روزنامه حکومتی ابتکار ۲۹مهر، پیرامون «ابر چالشهایی» که نظام فرسوده با اقتصادی فروپاشیده، با آن روبهروست نوشت: موضوعاتی که هر یک به تنهایی بسیار فراتر از یک بحران، تکانههایی جدی را در ساختار اجتماعی و به تبع آن نهاد حاکمیت بهوجود میآورد.
ابتکار با اعتراف به بحرانهای مرگبار که نظام را از هر سو احاطه کرده است نوشت: ایرانِ امروز بیش از هر زمان دیگری با اَبَرچالشهایی متنوع روبهرو است. موضوعاتی که هر یک به تنهایی بسیار فراتر از یک بحران، تکانههایی جدی را در ساختار اجتماعی و به تبع آن نهاد حاکمیت بهوجود میآورد...
... باید موضوعات را از منظری اورژانسی بررسی کرد. به دیگر بیان، جامعه امروزِ ایران کالبد نیمهجانی است که پیش و بیش از هر چیز به احیاء نیاز دارد. باید حیات را به این جامعه بازگرداند. باید این محتضر را قبل از مرگ مغزی از کما بیرون آورد و تازه از پس آن برای دردهای آن در پی درمان بود...
... بدون شک «امیددرمانی»، «سخنفرسایی»، «کلیگویی»، «فرافکنی» و... دیگر پاسخگوی اَبَرچالشهای مزبور نیستند. چرا که مسائل از راهحلهای «گوبلزی» هم عبور کرده و دیگر نمیتوان با اقناع افکار عمومی سعی در چارهاندیشی داشت. این مسیر را سیاسیون طی چهار دهه اخیر بارها و بارها پیمودهاند و نتایجی هم دستِکم در حوزه اجتماعی به کف آوردهاند. اما دیگر این نسخههای نخنما و ناکارآمد حتی مسکن دردها هم نیستند. دردهایی که بن استخوان جامعه رسیده و موجب شده تا در حال حاضر عمیقترین موضوعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور سر از کوی و برزن شهرها و روستاها بیرون آورد...