پس از حرفهای علی خامنهای در زمینه خطر نفوذ، دور جدیدی از جنگ وجدال باندهای درونی رژیم و بهخصوص در رأس نظام آخوندی کلید خورد، با ورود سپاه سپاه پاسداران به صحنه این درگیری جدال در درون نظام افزایش یافت.
واضح است که اصل دعوا و جنگ گرگها بر سرهژمونی و نمایش انتخابات آتی رژیم است، و به عبارت دیگر جنگ بر سرهژمونی و انتخابات است که به تضادهای درونی رژیم سمت وسومیدهند.
به فاصله چند روز پس از سخنان خامنهای سپاه تعدادی از ایادی باند رفسنجانی- روحانی را با عنوان بسترهای نفوذ رسانهیی دستگیرکرد، و بلافاصله فردی به نام عاصف از طرف اطلاعات سپاه به صحنه آمد و ضمن اینکه رسماً اعلام کرد این افراد توسط اطلاعات دستگیر شدهاند، به باند رفسنجانی- روحانی تاخت و برای آنها خط ونشان هم کشید: «افرادی را داریم که استحاله شدند، سوابق خوبی داشتند در انقلاب… تغییر هویت دادند ولی اعلام نمیکنند که هویتشان تغییر پیدا کرده و هنوز بر کرسی آن سوابق خوبشان سوارند و آن را یدک میکشند… امروز از لحاظ فکری هیچ نسبتی با امام ندارند“.
پس از این وقایع سپاه پاسداران ضدخلقی بهطور مستمر سرکردههایش را به صحنه میفرستد تا با محمل ”نفوذ“ باند رفسنجانی- روحانی را زیرضرب بگیرند، و با زبان تهدید این باند را شیرفهم کنند که این بار صحنه گردان اصلی جنگ علیه آنان سپاه پاسداران است.
در این راستا پاسدار غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم ضمن خائن نامیدن عناصری از این باند گفت: ”خائنین بهدنبال بزک کردن چهره منفور آمریکا هستند. بعد از توافقات هستهیی برخی بهدنبال بزک کردن چهره منفور آمریکا هستند. این افراد به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول سادهاندیش هستند و خائن نیستند که شاید برخی از مسئولان جزء دسته اول باشند، اما یک عده خائن و نفوذیاند. ما باید در مقابل هر دو دسته بایستیم“.
د رهمان زمان که تعدادی ازایادی باند رفسنجانی- روحانی از دستگیری ایادی این باند در مطبوعات انتقاد کردند، سخنگوی نیروهای مسلح و رئیس ستاد تبلیغات رژیم "توهم خواندن نفوذ علیه نظام" را مایه تأسف خواند.
پاسدار جزایری خواست کسانی که نسبت به "مسأله نفوذ" تردید دارند "بهلحاظ فکری، اندیشهای و اطلاعاتی و امنیتی مورد بررسی مجدد قرار گیرند تا واقعیت مسأله روشن شود".
پاسدار یدالله جوانی وظیفه ومأموریت سپاه در زمینه خطر نفوذ و مقابله با باند مقابل را با طرح این سؤال ”آیا سپاه پاسداران نسبت به تهدید نفوذ دشمن وظیفه و مأموریتی دارد یا خیر؟“ این چنین گوشزد میکند که ”سپاه باید نسبت به عوامل تهدید منافع ملی بهصورت جدی وارد شده و از منافع ملت ایران در برابر خطرات و تهدیدات محافظت نماید. منافع ملی دارای سه حوزه اصلی شامل امنیت، اقتصاد و ارزشها میباشد و هر یک از این حوزهها اگر با خطر جدی مواجه گردد سپاه برای مقابله با آن خطر مأموریت دارد“.
پاسدار جوانی دست آخر هم به باند مقابل هشدار میدهد که در مقابل دخالت مستقیم سپاه در جریان امور سیاسی رژیم و مقوله ”نفوذ“ نه تنها مقابله نکنند بلکه با اقدامات سپاه نیز خود را هماهنگ و همراه کنند ”سؤال این است که چرا برخی از مسئولان، جریانهای سیاسی و مسئولان به جای تقدیر و تشکر از این هوشمندی، درایت و اقدام به هنگام سپاه در مقابله با خطر نفوذ دشمن، اینگونه فضاسازی علیه سپاه میکنند؟ آیا بهتر نیست که برخی از مسئولان با کسانی که در خط مقدم مقابله با انواع تهدیدات، با دشمنان مبارزه میکنند همراه شوند“. (روزنامه جوان 25آبان94)
سپاه ضدخلقی به این حد از ورود به تضادهای درونی رژیم و مقابله با باند مقابل قانع نیست، بلکه در زمینههای دیگر نیز به باند مقابل هشدارمیدهد که اگر نهادهای وابسته به دولت و به قول پاسدار جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح رژیم ”دستگاههای مربوطه وارد نشوند، حزبا... به وظایفش عمل خواهد کرد“ (روزنامه آرمان24آبان94)
ملاحظه میشود حسب المعمول آنچه تابهحال توسط وزارت بدنام اطلاعات رژیم انجام میشد، این بار بهطور رسمی توسط اطلاعات سپاه و با دور زدن اطلاعات آخوندحسن روحانی، در صحنه جنگ باندی و در جهت حذف باند مقابل انجام گرفته است.
ورود عملی سپاه بهعنوان ابزار اصلی ولیفقیه ارتجاع به صحنه دعوای درونی رژیم و جنگ گرگها، بیانگر شدت گرفتن اوج تضادهای درونی رژیم بر سرهژمونی بهخصوص در رأس نظام است.
ولیفقیه طلسمشکسته ارتجاع ناچار شده است که سپاه را بهعنوان اهرم پیشبرد سیاستهایش به صحنه بفرستد، تابه باند مقابل وسران آن تفهیم کند که اگر ضرورت پیدا کند در جریان جنگ قدرت خصوصاً در مرحله نمایش انتخابات از این اهرم استفاده خواهد کرد.
همچنان که در جریان تضادهای درونی رژیم بر سرنمایش انتخابات سال 88 از این اهرم علیه آنان استفاده کرد.
با توجه به اهمیت جنگ بر سر انتخابات و هژمونی و ورود سپاه به این دایره نبرد ازجنگ باندها، علی القاعده در آینده میبایست چشم انتظار رشد روزافزون تضادها بین سران و باندهای رژیم باشیم تا اینکه این جنگ در مقطع انتخابات تعیینتکلیف شود.
واضح است که اصل دعوا و جنگ گرگها بر سرهژمونی و نمایش انتخابات آتی رژیم است، و به عبارت دیگر جنگ بر سرهژمونی و انتخابات است که به تضادهای درونی رژیم سمت وسومیدهند.
به فاصله چند روز پس از سخنان خامنهای سپاه تعدادی از ایادی باند رفسنجانی- روحانی را با عنوان بسترهای نفوذ رسانهیی دستگیرکرد، و بلافاصله فردی به نام عاصف از طرف اطلاعات سپاه به صحنه آمد و ضمن اینکه رسماً اعلام کرد این افراد توسط اطلاعات دستگیر شدهاند، به باند رفسنجانی- روحانی تاخت و برای آنها خط ونشان هم کشید: «افرادی را داریم که استحاله شدند، سوابق خوبی داشتند در انقلاب… تغییر هویت دادند ولی اعلام نمیکنند که هویتشان تغییر پیدا کرده و هنوز بر کرسی آن سوابق خوبشان سوارند و آن را یدک میکشند… امروز از لحاظ فکری هیچ نسبتی با امام ندارند“.
پس از این وقایع سپاه پاسداران ضدخلقی بهطور مستمر سرکردههایش را به صحنه میفرستد تا با محمل ”نفوذ“ باند رفسنجانی- روحانی را زیرضرب بگیرند، و با زبان تهدید این باند را شیرفهم کنند که این بار صحنه گردان اصلی جنگ علیه آنان سپاه پاسداران است.
در این راستا پاسدار غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم ضمن خائن نامیدن عناصری از این باند گفت: ”خائنین بهدنبال بزک کردن چهره منفور آمریکا هستند. بعد از توافقات هستهیی برخی بهدنبال بزک کردن چهره منفور آمریکا هستند. این افراد به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول سادهاندیش هستند و خائن نیستند که شاید برخی از مسئولان جزء دسته اول باشند، اما یک عده خائن و نفوذیاند. ما باید در مقابل هر دو دسته بایستیم“.
د رهمان زمان که تعدادی ازایادی باند رفسنجانی- روحانی از دستگیری ایادی این باند در مطبوعات انتقاد کردند، سخنگوی نیروهای مسلح و رئیس ستاد تبلیغات رژیم "توهم خواندن نفوذ علیه نظام" را مایه تأسف خواند.
پاسدار جزایری خواست کسانی که نسبت به "مسأله نفوذ" تردید دارند "بهلحاظ فکری، اندیشهای و اطلاعاتی و امنیتی مورد بررسی مجدد قرار گیرند تا واقعیت مسأله روشن شود".
پاسدار یدالله جوانی وظیفه ومأموریت سپاه در زمینه خطر نفوذ و مقابله با باند مقابل را با طرح این سؤال ”آیا سپاه پاسداران نسبت به تهدید نفوذ دشمن وظیفه و مأموریتی دارد یا خیر؟“ این چنین گوشزد میکند که ”سپاه باید نسبت به عوامل تهدید منافع ملی بهصورت جدی وارد شده و از منافع ملت ایران در برابر خطرات و تهدیدات محافظت نماید. منافع ملی دارای سه حوزه اصلی شامل امنیت، اقتصاد و ارزشها میباشد و هر یک از این حوزهها اگر با خطر جدی مواجه گردد سپاه برای مقابله با آن خطر مأموریت دارد“.
پاسدار جوانی دست آخر هم به باند مقابل هشدار میدهد که در مقابل دخالت مستقیم سپاه در جریان امور سیاسی رژیم و مقوله ”نفوذ“ نه تنها مقابله نکنند بلکه با اقدامات سپاه نیز خود را هماهنگ و همراه کنند ”سؤال این است که چرا برخی از مسئولان، جریانهای سیاسی و مسئولان به جای تقدیر و تشکر از این هوشمندی، درایت و اقدام به هنگام سپاه در مقابله با خطر نفوذ دشمن، اینگونه فضاسازی علیه سپاه میکنند؟ آیا بهتر نیست که برخی از مسئولان با کسانی که در خط مقدم مقابله با انواع تهدیدات، با دشمنان مبارزه میکنند همراه شوند“. (روزنامه جوان 25آبان94)
سپاه ضدخلقی به این حد از ورود به تضادهای درونی رژیم و مقابله با باند مقابل قانع نیست، بلکه در زمینههای دیگر نیز به باند مقابل هشدارمیدهد که اگر نهادهای وابسته به دولت و به قول پاسدار جزایری معاون ستاد کل نیروهای مسلح رژیم ”دستگاههای مربوطه وارد نشوند، حزبا... به وظایفش عمل خواهد کرد“ (روزنامه آرمان24آبان94)
ملاحظه میشود حسب المعمول آنچه تابهحال توسط وزارت بدنام اطلاعات رژیم انجام میشد، این بار بهطور رسمی توسط اطلاعات سپاه و با دور زدن اطلاعات آخوندحسن روحانی، در صحنه جنگ باندی و در جهت حذف باند مقابل انجام گرفته است.
ورود عملی سپاه بهعنوان ابزار اصلی ولیفقیه ارتجاع به صحنه دعوای درونی رژیم و جنگ گرگها، بیانگر شدت گرفتن اوج تضادهای درونی رژیم بر سرهژمونی بهخصوص در رأس نظام است.
ولیفقیه طلسمشکسته ارتجاع ناچار شده است که سپاه را بهعنوان اهرم پیشبرد سیاستهایش به صحنه بفرستد، تابه باند مقابل وسران آن تفهیم کند که اگر ضرورت پیدا کند در جریان جنگ قدرت خصوصاً در مرحله نمایش انتخابات از این اهرم استفاده خواهد کرد.
همچنان که در جریان تضادهای درونی رژیم بر سرنمایش انتخابات سال 88 از این اهرم علیه آنان استفاده کرد.
با توجه به اهمیت جنگ بر سر انتخابات و هژمونی و ورود سپاه به این دایره نبرد ازجنگ باندها، علی القاعده در آینده میبایست چشم انتظار رشد روزافزون تضادها بین سران و باندهای رژیم باشیم تا اینکه این جنگ در مقطع انتخابات تعیینتکلیف شود.