728 x 90

اعتلاى مقاومت ايران,گردهمايي بزرگ ايرانيان,

حضور در ویلپنت، تعهد و قدمی دیگر به سوی ایران آزاد

-

پیش بسوی ایران آزاد
پیش بسوی ایران آزاد
ضرورت شرکت در گردهمایی در پیش روی سالانه مقاومت مردمی ایران همزمان در سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی ایران و سالگرد اعدام های سیاسی، با توجه به اوج گرفتن مخاصمات درونی مابین جناح های حکومتی پس از نمایش انتخابات، انتخاباتی که به‌دلیل اوجگیری جنبش دادخواهی کشتار سال ۶۷و حمایت ولی‌فقیه ارتجاع از آخوند جلاد رئیسی، عضو هیئت مرگ قتل‌عام زندانیان سیاسی بی‌دفاع، به شکست مفتضح آمیز انجامید.

ولی‌فقیه ارتجاع که در پی یکدست کردن نظام و ممانعت از شقه شدن هرچه بیشتر در رأس آن بود، سیلی محکمی را از مردم دریافت کرد.
همچنین اعترافات صریح کاندیداهای این نمایش حکومتی از جمله آخوند شیاد روحانی به ۳۸سال جنایت نهادینه شده در تمامی ارکان رژیم و سپس تأیید علنی این جنایات از سوی خامنه‌ای و برملا شدن فساد اخلاقی و مالی در بالاترین سطوح آن، یک بار دیگر چهره کریه این نظام فاسد را در انظار عمومی به نمایش گذاشت و حقانیت مقاومت درباره فقدان کمترین مشروعیت برای این رژیم غاصب و سرنگونی کلیت آن را به اثبات رساند.

در شرایطی که در داخل کشور، حلقه و طناب مشکلات اقتصادی و سیاسی دوران پسا برجام بر گلوی رژیم هر روز تنگ و تنگ‌ترمی شود تا جایی که ولی‌فقیه شاخ شکسته حتی قادر به جمع و جورکردن درگیریهای جناحی و معضلات اقتصادی تهدید کننده حیات رژیم نمی‌باشد و به هدف سرپوش گذاشتن بر این مشکلات و ایجاد فضای امنیتی هر چه بیشتر در جامعه، مجبور به اجرای سناریوی آبکی حملات انتحاری به قبر دجال و مجلس ارتجاع می‌شود، در یک کلام 'بی اعتباری' روزافزون آن را شاهد می‌باشیم، حضوری چشمگیر در ویلپنت چه بسا در مقام مقایسه اهمیت آن با سالهای پیش از این هرچه بیشتر معنا می‌بخشد.

همچنین در ارتباط با رویدادهای بین‌المللی که مهمترین آن پیروزی تاریخی مقاومت مردمی ایران برای خروج تمامی نیروهای مجاهدین از عراق و اسکان آنان به شکل و درساختاریک'سازمان' و تشکیلات مقتدر و پویا در کشور آلبانی بود که شکست سنگینی را پس از توطئه‌های پی‌درپی رژیم برعلیه مقاومت سازمان‌یافته و کور و بور شدن اضداد آن به همراه داشته، شکستی که خواب از چشمان رژیم و ایادی آن ربوده و به کابوس وحشت سرنگونی برای آن بدل گشته است.

از نتایج این پیروزی و ۱۴سال مقاومت با شکوه، همانا عبور موفق آمیز مقاومت از دوران تدافعی، به هدف حفظ جان و سلامت رزمندگان مجاهد، و وارد شدن به دوران و فاز تهاجمی جدید به سمت سرنگونی کلیت نظام، به‌دلیل آزاد شدن پتانسیل بسیار بالای نیروی تعیین کننده که چرخش زمان را به سود خود تغییر داده،

به گل نشسته شدن کشتی سیاستهای مداخله جویانه و بنیادگرایانه اسلامی رژیم در منطقه و اجماع کشورهای عربی علیه سیاستهای مناقشه جویانه و تروریستی آن، که در پی سفر دونالد ترامپ به کشور عربستان سعودی و دیدار و گفتگو با سران کشورهای عربی، بلافاصله پس از نمایش انتخابات آخوندی، و اعلام حمایت علنی دولت آمریکا ازاین کشورها (برخلاف دولت پیشین اوباما) در برابر سیاستهای خصمانه و افسار گسیخته رژیم، شکل بسیار جدی‌تری به خود گرفته که اولین نشانه بارز آن قطع روابط دیپلوماتیک برخی از کشور اسلامی منطقه با کشور شیخ نشین قطر به بهانه حمایت و پشتیبانی این کشور از تروریستهای دولت اسلامی و القاعده و همچنین به‌دلیل روابط نزدیک این شیخ نشین با رژیم آخوندی بوده،

تمدید و تشدید تحریمهای جاری و تصویب تحریمهای جدید در ارتباط با تروریسم، برنامه موشکی بالستیکی، نقض حقوق‌بشر و نقض تحریم تسلیحاتی دوحزبی سنای آمریکا و تلاشهای جدی برای قرار دادن کلیت سپاه پاسداران، به‌عنوان مهمترین نیروی نظامی و قدرتمندترین بازوی اقتصادی رژیم، در فهرست گروه‌های تروریست، پس از گنجاندن نیروی قدس سپاه در این فهرست، همچنین اعلام حمایت از سیاست تغییرصلح آمیز رژیم توسط رکس تیلرسون وزیرخارجه آمریکا،

حضوری با اهمیت در ویلپنت را، که قطعاً توجه و نگاههای بسیاری را در سطح بین‌المللی به خود جلب خواهد کرد، چند برابر می‌کند. حضوری که برخاسته و نشانه‌ای از شعور و بالندگی سیاسی می‌باشد.

حضور و تلاشی مشترک برای نشان‌دادن هرچه بیشتر'قدرت سیاسی' مقاومتی که امروز در بالاترین نقطه تکامل خود قرار دارد که توانسته حمایتهای جهانی را، در ارتباط با راه‌حل سوم پیشنهادی خانم مریم رجوی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت 'نه جنگ، نه مماشات' بلکه حمایت از مبارزات برحق مردم و مقاومت مردمی ایران، به خود معطوف کند.

همچنین حضوری قدرتمند برای 'قدرت‌نمایی اجتماعی' هموطنان آزادیخواه ایرانی و حامیان مقاومت و در معرض دید قرار دادن 'قدرت سازماندهی' این مقاومت در خارج ازکشور در برابر افکار عمومی دنیا که خود نشانی بارز از توان بالفعل و پتانسیل اداره کشور توسط مقاومت می‌باشد و همچنین تأکید بر'قدرت مالی و استقلال' این مقاومت که نه تنها تا به امروز بلکه پس ازاین نیزحاضرخواهد بود تا در راه مبارزه خود و برای اثبات واقعی هماوردی‌اش در برابر رژیم، هرقیمتی را که لازم باشد، بپردازد.

باید رفت و با حضور خود در ویلپنت بار دیگر معضل و درد اساسی دنیای امروز را که بدون شک بنیادگرایی اسلامی که قلب آن در رژیم آخوندی می‌تپد و راه و حل برای درمان این درد را که همانا سرنگونی به‌دست توانای مقاومت مردم ایران است را فریاد زد.

باید رفت و بر آنچه که تا به امروز براین مقاومت خونین رفته ومسیری که تا به رسیدن به این نقطه تکامل طی کرده، مسیری سخت و دشوار که قدم در راه آن بهایی جانانه می‌طلبید و'هرگز' آسان به‌دست نیامده، شهادت داد.

با حضور خود، تاریخ مقاومت مردمی ایران را باز گفت که در بیش از ۳۸سال، روزهای بسیارمهم و سرنوشت سازی را پشت سر گذاشته، پیروزی‌هایی چشمگیر در سرفصلها و پیچ وخم های حساس تاریخی، روزهای اوج و خروش، ایام دوباره برخاستن در پی ضربه‌ای از سوی خصم و دشمنان دوست نما.

آنچه که در این سالها براین مقاومت خونبار رفت را باید آنقدر گفت و تا آنجا تکرار کرد که هیچ 'سیاست پیشه کاسب کاری' نتواند که چشم از آن بر تاباند.

کاسب کاران سیاسی که برخی از آنان سالها به‌عنوان مهره‌ای از ماشین سرکوب، شکنجه و اعدام در رژیم انجام وظیفه کرده ومدتهای مدیدی است که از بد حادثه دکان دو نبش'ضد خشونت' که ترجمان آن حمایت از رژیم می‌باشد، بازکرده‌اند و درصدد آن بوده و هستند که تا با بکاربردن انواع و اقسام شگردهای سیاسی و بعضا استفاده نا موجه ازمفاهیم، مقولات و تشابهات تاریخی و همچنین فلسفی وغیره، همزبان با ولی‌فقیه جنایتکار، قربانیان رژیم جهل و جنایت را بر صندلی اتهام 'خشونت طلبی' بنشاند و ایضا جلاد را تبرئه کنند.

آری باید تکرارکرد و بسیارهم باید تکرارکرد، آن هم نه تنها برای آن کسانی که عمداً و یا سهواً درصدد تخطئه این مقاومتند و یا آنانی که اشراف درستی به تاریخچه خونبار این مقاومت ندارند بلکه مهمتر از آن برای 'خود' نیز، تا بتوان هرچه بهتر ارزش و منزلت این مقاومت خونین را پاس داشت و قدرشناس چنین موهبتی شد.

باید از مبارزه نسل انقلاب در برابر دیو خون آشام جماران وایل و تبارگرازان وحشی روایت کرد، از همان روزهای اولین پیروزی ناتمام انقلاب به یغما برده شده،

از ظلم و جوری، که بر پویندگان راه حق و آزادی رفت، شروع کرد و با گذر از لابلای صفحات وزین و خونین دفتر مقاومت با شکوه می‌بایستی که در هر سرفصلی و دورانی ایستاد و مکث و درنگی کرد و تاملی از سر غرور و افتخار.

غروری از سرایستاده مردن، در برابر زندگی نکبت‌بار بر روی زانو.
پس از آن صفحه به صفحه و ورق به ورق دیگر را با شوقی بی‌وصف گشود.
در همان آغازین و در نخستین برگ، قلم به دست با کفایت‌ترین و محق‌ترین نویسنده چیره دست و توانا برای ثبت و شرح مقاومت نسل انقلاب بر روی کاغذ به حرکت در می‌آید.

شرح حال این نسل را، با گذر از بسترکوی و برزن و خیابان تا سرفصل ۳۰خرداد سال ۶۰و پس از آن نقبی به سیاهچالها و شرح مقاومتهای با شکوه در زندانها و آنچه در مرداد سال ۱۳۶۷بر نسل انقلاب رفت و در ادامه آن فصل، هجرت صالحان با تنها سرمایه خود، کوله پشتی ای حقیرو ساده اما لباب ازعشق به مردم و میهن و توشه راهی از عزم و جزم و اراده‌ای راسخ بردوش و کبوتر آزادی در یک دست و در دستی دیگر سلاح، را به بهترین شکل به تصویردرمی‌آورد.

ورق به ورق هرچه پیش می‌روی افتخارات هرچه افزونتر،
تشکیل شورای ملی مقاومت،
تأسیس ارتش آزادیبخش ملی وعملیاتهای غرورآفرین،
طرح صلح شورا درزمانی که جنگ خانمانسوزخمینی دجال می‌رفت تا ایران را به مرز نابودی کامل بکشاند،
انقلاب ایدئولوژیک و جرئت و شهامت نهفته در آن،
انتخاب خانم مریم رجوی به سمت رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت برای دوران انتقال،
اعلام سیاست به‌غایت هوشمندانه بیطرفی و پرهیز از هر گونه درگیری با هر نیرویی مگر نیروهای شیطانی رژیم و رژیم صفت.

صفحات بعدی، که گرد و خاک دشتهای عراق برآن نشسته و در فصلی و صفحه‌یی دیگر چهره مصمم و خندان شیرزنان و کوهمردان در لباس شرف و افتخار ارتش آزادیبخش ملی به تصویر درمی‌آید، این بار اما در دشتهای سرسبزی که آن را با جان و دل خود آباد کردند،
نبرد سهمگین و سراسر افتخار سیاسی از تهران تا بغداد و از پاریس تا واشینگتن و تا هر آن جایی که به حقوق مردم دربند میهنمان و نماینده مشروع آن تعرض و تعدی شد،

و بر تارک تمامی این افتخارات، ۱۷ژوئن ۲۰۰۳درخشش بی‌نظیری دارد.

در صفحات مربوط به این فصل و این روز آمده است که
در حمله‌یی بس ناجوانمردانه، از زمین و هوا و دریا با نیرویی انبوه، به مرکز و قلب تپنده مقاومت یورش بردند تا برای یک بار و برای همیشه مانع تپیدن این حیات و شریان مقاومت شوند.

'آمدند، ویران کردند و بردند'.
آنان برای نابودی و تعرض به 'امید، چشم و چراغ و تمام هستی' این مقاومت خونین با شقاوت تمام عیارآمده بودند.

اما زهی خیال باطل،
اگر خمینی ملعون توانست، آنان نیز می‌توانستند که پیروز میدان این رزم سیاسی باشند، اما خمینی نتوانست و آنان نیز… . هیهات.

تنها چند روز زمان لازم بود تا این حمله ددمنشانه به مقر'مهرتابان و امید مردم در زنجیر میهنمان' موجب خیروبرکتی کثیرشود.

خیر و برکتی در جهت تحکیم هرچه بیشتر پایه‌ها و تأیید مواضع و اصول به حق مقاومت و شناسایی هر چه بهترآن به وجدانهای آگاه و افکار عمومی دنیا به‌عنوان تنها آلترناتیو مردم ایران در برابر رژیم بنیادگرا و کانون اصلی تروریسم در جهان.

منشا خیری که تاثیرات آن تا به امروز در دنیا به خوبی عیان شده و دشمن را پشیمان از شری که بپا کرد و حماقتی که به آن دست زد، 'عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد'.

این یورش و هجوم وحشیانه نه تنها مقر رئیس جمهور برگزیده مقاومت را نشانه رفته بود، بلکه مهمتر و بیش ازهرچیزحمله‌یی بود به 'منزلگاه و خانه امید'عاشقان و عدالت جویان و آزادیخواهانی که دل در گروی نجات وطن خود از دست اهریمن زمان دارند و 'هتک حرمتی' بود بی‌شرمانه به تمامی شهدای راه حق و آزادی و از جمله شهدای سازمان مجاهدین خلق ایران.

حمله‌یی شرم‌آور به ‌عنوان لکه‌ای ننگ در تاریخ سرزمین و مهد دموکراسی و آزادی، که هدف شیطانی آن 'قربانی کردن و سر بریدن' مقاومت مردمی ایران، این گنجینه‌ی عظیم و گرانبهاترین هدیه‌ای که از ستارخان و باقرخان و میرزای کوچک و مصدق کبیر بدست توانا و با کفایت معمار مقاومت نوین آقای مسعود رجوی تا به پیروزی به‌رسم امانت گذاشته شده، به پای مطامع حقیر اقتصادی چپاولگران و غارتگران عمله استبداد و استکبار بود.

اگر رهبری داهیانه خانم مریم رجوی نمی‌بود و اگر هشیاری مسئولان، آتش عشق و ایمان با جان خود افروختن، اعتراض، استقامت و پایداری یاران دور و نزدیک و پشتیبانی دوستان و همسایگان اورسور اواز و حامیان بین‌المللی مقاومت و همچنین محکومیتهای شدیداللحن این توطئه به‌غایت بی‌شرمانه از سوی وجدانهای بیدار و شخصیتها و گروهها و سازمانهای حقوق‌بشری در این نبرد 'نا برابر' سیاسی وجود نداشت،

کتاب مبارزه، مقاومت و ایستادگی مردم ایران در برابر هیولای قرن چه بسا در آن روز سیاه 'ناتمام و ناخوانده' بسته می‌شد.

به همین سبب حضور گسترده و پر شور در این یادواره و همایش سالانه، فراتر از یک ضرورت تاریخی، تعهدی است بر دوش ما در برابر بهای سنگینی که مقاومت خونبارمردم ایران از بیش از صد سال برای نیل رسیدن به آزادی تا به امروز آن را پرداخته:
قافله و کاروان شهدای راه آزادی از صدر مشروطیت تا محمد حنیف و یارانش
به خاک افتادگان فاز سیاسی و ستارگان پرشمار سرفصل تاریخی ۳۰خرداد و آن گمنام سلحشورانی که در آن شب پرستاره در برابر جانیان خود را تنها مجاهد خلق خواندند
شهدای والامقام فاز نظامی از اشرف شهیدان و سردار کبیرخلق موسی و آن یاران با وفا
اسیران دربندی که مرداد ماه سال ۶۷عاشقانه و به یاد مسعود بوسه بردار زدند
فروغهای جاودان رزم میهنی با سپاهیان شب
رزم آوران به خاک افتاده بمباران قرارگاههای ارتش آزادیبخش و تا ستارگان پرفروغ اشرف و لیبرتی... .
و در برابر یاران، گوهرهای بی‌بدیل، شیرزنان و کوهمردان رزمنده آزادی درکشورآلبانی،
حضورمان همچنین تعهدی است در برابر
مادران سرزمینمان ایران، شیر زنانی که گرچه خود داغ جگرگوشه بردل و جان دارند اما مهرمادری خود را بی‌دریغ نثارجوانان اسیر و دربند می‌کنند و به داد خواهی از این عزیزان هم‌چون شیر غرند و به تاسی از مادران و خواهران مجاهد خود با صلابت تا به آخرایستاده‌اند،
کارگر، زحمتکش و معلم میهنمان که 'سفره‌اش خالی است' و شر مسار از چهره ونگاه پرسشگر وغمگین و نگران زن و فرزند، پاکباخته‌ای که برای احقاق حقوق پایمال شده و توهین به مقام شامخ خود و در اعتراض به این همه ظلم و نابرابری جان خود را برکف نهاده، وجودش در اسارت جانیان بسان شمعی 'ذره ذره' آب می‌شود،
دانشجویی که 'نه می‌تواند و نه می‌خواهد' که در برابرتعرض حاکمان فرهنگ ستیز به ساحت مقدس دانشگاه حتی با ریسک‌پذیری محرومیت از تحصیل، تن به سکوت دهد
و کلام آخر اینکه حضور درویلپنت تعهد انسانی است آگاه و آزادمنش و با وجدانی بیدار، 'ایرانی تبعیدی' تعهدی بس سنگین در'برابرخود و مردم میهنمان' تا لحظه آخر،

چرا که
اگر امروز ایستاده قامتیم
اگربه خود وهستی خود باورداریم و به آن افتخارمی کنیم

اگر در این دوران یاس ونا امیدی، وادادگی و تسلیم در برابر دشمن ضدبشری و ضدایرانی چنین هشیارانه، شجاعانه و پاکبازانه در جایگاه درست تاریخ قرار گرفته‌ایم.
همه اینها هرگزممکن و متصور نمی‌بود مگر از برکت وجود این مقاومت و رهبری ذیصلاح آن و پیشتازی زنی شجاع و پاکباز هم‌چون خانم مریم رجوی ' می‌توان و باید'.
حفظ و نگهداری از این گنجینه گرانبها، بمانند مصونیتی است برای مردم میهنمان در مصاف با رژیم آخوندی برای نیل به رسیدن به آینده‌ای درخشان و به سوی آزادی.
باشد که حضور یکپارچه اشرف‌نشانان و آزادیخواهان در این همایش تاریخی و ملی به‌عنوان 'زبان گویا و صدای' قربانیان حکومت ظلم و جور و مردم در زنجیر میهنمان، انجام رسالتی برای رساندن پیام فریادهای در گلوخفته آنان و بیعتی دوباره با شهیدان مقاومت و سوگندی دگربار بر ادامه راهشان باشد.
روز ۱ژوئیه ۲۰۱۷ (۱۰تیر ۱۳۹۶) باید که رفت تا کهکشانی دیگر را رقم زد و همه تن فریاد شد.

براستی اگر این مقاومت نمی‌بود... ..
به امید دیدار در این میعاد گاه عاشقان راه آزادی
رضا محمدی
۲۸خرداد ۱۳۹۶
۱۷/۰۶/2017
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f4ab65a4-79ba-4a26-a2f9-39fcd5a1b0ee"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات