مردم خوزستان از اعتراض به قطع آب شروع کردند اما در فاصله چند روز، جهان با خیزش سراسری خوزستان مواجه شد که روزبهروز ابعاد گستردهتری پیدا کرد و رادیکالتر شد. مردم ایذه با شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای، این خیزش را به اوج رساندند و محلات مختلف اهواز به صحنه جنگ و گریز جوانان با نیروهای سرکوبگر تبدیل شد. بعد از همراهی مشهد و لرستان با قیام خوزستان، شاهد انفجار شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه در متروی صادقیه تهران بودیم و جوانان در متروی گلشهر کرج فریاد زدند: سپاهی حیا کن مملکت را رها کن.
همه این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که رژیم با روی کار آوردن رئیسی و بسیج مزدورانش اولویتی جز ممانعت از بروز قیام ندارد. قیام خوزستان، گواه روشنی از وضعیت انفجاری جامعه ایران و حقانیت فاز سرنگونی رژیم ولایت فقیه است. خامنهای توان حکومت ندارد و مردم هم رژیم را نمیخواهند. این یعنی موقعیت انقلابی.