خامنهای ولیفقیه ارتجاع، در پیام روز 10اسفند خود در مورد نمایش انتخابات از انجام آن ابراز رضایت کرد و از دستاندرکاران برگزاری آن نیز تشکر کرد، اما آیا واقعاً وی از نتایج انتخابات راضی است؟
خیلی روشن است که خامنهای باید خودش را راضی و خوشحال نشان بدهد و باید تشکر کند و پر واضح است که هیچ وقت به شکست اعتراف نخواهد کرد. اما در واقع امر شکست او در این نمایش مضحک، واضحتر از آن است که این قبیل ژستها بتواند آن را از انظار بپوشوند، هم در کمیت که رویگردانی مردم آنچنان بود که حتی رسانههای حکومتی هم ابراز نگرانی کردند، هشدار دادند و خواستار چارهاندیشی شدند و در اعلام آمار و ارقام شرکت کنندگان هم با اینکه از قبل خودشون را آماده کرده بودند برای اعلام بیش از 70درصدی واجدان شرایط و آن را بارها هم گفتند، اما ناچار شدند به اعلام 62درصد در سراسر کشور و 50درصد در تهران اکتفا کنند. کما اینکه خامنهای هم نتوانست در پیام خودش بهرغم پیامهای قبلی کلمه حماسه را به زبان بیاورد.
بهلحاظ کیفی هم مهرهها و رسانههای باند خامنهای بهاندازه کافی آه و فغان کردند که دیگر جایی برای تردید در شکست و بیچارگی ولیفقیه بهخصوص بعد از خوردن زهر اتمی باقی نمیگذارد، اما شاخصتر و روشنتر از همه اظهارات پر از آه و فغان آخوند صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه خامنهای است که گفت: اصلاحطلبان داخلی هماهنگ با آمریکا و انگلیس و وهابیت و داعشیها، مانع راهیابی خادمان به مجلس خبرگان شدند.
با توجه به حرفهای خامنهای دو روز قبل از انتخابات، این حرفها را باید حرفهای خود خامنهای اما از زبان آخوند لاریجانی به حساب آورد. واقعاً چه شکست و خفتی برای خامنهای سنگینتر از اینکه رئیس خبرگانش آخوند یزدی به خبرگان راه پیدا نکرد.
خامنهای همچنین در این پیام مسیر آینده و مرحله بعد از انتخابات را نیز مشخص کرد. با کمی دقت در این پیام روشن میشود که در زیر ظاهر بهاصطلاح نرم و ملایم و زیر ابراز رضایت و شکرگزاری خامنهای، میتوان آثار کاملاً ضد و خلاف این ظواهر را دید؛ از جمله آنجا که خط آویختن به غرب باند رفسنجانی روحانی را مورد اشاره قرار داد و با طعنه به شعارهای روحانی، به پیشرفت صوری منهای استقلال اشاره کرد و گفت که پیشرفت بهمعنی هضم شدن در هاضمه استکبار جهانی نیست. خامنهای البته در پیام خود صراحتاً از اقتصاد مقاومتی حرف نزد، اما به جای آن از «پیشرفت همهجانبه و درونزا بهعنوان هدف اساسی» حرف زد که بیان دیگری از اقتصاد مقاومتی است و در اینجا هم رسانههای باند خامنهای تمرکز خودشان را روی اقتصاد مقاومتی که اسم مستعار قبضهٴ امور اقتصادی توسط سپاه پاسداران است گذاشتند که خط خامنهای را مشخص میکند. به این ترتیب مسیری که خامنهای ترسیم کرد، با تأکید بر خطوط خودش در مقابل خط باند مقابل، ادامه جنگ هژمونی بود و به هیچوجه مسیر صلح و آشتی نبود.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که قبل از انتخابات هم بحث جنگ هژمونی مطرح بود، حالا نمایش انتخابات، چه تاثیری در این جنگ داشته است؟
واقعیت این است که بعد از انتخابات، باز هم جنگ هژمونی اما در مداری دیگر ادامه خواهد داشت، چرا که در این نمایش، تکلیف هژمونی و قدرت فائقه، روشن نشد. مجلس خبرگان و ترکیب آن یکی از مهمترین ارگانهایی است که میتواند این مسأله را تعیینتکلیف کند، ولی اگر چه رفسنجانی رأی اول را در خبرگان آورده است، اما اکثریت خبرگان مثل اکثریت مجلس ارتجاع، در دست خامنهای است. به هر حال خیلی روشن است که خامنهای با چنگ و دندان از هژمونی خودش دفاع خواهد کرد. اگرچه نسبت به قبل بسیار ضعیفتر و آسیبپذیرتر شده، اما به هر حال هنوز قدرت برتر است و از طرف دیگر رفسنجانی و روحانی هم با توجه به دستاوردهایی که در این نمایش انتخابات داشتند، سهم بیشتری میخواهند بنابراین جنگی سختتر و شدیدتر از مراحل قبل در پیش است.
خیلی روشن است که خامنهای باید خودش را راضی و خوشحال نشان بدهد و باید تشکر کند و پر واضح است که هیچ وقت به شکست اعتراف نخواهد کرد. اما در واقع امر شکست او در این نمایش مضحک، واضحتر از آن است که این قبیل ژستها بتواند آن را از انظار بپوشوند، هم در کمیت که رویگردانی مردم آنچنان بود که حتی رسانههای حکومتی هم ابراز نگرانی کردند، هشدار دادند و خواستار چارهاندیشی شدند و در اعلام آمار و ارقام شرکت کنندگان هم با اینکه از قبل خودشون را آماده کرده بودند برای اعلام بیش از 70درصدی واجدان شرایط و آن را بارها هم گفتند، اما ناچار شدند به اعلام 62درصد در سراسر کشور و 50درصد در تهران اکتفا کنند. کما اینکه خامنهای هم نتوانست در پیام خودش بهرغم پیامهای قبلی کلمه حماسه را به زبان بیاورد.
بهلحاظ کیفی هم مهرهها و رسانههای باند خامنهای بهاندازه کافی آه و فغان کردند که دیگر جایی برای تردید در شکست و بیچارگی ولیفقیه بهخصوص بعد از خوردن زهر اتمی باقی نمیگذارد، اما شاخصتر و روشنتر از همه اظهارات پر از آه و فغان آخوند صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه خامنهای است که گفت: اصلاحطلبان داخلی هماهنگ با آمریکا و انگلیس و وهابیت و داعشیها، مانع راهیابی خادمان به مجلس خبرگان شدند.
با توجه به حرفهای خامنهای دو روز قبل از انتخابات، این حرفها را باید حرفهای خود خامنهای اما از زبان آخوند لاریجانی به حساب آورد. واقعاً چه شکست و خفتی برای خامنهای سنگینتر از اینکه رئیس خبرگانش آخوند یزدی به خبرگان راه پیدا نکرد.
خامنهای همچنین در این پیام مسیر آینده و مرحله بعد از انتخابات را نیز مشخص کرد. با کمی دقت در این پیام روشن میشود که در زیر ظاهر بهاصطلاح نرم و ملایم و زیر ابراز رضایت و شکرگزاری خامنهای، میتوان آثار کاملاً ضد و خلاف این ظواهر را دید؛ از جمله آنجا که خط آویختن به غرب باند رفسنجانی روحانی را مورد اشاره قرار داد و با طعنه به شعارهای روحانی، به پیشرفت صوری منهای استقلال اشاره کرد و گفت که پیشرفت بهمعنی هضم شدن در هاضمه استکبار جهانی نیست. خامنهای البته در پیام خود صراحتاً از اقتصاد مقاومتی حرف نزد، اما به جای آن از «پیشرفت همهجانبه و درونزا بهعنوان هدف اساسی» حرف زد که بیان دیگری از اقتصاد مقاومتی است و در اینجا هم رسانههای باند خامنهای تمرکز خودشان را روی اقتصاد مقاومتی که اسم مستعار قبضهٴ امور اقتصادی توسط سپاه پاسداران است گذاشتند که خط خامنهای را مشخص میکند. به این ترتیب مسیری که خامنهای ترسیم کرد، با تأکید بر خطوط خودش در مقابل خط باند مقابل، ادامه جنگ هژمونی بود و به هیچوجه مسیر صلح و آشتی نبود.
ممکن است این سؤال پیش بیاید که قبل از انتخابات هم بحث جنگ هژمونی مطرح بود، حالا نمایش انتخابات، چه تاثیری در این جنگ داشته است؟
واقعیت این است که بعد از انتخابات، باز هم جنگ هژمونی اما در مداری دیگر ادامه خواهد داشت، چرا که در این نمایش، تکلیف هژمونی و قدرت فائقه، روشن نشد. مجلس خبرگان و ترکیب آن یکی از مهمترین ارگانهایی است که میتواند این مسأله را تعیینتکلیف کند، ولی اگر چه رفسنجانی رأی اول را در خبرگان آورده است، اما اکثریت خبرگان مثل اکثریت مجلس ارتجاع، در دست خامنهای است. به هر حال خیلی روشن است که خامنهای با چنگ و دندان از هژمونی خودش دفاع خواهد کرد. اگرچه نسبت به قبل بسیار ضعیفتر و آسیبپذیرتر شده، اما به هر حال هنوز قدرت برتر است و از طرف دیگر رفسنجانی و روحانی هم با توجه به دستاوردهایی که در این نمایش انتخابات داشتند، سهم بیشتری میخواهند بنابراین جنگی سختتر و شدیدتر از مراحل قبل در پیش است.