«دل مراد شکل زهی» یک هنرمند مردمی بلوچ بهعلت فقر و نداشتن پول خرید دارو درگذشت.
اکنون دیگر کمتر ایرانی هست که صدای پرطنین و حماسی «طبل بلوچی» را نشنیده باشد، همان که دستکم در هر جمعه، ضربآهنگ پرطنین و شورانگیزش در «ترانه سرود» «پادا بلوچ پادا ایران» هر شنوندهای را آماده رزم و ایستادگی در برابر پاسداران وحشی آخوندها میکند،
طبلی که با هر کوبهاش، پژواکی دنبالهدار، قوی اما همزمان لطیف در گوش جان شنونده وارد میکند.
این نغمهها آسان به وجود نیامدهاند،
آسان تکامل پیدا نکردهاند
و آسان از نسلی به نسل دیگر منتقل نشدهاند
و اکنون هم «آسان» منتشر نمیشوند،
بهویژه در دوره دیکتاتوری آدمخوار و «هنرکش» آخوندها
بسیار بودهاند هنرمندان شریفی که گمنام و دردمند، در فقر و تنهایی خویش این نغمهها و آهنگها را بارها و بارها در نهانخانه دل خود باز تولید کرده، تصحیح کرده، و نوایی نو ساختهاند تا؛
مردمشان را در هر وضعیتی با فرهنگ و هنرشان یاری کنند
نواهایی که در هر تجمع و محفل مردمی، جوانان را با ریشههای اصیل و تاریخی خود پیوند میدهد آنچنانکه شهید غیور، خدانور لجهای در مجلس جشنی، مسلسل بهدست، یک پایکوبی ساده را هم به فرصتی برای یادآوری ضرورت رزم قهرآمیز با شکنجهگران حاکم تبدیل میکند.
و اکنون از بلوچستان مقاوم و سراسر رزمی که وزارت اطلاعات آخوندها خبر دستگیری شماری از جوانان مجاهدش را منتشر کرده، همزمان خبر میرسد یک هنرمند گمنام بلوچ و از آخرین بازماندگان دهلنواز موسیقی بلوچی، بهعلت نداشتن چهارصد هزار تومان (یعنی فقط ۷ دلار!) دیده بر جهان فروبسته است. یکی با رزم خویش حماسه میآفریند و دیگری حماسهسرای رزمندگان میشود،
چرا که اگر جامعه، یک ارگان با تاروپودی بههم بافته است، رزمنده و هنرمندش هم سرشتی واحد دارند که باید قدرشان را دریافت و پاسشان داشت.