مصطفی تاجزاده از معاونین وزیر کشور پیشین رژیم ایران و از بهاصطلاح اصلاحطلبان در رژیم آخوندی، در دوران پایانی و مرحله سرنگونی این نظام پلید تازه به یاد خطاهای گذشته افتاده و طی مصاحبهیی به برخی از آنها، اشاره کرد.
رژیم ولایت فقیه، نظامی تک نفره و مادام العمر
تاجزاده خطای اول را که تأیید نامشروع بودن این رژیم پلید و سلب حق حاکمیت مردم است را به این شکل عنوان کرد: «بزرگترین خطا و اولین خطا... بهنظر من گنجاندن ولایت فقیه بود در قانون اساسی. من با فرض اینکه این اندیشه درسته میگم گنجاندنش در قانون اساسی غلط بود اگر کسی هست که این اندیشه را قبول نداشته باشه که به طریق اولی معتقد است که این کار، کار نادرستی بوده..... مسیر انقلاب از جمهوریت بتدریج به سمت نظامی تک نفره و تک صدا میل کرد، ما در قانون اساسی به ولایت فقیه اختیارات بسیار زیادی دادیم بدون اینکه آن رو پاسخگوش بکنیم و متأسفانه عملاً هم شد مادام العمر و اینها به تنهایی برای اینکه یک سیستم سیاسی رو ناکارآمد بکنه کافی است....مجلس شورای اسلامی اصلاً حق قانونگذاری در مورد نهادهای زیر نظر رهبری نداره و تحقیق و تفحص هم تنها بهشرطی که رهبری موافقت کنه برای آن امکانپذیره..... احزاب اصلاً وارد این بحث نمیشن چون اگر وارد این بحث بشن غیرقانونی تلقی میشن، مطبوعات هم بهطور طبیعی جرأت نقد رهبر رو ندارن و صدا و سیما هم که جز مجیزگویی رسالتی برای خودش قائل نیستش».
رادیو تلویزیون دولتی ناکارآمد و بیاعتبار
معاون سیاسی وزیر کشور پیشین نظام آخوندی به این شکل به سانسور در این حاکمیت پلید اعتراف کرد و گفت: «خطای دوم ما این بود که صدا و سیما رو دولتی کردیم این کار نمیبایست صورت میگرفت و از بزرگترین مشکلاتمون... بود ولی به هر حال این آثارش رو در تک صدا کردن حکومت ما داشت و امروز اگر مسألهای بهنام تلگرام در جامعه ما مطرح هستش و تبدیل شده به یک معضل و اگر امروز جامعه ما و حکومت ما بهویژه رنج میبره از فعالیت رادیوهای فارسی زبان دول خارجی علت و العلل اش ناکارآمدی و بیاعتباری رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی است».
سفارت گیری با آثار بسیار ناگوار
تاجزاده، سفارتگیری و گروگان گرفتن دیپلماتهای آمریکایی را که از جانب امامش برای حذف دولت بازرگان و سرکوب نیروهای انقلابی تحت عنوان مبارزه ضدامپریالیستی طراحی شده بود را سومین خطای نظامش خواند و گفت: «سومین خطای ما یک خطای بسیار بزرگی بود که کش دادن اشغال سفارت آمریکا بود در آن دوره همچنانکه در همین دوره اشغال سفارتخانهها برای چند ساعت امری مرسوم و متداول بوده برای اینکه صدای اعتراض مخالفان به گوش جهانیان برسه اشتباه بزرگی که در آن دوره اتفاق افتاد این بود که یک حرکت چند ساعته یا یک روزه دو روزه رو تبدیل کردن به یک حرکت مستمر ۴۴۴روزه که آثار بسیار ناگواری رو به جا گذاشت....».
حذف نیروهای دیگر و تک پایه کردن نظام
تاجزاده خطای چهارم رژیم خمینی را حذف بازرگان از دولت دانسته گفت: «خطای چهارم ما این بود که بهدلیل اینکه مرحوم بازرگان چند ماه پیش همان قدر سازش ناپذیر بود که رهبر فقید انقلاب اینها خیلی زود با همدیگر اصطکاک پیدا کردند و هیچکدام کوتاه نیامدند، نتیجهاش این شد که خیلی زود انقلابی که قرار بود در آن همه نیروها با هم حضور داشته باشند این فکر را رشد داد که یک جناح احساس کند که به تنهایی هم میتواند کشور را اداره کند و هم باید اداره کند...
به این ترتیب ما فکر اینکه نیروهایی باید بیایند و همه دولت و مجلس را و قوه قضاییه و نهادهای انقلابی را زیر سیطره خودشان بگیرند و با انسجام بتوانند کشور را اداره کنند و بقیه را حذف بکنند متأسفانه دامن همه ما را گرفت و همه ما آن زمان ازش دفاع میکردیم، پرشور هم دفاع میکردیم. و راه نجات کشور هم میدانستیم بعدها متوجه شدیم که این روحیه، روحیه درستی نبود و بسیاری از خطاها از آنجا ناشی شد».
تاجزاده در ادامه به عزل بنی صدر و سرکوب خونین در ۳۰خرداد سال ۶۰ و تحمیل مبارزه مسلحانه پرداخت و این را هم یکی دیگر از اشتباهات حکومت دانست.
استمرار جنگ ضدمیهنی برای حذف دیگران
مصطفی تاجزاده، ادامه جنگ ضدمیهنی خمینی ساخته را اشتباه دیگر رژیم خواند و گفت: «اشتباه بزرگ دیگر ما، اشتباه ششم ما ادامه جنگ بود بعد از فتح خرمشهر.... تداوم جنگ خیلی به ما لطمه زد، فرصتهای بزرگی را از ما گرفت یکی از چیزهایی که به ما تحمیل کرد همین مسأله بود که هر چقدر جنگ بیشتر طول کشید راه را بر تک صدایی بیشتر و حذف دگر اندیشان در عمل بیشتر فراهم کرد و این هم از جمله آثار جنگ بود که ما اگر با فتح خرمشهر مسأله را تمام کرده بودیم،... میتوانستیم در واقع به سمت یک نوع تکثر درونی و دموکراسی درونی و توافقی پیش بریم. به هر حال آن هم از خطاهای ما بود....
(تاجزاده از اشتباه هفتم سخنی نگفت و وارد اشتباه هشتم شد)
حذف عملی احزاب سیاسی مستقل
اشتباه هشتم ما این بود که ما با اینکه احزاب را در قانون اساسی پذیرفتیم اما نه در قانون اساسی نه در قوانین عادی در دهه اول انقلاب امکان این کار را داشتیم هیچ نسبتی بین نظام انتخاباتی و نظام حزبیمان ایجاد نکردیم و در نتیجه احزابمان خیلی ضعیف ماندند هنوز هم بعد از ۴۰سال متأسفانه احزاب ضعیفی داریم در تمام گرایشهایی که در کشور فعال هستند، موافق و مخالف جمهوری اسلامی، به استثناء گروههایی که از تشکیلات قدرتمندی بهرهمند هستند و آنها مال قبل از انقلاب است....
اعدام غیرقانونی و ناموجه و غیرقابل دفاع زندانیان سیاسی
وی کشتار و قتلعام بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی مجاهد خلق در سال ۶۷ را بهعنوان اشتباه دیگر نظامش عنوان کرد و گفت: «اشتباه نهم ما مسأله اعدامهای سال ۶۷ است که به هیچوجه توجیه قانونی نداره،... اینها همه محاکمه شده بودند و طبق ضوابط جمهوری اسلامی احکامی برایشان صادر شده بود که مجازاتشان همان حد بود و بیشتر از آن مجاز نبود،... تعداد زیادی از اینها محاکمه شده بودند و دوران محکومیتشان را طی میکردند و به دلایل غیرقانونی و ناموجهی در سال ۶۷ اعدام شدند.... به هر حال کار خطایی بود که قابل دفاع نیست».
اعطای اختیارات بیشتر به رهبر غیرپاسخگو
تاجزاده، در پایان افزایش اختیارات خامنهای را عامل ناکارآمدی دولت و گسترش فساد عنوان کرد و گفت: «و آخرین اشتباه ما در دهه اول انقلاب تجدید نظر در قانون اساسی بود که.... ما اختیارات به مراتب بیشتری به رهبر بعدی دادیم و عملاً راه را برای غیرپاسخگو کردن آن فراهم کردیم که بعدها نتیجهاش را عملاً سه دهه بعدی دیدیم که از این جهت آسیبهای زیادی بهخصوص از منظر دموکراسی و تأمین حقوق شهروندی و کارآمدی حکومت و گسترش فساد ما شاهد آن هستیم. به هر حال اینها خطاهای دهگانهای است که من تصور میکنم که در دهه اول انقلاب مرتکب شدیم معنایش این نیست که خطای دیگری نکردیم.....».
بیشتر بخوانید:
- کشتی سوراخ بشود همهتان غرق می شوید
- رهایی ایران و ایرانی؛ پروژه دائمی مجاهدین
- استراتژی کانونهای شورشی
- سازمان مجاهدین، خاری در گلوی رژیم ایران
- سازمان مجاهدین را بشناسیم!
- سی و هفتمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت ایران