در حالیکه مراسم و ارزشهای مذهبی همواره دستاویز آخوندهای شیاد و دینفروش حاکم بر میهنمان بوده، این اما روزها واکنشهای متفاوتی از سوی کارگزاران آخوندها، درباره مراسم عاشورا دیده میشود. بهویژه وقتی موضوع «جوانان» هم بهمیان میآید این مسأله تشدید میشود. برای نمونه، روز 21مهر یک آخوند حکومتی به نام محمدتقی خَلَجی با ترس و نگرانی به سایر کارگزاران رژیم هشدار داد: «نباید به نام عاشورا جوانان را نسبت به عاشورا بدبین کنیم».
منظورش از بدبین کردن نسبت به عاشورا هم، بدبین کردن نسبت به نظام ضد حسینی ولایتفقیه است. بعد هم همین آخوند به فساد و چپاولی که طی این 37سال توسط آخوندها در جامعه حاکم شده و باعث تراکم خشم انفجاری مردم و جوانها شده اشاره میکند و البته باز هم با سوءاستفاده از نام امام حسین، اما به اجبار اعتراف میکند: «در جامعهای که یاد امام حسین میشود نباید تبعیض باشد... نباید رشوهخواری مطرح باشد، نباید بدون پارتی کسی نتواند در جایی شاغل شود».
و بعد هم با وحشت بیشتر هشدار میدهد: «ما نمیتوانیم در همه کارهای مردم دخالت کنیم. این کارهاست که مردم را میرنجاند».
واقعیت این است که نظام ولایت از ابتدای دزدیدن انقلاب مردم، همواره تلاش میکرد با عوامفریبی و دجالگری، از نام عاشورا و سایر مناسبتهای مذهبی استفاده کند و با فریب دادن جوانها از یک طرف خشم آنها نسبت رژیم را مهار کند، از طرف دیگر زیر پرده دین، سرکوب را با شدت هر چه بیشتر جاری کند. اما امروز که پس از خوردن زهر بیش از پیش زمینگیر شده، دیگر دجالگریهاش رسوا شده و حتی نمیتواند طرحهای سرکوبگرانه، مثل امر به معروف و نهی از منکر را هم، پیش ببرد و هر روز شاهد گوشمالی مزدورانی که قصد مزاحمت برای جوانان را دارند هستیم.
یه نمونه آن خبری است که خبرگزاری بسیج ضدمردمی روز 21مهر منعکس کرد و نوشت:
«اویس اکبری معاون فرهنگی حوزه 327 حضرت سیدالشهدای ناحیه مالک اشترِ کیانشهر، از سوی چند تن از [جوانان] محله کیانشهر مورد حمله قرار گرفته و با ضربات چوب از ناحیه سر، دست و گردن بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد».
این موارد آنقدر گسترده شده است که رژیم تصمیم گرفت تذکر لسانی را به تذکر کتبی تغییر دهد تا بلکه مزدورانش از گوشمالی نجات یابند، اما این ترفند هم کارگر نیافتاد و گوشمالی همچنان ادامه یافت که طرح مضحک بعدی رژیم این است که تذکر را اینترنتی انجام بدهند.
آری، آخوندها حق دارند این قدر وحشتزده باشند، چون به چشم میبینند که بشکهٴ باروت خشم جوانهای ایرانی، هر آن آمادهٴ انفجار است، انفجاری که اثری از دجال و دجالگری باقی نمیگذارد.
منظورش از بدبین کردن نسبت به عاشورا هم، بدبین کردن نسبت به نظام ضد حسینی ولایتفقیه است. بعد هم همین آخوند به فساد و چپاولی که طی این 37سال توسط آخوندها در جامعه حاکم شده و باعث تراکم خشم انفجاری مردم و جوانها شده اشاره میکند و البته باز هم با سوءاستفاده از نام امام حسین، اما به اجبار اعتراف میکند: «در جامعهای که یاد امام حسین میشود نباید تبعیض باشد... نباید رشوهخواری مطرح باشد، نباید بدون پارتی کسی نتواند در جایی شاغل شود».
و بعد هم با وحشت بیشتر هشدار میدهد: «ما نمیتوانیم در همه کارهای مردم دخالت کنیم. این کارهاست که مردم را میرنجاند».
واقعیت این است که نظام ولایت از ابتدای دزدیدن انقلاب مردم، همواره تلاش میکرد با عوامفریبی و دجالگری، از نام عاشورا و سایر مناسبتهای مذهبی استفاده کند و با فریب دادن جوانها از یک طرف خشم آنها نسبت رژیم را مهار کند، از طرف دیگر زیر پرده دین، سرکوب را با شدت هر چه بیشتر جاری کند. اما امروز که پس از خوردن زهر بیش از پیش زمینگیر شده، دیگر دجالگریهاش رسوا شده و حتی نمیتواند طرحهای سرکوبگرانه، مثل امر به معروف و نهی از منکر را هم، پیش ببرد و هر روز شاهد گوشمالی مزدورانی که قصد مزاحمت برای جوانان را دارند هستیم.
یه نمونه آن خبری است که خبرگزاری بسیج ضدمردمی روز 21مهر منعکس کرد و نوشت:
«اویس اکبری معاون فرهنگی حوزه 327 حضرت سیدالشهدای ناحیه مالک اشترِ کیانشهر، از سوی چند تن از [جوانان] محله کیانشهر مورد حمله قرار گرفته و با ضربات چوب از ناحیه سر، دست و گردن بهشدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد».
این موارد آنقدر گسترده شده است که رژیم تصمیم گرفت تذکر لسانی را به تذکر کتبی تغییر دهد تا بلکه مزدورانش از گوشمالی نجات یابند، اما این ترفند هم کارگر نیافتاد و گوشمالی همچنان ادامه یافت که طرح مضحک بعدی رژیم این است که تذکر را اینترنتی انجام بدهند.
آری، آخوندها حق دارند این قدر وحشتزده باشند، چون به چشم میبینند که بشکهٴ باروت خشم جوانهای ایرانی، هر آن آمادهٴ انفجار است، انفجاری که اثری از دجال و دجالگری باقی نمیگذارد.