفت توسط رضاشاه و بعد هم گرایش اون به آلمان رو بهخاطر داشته باشید تا بار بعد درباره حمله متفقین به ایران و برکناری رضاشاه حرف بزنیم. خدانگهدار همگی.