سخنرانی رئیس پیشین پارلمان انگلستان و مجلس فدرال آلمان، وزرای خارجه پیشین کانادا، ایتالیا و فرانسه و وزیر پیشین ارشد دولت فرانسه
بارونس بوتروید – رئیس و سخنگوی پیشین پارلمان انگلستان بهمدت ۸سال
من بهشما خانم رجوی درود میفرستم و همچنین درود بهمردم ایران، به دوستانمان در اشرف۳ و بهشخصیتهایی که برای این رویداد در اینجا گردهم آمدهاند.
مایهٔ افتخار است که بهشما بپیوندم برای گردهمایی جهانی امسال ایران آزاد. در حالی گردهم آمدهایم که در یک برههٔ حساس و تعیینکننده از تاریخ ایران هستیم.
در یک دموکراسی، افرادی مثل من با شور و شوق و علناً در خیابانها فعالیت میکنند، بهتشویق مردم میپردازند تا بیرون بروند و از رأی خود استفاده کنند. من بهآنها میگویم که در مورد دولت کشور خود تصمیم بگیرید، این حق مادرزادی شما است، یک امر تجملاتی نیست، یک حق و آزادی مهم مدنی است. و از آنجایی که مردم ایران از چنین آزادی مدنی برخوردار نیستند، بهآنها حق انتخابی داده نشد، اما آنها انتخاب خود را در حقیقت بهوضوح تمام اعلام کردند.
وقتی زمان آن رسید، انتخاب آنها تحریم سراسری آشکار انتخابات جعلی رژیم بود. میگویم: آفرین دوستان من در ایران. بهشما درود میفرستم.
همانطور که دوست من مریم (رجوی) گفت، مردم بهدیکتاتورها در ایران و بهجهان نشان میدهند که خواهان تغییر واقعی و تغییر حقیقی هستند، نه یک تغییر ظاهری در دولتمردان.
امروز بهطور خاص برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم رجوی برای آینده ایران بهما یادآوری شد که آرمانهای دمکراتیک مردم را در بر میگیرد و تضمینکنندهٔ تحقق آرزوی دیرینهٔ آنها برای آزادی مدنی و روند دمکراتیک است.
تصادفی نیست که زنان از هر سنی پیشتاز این جنبش مقاومت مردمی علیه رژیم هستند. من نقشی را که زنان برعهده دارند تحسین میکنم و همچنین شجاعتی را که در این کار از خود نشان میدهند.
برای رهبران جهان و جامعهٔ بینالملل، این اجلاس با هزاران شرکتکننده، فقط بازتاب بخش کوچکی از حمایت قاطع از شورای ملی مقاومت و پرزیدنت آن از سوی مردم ایران و در سراسر جهان است.
دوستان من، زمان بهرسمیت شناختن این جایگزین دمکراتیک و جنبش مردمی فرا رسیده، در حالیکه یقیناً بهسوی پیروزی برای یک ایران آزاد بهپیش میرود.
من در کنار شما زنان و مردان ایران ایستادهام و از شما حمایت میکنم تا روزی که بتوانیم گردهم بیاییم و جشن نهایی را در تهران برگزار کنیم، همان پایتخت یک ملت آزاد و دمکراتیک. از شما متشکرم.
پروفسور ریتا زوسموت - رئیس پیشین مجلس فدرال آلمان
رئیسجمهور محترم، خانم رجوی
خانمها و آقایان گرامی، دوستان عزیز در اشرف 3،
این کنفرانس بزرگ که اگر چه حالا بهصورت دیجیتال در آن شرکت میکنم، در مورد کشوری برگزار میشود که در آن به آرامشی دست نیافتهایم. البته نباید توهمی هم داشته باشیم. زیرا در ایران آپارتاید جنسیتی، تعقیب وحشیانهٔ دگراندیشان، وحشت از افراطگرایی مذهبی و دولتی، حاکم است. بردباری، دستاورد بزرگ تمدن بشری است و اسلام بردبار، جامعهٔ بینالمللی را پربارتر میکند. اسلام بردبار، پایهٔ غیرقابلِ اغماضی برای تفاهم صلحجویانهٔ بینالمللی، اما همچنین برای برابری میان زن و مرد، بهویژه در جهان اسلام است. این آن چیزی است که جنبش ما را مجسم میسازد. جنبش ما خواهان صلح، رهایی مردم از تعقیب و مرگ، و از فرار و تبعید است. ما برای بشریت قدرتمندی کار میکنیم که در آن کسی گرسنه نمیماند و دائماً در ترس و وحشت زندگی نمیکند.
مردم خواهان مشارکت، تشریک مساعی، مسئولیت و همکاری در آبادانی دنیای ما، یعنی نجات کرهٔ زمین هستند. اما حکومت [ایران] طی ۴۰سال گذشته با وجود تلاشهای مکرر، فراخوانها و قطعنامهها، تغییری نکرده است. حکومت از تغییراتی که برای مردم بسیار ضروری و غیرقابل چشمپوشی هستند، میگریزد.
اما آلترناتیوهایی هم وجود دارند. بله، آنها حاوی مقاومت و آغازی نو هستند. شجاعتی که سازمان بزرگ رئیسجمهور مریم رجوی، با برنامه ۱۰ مادهییاش ایجاد کرده است؛ این همان برنامه ۱۰ مادهیی برای ایرانی آزاد، برابر، مبتنی بر جدایی دین و دولت و غیرهستهیی است. این امید اصلی برای همه است تا بتوانند آزادانه و مستقل زندگی کنند.
برگردیم به چهار مذهب جهانی که همدیگر را بهرسمیت میشناسند؛ نه تنها در برلین، بلکه در همه جا. این شامل یک اسلام معتدل و وارسته است. برداشت بنیادگرایانه از اسلام بهقدر کافی آسیب ایجاد کرده است و باید پایان یابد. برگردیم به امیدی که چهار مذهب جهانی میبخشند. جهانی که در آن دختران و پسران، برادران و خواهران، مؤمنان و غیرمذهبیها، از تهران تا بندرعباس، دیگر نباید گریه کنند و رنج ببرند. آنها باید در جهانی زیست کنند که بتوانند خود را آزادانه در آن بپرورانند و زندگی خود را شکل دهند؛ و این تنها در صورتی امکانپذیر خواهد بود که ما از چنین آلترناتیوی پشتیبانی کنیم که امروز در کنار ماست.
این یک فرصت است و باید از آن استفاده کنیم. جنبش مقاومت ایران تحت هدایت خانم رجوی این مبنای ارزشمند را ایجاد کرده است. در مبارزهیی آکنده از قربانی علیه دیکتاتوری آخوندیِ زنستیز، این آلترناتیو آگاهانه بر اصل برابری زن و مرد متمرکز شده است. برابری زن و مرد در رهبری سیاسی، معیار تعیینکننده است. برای درهم شکستن دیکتاتوری بنیادگرا، ابتدا باید بینش این هیولای ارتجاعی را به زانو درآورد. برای این امر مریم رجوی با تعداد کثیری از زنان رهایی یافته مبارزه میکند. بدین ترتیب، زنان نه تنها نیروی تغییر، بلکه نیروی سازندۀ آینده هم هستند. زنان نیرومندند و مسئولیت میپذیرند و آیندۀ ایران متعلق بهآنهاست. من بسیار بهاین ایران آزادی که هر روز به ما نزدیکتر میشود، امیدوارم. از توجه شما سپاسگزارم و توان بسیاری برای اجرای این کنفرانس برایتان آرزو میکنم.
جان برد - وزیر خارجهٔ کانادا (۲۰۱۵)
خیلی متشکرم. ممنونم. بسیار مفتخر و خوشحالم که امروز با شما هستم. بهویژه بسیار خوشحالم که دو همکار کانادایی دیگرم بهما پیوستند که بعد از من صحبت خواهند کرد. همچنین بسیار خوشحالم از پیوستن تعداد بسیار زیادی از ایرانیان مقیم کانادا که بهصورت آنلاین در سراسر کشور مشغول تماشا هستند. همچنین خوشحال میشوم که بهدوستانم در اشرف سلام کنم. متأسفم که نمیتوانم امروز بهطور حضوری نزد شما باشم. ولی میخواهم بدانید که قلب من و شوق و ذوق من امروز همراه شما است.
گروه دیگری از افراد هم هستند که میدانیم در حال تماشا هستند. میلیونها نفر در ایران در حال تماشای گردهمایی امروز بهصورت آنلاین هستند یا آنرا تماشا خواهند کرد. و میخواهم بهشما مردم ایران بهصورت بسیار روشن بگویم که مردم کانادا در مبارزه بزرگ شما با شما هستند. یکی از پرغرورترین لحظاتی که من در زندگیام طی ۲۰سالی که در دولت بودم داشتم، روزی بود که کانادا ۱۰سال پیش تصمیم بزرگی گرفت. ما گفتیم که نمیخواهیم هیچ ارتباطی با رژیم حامی تروریسم و ناقض حقوقبشر در تهران داشته باشیم. ما رسماً روابط دیپلماتیک با رژیم را قطع کردیم و جلادان رژیم را از کانادا بیرون کردیم. این رهبری واقعی کانادا بود. روزی خواهد رسید که خانم رجوی آخوندها را از سر قدرت خود در تهران بیرون خواهد کرد. انتصاب رئیسی بهعنوان رئیسجمهور دلیل روشنی است بر اینکه رژیم عمیقاً از خیزشهایی که در سراسر ایران رخ میدهد میترسد. آخوندها یک افراطی تندرو را رئیسجمهور کردهاند که خون ۳۰هزار رزمندهٔ آزادی روی دستانش هست. رهبران غربی باید بفهمند که این خیمه شببازی و توهم اصلاحات در ایران از طریق مماشات یک سراب است و طی بیش از ۴۰سال شکستخورده است. من همچنین بسیار خوشحالم که میتوانم شاهد رهبری اخلاقی و شجاعانه نخستوزیر اسلوونی باشم. او خواهان حسابرسی از رئیسی بهخاطر قتلعام ۳۰هزار زندانی از مجاهدین خلق در سال۶۷ شد. او افراطگرایان و آخوندها را خشمگین کرده است. و دوستان، این اقدام او باید نشان افتخاری برای وی باشد. برای جهان ضروریست که رهبران بیشتری همچون او داشته باشد. من میخواهم در فراخوان حسابرسی از رئیسی بهشما بپیوندم. بهخاطر نقض حقوقبشر توسط او، بهخاطر قتلعامهای او، بهخاطر سرکوبی که اعمال میکند و بهخاطر حمایت او از تروریسم، نه فقط در منطقه، بلکه بهصراحت باید گفت در سراسر جهان. من پیامی برای ابراهیم رئیسی دارم: تو یک رهبر مشروع نیستی. تو رئیسجمهوری که بهصورت مشروع انتخاب شده باشد نیستی. مردم ایران تو را بهخاطر عملکردهایت مورد حسابرسی قرار خواهند داد. و جهان تو را بهخاطر خونی که روی دستانت است مورد حسابرسی قرار خواهد داد.
خانم رجوی بسیار خوشوقتم که شما را دوست خودم خطاب کنم. من شجاعت شما را تحسین میکنم. رهبری شما را تحسین میکنم، برنامهٔ ۱۰مادهیی شما را تحسین میکنم. ما در کانادا در کنار شما میایستیم تا بهروزهای بهتری برای مردم دستیابیم. سال آینده، امیدوارم بتوانیم در تهران آزاد گردهم بیاییم. حاضر حاضر حاضر.
میشل آلیو ماری – وزیر ارشد دولت فرانسه (۲۰۱۱)
سلام به همگی شما، خانمها و آقایان،
شروع میکنم با درودهای صمیمانهام به مریم رجوی. مایلم رئیسجمهور تشکر کنم برای اینکه یک بار دیگر از من دعوت بهعمل آوردید برای شرکت در گردهمایی بزرگ سالانهتان. واقعیت این است که این گردهمایی، یک بار دیگر، در شرایط خاصی برگزار میشود. کرونا به ما اجازه نمیدهد که مستقیم با هم دیدار کنیم، چیزی که طبعاً آنرا ترجیح میدادم. ولی خوشبختانه تکنولوژی این امکان را برایمان فراهم کرده که با هم گفتگو کنیم. معتقدم که در این دوران مهم است که بتوانیم رابطههایمان را ادامه دهیم و با هم در مورد آنچه در جهان میگذرد تبادل نظر کنیم؛ جهانی که همواره پیچیدهتر میشود، جهانی که نیاز دارد به شخصیتهایی نظیر مریم رجوی با تعهدش به حقوقبشر، تعهدش به ارزشهای دمکراتیک، تعهدش بهجدایی دین از دولت و حقوق زنان که بتوانند آن را بیان کنند.
بله، مریم رجوی، یکبار دیگر آرزو میکنم بتوانید برای مدت طولانی مبارزه برای عقاید خود و برای ارزشهای خود را ادامه دهید.
خانمها و آقایان، از آخرین باری که فرصتی پیدا کردم تا با شما صحبت کنم، برای تمام دموکراسیها اتفاق مهمی در ایران رخ داده است.
این رویداد مهم، انتخابات ریاستجمهوری است. درست است که در همه کشورهای دمکراتیک، انتخابات ریاستجمهوری یک لحظه خاص، احتمالاً پرهیجانترین لحظه برای یک دموکراسی است، زمانی که همه شهروندان خانم یا آقای رئیسجمهور را انتخاب میکنند، یعنی کسی که مهمترین جهتگیریها را بسته به خواستههای شهروندان اعمال میکند؛ کسی که مسئول آمادهسازی برای آینده است؛ کسی که مسئول نمایندگی کشور در خارج از کشور است.
بله، بههمین دلیل و بهدلیل سهم عمدهیی که برای آینده ایفا میکند، و همچنین بهدلیل مشارکت همه شهروندان، انتخابات ریاستجمهوری لحظهای تعیینکننده در یک دموکراسی است.
افسوس، افسوس که این لحظه جنبه خاصی در ایران پیدا کرد، دور از آنچه اتحادیه اروپا انتظار و آرزوی آنرا برای کشور بزرگی مانند ایران دارد. اولین چیزی که مغایر با اصول دمکراتیک است، محدود شدن انتخاب رایدهندگان است. بهطور معمول رئیسجمهور را از میان تعداد زیادی زن و مرد که نامزد شدهاند انتخاب میکنند.
این اصول غربی نیست، این اصول آمریکایی نیست. این اصول آسیایی نیست. این اصل همان مفهوم دموکراسی است. این اولین نقیصه و اولین نقض اصول دمکراتیک است.
اما نقیصه دیگری هم هست که بیربط به قبلی نیست، احتمالاً به این دلیل که انتخابات به نوعی از قبل تصمیمگیری شده بود.
اما من بر این عقیده هستم که ارزشهایی هستند که فرا ملیتی هستند و ورای کشورها هستند. در میان این ارزشها باید از دموکراسی نام برد. این ارزشها شامل احترام به حقوق زنان و برابری زنان، احترام به حق بیان، احترام به اپوزیسیون میشوند. امروز همه اینها از بین رفته است. عدم مشارکت وسیع و لبریز شدن صبری که توسط تعدادی از زنان و مردان ایرانی بیان شد، نشان میدهد که ایران باید در این زمینه تکان بخورد.
بدیهی است که همه جهان حساب میکند روی ایرانی که عامل صلح و ثبات باشد. به این منظور، به عهده زنان و مردان ایران است که نشان دهند با جهتگیریهایی که گرفته شده موافق نیستند.
جولیو ترتزی- وزیر خارجه ایتالیا (۲۰۱۱)
خانم مریم رجوی گرامی، رئیسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت ایران
این افتخار بزرگی است که در گردهمایی سالانه مقاومت ایران سخنرانی میکنم که در یک مقطع بسیار حساس برای جامعه جهانی و مردم ایران برگزار میشود.
اکنون زمان خلاص شدن از رژیم آخوندی که هلاک کننده نسلها در ایران است فرا رسیده است.
آگاهی نسبت به جنایتهای دیکتاتورها و تلاش برای آزادی، عدالت، شرافت انسانی و زندگی سعادتمند، احساسی قوی در بین تمامی کسانی است که متعهد به یاری رساندن به مردمی هستند که تحت ظلم و فساد این رژیمها رنج میبرند و این بالاخص در مورد ایران صحت دارد.
تعداد زیادی از مقامات و وزرای سابق در این اجلاس شورای ملی مقاومت شرکت میکنند. آنها مسئول تصمیمگیری در کشورهای خود بودهاند. آنها امروز در این گردهمایی شرکت میکنند زیرا نگران نقض حقوقبشر توسط آخوندها، برنامه مخفی هستهیی و مداخله رژیم ایران در سایر کشورها هستند. با حضور و مشارکت در بحث ما، این شخصیتها قصد دارند توجه رهبران اروپا و جهان را به این واقعیت جلب کنند که اکنون، با انتخاب یک قاتل جمعی به ریاستجمهوری ذات جنایتکار رژیم ایران رسماً تأیید شده است.
مردم ایران این انتخابات قلابی را بهطور گسترده تحریم کردهاند. ۱۲۰۰حامیمجاهدین خلق در داخل ایران از مراکز رأیگیری در ۴۰۰شهر با بیش از ۳۵۰۰کلیپ تحریم گسترده انتخابات را ثبت کردهاند. کمتر از ۱۰درصد واجدین شرایط، رأی دادند. این گزارشگران این اسناد را بهقیمت دستگیری و تحت شکنجه قرار گرفتن ثبت کردند.
بسیاری از دولتها و پارلمانهای غربی در مورد سیاستها و اقدامات غیرانسانی رژیم ایران ابراز نگرانی میکنند. هنوز هم بسیاری، چه در آمریکا و چه در اروپا، بهخاطر بیعملیشان برای جلوگیری از این وضعیت دهشتناک مسئولند. دولتهای غربی با دادن امتیازات غیرضروری و غیرمنصفانه بهرژیم، بهآخوندها نشان میدهند که میتوانند از مصونیت برخوردار شوند و جنایات آنها مجازات ناشده باقی خواهند ماند. از این رو رژیم ایران سرسختتر و سرسختتر میشود.
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور جدید رژیم ایران، یک قاتل جمعی است. وی مسئول قتلعام زندانیان سیاسی بیگناه در سال۱۹۸۸ (سال۶۷) و کشتار مخالفان و معترضانی است که بهدنبال آزادی بودند. آزادی اندیشه، آزادی مذهب و آزادیهای سیاسی.
بیشتر آنها به دستور رئیسی بهاین دلیل کشته شدند که بهعنوان طرفداران مجاهدین خلق بر عقاید خود ایستادگی کردند. وقت آن رسیده که در کنار مردم بزرگ ایران بایستیم تا سرانجام بهاستبدادی خونین پایان دهیم.
مسیر سریعی که رئیسی را بهریاست رساند، نشانه بارزی از تمایل ولیفقیه رژیم بود برای داشتن رئیسجمهوری که مایل و حاضر بهانجام فجیعترین و خونینترین سرکوبها علیه هر گونه مخالفت باشد. این یک هشدار با صدای بلند بهرهبران غربی است که بهدنبال مذاکره مجدد در مورد برجام هستند. توافق هستهیی ۲۰۱۵ نه مانع از سرکوب داخلی و خونریزی شد و نه از تجاوزات نظامی رژیم در سراسر منطقه یا حمایت مالیش از فعالیتهای تروریستی جلوگیری کرد. دولتهای اروپا و آمریکا هرگز نباید رنج بیش از حدی که در حق مردم ایران روا میشود را فراموش کنند وقتی که بهملاقات با نمایندگان رژیم میروند.
توافق اتمی خواست رژیم ایران را برای داشتن سلاح اتمی و برنامه موشکی مهار نکرد که نقض آشکار قطعنامه ۲۳۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است. برنامه هستهیی با وجود همه ممنوعیتهای آژانس، سطح غنیسازی اورانیوم را به ۶۰٪ رسانده است که بسیار نزدیک بهنقطه بیبازگشت برای دسترسی بهیک بمب اتمیاست.
در مورد حمایت رژیم ایران از تروریسم، همه ما چهرهٔ واقعی رژیم و تهدیدهایی را میشناسیم که سه سال پیش در ویلپنت در توطئه تروریستی مهندسی شده رژیم با آن روبهرو شدیم. توطئهیی که توسط اسدالله اسدی، دیپلمات جاسوس رژیم مستقر در وین در آستانه اجرا قرار گرفت.
برای اولین بار در اروپا، دادگاه یک کشور در مورد یک توطئه تروریستی بهوضوح رأی داد که این توطئه از سوی رهبران رژیم دستور داده شد و مجازات حداکثر برای اسدی و همدستانش تعیین کرد.
زمان آن فرا رسیده است که دولتهای اروپا جبهه یورو-آتلانتیک برای مقابله مؤثر با تهدیدات ناشی از رژیم ایران ایجاد کنند. یک فرصت خوب، قطعنامهیی است که توسط اکثریت نمایندگان کنگره ایالات متحده امضا شده است که «نقض حقوقبشر و تروریسم دولتی توسط رژیم ایران» را محکوم میکند. درخواست دو حزبی از طرف قانونگذاران آمریکایی فراخوانی برای «همکاری با متحدان اروپایی» بهمنظور از بین بردن شبکهیی متراکم از «فعالان» است که از «پوشش دیپلماتیک سفارتخانههای خود» در قاره ما استفاده میکنند. لازم است اقدامی قاطع علیه سفارتخانهها و دفاتر کنسولی انجام شود - مانند موارد وین و تیرانا - که مسئول پوشش و کمک به فعالیتهای تروریستی رژیم ایران هستند.
این «پاسگاههای» ترور آخوندها باید بلافاصله بسته شوند و قاطعانه تعطیل گردند.
رابطه با کسانی مانند ابراهیم رئیسی که دستشان بهخون دهها هزار ایرانی آغشته است قابلقبول نیست.
وی مرتکب جنایات بیشماری علیه بشریت و حقوقبشر شده است و بههمین دلیل، در لیست سیاه خزانهداری ایالات متحده، از نوامبر ۲۰۱۹ قرار دارد.
نام همه قربانیان باید در قلب و ذهن هر انسان شایستهای حک شود.
آنها باید بهعنوان حافظه جمعی همه مردم و دولتهایی تلقی شوند که بهجهانی متکی هستند که در آن عدالت، آزادی و کرامت انسانی محترم شمرده شده و اجرا میشوند.
حال سؤال بعدی این است که چه کاری باید انجام دهیم؟
آیا باید واقعیت این رژیم قرونوسطایی را بپذیریم زیرا هیچ کاری از دست ما بر نمیآید؟ نه! وضعیت مطلقاً اینچنین نیست!
رژیم ضعیف است. این رژیم با بحرانهای بیشماری روبهرو است و جامعه وضعیت انفجاری دارد.
اعتصابات در سراسر ایران گسترش یافته و هر روز در حال افزایش هستند. تنها چند روز پس از انتخابات جعلی رئیسی، کارگران پتروشیمی در سراسر کشور دست به اعتراض زدند و خواستار دستمزد بیشتر برای همگام شدن با تورم سر به فلک کشیده شدهاند که اکنون بالای ۵۰٪ است.
در این شرایط، ما باید به آلترنایتو سازمانیافته و دمکراتیکی نگاه کنیم که از یک رهبری شایسته برخوردار است.
ستون این آلترنایتو و استحکام و استواریش برآمده از مبارزه ایرانیان علیه رژیم شاه و در داخل زندانهای شاه است.
مسعود رجوی، که جنبش مجاهدین خلق را علیه دیکتاتوری قبلی حاکم بر ایران هدایت میکرد، دقیقاً آنچه را که امروز همه جهان در مورد رفتار آخوندها میبینند، پیشبینی کرد. وی ۴۰سال پیش با شهامت و شجاعت گفت:
«این رژیم اصلاح ناپذیر است؛ نمیتواند اصلاحاتی انجام دهد و باید برود».
مسعود رجوی در مورد این رژیم از روز اول گفت: «افعی کبوتر نمیزاید» و این امر امروز کاملاً نشان داده شده است. به همین دلیل رژیم آخوندها همه تلاش خود را برای از بین بردن مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت بهعنوان تنها جایگزین دمکراتیک برای ایران انجام میدهد. رژیم حتی راه را برای بازماندگان سلطنت شاه باز میکند و به آنها کمک میکند تا بهعنوان یک گروه مخالف در رقابت با مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت ظاهر شوند تا توجهات را از آلترناتیو واقعی که رژیم را تهدید میکند، منحرف سازد.
اگر همه جوانب اوضاع ایران را بهطور جدی مورد بررسی قرار دهیم، هیچ چیزی بهبقای رژیم دلالت نمیکند. ایران یک آلترناتیو قدرتمند دارد که بهمردم ایران برای نبرد با این رژیم و مقاومت در برابر چنین رژیم فاسد و بیرحمی انگیزه میدهد. امروز، اگر غرب میخواهد تأثیرگذار باشد، بهترین راه برای انجام این کار بهرسمیت شناختن آلترناتیو دمکراتیکی است که این رژیم فاسد تلاش میکند آن را را در زیر حجم انبوهی از شیطانسازی و بهوسیله خریدن رسانهها و روزنامهنگاران و بسیاری از راههای دیگر پنهان سازد. بسیار متشکرم.
برنارد کوشنر - وزیر خارجهٔ فرانسه (۲۰۱۰)
خانم رئیسجمهور، خانمها و آقایان، آیا (رژیم) ایران یک حکومت عادی است؟ آیا نام حکومت تروریست برازندهٔ آن است؟ همهٔ کشورهای اطراف ایران نگرانند و همه علیه جنگطلبی (رژیم) ایران معترضند، یعنی همان بهاصطلاح انقلاب اسلامی (رژیم). ایران بهتازگی یک رئیسجمهور جدید انتخاب کرده، ابراهیم رئیسی؛ یک افراطی و اگر بهعبارت سازمانملل اعتقاد داشته باشیم یک جنایتکار. جمله این است: یادآوری غمانگیز بحران مصونیت.
مایلم با مردم ایران در مورد این تحول صحبت کنم. آیا ملیگرایی است؟ هژمونیخواهی است؟ این دیکتاتوری است.
از زمان آمدن خمینی به فرانسه و حتی قبل از آن، من با دقت فراوان فراز و نشیبهای سیاست در خاورمیانه و بهخصوص سیاست تهران را دنبال کردهام. ما خطوط اصلی آن را میشناختیم و عقیده خود را بر اساس تغییرات سیاست بینالمللی و دانستههای خود بیان میکردیم.
اما امروز، بعد از انتخاباتی که باید نتیجهگیریهایمان را از آن بکنیم.
علی خامنهای که اینک ۸۲ساله است، پیشاپیش حکم داده و نامزدها را خودش انتخاب کرده و در این انتخابات، یک افراطگرا بهنام ابراهیم رئیسی را منتصب کرده است. بنا بر این در ایران منظور از انتخابات، گزینش است. گزینش به این معنی است که ولیفقیه شرکت چهرههای محافظهکار که کمی بازتر هستند را در انتخابات ممنوع کرده و خودش ابراهیم رئیسی را انتخاب کرده.
این روند بسیار سنگین است و عوارض زیادی دارد. ایرانیان این انتخابات را چگونه تفسیر کردند؟ قبل از هر چیز آنها زیاد وارد تفسیر نشدند، چون بیش از نیمی از مردم حاضر در ایران رأی ندادند. برای چی رأی بدهند تا کسی سرکار بیاید که در تمام زندگیاش فوق دیکتاتور و قاتل بوده؟
در این رابطه چه برداشتی بکنیم؟ به گواهی اسناد سازمان ملل و عفو بینالملل این فرد مصدر شکنجه و اعدام هزاران ایرانی بوده است. او دادستان کل چندین استان بوده است، سپس دادستان کل ایران، و نهایتاً هم چهره محوری دستگاه قضاییه، اگر بتوانیم نام آنرا دستگاه عدالت ایران بگذاریم.
خامنهای در ۸۲ سالگی انتخاب کرد یک جانشین احتمالی داشته باشد که ابراهیم رئیسی فوق محافظهکار میباشد. اگر به اسناد سازمان ملل باور داشته باشیم، و من به آن باور دارم، این رئیسجمهور جدید موضوع یک تحقیق بینالمللی بهخاطر دست داشتن در جنایت علیه بشریت است. پس این انتخابات یک نوع توهین به فعالان حقوقبشر است. وی همچنین متهم به عضویت در چیزی است که «کمیسیون مرگ» نامیده میشد، که از میان هزاران متهم کسانی را که باید کشته میشدند و اجسادشان در گورهای دستجمعی مدفون یا سوزانده میشد را انتخاب میکرد.
پس در زمینه حقوقبشر، وی شخصیتی کاملاً منفور است. طی ۴۰سال، ابراهیم رئیسی یک شکنجهگر و یک عامل اعدام بوده، البته با همدستی واضح رئیسجمهور و ولیفقیه و غیره و موجودی هولناک در صحنه جهانی بهشمار میآمده. برای فعالان حقوقبشر، وی حکم یک موجود ترسناک را داشته و حالا چنین فردی به حاکمیت رسیده است.
وقتی از او در مورد گفتگوهای وین سؤال شد... همچنانکه میدانید گفتگوهایی در وین در جریان است برای بازگشت به سیاستی بازتر و متفاهمتر در قبال چیزی که پیشرفت قابل توجهی در زمینه استراتژی هستهیی ایران بهشمار میآمد. حالا از رئیسی سؤال شد در مورد احیای توافقی که صورت گرفته بود و همچنان موضوع گفتگو در وین است برای کنترل برنامه هستهیی ایران.
و گویا، گویا چون مطمئن نیستم، آقای رئیسی گفته است که از این سیاست استراتژیک حمایت میکند، چیزی که خلاف آنچه در تمامی زندگیاش انجام داده میباشد، چون از ۲۰سال پیش او دادستان بوده و در مورد کشتن افراد تصمیم میگرفته. امیدوارم این واقعیت داشته باشد، اما بسیار به آن شک دارم. متشکرم.