728 x 90

تظاهرات معلمان در شهرهاى ايران,

معنی سیاسی و اجتماعی اعتراض سراسری معلمان

-

تظاهرات معلمان
تظاهرات معلمان
جنبش اعتراضی معلمان که چند ماه است جریان دارد و از 10اسفند گذشته، اوج چشمگیری یافته، با یک حرکت سراسری و پیروزمند که بر اساس آخرین گزارشها تمامی استانها و بیش از یکصد شهر کشور را فرا گرفت، یک فراز درخشان را پشت سر گذاشت. این حرکت سراسری که در تمام سالهای اخیر بی‌مانند بوده است، از ویژگیهای برجسته‌یی برخوردار بود که آن را به نقطهٴ درخشانی برای جنبش مردم و به کابوسی برای دیکتاتوری بحران‌زدهٴ ولایت‌فقیه تبدیل می‌کند:
چنین حرکتی در ابعاد کشوری، در شرایط اختناق مطلق، در نوع خود یک پوسته‌شکنی به حساب می‌آید، چرا که به‌صورت اعلام شده از قبل، هماهنگ و همزمان، در سراسر کشور برگزار شد. تجربه‌های پیشین حاکی از این بود که رژیم با بسیج نیروهای سرکوبگر خود، جلو حرکتهای از پیش اعلام شده را می‌گیرد، اما در این مورد نتوانست؛ که این خود شایان تأمل است.

ویژگی مهم این اعتراض سراسری، سازمان‌یافتگی آن است که عمدتاً از طریق اطلاع‌رسانی در عرصه مجازی میسر گشته و معلمان توانسته‌اند از این طریق با هم ارتباط برقرار کنند و با تاکتیک همگونی به صحنه بیایند.

تهدیدها و دستگیری برخی معلمان فعال توسط وزارت اطلاعات و دیگر ارگانهای سرکوبگر نتوانست معلمان را مرعوب کند و جلو این حرکت پیروزمند را بگیرد.

وجود شعارهای سیاسی مثل آزادی زندانیان و معلمان دستگیر شده نشان می‌دهد که این حرکت بزرگ سراسری گرچه خواستهایش صنفی است، اما چنین جنبشی در شرایط اختناق مطلق، خواه ناخواه ماهیت سیاسی دارد. شعار محوری این حرکت یعنی «معلم به‌پا خیز علیه ظلم و تبعیض» هم گرچه ظاهری صنفی دارد اما در اساس سیاسی است زیرا بر تبعیض میان حقوق و مزایای یک معلم و یک پاسدار شوریده است. شعارهای نقش بسته بر پلاکاردهای معلمان معترض مانند: «معلم زندانی آزاد باید گردد» و «انتقاد ممنوع-اختلاس آزاد» ماهیت سیاسی این اعتراض سراسری را نشان می‌دهد.

معلمان آگاه با سرعت تحسین‌انگیزی عکسها و خبرهای تظاهرات خود را بر روی اینترنت گذاشتند و به این ترتیب از دیوار سانسور و اختناق رژیم عبور کردند و در حالی که رادیو تلویزیون و ننگین‌نامه‌های حکومتی حتی یک خبر کوتاه از این حرکت عظیم و سراسری منتشر نکردند، معلمان با اتکا به خود توانستند صدای اعتراض خود را در سراسر جهان طنین‌انداز کنند. چنان که خبرگزاری آسوشیتدپرس و متعاقباً دو روزنامه مهم آمریکا، نیویورک‌تایمز و واشینگتن پست خبر تظاهرات معلمان ایران را منتشر کردند.

حالا سؤال این است که چرا رژیم نتوانست جلو این حرکت را بگیرد؟ باید دانست که رژیم تمام تلاش خود را کرد و همهٴ ابزارهای ارعاب و سرکوب خود را به‌کار گرفت، از شیوه‌های معمول برای تهدید و تطمیع و وعده و وعید هم بهره جست، اما باز هم کاری از پیش نبرد.

در وهلهٴ اول، به‌خاطر گستردگی این حرکت و سراسری بودن آن و این‌که می‌دانست به‌کار گرفتن نیروی قهر عریان، تهدید انگیزش بیشتر معلمان به جان آمده و انفجاری کردن این حرکت سراسری را دارد و منجر به رادیکالیسم بیشتر این جنبش می‌شود که نتیجه‌اش هزینهٴ بسا بیشتر برای نظام ولایت است.

باید دانست که رژیم به خوبی از شرایط انفجاری جامعه خبر دارد و می‌داند که هر جرقه می‌تواند به حریقی مهارناپذیر منجر شود. در همین رابطه سرمقاله روزنامه رسالت ارگان باند فاشیستی مؤتلفه (29فروردین 94) به خوبی گویاست. این مقاله با اشاره به «خطراتی که امروز» رژیم را «از درون و بیرون تهدید می‌کند و اگر بیشتر از گذشته نباشد کمتر نیست»، نسبت به «بازتولید فتنه» (بخوانید قیام مردم) که می‌تواند نظام را «به سمت و سوی استحاله و سرانجام براندازی هدایت کند» هشدار می‌دهد.

به این ترتیب این حرکت گسترده و عظیم، بن‌بست رژیم در زمینه اجتماعی را و بن‌بست آن را در زمینه سرکوب و چگونگی مهار جنبشتهای اجتماعی به‌نمایش می‌گذارد. بن‌بست این است که اگر دست به سرکوب خیابانی بزند، به دست خود حرکتهای صنفی را به سمت سیاسی‌تر شدن و رادیکالتر شدن و گسترده‌تر و انفجاری‌تری شدن سوق می‌دهد و اگر سرکوب عریان خودداری کند، با گسترش سیل‌آسای حرکتهای اعتراضی مواجه می‌شود که باز هم به‌معنی بزرگترین خطر برای نظام است. همان خطری که سرمقاله روزنامه حکومتی رسالت نسبت به آن هشدار جدی داده است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f531da70-e773-4ed7-aa73-828c18d42474"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات