دل بد سگالان پر آتش کنید روان نیاکان ما خوش کنید
جهانی به آتش بر افروخته همه کاخها کنده و سوخته (فردوسی)
آوای ”آی بته بته بته ”که فروشندگان بوتههای صحرایی برای آتشبازی چهارشنبهسوری سر میدهند، مانند پتک بر سر ولیفقیه فرود میآید. صدای هر ترقه و فشفشه در زیر کرسی او میپیچد و آرامشی برایش باقی نمیگذارد. چهارشنبهسوری تبدیل به یک سنت مبارزاتی بسیار نیرومند و مؤثر شده است.
چهارشنبه سوری از همان اولین سالهای حکومت آخوندها، صحنه و عرصه جنگ مردم با رژیم ضدبشری شد. مانند خیلی سنتهای ملی دیگر که مرتجعین حاکم ظرفیت تحمل آنها را نداشتند، چهارشنبهسوری نیز مورد تهاجم آخوندها قرار گرفت. گفتند و نوشتند و در بوق کردند که این سنت، بقایای آتش پرستی ایرانیان قدیم است، غیراسلامی است، ضددین است، مردم را به خطر میاندازد، آتشسوزی به راه میافتد و خیلیها ناقص العضو میشوند. در بازار مکاره سیمای جمهوری اسلامی تلاش کردند که با نشاندادن صحنههای دلخراش از جراحتهای ناشی از ترقهها و آتش بازیها، مردم را مجبور کنند که از این سنت ملی فاصله بگیرند. اما نشد که نشد. از آخوندها انکار و از ملت قهرمان ایران اصرار.
این جنگ تا امروز مراحل مختلفی را طی کرده است. مرحله اول هجوم مغولوار آخوندها به سنتهای ملی برای ریشهکن کردن این سنتها و جایگزین کردن آنها با سنن مرتجعین بود. تهدید کردند، دستگیر و زندانی کردند، جریمه کردند، منبر رفتند و از مضرات این سنتها و برانگیخته شدن خشم خدا از این کارها، بیدریغ اباطیل بافتند و مزخرف گفتند و تا بخواهید درون کثیف خود را بیرون ریختند، اما فایدهیی نکرد. در این مرحله رژیم به سختی شکست خورد. زیرا در عمل تجربه کرد که هرچه بیشتر فشار میآورد، مردم با رغبت بیشتری به سمت چهارشنبهسوری و امثال آن میروند. دستگیریها و فشارها را هر چه بیشتر میکند، نه فقط از رونق چهارشنبهسوری کاسته نمیشود، بلکه اشتیاق بیشتری به آن شکل میگیرد. علت کاملاً واضح است، آخر مردم ایران از هر امکانی برای ”نه“ گفتن به مرتجعین استفاده میکنند و با صدای بلند آن را تکرار هم میکنند. مردم ایران آخوندها را نمیخواهند و فقط به فکر یک چیز هستند، سرنگون کردن ولیفقیه. به قول سوریهییهای قهرمان: الشعب یرید اسقاط النظام! همین و نه کمتر از آن.
وقتی آخوندها دیدند با فشار وارد آوردن برای لغو سنتهای ملی به جایی نمیرسند، رنگ عوض کردند و سعی کردند خود را با آن همراه و همگام نشاند بدهند و در این همراهی و همگامی آن را از مسیر خود که به یک سنت مبارزاتی تبدیل شده است، منحرف کنند، و نهایتاً سر آن را مجدداً در گل فرو کنند. حقه بازی، دجالگری، ریا، فریب، دو رویی، بخشی از ذات ناپاک آخوندهای حاکم بر میهنمان ایران است. همین آخوندها که تا دیروز سنن ملی را، ضداسلام و ضددین مطرح میکردند، سمینارها گذاشتند و شروع کردند به تعریف کردن از این سنتها و رنگ عوض کردند که ما هم ”ایرانی“ هستیم و مثل همه ایرانیها فکر میکنیم. غافل از اینکه ملت سالها است دست آنها را خوانده و گول نمیخورد. این سمینارها و حرفهای ظاهرسازانه را هیچکس به پشیزی هم نخرید و به آن ”محل سگ“ هم نگذاشت. بار دیگر مرتجعین دین فروش، بور و کور شدند و خیلی خوب فهمیدند که آبرو باختهتر از آن هستند که در بین مردم جایی داشته باشند و اندکی اعتماد به آنها وجود داشته باشد. این حقه بازی ابلهانه نیز به پایان رسید وملت مقاوم ایران یک گام دیگر به جلو برداشت و در مسیر حفاظت از سنتهای ملی خودش، آن را هر چه بیشتر تبدیل به سنتهای مبارزاتی کرد و با برگزاری باشکوهتر آنها، به ”عظما“ پیام فرستاد که ما به چیزی کمتر از نابودی تو راضی نمیشویم.
این مرحله نیزگذشت و آخوندها باز رنگ عوض کردند. این بار هر دو شیوه را با هم بهکار بردند. هم تهدید و دستگیری و جریمه و منبر رفتن اندر مضرات چهارشنبهسوری و هم همراهی و نصیحت به پدر و مادرها و خانوادهها که جلوی بچههایتان را بگیرید. آنها راکنترل کنید ما خیر شما را میخواهیم و تلاش داریم که خدای نکرده به شما آسیبی وارد نشود! و ما خیرخواه شما و فرزندانتان هستیم. تا بخواهید از این حرفها بههم بافتند و در سیمای جهل و جنایت آمدند و وراجی کردند. بعد هم گفتند که در کوچهها مراسم بگیرید و به خیابانها و میادین اصلی نیایید که چنین وچنان میکنیم. اما باز هم گوش کسی بدهکار این حرفها نبود و مردم پرشور و باصفا و مبارز ایران ول کن نبودند و کار خودشان را کردند و البته باز هم میکنند. بعد از چهارشنبهسوری سال قبل، آخوندها و سرکردگان سپاه جهل و جنایت و پلیس های رنگارنگ، صورت خود را با سیلی سرخ کردند و به تلویزیون آمدند و از همکاری مردم! تشکر کردند و استیصال خود را به نمایش گذاشتند. مثل همین تظاهرات 22بهمن امسال که خامنهای قبل از آن در شاخ و شانه کشیدن برای استکبار جهانی! گفت حالا خواهید دید که در 22بهمن چه خواهد شد و مردم چگونه جواب شما را میدهند. 22بهمن شد ولی خبری از جمعیت آنچنانی نبود ولی آخوندها که سمبلهای وقاحت و بیحیایی هستند، چند هزار شرکت کننده را چهل میلیون نفر اعلام کردند. الغرض، سنتهای نیکو اینچنین در فرآیند تحولات مبارزاتی یک خلق قهرمان، رنگ و محتوای مبارزاتی به خود میگیرد و تبدیل به سیلی جانانه بر بناگوش ولیفقیه میشود.
نگاهی به شیوه و نحوه تنظیم و برخورد حضرت علی، شیر همیشه پیروزمند صحنههای نبرد حق و حقیقت، که شاخص اسلام ناب محمدی است با سنتهای مردم شنیدنی و رسوا کننده آخوندهاست.
حضرت علی وقتی مالک اشتر یار با وفایش را برای استانداری مصر برمیگزیند و این مسئولیت را به او ابلاغ میکند، در یک عهد نامه طولانی و همه جانبه، در تمام زمینهها دستورات لازم را به او میدهد و از او التزام میگیرد که طبق این دستورات عمل کند. حضرت علی در این عهد نامه درباره نحوه برخورد با سنتهای نیکوی خلقها و اقوام مختلف به او میگوید:
ولا تنقض سنّةً صالحةً عمل بها صدور هذه الأمّة، واجتمعت بها الألفة، وصلحت علیها الرّعیّة. ولا تحدثنّ سنّةً تضرّ بشیءٍ من ماضی تلک السّنن، فیکون الأجر بمن سنّها، والوزر علیک بما نقضت منها.
آداب پسندیدهیی را که بزرگان این مردم به آن عمل کرده، و ملت با آن پیوند خورده، و رعیت با آن اصلاح شده است را بر هم مزن و آدابی که به سنتهای خوب گذشته زیان وارد میکند، پدید نیاور، که پاداش برای آورنده سنت، و کیفر آن برای تو باشد که آنها را درهم شکستی.
برخورد حضرت علی علیهالسلام با سنتهای مردم، که بخشی از تاریخ آنها شده است، آنچنان با دقت و حساسیت است که میگوید مبادا این سنن را برهم بزنید و به آنها زیان وارد کنید، اگر اینکار را بکنید، حتماًکه آثار منفی آن دامن شما را خواهد گرفت وکیفر آن به شما میرسد.
بیتردید مردم ایران مانند همیشه فرصت چهارشنبهسوری را برای اعتراض و مقاومت در برابر این رژیم ضدمردمی از دست نخواهند داد. آنها سرخی آتش را نمودی از شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» میدانند و بهخوبی آگاهند که جشن ملی چهارشنبه سوری، پیوسته کابوسی برای خلافت ارتجاع در ایرانزمین است. رقص شعله ها و صفیر ترقهها تاریکی و تباهی آخوندی را میشکافد و پایکوبی جوانان میهن، زمین را در زیر پای پاسداران شب به لرزه درمیآورد
صمد محسنی.
جهانی به آتش بر افروخته همه کاخها کنده و سوخته (فردوسی)
آوای ”آی بته بته بته ”که فروشندگان بوتههای صحرایی برای آتشبازی چهارشنبهسوری سر میدهند، مانند پتک بر سر ولیفقیه فرود میآید. صدای هر ترقه و فشفشه در زیر کرسی او میپیچد و آرامشی برایش باقی نمیگذارد. چهارشنبهسوری تبدیل به یک سنت مبارزاتی بسیار نیرومند و مؤثر شده است.
چهارشنبه سوری از همان اولین سالهای حکومت آخوندها، صحنه و عرصه جنگ مردم با رژیم ضدبشری شد. مانند خیلی سنتهای ملی دیگر که مرتجعین حاکم ظرفیت تحمل آنها را نداشتند، چهارشنبهسوری نیز مورد تهاجم آخوندها قرار گرفت. گفتند و نوشتند و در بوق کردند که این سنت، بقایای آتش پرستی ایرانیان قدیم است، غیراسلامی است، ضددین است، مردم را به خطر میاندازد، آتشسوزی به راه میافتد و خیلیها ناقص العضو میشوند. در بازار مکاره سیمای جمهوری اسلامی تلاش کردند که با نشاندادن صحنههای دلخراش از جراحتهای ناشی از ترقهها و آتش بازیها، مردم را مجبور کنند که از این سنت ملی فاصله بگیرند. اما نشد که نشد. از آخوندها انکار و از ملت قهرمان ایران اصرار.
این جنگ تا امروز مراحل مختلفی را طی کرده است. مرحله اول هجوم مغولوار آخوندها به سنتهای ملی برای ریشهکن کردن این سنتها و جایگزین کردن آنها با سنن مرتجعین بود. تهدید کردند، دستگیر و زندانی کردند، جریمه کردند، منبر رفتند و از مضرات این سنتها و برانگیخته شدن خشم خدا از این کارها، بیدریغ اباطیل بافتند و مزخرف گفتند و تا بخواهید درون کثیف خود را بیرون ریختند، اما فایدهیی نکرد. در این مرحله رژیم به سختی شکست خورد. زیرا در عمل تجربه کرد که هرچه بیشتر فشار میآورد، مردم با رغبت بیشتری به سمت چهارشنبهسوری و امثال آن میروند. دستگیریها و فشارها را هر چه بیشتر میکند، نه فقط از رونق چهارشنبهسوری کاسته نمیشود، بلکه اشتیاق بیشتری به آن شکل میگیرد. علت کاملاً واضح است، آخر مردم ایران از هر امکانی برای ”نه“ گفتن به مرتجعین استفاده میکنند و با صدای بلند آن را تکرار هم میکنند. مردم ایران آخوندها را نمیخواهند و فقط به فکر یک چیز هستند، سرنگون کردن ولیفقیه. به قول سوریهییهای قهرمان: الشعب یرید اسقاط النظام! همین و نه کمتر از آن.
وقتی آخوندها دیدند با فشار وارد آوردن برای لغو سنتهای ملی به جایی نمیرسند، رنگ عوض کردند و سعی کردند خود را با آن همراه و همگام نشاند بدهند و در این همراهی و همگامی آن را از مسیر خود که به یک سنت مبارزاتی تبدیل شده است، منحرف کنند، و نهایتاً سر آن را مجدداً در گل فرو کنند. حقه بازی، دجالگری، ریا، فریب، دو رویی، بخشی از ذات ناپاک آخوندهای حاکم بر میهنمان ایران است. همین آخوندها که تا دیروز سنن ملی را، ضداسلام و ضددین مطرح میکردند، سمینارها گذاشتند و شروع کردند به تعریف کردن از این سنتها و رنگ عوض کردند که ما هم ”ایرانی“ هستیم و مثل همه ایرانیها فکر میکنیم. غافل از اینکه ملت سالها است دست آنها را خوانده و گول نمیخورد. این سمینارها و حرفهای ظاهرسازانه را هیچکس به پشیزی هم نخرید و به آن ”محل سگ“ هم نگذاشت. بار دیگر مرتجعین دین فروش، بور و کور شدند و خیلی خوب فهمیدند که آبرو باختهتر از آن هستند که در بین مردم جایی داشته باشند و اندکی اعتماد به آنها وجود داشته باشد. این حقه بازی ابلهانه نیز به پایان رسید وملت مقاوم ایران یک گام دیگر به جلو برداشت و در مسیر حفاظت از سنتهای ملی خودش، آن را هر چه بیشتر تبدیل به سنتهای مبارزاتی کرد و با برگزاری باشکوهتر آنها، به ”عظما“ پیام فرستاد که ما به چیزی کمتر از نابودی تو راضی نمیشویم.
این مرحله نیزگذشت و آخوندها باز رنگ عوض کردند. این بار هر دو شیوه را با هم بهکار بردند. هم تهدید و دستگیری و جریمه و منبر رفتن اندر مضرات چهارشنبهسوری و هم همراهی و نصیحت به پدر و مادرها و خانوادهها که جلوی بچههایتان را بگیرید. آنها راکنترل کنید ما خیر شما را میخواهیم و تلاش داریم که خدای نکرده به شما آسیبی وارد نشود! و ما خیرخواه شما و فرزندانتان هستیم. تا بخواهید از این حرفها بههم بافتند و در سیمای جهل و جنایت آمدند و وراجی کردند. بعد هم گفتند که در کوچهها مراسم بگیرید و به خیابانها و میادین اصلی نیایید که چنین وچنان میکنیم. اما باز هم گوش کسی بدهکار این حرفها نبود و مردم پرشور و باصفا و مبارز ایران ول کن نبودند و کار خودشان را کردند و البته باز هم میکنند. بعد از چهارشنبهسوری سال قبل، آخوندها و سرکردگان سپاه جهل و جنایت و پلیس های رنگارنگ، صورت خود را با سیلی سرخ کردند و به تلویزیون آمدند و از همکاری مردم! تشکر کردند و استیصال خود را به نمایش گذاشتند. مثل همین تظاهرات 22بهمن امسال که خامنهای قبل از آن در شاخ و شانه کشیدن برای استکبار جهانی! گفت حالا خواهید دید که در 22بهمن چه خواهد شد و مردم چگونه جواب شما را میدهند. 22بهمن شد ولی خبری از جمعیت آنچنانی نبود ولی آخوندها که سمبلهای وقاحت و بیحیایی هستند، چند هزار شرکت کننده را چهل میلیون نفر اعلام کردند. الغرض، سنتهای نیکو اینچنین در فرآیند تحولات مبارزاتی یک خلق قهرمان، رنگ و محتوای مبارزاتی به خود میگیرد و تبدیل به سیلی جانانه بر بناگوش ولیفقیه میشود.
نگاهی به شیوه و نحوه تنظیم و برخورد حضرت علی، شیر همیشه پیروزمند صحنههای نبرد حق و حقیقت، که شاخص اسلام ناب محمدی است با سنتهای مردم شنیدنی و رسوا کننده آخوندهاست.
حضرت علی وقتی مالک اشتر یار با وفایش را برای استانداری مصر برمیگزیند و این مسئولیت را به او ابلاغ میکند، در یک عهد نامه طولانی و همه جانبه، در تمام زمینهها دستورات لازم را به او میدهد و از او التزام میگیرد که طبق این دستورات عمل کند. حضرت علی در این عهد نامه درباره نحوه برخورد با سنتهای نیکوی خلقها و اقوام مختلف به او میگوید:
ولا تنقض سنّةً صالحةً عمل بها صدور هذه الأمّة، واجتمعت بها الألفة، وصلحت علیها الرّعیّة. ولا تحدثنّ سنّةً تضرّ بشیءٍ من ماضی تلک السّنن، فیکون الأجر بمن سنّها، والوزر علیک بما نقضت منها.
آداب پسندیدهیی را که بزرگان این مردم به آن عمل کرده، و ملت با آن پیوند خورده، و رعیت با آن اصلاح شده است را بر هم مزن و آدابی که به سنتهای خوب گذشته زیان وارد میکند، پدید نیاور، که پاداش برای آورنده سنت، و کیفر آن برای تو باشد که آنها را درهم شکستی.
برخورد حضرت علی علیهالسلام با سنتهای مردم، که بخشی از تاریخ آنها شده است، آنچنان با دقت و حساسیت است که میگوید مبادا این سنن را برهم بزنید و به آنها زیان وارد کنید، اگر اینکار را بکنید، حتماًکه آثار منفی آن دامن شما را خواهد گرفت وکیفر آن به شما میرسد.
بیتردید مردم ایران مانند همیشه فرصت چهارشنبهسوری را برای اعتراض و مقاومت در برابر این رژیم ضدمردمی از دست نخواهند داد. آنها سرخی آتش را نمودی از شعار «مرگ بر اصل ولایتفقیه» میدانند و بهخوبی آگاهند که جشن ملی چهارشنبه سوری، پیوسته کابوسی برای خلافت ارتجاع در ایرانزمین است. رقص شعله ها و صفیر ترقهها تاریکی و تباهی آخوندی را میشکافد و پایکوبی جوانان میهن، زمین را در زیر پای پاسداران شب به لرزه درمیآورد
صمد محسنی.