مصاحبه آقای محمد محدثین، مسئول کمیسیون خارجهٔ شورای ملی مقاومت
با سیمای آزادی در آخرین روز دادرسی دژخیم حمید نوری
سؤال: با سلام خدمت شما آقای محدثین. امروز در آخرین روز دادرسی دژخیم حمید نوری صحنه بهاین صورت بود که همهٔ وکلا، کارشناسان و خبرنگارانی که کیفرخواست نهایی دادستان رو و دفاع نهایی وکلا را شنیده بودند، همه یکپارچه نظرشون این بود که متهم این دادرسی بیش از ۹ماهه حتماً محکوم خواهد شد. این نظر مشترک باید بر مبنای پایههای محکم و خیلی آشکاری شکل گرفته باشه، بهنظر شما که هم از نظر سیاسی و هم حقوقی در جریان دادگاه با همهٔ مراحلش هستید این پایههای مشترک چه چیزهایی هست؟
با سلام و درود به شما و همه دستاندرکاران سیمای آزادی و به عموم بینندگان و هموطنان عزیزمون و با امید به روزی که هر چه زودتر دژخیمان و جلادان وسرجلادان مثل خامنهای، رئیسی و اژهای و سردمداران و سرکردگان سپاه پاسدارانی که بر مهینمون حاکمند همه در برابر عدالت در ایران آزاد شده قرار بگیرند. ما برای آن روز مبارزه میکنیم برای آن روز زنده هستیم و به این امید نفس میکشیم این مأموریت و مسئولیتی است که بر دوش تکتک مجاهدین و هوادارنشان و اعضای این مقاومت هست.
عرض کنم حضورتان که این البته بحث مفصلی هست این سؤالی که شما کردید خلاصهیی از آن چیزی است که در این ۹۰ جلسه نود و دو جلسه اتفاق افتاده واقعیت این است که برای اینکه این اتهامات وارده بر این دژخیم ثابت بشه یکسری مراحلی لازم بود الآن باید ثابت میشد از نظر دادگاه که یک قتلعامی وجود داشته. اصل قتلعام ثابت میشد چون دژخیم حمید نوری و وکلایش و رژیم منکر قتلعام بودند. علاوه بر این باید ثابت میشد که این مراحلی که انجام شده علاوه بر این باید ثابت میشد که این حمید نوری و حمید عباسی یک فرد هستند. علاوه بر این باید ثابت میشد که این جنایتکار در زندان گوهردشت بوده. چون به اتهام این فرد در زندان گوهر در مقطع قتلعام یعنی در ماههای مرداد و شهریور سال۶۷ رسیدگی می شد یعنی در واقع کاری به جنایتهایی که قبلش کرده بود یا بعدش کرده بود این دادگاه بهطور مشخص نداشت و از همه مهمتر و وقتی که این مراحل طی میشد و این مراحل بهخوبی طی شد چون چیزهایی هست خیلی محرز و مسلم هست کسی نمیتواند منکر قتلعام بشه اسناد و گواهیهای خود رژیم و مقامهایش و فتوای خمینی و همه اینها وجود دارد. اصل قضیه این بود که آیا حمید نوری این دژخیم در جنایتهای مشخصی که بعد از ۳۴سال میتواند بعد از ۳۳سال یا ۳۴سال میتواند بهاصطلاح مشمول قانون جنایت جنگی یا جنایت علیه بشریت بشه هست یا نیست و میشه طبق این قوانین محاکمهاش کرد یا نه قانون سوئد اون را در بر میگیرد یا در برنمیگیرد. جنایتش چطور است اینجا که در واقع حساسترین قسمت موضوع بود پرونده از استحکام زیادی برخوردار هست. سازمان مجاهدین خلق ایران از ابتدا در این پرونده وارد شد چون خیلی واضح بود که از اول این پرونده با یک توطئهیی همراه بود یک توطئهیی بود علیه مجاهدین و مقاومت ایران.
رژیم میخواست به اصصلاح به کمک ایادیش و مزدورانش این پرونده را در واقع علیه مجاهدین علیه جنبش دادخواهی که از سال۶۷ توسط برادر مجاهد مسعود رجوی شروع شده بود و در سالهای اخیر در سال۹۵به این طرف با کارزار گستردهٔ بینالمللی و داخلی خواهر مریم بهش فراخوان دادند ابعاد گستردهتری به خودش گرفته بود رژیم میخواست این رو مخدوش کنه و در عینحال یک بهاصطلاح مهره مزدور خودش را سفیدسازی کنه و ته خط ترتیباتی بده که همین دژخیم دستگیر شده آزاد بشه به همین خاطر از اول با این خط رژیم حرکت میکرد مجاهدین که این بهاصطلاح توطئه را بهسرعت و بهخوبی تشخیص دادند و با افشای این توطئه بهخصوص با افشای نوار مکالمه سردژخیم ناصریان شیخ محمد مقسیه درصدد خنثی کردن این توطئه برآمدند از یکطرف با افشایش و تلاش برای خلع ید از مزدور و مزدوران در این پرونده و از طرف دیگه با تحکیم پرونده بهلحاظ حقوقی در مراجع قضایی سوئد که نگذارند این دژخیم از مجازات در بره به همین خاطره در این پرونده که نگاه کنید اسناد مربوط به درگیر بودن حمید نوری در جنایاتی که میشه بهش جنایات جنگی یا جنایت علیه بشریت گفت اساساً توسط شاهدان و شاکیان و پروندههایی اثبات میشه که سازمان مجاهدین ارائه کرده چون خود این پرونده خود اثبات این جنایت خودش کار سادهیی نیست. چون در زندان گوهردشت یا در زندان اوین یا در مقطع قتلعام افراد نگهبانها، پاسدارها کارهای مختلفی میکردند. برخی از کارها و برخی از مأموریتها هست که بهطور مشخص این مباشرت و معاونت در اعدامهای دستهجمعی هست بهطور مشخص در این پرونده سه تا جرم هست که بسیار مهمه یکی بردن افراد زندانیان به اتاق هیأت مرگ یکی بردن زندانیان به سالن مرگ اونچه بهش میگویند آمفی تأتر یا حسینیه در گوهردشت و یکی شرکت در خود در عملیات جنایتکارانه اعدام حلقآویز کردن و یا زدن صندلیها خالی کردن صندلیها از زیر پای مجاهدان سربدار این سه تا عمل عملهایی است که شبهه عنوان دیگه اتهامی ندارد. تیز مشمول قانون جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت میشه و در این حالا این سه تا اتهام هم دو نوع استدلال و دو نوع شاهد برش وجود دارد. یکی استدلال و شاهد کسانی که از قبل از دستگیری حمید نوری این حرف را زدند. کسانی که از قبل از دستگیری حمید نوری راگفتند حمید نوری در این جنایتها دست داشته حرفش ثقه است حرفشون معتبرتره چون کسانی که بعد از دستگیری حمید نوری این حرف رو زدند خوب میتوانند تحت تأثیر و یا تحت القائات یا تحت شبهههایی باشند. بنابراین مهمترین اسناد در این پرونده اسنادی هست که قبل از دستگیری حمید نوری کسانی آمدند این حرف را زدند. و در این پرونده کسانی که این حرف را زدند فقط از مجاهدین هستند و بهطور مشخص دو تا از برادرانمون برادرمون حسین فارسی و محمود رویایی که خودشون در زندان بودند در دوران قتلعام. در کتابها و خاطراتشون در خاطرات برادرمون حسین فارسی و برادرمون محمود رویایی که اینها کتابهایی هست که همه مربوط به دهه هشتاد هست یعنی ۱۵سال ۱۷سال ۲۰سال قبل از دستگیری حمید نوری منتشر شده و یا در مصاحبهیی که محمود رویایی کرده با سیمای آزادی در سال۱۳۷۸ یا ۷۹بهطور مشخص از این سه جنایت اسم برده شده که حمید نوری در این سه جنایتی که عرض کردم یعنی بردند به اتاق مرگ نزد هیأت مرگ بردند به آمفی تأتر و بردند به سالن مرگ و شرکت در عملیات اعدام دست داشته کما اینکه در همان سال سازمان مجاهدین و همانطور که میدانید این دوتا برادرمون جزو شاهدان این پرونده بودند و همین رو کتاب قتلعام زندانیان سیاسی که زندانیان مجاهدین بر اساس شهادتهای تعداد زیادی از زندانیان در دوران قتلعام منتشر کرده این هم به وضوع از نقش حمید عباسی که در پرونده میگوید اینها در واقع پروندههای شهادتهای منحصر بهفردی هستند و قابل توجه همین امروز که وکیل دژخیم سعی میکرد رد کنه این اتهامات را نتوانست در مقابل فاکتهای متعددی را سعی میکرد ازش تناقض بگیره از معدود فاکتهایی که نتوانست تناقض بگیره از شهادتهای همین برادرانمون بود به همین خاطر این پرونده محکمه و دلایل متعدد و تردیدناپذیری برش وجود داره
سؤال: توضیحاتی که دادین در مورد پایههای حقوقی روشن بود، اما یک عامل هم هست که خیلی موارد وارد شده و حتی چنین پایههایی را کنار و دور زده و اون هم توطئههای رژیم هست. اگر این عامل رو هم در نظر بگیرین چطور؟
عرض کنم حضورتون رژیم کارهای زیادی کرد از ابتدا و از بهاصطلاح روز اول با یک طرح و توطئهیی وارد شد یکی از بارزترین کارهایی که رژیم در این فاصله کرد از همان روز اول توسط مأمورانش و مزدورانش تلاش کرد که مانع با یک جنگ روانی کثیف با یک هیاهو بایک لجنپراکنی گسترده و گاهی اوقات روز مره علیه سازمان مجاهدین علیه رهبری این مقاومت و علیه زندانیانی که میتوانستند شاهدان قاطع باشند در مقابل این پرونده آمد بهاصطلاح تلاش کرد که نگذارد اینها وارد این پرونده بشوند. برنامههای هفتگی این مزدور نفودی ایرج مصداقی در این زمینه ابعاد بسیار گستردهیی داشت. یک مانع روانی یک مانع سیاسی برای ورود این شهود. کما اینکه وقتی این شهود آمدند تلاش زیادی کرد امروز هم باز وکیل الآن شما هم در اخبار در گزارش خبری تون اشاره کردید از بهاصطلاح ورود تلاش کرد که شهادت برادرمون اصغرزاده یکی از تعیینکنندهترین شهادتها هست اون رو تحت شعاع قرار بده. بگوید اینکه اون را بردند در بهاصطلاح نزد هیأت مرگ بردند در سالن اجرای اعدام در سالن آمفی تأتر این یک بهاصطلاح امر فانتزی هست و نه یک امر واقعی که البته این را دادستان رد کرد و منتفی کرد و گفت حرف این مزدور نفوذی و بقیه درست نیست و این شهادت که اصغر مهدیزاده رفته درون سالن مرگ درون آمفی تأتر و دیده این صحنهها را موثق است. علاوه بر این رژیم این کار اولیهاش بود. رژیم از طرق دیپلماتیک با شانتاژ با فشاربا مراجعه وزارتخارجه به وزیر خارجه رژیم به وزیر خارجه سوئد در مونیخ با احضار سفیر سوئد در تهران با یک کاردار خیلی هماهنگ در روزهای اخیر در هفتههای اخیر در مطبوعات رژیم علیه سوئد تلاش کرد که این را جلویش را بگیرد. من اینجا موضعی که همین امروز رهبر مقاومت ایران برادر مجاهد مسعود رجوی تو همین رابطه در ارتباط با همین تلاشهای مذبوحانه رژیم داشتند را خیلی خوشحالم و خوشبختم که اینجا برایتان بخوانم. برادر مجاهد مسعود رجوی رهبر مقاومت امروز در موضع خودشون گفتند که دست و پا زدن وزیر خارجه جلادان و تهدیدهای جنایتکارانه رژیم آخوندی قبل از هر چیز اعلام شکست و درماندگی در برابر خون شعلهور مجاهدین سرموضع است. قبل از هر چیز اعلام شکست و درماندگی در برابر خون شعلهور مجاهدین سر موضع است. دولت سوئد باید در مقابل گروکشی و شانتاژ پیگرد قضایی و محاکمه بلادرنگ رئیسی جلاد ۶۷ را به جرم نسلکشی و جنایت علیه بشریت را جلوی رژیم بگذارد. پس اجازه بدهید من یک بار دیگر افتخار داشته باشم که این موضع و این جمله را بخوانم. از قول برادرمون مسعود که گفتهاند و منتشر شده دست و پا زدن وزیر خارجه جلادان و تهدیدهای جنایتکارانه رژیم آخوندی قبل از هر چیز اعلام شکست و درماندگی در برابر خون شعلهور مجاهدین سر موضع است. در برابر خون شعلهور مجاهدین سر موضع است. پیامی که امروز در سایت مجاهد همین ساعتی پیش منتشر شده. دولت سوئد باید در مقابل گرو کشی و شانتاژ پیگیرد قضایی و محاکمه بلادرنگ رئیسی جلاد۶۷ را به جرم نسلکشی و جنایت علیه بشریت را جلوی رژیم بگذارد. درود به این موضع بسیار بسیار هوشیارانه و انقلابی که در مقابل این دست و پا زدنهای رژیم را شکست رژیم در مقابل خون شعلهور مجاهدین مجاهدین سر موضع گفتند و اینکه دولت سوئد باید در مقابل این گروکشی و شانتاژ این دژخیم رو این سردژخیم رو جلاد ۶۷ را که مسئول همین حمید نوری هست جنایتهایی تحت مسئولیت اون انجام شده بهعنوان عامر در مقابل دادگاه قرار بدهند.
سؤال: یک موضوع هست که این روزها در بحثهای مربوط به دادگاه این هم مطرح میشه. اینکه فروغ جاویدان یک جنگ بینالمللی بوده یک یا یک جنگ داخلی بهنسبت ایران. برخی میگن تأکید مجاهدین بر این فروغ جاویدان یک جنگ داخلی بوده دفاع شاکیان در این پرونده رو تضعیف میکنه نظرتون در این مورد چیه؟
عرض کنم حضورتون این موضوع از این بابتی تقریباً دیگه خندهدار شده. موضوع تعیینتکلیف شده بهخصوص امروز یک بار دیگه هم دادستان هم وکیل کنت لوئیس هر دو این موضوع را خیلی روشن و خالی از ابهام گفتند. جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت موضوع تجزیه برداری نیست. جنایت علیه بشریت جنایت جنگی در داخل خاک ایران باشه در داخل خاک عراق باشه یا بینالمللی باشه یا داخلی باشه جنایت علیه بشریته و جنایت جنگی هست. کسانی که آگاهانه این موضوع را مطرح میکنند یا خود رژیم و یا مزدورانش این مزدور نفوذی و افرادی مانند اون در واقع دوتا هدف را دنبال میکنند. دو تا موضوع را دنبال میکنند از یکطرف میخواهند بر مزدوری خودشون و ارتباطات خودشون با دژخیمان بر ایملهای رد و بدل شده دیگه شهره خاص و عام شدهایملهایی که حمید نوری برای این مزدور نفوذی فرستاده و اینکه اخیراً گفته حمید نوری رفته بود اسم منو سرچ کنه یا اسم خودش را سرچ کنه تو گوگل به مقاله من خورده بود دستش خورده بود به اسم من شده بود ایمیل سناریوی بسیار مسخرهیی برای دو سال و خوردهیی اینها یک هدف هدف کوتاه مدتش تا آنجا که به مزدورانش بر میگرده این هست. سرپوش گذاشتن بر ارتباطات خودشون ولی نکته مهمتر میخواهد بگوید که گویا در ایران یک جنگی بین مردم ایران و مقاومت ایران از یکطرف و رژیم آخوندی وجود نداشته هر چی بوده زایده جنگ ایران و عراق بوده زایده آمریکا بوده به استکبار جهانی مربوط می شده به صدام کافر بهقول خود رژیم مربوط می شده از صهیونیستم جهانی نشأت میگیره و ربطی به مردم ایران نداره جنگی گویا جنگی از سال۱۳۵۷ از روز اولی که خمینی آمده یک جنگ واقعی همهجانبه که بهسرعت هم تبدیل به یک مقاومت همهجانبه شده وجود ندارد. می خواهد این را بگوید پس بنابراین باید به همین رئیسی و خامنهای ساخت. هر چه بوده زایده جنگ بوده و تمام شده این حرف را می خواهد بزند. اما بهلحاظ حقوقی بهلحاظ حقوقی این مسأله مسألهیی فوقالعاده تعیینتکلیف شدهای است. از روز اول کیفرخواست بر اساس جنگ داخلی جنگ نزاع مسلحانه بینالمللی و نزاع مسلحانه غیربینالمللی بنا شده در کیفرخواست آمده هر کدام از این دو حالت باشه و هر کدام از این حالت ثابت بشه در مجرمیت حمید نوری تفاوتی نمیکند جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی جنایت جنگی است. این موضوعی که از سال۱۹۴۹ تعیینتکلیف شده است در کنوانسیونهای ژنو ماده سه کنوانسیون چهارم ژنو بعداً در همه کنوانسیونها معتبر هست. آسیب رساندن به غیرنظامیان در جنگهای داخلی مثل جنگهای بینالمللی جنایت جنگی محسوب می شه. پس بنابراین بهلحاظ قانونی هم از روز اول حل و فصل شده است و سوئدی که در سال۱۹۶۴ یا۶۶ تردید از من است. این قانون رو قانون جنایت جنگی و کنوانسیون ژنو را در حیطه قانونی خودش وارد کرده شامل جنگ داخلی و بینالمللی میشه همین دادگاه و در همین سوئد همین قاضی این دادگاه آقای ساندز در دو پرونده متعلق به رواندا که جنگ کاملاً جنگ داخلی بوده هیچ بهاصطلاح وجهی بینالمللی این جنگ نداشته جنایتهایی که در آنجا واقع شده بهعنوان جنایت جنگی در همین سوئد رأ داده و امروز دادستان مجدداً بر این امر تأکید کرد در مقابل استدلالهای وکیل حمید نوری و گفتش که بدون هیچ ابهامی دولت سوئد اجازه این محاکمه رو صادر کرده و وقتی اجازه این محاکمه را صادر کرده و علاوه بر رویههایی که در سوئد داریم در نروژ هم این پرونده پرونده مشابهی در نروژ هم جریان داشته که اون هم در مورد جنگ داخلی جنگ غیربینالمللی همین رأ را داده و این پرونده تا دیوان عالی کشور در نروژ هم رفته و دیوان عالی کشور نروژ را هم اون را تأیید کرده. کما اینکه وکیل کنت لوئیس هم امروز جواب دندان شکنی به این موضوع داد و گفت حکم خمینی خودش این موضوع را تعیینتکلیف کرده فتوای خمینی یا حکم خمینی همین حکمی که بر اساسش این همه جنایت صورت گرفته صریحاً میگوید میگوید آقا مجاهدینی که در شمال و جنوب و غرب کشور میجنگند اینها محاربند و تا آنجا که به شمال کشور بر می گردد و جنوب کشور بر می گرده ربطی به عراق نداره و جنگ بینالمللی نیست پس این حکم در واقع از یکطرف نشون میده جنگ جنگ مجاهدین و مردم ایران با رژیمه البته بخشیاش هم در عراق صورت گرفته این وجهه میتواند وجهه بینالمللی تلقی بشه ولی این جنگ فراتر از این حرفها است از روز اول بوده بهخصوص از سال۵۹ در واقع خمینی فتوای بهاصطلاح مهدرالدم بودن به مجاهدین مالشون ناموسشون و جانشون حرمت ندارد این فتوای خمینی که حاکم شرع بم در سال۱۳۵۹ از قول خمینی داد و بعد هم که اعدامهای دستهجمعی همه میدانیم. بنابراین نه در مفهوم و نه در مصداق اصلاً زمینهیی برای مطرح شدن ندارد تأثیری در محکومیت دژخیم نمیگذارد کسانی که اینها را میگویند همانطور که گفتم از یکطرف می خواهند رژیم رودر ببردند که مقاومتی وجود ندارد و از یکطرف دیگه خودشون را در ببرند و بر مزدوری خودشون سرپوپش بگذارند.