باب بلکمن نماینده پارلمان انگلستان در مقالهیی در اکسپرس پنجشنبه ۲۷مهر نوشت: با بدتر شدن اوضاع در غزه، آشکارتر میشود که رژیم تهران هیچ علاقهای به رفاه مردم فلسطین ندارد و تنها علاقهمند است که از وضعیت اسفبار آنها برای مصلحت خود سوءاستفاده کند.
وال استریت ژورنال گزارش داد که در دوم اکتبر، سپاه پاسداران در نشستی در بیروت دستور نهایی حمله را صادر کرد.
در ۳ اکتبر، خامنهای تهدید کرد که «باخت در انتظار دولتهایی است که قمار عادیسازی روابط را با اسراییل دنبال میکنند».
بیانیههای عمومی رژیم بلافاصله پس از حمله، تمایل خود را برای حمایت از عملیاتهای مشابه یا افزایش مشارکت خود در درگیری که هزاران کشته بر جای گذاشت، از جمله غیرنظامیان، زنان و کودکان، را پنهان نکرده است.
در ۱۰ اکتبر، علی خامنهای، اعلام کرد که دست کسانی که این حمله را طراحی کردهاند «میبوسد».
با بدتر شدن اوضاع در غزه، آشکارتر میشود که رژیم تهران هیچ علاقهیی به رفاه مردم فلسطین ندارد و تنها علاقهمند است که از وضعیت اسفبار آنها برای مصلحت خود سوءاستفاده کند.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب مقاومت ایران، در کنفرانسی در فرانسه، در رابطه با زمان وقوع این کشتار تأکید کرد که رهبر رژیم، علی خامنهای، «اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز به ایجاد بحرانهای خارجی دارد. ”
وی با اشاره به دلایل دخالت رژیم افزود: خامنهای آشکارا اعلام کرده است که اگر رژیم در غزه، لبنان، سوریه، عراق و یمن وارد درگیری نشود، باید با مردم خشمگین و جوانان شورشی در کرمانشاه همدان، اصفهان، تهران و خراسان مقابله کند.
وی در پایان گفت: برای رسیدن به صلح و آزادی در منطقه باید سر مار یعنی رهبری رژیم در تهران را هدف گرفت.
باب بلکمن با اشاره به نفوذ رژیم از طریق عواملش با استفاده از فضایی که سیاست مماشات برایش فراهم کرده نوشت:
خطر نفوذ رژیم ایران اخیراً با افشاگریها در مورد ترویج «ابتکار کارشناسان ایران» توسط مقامات رژیم ایران، از جمله حداقل سه نفر که در وزارت امور خارجه آمریکا در تیم مذاکرهکننده هستهیی راب مالی خدمت میکردند، برجسته شد.
مریم رجوی آنچه را که برای آینده ایران بدون آخوندها باید انتظار داشت، در قالب یک برنامه ده مادهای ترسیم کرده است.
این شامل انتخابات آزاد و عادلانه، تضمینهای قانونی در مورد حقوق زنان و اقلیتها، و از همه مهمتر، تعهد به روابط مسالمتآمیز با همسایگان ایران و نفی تروریسم و مداخله خشونتآمیز در امور خارجی است.
این دیدگاه تقریباً مورد حمایت همه کسانی است که در قیام سراسری سال گذشته شرکت کردند.
اگر چه اعتراضات اولیه بر موضوع حجاب اجباری متمرکز بود، اما جنبش گستردهتر بهزودی شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشد و چه رهبر» منتشر شد.
در بخش پایانی مقاله باب بلکمن آمده است:
شبکه «کانونهای شورشی» که شورش علیه دیکتاتوری مذهبی را ترویج میکند، بهطور پیوسته رشد کرده است. این شبکه نقش مهمی در بسیج و رهبری تظاهرات سال گذشته در سراسر ایران ایفا کرد و بهرغم سرکوب مخالفان توسط تهران در سال گذشته، رشد آن ادامه دارد.
این بدان معناست که تغییر رژیم در ایران در دسترس است و حامیان آن باید بهخاطر خودشان و برای پایان دادن به نفوذ مخرب رژیم تهران بر درگیریها و بحرانهای منطقهای، از حمایت کامل دموکراسیهای غربی برخوردار شوند.